تحریم پس از توافق کم از قطعنامه ندارد
به گزارش سرویس سیاسی شیرازه؛ روز گذشته سیدمحمد احمدی استاندار فارس در همایش بزرگداشت
هفته دولت و تجلیل از کارمندان نمونه این استان، در خصوص مسائل سیاست خارجی و
دیپلماسی مواردی را مطرح کرد که به نظر با واقعیتهای کنونی تحمیلی به ایران تفاوتهای
معناداری دارد. حالا که توافق ژنو برای بار دیگر از سوی آمریکا نقض شده و تحریم های جدیدی علیه ایران اعمال شده، بازخوانی انتقادی سخنان هسته ای استاندار فارس می تواند مفید باشد.
«خیالاتی عمل کردن» از نگاه استاندار
فارس و یک تاریخچه کوتاه از سال 82
وی با اشاره به اینکه «مسئولیت مذاکرات به دست کسانی سپرده شده است که اهلیت دارند»، گفت :زمانی که واقعی حرکت نکنیم و خیالاتی عمل کنیم، نتیجه آن ارسال پرونده ایران به شورای امنیت است که این شورا همیشه با ایران زاویه داشته است لذا معلوم است که تحریمهای زیادی بر علیه کشورمان اعمال میکنند.
البته
استاندار فارس که استاد حقوق بینالملل نیز هست، به این مساله اشاره نداشته است که
چه کسانی در سال 82 و بر اساس خوشخیالی به یک وعده باطل البرادعی در خصوص تعریف
غنیسازی، احساس کردند که در مصاف با دیپلماتهای کارکشته اروپایی میتوانند
به یک پیروزی شیرین دست یابند اما چند روز بعد با وعدهشکنی البرادعی، غنیسازی
ایران تعلیق شد. میراث شوم کاخ سعدآباد در مهر 82 البته تا مرداد 84 ادامه داشت و
وقتی از تاسیستات هستهای UCF اصفهان به دستور رهبر معظم انقلاب اسلامی، فک
پلمپ شد که امری قانونی و طبیعی بود، شورای امنیت به سوی صدور قطعنامه گام برداشت.
اگرچه استناد به شبکه بیبیسی امری خطاست اما وقتی رئیس جمهور اسبق و دکتر ظریف
که در آن سالها هم عضو تیم مذاکره کننده ایران بود، در گفتگو با این شبکه، خود
همه موارد را تشریح میکنند و از اشتباه عجیب خود پرده بر میدارند، دیگر چه میتوان
گفت؟
در این مستند محمد خاتمی رئیس جمهور وقت به خبرنگار بیبیسی میگوید: «آنها [آلمان، انگلیس و فرانسه] میگفتند کلیه فعالیتهایی که به نحوی مرتبط است به این مسئله باید تعلیق بشود. ما این را قبول نداشتیم. خب! مسئله مشکل شد. میگفتیم حالا که شما نمیتوانید به توافق برسید این را واگذار کنید به تفسیری که آژانس از این مسئله دارد. متاسفانه آقای البرادعی علیرغم حرفی که زده بود و علیرغم معیارهایی که بود، یک جور دیگر تعلیق را مطرح کردند که به نظر ما امر بسیار خلاف اخلاقی بود.»
ماجرا آنطور که مستند بیبی سی روایت میکند اینگونه است
که دکتر روحانی یک روز قبل از دیدار با وزرای خارجه سه کشور اروپایی یعنی در روز ۲۰ اکتبر ۲۰۰۳ با البرادعی دیدار کرده بود
و درباره معنی «تعلیق» با یکدیگر گفت وگو کرده بودند. روحانی معتقد بود که
البرادعی بر این باور است که تعلیق اساسا یعنی عدم تزریق اورانیوم به
سانتریفیوژها. اما آژانس هستهای به ریاست دکتر محمد البرادعی، تعلیق را آنچنان
که مد نظر اروپاییها بود تعریف نمود و ایران ناچار شد به صورت داوطلبانه همه
فعالیتهای خود را تعلیق کرد! «تفسیر معنای تعلیق» باعث شد تا ایران تن به یک عقبنشینی
آشکار بدهد. به همین راحتی!
