کد خبر: ۶۷۷۳۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۸ - ۰۷ فروردين ۱۳۹۴
خرامه در دفاع مقدس؛

9 شهیــــد در یک روز

شهرستان خرامه در دوم فروردین سال 61 و 67 شهیدان نصرت الله عباسی، فرهنگ اسکندری، سید حسن ریحانی، محسن حسینی، کرامت الله عباسی، گلزار زراعت، علی اصغر ابراهیمی، کرامت الله ایزدی و مختار داورپناه را تقدیم انقلاب نمود.

به گزارش شیرازه به نقل از صدای خرامه، دوم فروردین ماه سالروز شهادت 9 تن از شهدای شهرستان خرامه است که در سال های 61 و 67 در عملیات های فتح المبین و والفجر 10 در مناطق شلمچه و شوش به شهادت رسیده اند؛ در اینجا گزیده ای زندگی این بزرگواران آمده است:

شهید: نصرت الله عباسی - روستای سفلی

تاریخ شهادت: 2/1/1361 - جبهه شوش - عملیات فتح المبین

شهيد نصرت اله عباسي، بعد از سپري نمودن دوران طفوليت و كودكي راهي مدرسه شد و تا كلاس چهارم ابتدايي در روستايش درس خواند و به خاطر نبودن كلاس پنجم در روستا ترك تحصيل كرد و به كارگري مشغول شد؛ تا اين كه به سن مشمولین وظيفه رسيد، خدمت سربازي خود را قبل از انقلاب در فاصله سالهاي 54تا 56 به پايان رساند و بعد از انجام خدمت سربازي ازدواج كرد. با پيروزي انقلاب و تشكيل سپاه پاسداران به عضويت بسيج سپاه درآمد. با شروع جنگ تحميلي3 مرحله به جبهه اعزام شد كه در مرحله سوم در اواخر سال60 به جبهه شوش اعزام شد و در عمليات بزرگ فتح المبين شركت كرد و به عنوان آر پي چي زن به خدمت مشغول شد تا این كه در تاريخ 2/1/61 از ناحيه سر زخمي شد و به شهادت رسيد.

 

شهید: فرهنگ اسکندری - محله شهید آباد

تاریخ و محل شهادت: 2/1/1361 - جبهه کرخه نور

بسيجي شهيد، فرهنگ اسكندري، در خانواده مذهبي و آشنا به دين مبين اسلام به دنيا آمد؛ در همان سال تولدش پدر بزرگوارش را از دست داد و با سختي بزرگ شد؛ به سن شش سالگي که رسيد راهي مدرسه شد. مقطع ابتدايي را در روستا و راهنمايي را در خرامه به پايان رساند و ترك تحصيل كرد؛ مدتي بعد از ترك تحصيل به كار در شركت نفت دوگنبدان مشغول شد و مدتي بعد به شيراز رفت كه اين زمان مقارن با اوج تظاهرات و راهپيمايي ها بود. ايشان شبانه در تظاهرات شركت مي كرد و در آزادسازي شهرباني شيراز نيز فعاليت داشت؛ تا اين كه انقلاب پيروز شد و مدتي بعد كه جنگ تحميلي شروع شد، ايشان در سال دوم  جنگ همراه با فدایيان اسلام و زير دست دكتر چمران دوره آموزش نظامي را فرا گرفت و در عمليات شكست حصر آبادان شركت كرد و در تاريخ20/3/60 در اثر اصابت تركش خمپاره شديدا مجروح شد و در بيمارستان ذوب آهن اصفهان بستري گرديد. پس از بهبودي و استراحت دوباره به جبهه رفت. در عمليات بستان به عنوان آر پي چي زن به خدمت مشغول شد كه براي بار دوم با اصابت دو تير كلاش به صورت و دهانش شديدا مجروح شد و مدتي در بيمارستان حضرت قائم مشهد و مدتي نيز در بيمارستان فاطمه زهراي تهران بستري گرديد. پس از چند ماه بهبودي لازم را پيدا كرد. دوباره در اواخر سال 60 راهي جبهه شد و در عمليات بزرگ فتح المبين شركت كرد كه پس از پيشروي و به اسارت گرفتن تعدادی از نيروهاي دشمن در قلب نيروهاي دشمن توسط مزدوران بعثي به شهادت رسید.

