آیا می دانستید این واژه ها فارسی نیستند؟
با وجود پیشینة قوی، اما زبان فارسی نیز چون دیگر زبانهای زنده دنیا از تغییر و تحول به دور نبوده است. همجواری با ملتهای عرب و ورود اسلام به ایران، دروازه حضور واژگان عربی را به روی زبان فارسی گشود. با این حال بزرگان علم و ادب ایران در پاسداشت واژگان و دستورزبان فارسی در مقابل عربی تلاش وافری کردند که نمونه اعلای آن شاهنامه فردوسی است که با بیش از 60 هزار بیت شعر، تعداد لغات عربی به کار رفته در آن کمتر از 800 است اما این تلاش فردوسی و دیگر بزرگان چندان دوام نیاورد چرا که پس از مدتی عربی مآبی باعث شد تا شاعران و نویسندگان برای اظهار فضل و برتری نسبت به دیگران به استفاده از کلمات و اصطلاحات سنگین عربی روی بیاورند.
ورود اقوام مغول و ترک هم به سرزمین ایران، واژگانی از آنان را به زبان فارسی افزود. با ورود علم و صنعت و تکنولوژی واژههای انگلیسی، روسی و فرانسوی هم به ادبیات راه یافتند. نمونه واژگانی که از این زبانها به زبان فارسی وارد شدهاند:
هندی: جنگل، نیلوفر، نارگیل و ...
ترکی: اجاق، بشقاب، قابلمه، سنجاق، قنداق، قشون، یونجه، یورتمه، گلنگدن و ...
مغولی: آقا، خانم، چریک، چپاول، کنکاش، ایل، خان، اردو، سوغات و ...
روسی: استکان، اسکناس، بنزین،ماشین، چمدان، چرتکه، اشکاف، ترمز، آپارات، سماور، کاپوت، اتو، سوسیس و کالباس و ...
فرانسوی:اتوبوس، مینیبوس، مغازه، رفوزه، دیکته، توالت، آسانسور، نمره، ایده، کنفرانس، مانتو، ژاکت، پالتو،ژاندارمری، فلاسک، کنکور، تابلو، آژانس، تلویزیون، تئاتر، اورژانس، راندمان، کوران، ویرگول و ...
اما استفاده از واژگان بیگانه در یک زبان به تنهایی باعث ضربهزدن به آن زبان نمیشود؛ کما اینکه برای برخی از واژگان نیز شاید نتوان جایگزین مناسبی در زبان میزبان یافت. آنچه به عنوان خطر برای زبان فارسی باید به حساب آورد علاوه بر استفاده بیش از اندازه از لغات و کاربرد نادرست دستور زبانهای بیگانه، تغییرات آگاهانه و ناآگاهانه خود فارسیزبانان با رعایت نکردن دستور زبان و املای صحیح کلمات است. امری که این روزها با گسترش شبکههای اجتماعی و فضای مجازی نامحدود در حال گسترش است. در این جا فقط به چند مورد اشاره میشود:
به کار بردن دو فعل فارسی و انگلیسی هممعنا با هم یک نمونه از این اشتباههاست:
اصطلاح "سِند کردن (فرستادن: send)، پخش کردن (بخش کردن: share)، (دوست داشتن: like )، کات کردن (بریدن: cut)
مورد دیگر ساخت اشتباه فعلهاست که اگر به آن توجه نشود خطر بسیار بزرگی برای ریشههای دستور زبان فارسی است. به عنوان مثال: استفاده از حرف پیشوندی "ب" که برای ساختن فعل امر به کار میرود و باید بر سر بن مضارع بیاید اما امروزه آن را اول هر کلمهای گذاشته و فعل امر از آن استنباط میکنند: بزنگ (زنگ بزن)، بحرف (حرف بزن)، بِبَرق(به برق وصل کن)، بِرنگ(رنگ بزن) و غیرقابل قبولتر آن که از این حرف برای زبان بیگانه هم استفاده میکنند: بِ اِس (پیامک بفرست)
نمونه دیگر، استفاده از ساختمان فعل متعدی برای اسم و نه فعل ماضی:
حرفیدیم (حرف زدیم)، زنگید( تلفن زد)
مورد دیگر کاربرد نادرست کلمات بدون توجه به املای درست آنان و معنای حقیقی کلمه:
کتاب را روی میز بزار
"زار" از مصدر زاریدن به معنی گریستن با سوز و گداز است، حال آنکه درست کلمه، "بگذار" است گذار از مصدر گذاردن به معنی نهادن و گذاشتن است
رعایت نکردن واو معدوله در کلمات:
خاندم(خواندم)، خاهرم(خواهرم)، خابید(خوابید)
بیتوجهی آگاهانه به املای کلمات: عاقا( به جای آقا)، عایا(به جای آیا)، نع (نه) و ...
استفاده از اصطلاحاتی که معنایی غیر از خود کلمه دارد:
پیچاندن (کسی را دست به سر کردن)، فاز ندادن(لذت نبردن)
یا مختصرکردن واژگان: دُخی(دختر)، دُکی(دکتر)
البته مورد آخر را میتوان به عنوان یکی از ویژگیهای زبان مخفی هم دانست.
زبان مخفی که معادل لفظ فرانسوی آرگو است از نظر زبانشناسان، زبان گروه خاصی از جامعه است که دارای دو ویژگی هستند: یکی اینکه قانونگریزند و دیگر این که خلاف هنجارهای جامعه رفتار میکنند حال یا از سر عمد یا از روی تفنن و سرگرمی. زبان مخفی زبانی مستقل نیست و یکی از شکلها و گونههای زبان معیار است
به گفته ویکتور هوگو: زبان مخفی رختکنی است که هرگاه زبان بخواهد کار بدی انجام دهد در آنجا لباس مبدل میپوشد.
استفاده از الفاظ محلی هم یکی دیگر از ویژگیهای زبان مخفی است مانند: دیشلمه، ایکی ثانیه
آنچه که مشخص است زبان فارسی کهن در روزگار ما دستخوش تغییرات بسیاری شده است. درصد استفاده از واژگان بیگانه در زبان فارسی به شکل نادرستی رو به افزایش است که این فقط منحصر به زبان عربی نیست.
سرازیری واژگان بیگانه و کاربرد نادرست دستوری آنها لطمه بزرگی به زبان اصیل فارسی وارد میکند. رعایت نکردن املای درست کلمات هم به تدریج باعث تغییر کاربرد و مفهوم آنها در جمله میشود.
به راستی اگر فردوسی، سعدی، حافظ یا هیچکدام از این بزرگان نه، یک فرد عامی بر فرض محال از تونل زمان گذشته و از قرنها پیش به جامعه امروز ایران بیاید از صحبتها و اصطلاحات ما چیزی متوجه میشود؟
بیخود نیست نسل امروز ما بیگانه از شعر و نثر کهن رشد میکند، اشکال از سختی سخن گذشتگان نیست ما زبان فارسی را از اصالتش دور کردهایم. چارهای باید اندیشید...