عروس بزرگتر از داماد خوب است یا بد؟!/ دولت به عروس و دامادها «هدیه» بدهد!
طبق آمارهایی که سازمان ثبت احوال در سالهای اخیر منتشر کرده است بیش از 10 درصد ازدواجها در سالهای اخیر مربوط به زوجهایی است که داماد نسبت به عروس، سن کمتری داشته است.
بعضی از مردم استنادشان برای اینکه اشکالی ندارد که عروس از داماد بزرگتر باشد ازدواج حضرت خدیجه و پیامبر اکرم (ص) است اما از سوی دیگر بعضی معتقدند که مردها به دنبال زنانی میگردند که بتوانند آنها را به روش خودشان تربیت کنند پس بهترین گزینه برایشان، همسر کوچکتر از خودشان است، برخی از مردان هم از طرف دیگر اشکالی در رابطه با بزرگ بودن همسر آیندهشان نمیبینند بلکه معتقدند وقتی همسرشان از آنها بزرگتر است دیگر بچهبازی ندارد و به استقلال فکری رسیده است.
در این باره مجید ابهری جامعه شناس و استاد دانشگاه معتقد است: تغییر سبک زندگی اثر مستقیمی بر تمام انتخابهای افراد دارد و یکی از این انتخابها که اصلیترین مرحله زندگی مرد و زن است ازدواج به شمار میرود که متأسفانه در دو دهه اخیر سن ازدواج و آمار آن تغییرات چشمگیری پیدا کرده است که علاوه بر بالارفتن سن ازدواج در جوانان، شاهد افزایش ازدواج پسران با دخترانی بزرگتر از خود هستیم.
پسران دغدغه مالیشان را با انتخاب عروسهای بزرگتر حل میکنند
وی میگوید: در حال حاضر 12 میلیون جوان مجرد در کشور ما وجود دارد که حدود 40 درصد از آن ها دخترانی هستند که موفق به ازدواج مناسب نشدند و برخی از آنها آماده ازدواج دوم با مردان متأهل هستند که تفاوت سنی آنها متعارف نیست در مقابل پسران جوان به خاطر بیکاری و مشکلات اقتصادی تمایل دارند با زنان بالاتر از سن خود، با اختلاف سنی حداقل ده سال پیوند زناشویی ببندند و از توانایی مالی آنها بهره جویند.
این در حالی است که عشرت شایق کارشناس امور فرهنگی معتقد است: ما در حال حاضر شاهد روند تغییرات اجتماعی در جامعه هستیم تا جایی که جوانهای ما به این نتیجه رسیدند که اگر بروند دنبال تحصیلات در نهایت یک جوان تحصیلکرده بیکار می شوند به خاطر همین بخش اعظم پسران به کار روی آوردند و البته برخی به شغل های کاذب مثل دست فروشی، در مقابل تعداد تحصیلکرده های خانم ما بالا رفته و به تبع آن سطح توقعات برخی دختران از خواستگارانشان بالا رفته که باید با یک پسر دارای تحصیلات بالاتر از خود و دارای شغل آنچنانی ازدواج کنیم.
شایق ادامه میدهد: از سوی دیگر برخی از پسران نمی توانستند خواسته آنها را برآورده سازند، در نتیجه این خلأ سن جوانان در شرف ازدواج و تعداد آنها زیاد شد و با توجه به شرایط پیش آمده برخی از پسران تصمیم گرفتند که به جای ازدواج با برخی دخترانی که کم سن و سال تر از خودشان هستند و با توجه به شرایط فرهنگی پیش آمده برایشان دارای توقعات بی جا و به فکر اعمال جراحی برای زیبایی و یا زیبا کردن چهره خود با وسایل مصنوعی هستند با دخترانی بزرگتر از خودشان ازدواج کنند که زن زندگی هستند، از پختگی لازم برخوردارند و توقعات کمتری دارند و هم می توانند تکیه گاه خوبی برایشان باشند.
ازدواج با عروسهای بزرگتر وقتی همکفو هستند اشکالی ندارد
وی با اشاره به اینکه در طول تاریخ هم ما شاهد موارد اینچنینی بودیم و نمونه بارز آن ازدواج پیامبر اکرم (ص) است میگوید: این دخترها بعد از رسیدن به سنی دیگر نمی توانند بچه دار شوند و ما نباید حق مادرشدن را از آنها بگیریم، دخترهای جوانی که به سن بالا می رسند و خواستگارانی دارند که سنشان کمتر از خودشان هست و به غیر از سنشان از همه نظر، هم کفو هستند در این گونه موارد وقتی با هم به توافق می رسند می توانند با هم ازدواج کنند و مشکلی وجود ندارد.
بزرگ بودن عروس یک آسیب در نظام خانواده محسوب نمیشود
همچنین علی اکبر مرتضوی کیاسری که یک روانشناس است با تأکید بر اینکه صرف تفاوت سنی تهدید کننده نیست و ملاکی وجود ندارد که حتما زن از مرد سنش کمتر باشد یا بیشتر می گوید: در هر دو صورت این نوع ازدواج ها می تواند تهدید کننده باشد و به طور طبیعی اگر مشخص شود که اختلاف سنی مضر نیست صرفاً ازدواج با زنی که سنش از مرد بیشتر است بعنوان یک آسیب در نظام خانواده محسوب نمی شود و همه چیز بستگی به شخص و شرایط فردی دارد. به طور مثال گاهی اوقات مرد 40 ساله نیز در قبال خانم 25 ساله قدرت مدیریتی بسیار پایین دارد اگر این زن تکفل گرا باشد و دوست داشته باشد که به کسی تکیه کند اینها به درد ازدواج با هم نمی خورند و بالعکس، چه بسا در ازدواجی مرد 25 ساله باشد و زن 35 ساله اما به دلیل اینکه مرد دارای توانمندی مدیریتی، برداشت ها، تجارب، نوع تربیت خانوادگی ای باشد که نوع نگاهش به مسائل یه قوتهایی را به او بدهد در اینجا نسبت سنی برایشان مشکلی ایجاد نمی کند.
