سند تفاوت رفتار ایران و عراق در جنگ
اگرچه عراقیها در عملیات «کربلای4» ضدهواییهای چهارلول خود را علیه رزمندگان ایرانی به کار انداختند و ناجوانمردانه خط شکنان ما را به شهادت رساندند، ولی ایرانیان هیچگاه در تاریخ جنگ تحمیلی دست به چنین کشتار بیرحمانهای نزدند.
به گزارش شیرازه به نقل از ایسنا، در هر جنگی کشتن و کشته شدن وجود دارد اما اینکه دو طرف تخاصم چگونه و با
چه روش یا جنگافزاری و در چه موقعیتی به مقابله با دشمنان خود بپردازند تا
او را زمینگیر کنند بسیار جای بحث دارد.
در طول جنگ هشت ساله عراق علیه ایران بارها و بارها شاهد نقض پروتکلهای بینالمللی در رابطه با اسرای جنگی و مجروحین توسط رژیم بعث عراق بودهایم. نیروهای عراقی که بیشترشان بویی از انسانیت نبرده بودند و تمام وجودشان پر از کینه، خوی وحشیگری و جنایت بود به دفعات بسیار رزمندگان ایرانی را به فجیعترین شکل به شهادت رساندند.
نمونهای از این جنایتها را در همین چند هفته گذشته و پس از اعلام خبر کاوش پیکرهای 175 غواص و خط شکن شهید که برخی از آنها دستهبسته زنده بگور شده بودند شاهد بودیم. رزمندگان ایرانی در زمان هشت سال دفاع مقدس بارها و بارها با این چنین رفتارهایی از نزدیک در مناطق عملیاتی مواجه بودهاند،اما پس از اینکه نیروی دشمن به اسارت آنها درمیآمد به دلیل حفظ کرامت انسانی با او همچون یک انسان و اسیرجنگی برخورد میکردند و هرگز از روی کینه و دشمنی درصدد آسیب رساندن یا کشتار آنها بر نمیآمدند.
این روش و منش پیش از آنکه برگرفته از قانونهای بینالمللی باشد ریشه در عقاید و آموزههای دینی ما مسلمانان و بویژه ایرانیان داشت که امام خمینی (ره) بر این اصل توصیه مؤکد داشتهاند.در حقیقت سرشت گریز از خونریزی سفارشی است که همواره مولا علی(ع) به فرزندان خود پیش از آغاز جنگها کرده است.
در همین راستا سردار دکتر حسین علایی روایت میکند:
ما میتوانستیم همه آنها را خلاص کنیم
« بهمنماه سال 1364 در منطقه عملیاتی «فاو» حدود 200 عراقی به دلیل جزر و مد آب در بستر رودخانهای باتلافی گیر کرده بودند و نمیتوانستند بیرون بیایند. آنها در باتلاق فرو میرفتند و نمیتوانستند حرکتی انجام دهند.ما میتوانستیم همه آنها را بکشیم اما با این حال حتی یک نفر از رزمندگان ایران به طرف آنها شلیک نکرد و علیرغم اینکه به نیرو نیاز داشتیم با این حال تعدادی از نیروهای خودمان را در آنجا مستقر کردیم تا با طناب جان تک تک عراقیها را نجات دهند.
این مصداق نشان میدهد که حتی در شرایط خاص هم به عراقیها تیر خلاصی شلیک نکردیم و تا آنجا که من فرمانده بودم هیچگاه ندیدم کسی تیر خلاص شلیک کند. در حقیقت این رفتار نیروهای ایرانی برگرفته از عقیده امام(ره) بود که معتقد بودند:عراقیها فریب خوردهاند و ما باید آنها را از دست صدام نجات بدهیم.»
در طول جنگ هشت ساله عراق علیه ایران بارها و بارها شاهد نقض پروتکلهای بینالمللی در رابطه با اسرای جنگی و مجروحین توسط رژیم بعث عراق بودهایم. نیروهای عراقی که بیشترشان بویی از انسانیت نبرده بودند و تمام وجودشان پر از کینه، خوی وحشیگری و جنایت بود به دفعات بسیار رزمندگان ایرانی را به فجیعترین شکل به شهادت رساندند.
نمونهای از این جنایتها را در همین چند هفته گذشته و پس از اعلام خبر کاوش پیکرهای 175 غواص و خط شکن شهید که برخی از آنها دستهبسته زنده بگور شده بودند شاهد بودیم. رزمندگان ایرانی در زمان هشت سال دفاع مقدس بارها و بارها با این چنین رفتارهایی از نزدیک در مناطق عملیاتی مواجه بودهاند،اما پس از اینکه نیروی دشمن به اسارت آنها درمیآمد به دلیل حفظ کرامت انسانی با او همچون یک انسان و اسیرجنگی برخورد میکردند و هرگز از روی کینه و دشمنی درصدد آسیب رساندن یا کشتار آنها بر نمیآمدند.
این روش و منش پیش از آنکه برگرفته از قانونهای بینالمللی باشد ریشه در عقاید و آموزههای دینی ما مسلمانان و بویژه ایرانیان داشت که امام خمینی (ره) بر این اصل توصیه مؤکد داشتهاند.در حقیقت سرشت گریز از خونریزی سفارشی است که همواره مولا علی(ع) به فرزندان خود پیش از آغاز جنگها کرده است.
در همین راستا سردار دکتر حسین علایی روایت میکند:
ما میتوانستیم همه آنها را خلاص کنیم
« بهمنماه سال 1364 در منطقه عملیاتی «فاو» حدود 200 عراقی به دلیل جزر و مد آب در بستر رودخانهای باتلافی گیر کرده بودند و نمیتوانستند بیرون بیایند. آنها در باتلاق فرو میرفتند و نمیتوانستند حرکتی انجام دهند.ما میتوانستیم همه آنها را بکشیم اما با این حال حتی یک نفر از رزمندگان ایران به طرف آنها شلیک نکرد و علیرغم اینکه به نیرو نیاز داشتیم با این حال تعدادی از نیروهای خودمان را در آنجا مستقر کردیم تا با طناب جان تک تک عراقیها را نجات دهند.
این مصداق نشان میدهد که حتی در شرایط خاص هم به عراقیها تیر خلاصی شلیک نکردیم و تا آنجا که من فرمانده بودم هیچگاه ندیدم کسی تیر خلاص شلیک کند. در حقیقت این رفتار نیروهای ایرانی برگرفته از عقیده امام(ره) بود که معتقد بودند:عراقیها فریب خوردهاند و ما باید آنها را از دست صدام نجات بدهیم.»
عراقیهایی که در باتلاق فرو میرفتند
سردار حسین علایی در کارنامه فعالیتهای خود مسئولیتهایی همچون فرماندهی سپاه آذربایجانشرقی از ابتدای سال 1359، فرماندهی بسیج مستضعفین آذربایجانشرقی در زمان قبل از الحاق به سپاه از اواخر سال 1359، فرماندهی سپاه آذربایجانغربی در سال 1360، جانشینی واحد طرح و عملیات ستاد مرکزی سپاه در سال 1361،ریاست ستاد قرارگاه خاتمالانبیاء(ص) سپاه از اواخر سال 1362، تشکیل «قرارگاه نوح نبی(ع)» و تصدی فرماندهی آن از سال 1363، تأسیس نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سال 1364 و تصدی فرماندهی آن در دوران دفاعمقدس و تا سال 1369، قائم مقامی وزیر دفاع وقت از سال 1370 و ریاست ستاد مشترک سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از سال 1376 تا 1379 را دارد.
نظرات بینندگان