اگرچه تجربه تعلیق غنیسازی طی سالهای 82 تا 84 به گفته رهبر معظم انقلاب یک تجربه گرانسنگ برای ایران بود تا به غرب بگوید که ایران حتی حاضر به این کار هم شد اما شما عهدشکنی کردید، اما اینکه تیم مذاکره کننده وقت با چه مبنا و شیوهای این تجربه را رقم زد، به خوبی نشان میدهد که «خیالات» که استاندار فارس به آن اشاره کرده، چگونه عملی شده بود.
«پیروزی
هستهای» از نگاه استاندار فارس و تحریمهایی که پایان نیافت
اما استاندار فارس به این گفته بسنده نکرده است و ادامه داده: «تیم مذاکرهکننده هستهای ما خوب عمل میکنند و شخص رئیس جمهور نیز آن را مدیریت میکند به عنوان مثال یکی از دستاوردهای تیم هستهای این بود که طی یکسال گذشته هیچ قطعنامه جدیدی بر علیه ایران صادر نشده است و یا اینکه بسیاری از پولهای بلوکه شده ایران بازگشت».
فارغ از اینکه بر اساس حکم جدید دادگاه لاهه در پرونده کرسنت که در زمان ریاست جمهوری خاتمی و وزارت نفتی زنگنه وزیر کنونی دولت روحانی رقم خورد، ایران چند برابر پولهای دریافتی از سوی آمریکا طی ماههای اخیر را باید به عنوان جریمه بازپس دهد، نگاهی به تحریمهایی که پس از توافق ژنو از سوی آمریکا علیه ایران عملی شد، میتواند پاسخ مناسبی به استاندار فارس باشد. قطعا اینکه قطعنامهای طی این مدت علیه ایران صادر نشده است، نکته مثبتی است اما باید دید در مقابل آنچه که ایران در توافق ژنو متعهد شده است، چه دریافت کرده؟ واقعیت این است که بر خلاف تلقی رئیس جمهور و احتمالا استاندار فارس، هیچ ترکی در دیوار تحریمها ایجاد نشده است. لیست تحریمهای جدید را که یکی از رسانهها پس از بیان این مساله از سوی رهبر انقلاب منتشر کرد، میتوانید در این جدول مشاهده کنید؛
بخشی از تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران پس از توافق ژنو
ردیف
تاریخ
اسامی تحریمشدگان
ادعای آمریکا برای تحریم
۱
۴ شرکت خارجی و ۵ نهاد ایرانی
وزارت خزانهداری آمریکا اعلام کرد
که این شرکتها از برنامهی
هستهای ایران حمایت میکنند
۲
وضع جریمهی ۱۵۲میلیون دلاری
به بانک کلیراستریم آلمان
به دلیل داشتن مراودات بانکی با ایران
۳
بانک روسی «بانک ماسکوا»
۹.۴ میلیون دلار جریمه شد
نقض تحریمهای
یکجانبهی واشنگتن علیه ایران
۴
۱۸ شرکت و ۱۴ فرد ایرانی
نقض تحریمهای
نقل و انتقال مالی و فروش نفت
۵
یک شهروند تبعهی ترکیه
تلاش برای دستیابی به مهندسی
معکوس یک قایق تندرو جنگی برای ایران
۶
۱۷ بهمن ۹۲
چند تن از اعضای سپاه پاسداران
حمایت از گروههای شبهنظامی
۷
۹ اردیبهشت ۹۳
۸ شرکت چینی و ۲ شرکت در دبی
دور زدن تحریمها و مبادلات تجاری با ایران
۸
درخواست جریمهی ۵۰۰ میلیون دلاری از کومرتس بانک، دومین بانک بزرگ آلمان
به دلیل نقض تحریم ایران که
البته هنوز نهایی نشده است
۹
۲۲ تیر ۹۳
جریمهی ۸ میلیارد و ۹۰۰ میلیون دلاری بانک فرانسوی بی ان پی پاریباس
به اتهام مراودات بانکی با ایران
علاوه بر این موارد، در تازه ترین اقدام، روز جمعه وزارت خزانهداری آمریکا، ۸ شخصیت به همراه ۲۰ شرکت و موسسه مالی از جمله ۶ نفتکش ایرانی را به بهانه نقض تحریمهای هستهای و موشکی در فهرست سیاه قرار داد.