 

شهید: سید حسن ریحانی (حسینی) - روستای قوام آباد

تاریخ شهادت: 2/1/ 1361- جبهه شوش - عملیات فتح المبین

شهيد ريحاني(حسيني) در خانواده فقير اما متدين، مومن و مسلمان كه خرج خانواده را با زحمت فراوان تأمين مي شد، به دنيا آمد. پس از ايام كودكي جهت كسب علم و دانش به روستاي سفلي رفت و مقطع ابتدايي را در اين روستا به پايان رساند و ترك تحصيل كرد. سپس جهت كار براي ياري رساندن خانواده به شيراز رفت و به كار نقاشي ساختمان پرداخت. قبل از انقلاب براي خدمت سربازي اعزام شد و پس از مدتي خدمت در اوج نهضت مردم ايران براي انقلاب به فرمان مولايش امام خميني از پادگان فرار كرد و به روستا آمد و به تبليغ اسلام و انقلاب اسلامي پرداخت ضمن اين كه به كار هم مشغول بود. در سن بيست سالگي ازدواج كرد و بعد از انقلاب با فرمان امام براي ادامه خدمت سربازي راهي شد كه پس از مدتي از خدمت معاف شد تا اين كه جنگ شروع شد. شهيد با كسب اجازه از پدر و خانواده اش از طريق بسيج شيراز در سال1360جهت گذراندن دوره تعليمات نظامي راهي كازرون شد. در همين ايام صاحب فرزند پسري شد. پس از آموزش راهي جبهه شد و پس از يك ماه برگشت و دوباره پس از چند روز مرخصي راهي جبهه شد و دوباره به سلامت برگشت. براي بار سوم 25 روز مرخصي داشت؛ پس از پايان مرخصي چنين به خانواده اش سفارش نمود: «اگر من رفتم و خدا خواست كه شهيد شوم، براي من عزاداري نكنيد. فرزندم را خوب تربيت كنيد». با خداحافظي با خانواده عازم جبهه شد و پس از چهار ماه خدمت در جبهه هاي دزفول و شوش در عمليات بزرگ فتح المبين شركت كرد و به شهادت رسيد.

 

شهید: محسن حسینی - محله شهید آباد

تاریخ و محل شهادت: 2/1/1361- دشت عباس - عملیات فتح المبین

شهيد حسيني زندگي خود را در اين دنياي خاكي در كنار كانون گرم خانواده و تحت سرپرستي پدر و مادري مسلمان و در محيطي مذهبي و پايبند به اصول و اعتقادات اسلام آغاز كرد. بعد از سپري شدن دوران كودكي و طفوليت، وارد مدرسه شد تا از علوم زمانه كه در مدارس آموزش داده مي شد، بهره مند گردد. شهيد حسيني مقطع ابتدایي وراهنمایي را در روستاي خود با موفقيت پشت سر گذاشت و جهت ادامه تحصيل روانه خرامه شد و دوره متوسطه را در دبيرستان شهيد بهشتي به پايان رساند  و سپس ترك تحصيل كرد. در تابستان 1360 براي خدمت به كشورش مدت 3 ماه در جبهه ها، عاشقانه حضور يافت و بعد از اتمام مأموريتش به روستا برگشت. چند بار ديگر نيز براي حضور در جبهه ثبت نام كرد و رفت تا اين كه در آخرين اعزامش در پايان سال1360 به همراه شهيدان فرهنگ اسكندري و علي اصغر ابراهيمي عازم جبهه شد. بالاخره هر سه نفر پس از مدتي حضور در تاريخ 2/1/61 به شهادت رسيدند و محسن نيز در اين تاريخ بر اثرانفجار مين به سوي معبود خود پرواز كرد و شربت شهادت را نوشيد و از همان جبهه ها به سوي يار شتافت.

 

شهید: کرامت الله عباسی - روستای سفلی

تاریخ و محل شهادت: 2/1/1361 - جبهه شوش- عملیات فتح المبین

شهيد بزرگوار كرامت اله عباسي در خانواده اي مذهبي به دنيا آمد. پدرش قاري قرآن بود و شهيد با كلام قرآن زندگي خود را شروع كرد؛ دوران طفوليت او با شركت در كلاسهاي قرآني به پايان رسيد. ايشان تحصيلات خود را در مقطع ابتدایي در روستاي خود به پايان رساند و سال اول راهنمایي نيز به خرامه رفت و با موفقيت به پايان رساند؛ سپس ترك تحصيل نمود و به كمك پدرش در كار كشاورزي شتافت. با شروع جنگ تحميلي، همانند خيل سربازان امام زمان(ع) براي دفاع از كشور و دينش داوطلبانه طي دو مرحله در جبهه ها حضور پيدا كرد. در سال دوم جنگ در ابتدا و انتهاي سال دو بار به جبهه رفت. در مرحله دوم كه اواخر سال 60 بود به جبهه رفت و در عمليات بزرگ فتح المبين شركت كرد و در تاريخ 2/1/61 در جبهه شوش به همراه تعدادي از دوستان همشهري اش بر اثر تركش خمپاره به شهادت رسيد و پيكر مطهرش بعد از گذشت 10 ماه در ديماه سال61 كشف گرديد و به خاك سپرده شد.