«حمایت
رهبری از تیم مذاکره کننده» از نگاه استاندار فارس و ضرورت سکوت همگانی!
دکتر احمدی اما در اظهار نظری عجیب ادامه داده است: «وقتی تیمی مورد حمایت مقام معظم رهبری و مقتدرانه از امنیت و منافع ملی ما حمایت میکند، اگر ما تابع مقام معظم رهبری هستیم خطاست که از آنها ایراد بگیریم زیرا معظمله که در جهت منافع ملی با کسی تعارف ندارد». وی احتمالا فراموش کرده است که رهبر انقلاب طی این مدت ضمن حمایت از تیم مذاکره کننده، چگونه نقدهای خود را مطرح کردهاند. آیا با سکوت همگانی در مقابل اقدامات این تیم، معایب توافق ژنو که بارها و بارها مورد انتقاد جدی کارشناسان قرار گرفته است، حل خواهد شد؟ تلاش حامیان دولت برای ارائه یک نفسیر غلط از سخنان رهبری و تحمیل این مساله که چون ایشان حامی هستند، پس همه سکوت کنند، یک استدلال ضعیف است که بارها و بارها مورد چالش منتقدان دولت قرار گرفته است. حتی حملات لفظی رئیس جمهور به منتقدان نیز نتوانست این استدلال ضعیف را زیبا و منطقی نشان دهد لذا بهتر است استاندار فارس نیز در رعایت اصول منطقی در موارد استدلالیای که یک سوی آن نظرات رهبر معظم انقلاب اسلامی است، بیشتر از قبل دقت نماید.
«میز سهگوش مذاکره و افتخارات بینظیر ایران» از نگاه استاندار فارس!
اما استاندار فارس در فرازی دیگر از سخنانش، به افتخارات دیپلماسی ایران که به گفته او در تاریخ روابط بینالملل بینظیر است، اشاره کرده و گفته: «روابط کشورهای درحال جنگ قطع است و سفارتخانهها مسدود میشوند اما در طول 8سال جنگ تحمیلی، سفارتخانههای هر دو کشور به فعالیت خود ادامه دادند. همچنین در هیچ جای تاریخ، کاردار غیرمستقیم تعیین نشده بود اما بین کشور ایران و انگلیس در یکی دو سال اخیر از سفیر سیار که غیرمقیم است استفاده کردهاند. در تمام مذاکرات نیز میزها یا دایرهای است و یا مستطیل شکل اما برای اولین بار در مذاکرات سیاسی ایران و عراق به پیشنهاد «طارق عزیز» میز سه گوش برای نشستن طرف ایرانی، عراقی و نماینده سازمان بینالملل استفاده شد». آیا این موارد در مقابل مسائل کلانی که انقلاب اسلامی مبدع آنها بوده است، ارزشی دارد تا اینگونه مورد بررسی قرار گیرد؟ چگونه میشود که پیروزی یک انقلاب با شعار اسلام در زمانهای که دولتها یا به غرب متعهد بودند و یا به شرق، مطرح نمیشود و اینکه طی یکی دو سال اخیر از سفیر غیرمقیم میان ایران و انگلیس استفاده شده است، به عنوان یک افتخار بینظیر در تاریخ یاد شده؟ موارد قابل ذکر در این خصوص بسیار است اما جرئینگری استاندار که سابقه دیپلمات بودن را نیز دارد، به خوبی در مثالهایی که زده است، هویدا است.
دیپلماتی که استاندار شد، استانداری که دیپلمات نیست!
احمدی سابقه دیپلمات بودن نیز دارد. همین مساله باعث میشود تا انتظارات از او زمانی که میخواهد در خصوص مسائل هستهای و سیاست خارجی سخن بگوید، بیشتر از سایر استانداران باشد. اما واقعیت این است علیرغم تلاشهای او برای بیان نظرات شبه تخصصی، این اظهارات کمترین تفاوتی با اظهار نظرات یک استاندار غیر دیپلمات نداشته و صرفا بیان کلیاتی است که چندان نسبتی هم با واقعیتهای کنونی تحمیلی به ایران ندارد.