 

شهید: گلزار زراعت - روستای بنجیر

تاریخ شهادت: 2/1/1361 - جبهه شوش- عملیات فتح المبین

شهيد گلزار زراعت پس از سپري نمودن ايام طفوليت و كودكي در كنار پدر و مادر و در كانون گرم خانواده در سن شش سالگي وارد دبستان شد و تحصيلات خود را تا اول راهنمايي ادامه داد و به سبب كمبود امكانات در آن زمان و عدم مدرسه راهنمايي و مقطع بالاتر در محل زندگي ترك تحصيل كرد. مدتي پس از ترك تحصيل كه مقارن شده بود با سال دوم جنگ تحميلي، با تعدادي از جوانان هم محلي جهت رفتن به جبهه در بسيج ثبت نام كرد و در اوايل زمستان سال 1360 جهت فراگيري دوره آموزش نظامي با يكي از همرزمانش به كازرون رفت. شهيد زراعت پس از گذراندن دوره يك ماهه آموزش نظامي در كازرون به مرخصي سه روزه آمد؛ پس از اتمام مرخصي، با خداحافظي از اقوام و آشنايان و با بدرقه گرم آنان با همرزم جانبازش( حاج خليل زارعي) جهت خدمت به اهواز اعزام شدند و پس از مدتي توقف در اهواز به جبهه شوش منتقل گرديدند و در آنجا به خدمت مشغول شدند. تا اين كه در پايان روز اول عيد نوروز سال 1361 عمليات ظفرمند فتح المبين شروع شد. شهيد زراعت در گروه خط شكن در اين عمليات شركت نمود كه پس از چند ساعت از شروع عمليات در سحرگاه روز 2/1/1361 بر اثر اصابت تركش خمپاره به بدن مباركش به آرزوي ديرينه خود- شهادت- نایل آمد.

 

شهید:علی اصغر ابراهیمی - محله شهیدآباد

تاریخ و محل شهادت: 2/1/1361- جبهه شوش- عملیات فتح المبین

نوجوان شهيد علي اصغر ابراهيمي در خانواده اي فقير و مستضعف پا به عرصه وجود گذاشت. پدرش او را با چوپاني و زحمت كارگري بزرگ كرد و در شش سالگي او را به مدرسه فرستاد كه موفق شد تا كلاس سوم راهنمايي به تحصيلات خود ادامه دهد. او كه از شور انقلابي خاصي برخوردار بود با شروع جنگ ناآرام و بي قرار گشت تا اين كه در اواخر سال1360 به جبهه رفت و توانست در عمليات فتح المبين در منطقه عملياتي شوش شركت كند؛ بعد از مدتي مبارزه در تاريخ 2/1/61 بر اثر انفجار مين شربت شهادت را نوشيد و شهيد شد.

 

شهید: کرامت الله ایزدی - شهر خرامه

تاریخ و محل شهادت: 2/1/1367 – جبهه دزلی- عملیات والفجر 10

شهيد ايزدي با رسيدن به سن درس كار و زحمت را نيز شروع كرد و به كارهاي بنايي و آسفالت كاري پرداخت و از اين طريق مخارج خانواده را مي پرداخت. كرامت الهم تا سال سوم راهنمايي درس خود را ادامه داد و علم و دانش را به خاطر درس و مدرسه بزرگتر(جبهه) ترك كرد و عازم جبهه شد، مدت شش ماه بصورت بسيجي در جبهه ها خدمت كرد تا به سن سربازي رسيد و به عنوان پاسدار وظيفه به خدمت مشغول شد، بيشتر مدت سربازي خود را در جبهه ها گذراند. دو بار شیمیایی شد، تا اينكه در اواخر دوران سربازي در عمليات والفجر 10 بر اثر بمباران شيميايي بعثي ها به شهادت رسيد.

 

شهید: مختار داورپناه - روستای سقاآباد

تاریخ و محل شهادت: 2/1/1367 – شلمچه

مختار پس از پشت سر گذاشتن ايام طفوليت و كودكي در كنار پدر و مادر و خواهران و برادرانش، به مدرسه رفت و تا كلاس پنجم ابتدايي تحصيل نمود، پس از مدتي براي ياري رساندن خانواده اش در تامين مايحتاج زندگي به شيراز رفت و در يك مسافرخانه به كار مشغول شد، در سالهاي آخر جنگ كه مقارن بود با شروع دوره جواني اش، بارها به بسيج مراجعه كرد و براي رفتن به جبهه ثبت نام نمود. مدتی پس از ثبت نام به او اعلام كردند كه شما براي حضور در جبهه پذيرفته شديد. مختار خيلي خوشحال شد و بسيار گريه كرد و گفت:« من هم به جبهه جنگ مي روم، چقدر از اين موقعيت خوشحالم. خدا تمام حاجاتم را بر آورده كرد» سرانجام در تاريخ 22/11/66 از طرف نيروي مقاومت بسيج عازم جبهه شلمچه شد و پس از 39 روز ازا عزامش در تاريخ 2/1/67 بر اثر اصابت تركش خمپاره به سر و گردنش شربت شيرين شهادت را در اولين حضورش در جبهه، لاجرعه سر كشيد و به لقاالله پيوست.

نظرات بینندگان