وی می افزاید: در کل فاصله سنی بین زوجین تا 15 سال تفاوت فاحشی نیست و مشکل ساز نمی باشد و فرقی نمی کند که دختر سن بالاتری نسبت به پسر داشته باشد یا بالعکس. البته ارجاع به روانشناس و مشاوره در حوزه ازدواج ضروری است و آنچه مهم است هم کفو بودن زن و مرد است و اگر طبق نظر متخصص در حوزه های مختلف در معرض تفاوت فاحش قرار گیرند به طوریکه این تفاوت سنی هم کفو بودنشان را به هم بریزد به این تفاوت می گوئیم تفاوت آسیب رسان که زندگیشان را با مشکلاتی مواجه خواهد کرد و اگر همسانی و همتایی را در حوزه های مختلف به هم نریزد به این تفاوت بی آزار می گوییم بنابراین صرف تفاوت سنی آسیب رسان نیست.
درباره بزرگ بودن سن عروس نسبت به داماد نظر حجت الاسلام سید مرتضی حسینی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس را هم جویا شدیم که وی در این باره به خبرنگار فارس میگوید: در گذشته خانوادهها در انتخاب های دختر و پسر نقش داشتند و خانواده ها خودشان با رسیدن پسرها به سن ازدواج برای خواستگاری اقدام می کردند و رسم این بود که پسرها از دختران بزرگتر بودند و دختران کم سن و سال تر از خود را انتخاب می کردند، اما در حال حاضر با توجه به شرایط به وجود آمده معمولاً سن ازدواج پسر و دختر برابری می کند و خیلی اختلاف ندارد و یا حتی برخی پسران با دختران بزرگتر از خود ازدواج می کنند. مسلماً این اختلاف معکوس فاصله سنی زوجین و تغییر در سبک زندگی ایرانی - اسلامی به مرور و تحت تأثیر شرایطی صورت گرفته که قابل تأمل است.
اما شایق کارشناس امور فرهنگی با اشاره به اینکه علت اصلی این ازدواج ها مثل یک پازل همزمان پیش آمد تصریح می کند: یک تکه پازل توزیع ناعادلانه ثروت و یه تکه پازل توجه نکردن به نسل، مسئولان ذی ربط وقتی بچه ها در دهه 60 و 70 متولد می شدند به این فکر نکردند این بچه ها در دهه 80 و 90 به چه چیزهایی نیاز دارند و آینده پژوهی نشد که وقتی به سنین ازدواج و اشتغال رسیدند می خواهند چه کار کنند؟
قانون تسهیل ازدواج هنوز خاک میخورد
وی ادامه می دهد: پازل دیگر فقدان برخی از قوانین جاری کشور در مورد ازدواج جوانان است و مورد بعدی عمل نکردن به قوانین جاری است مثل قانون تسهیل ازدواج جوانان که در مجلس هفتم به تصویب رسید ولی متأسفانه هم در دولت سابق و هم دولت فعلی اقدامی از سوی مسئولان، ادارات و وزارتخانه هایی که طبق قانون مکلف به اجرای آن هستند صورت نگرفته است و این مسائل برایشان دغدغه ای نیست.
این کارشناس امور فرهنگی تأکید می کند: بزرگترین پازل که در آن چند پازل دیگر است هجمه ی شدید فرهنگی از همه دروازه های کشور است، از دروازه های ماهواره، فضای مجازی، شبکه های اجتماعی، حتی بازی های رایانه ای، فیلم ها و سریال ها و نشریات زرد و بعد هم الگوشدن اینها که این عوامل موجب عادی سازی روابط محرم و نامحرم، ایجاد توقعات بی جا، ایجاد زندگی تجملاتی و... شده است اینها در واقع، نه تهاجم فرهنگی بلکه جنگ نرم هست که متأسفانه هنوز مسئولان فرهنگ به این باور نرسیده اند که جنگ نرمی وجود دارد و اینکه دشمن با ساختن فیلم های پورنو یا مستهجن و پخش چند ثانیه ای آن در شبکه های مختلف تصمیم دارد سبک زندگی ما را مضمحل کند، در کل دگرگونی که در سبک زندگی ایرانی - اسلامی به وجود آمده و تغییرات رفتاری که در حوزه های خانواده، ازدواج، طلاق و... اتفاق می افتد از نتایج نادیده گرفتن جنگ نرم است که ما نباید بگذاریم این تغییرات نهادینه شوند.
دولت به جای ریخت و پاشهای آنچنانی به عروس و دامادها «هدیه» بدهد!
شایق در ادامه تصریح می کند: دولت از همان ردیف بودجه هایی که برای کاخ ریاست جمهوری سونا و جکوزی زد، وام 25 میلیون تومانی خودرو داد، هواپیمای اختصاصی خرید، دوره های چند میلیونی و ریخت و پاشی می گذارد، از همان جایی که سوغاتی های ویژه برای برخی هیأت ها می گیرد و در سفرهای خارجی با هیأت همراه متعدد تشریف می برند، بیاید از همان ردیف بودجه ها برای جوان هایی که ازدواج می کنند هم دختر و هم پسر 5 تا 10 میلیون هدیه بدهند، نگویند ردیف بودجه ای نداریم چطور برای خرید هواپیمای اختصاصی و ... ردیف بودجه داشتیم اینها را از کجا پیدا کردند؟! اگر بخواهند و اراده کنند ردیف بودجه اش را پیدا می کنند تا از این طریق با حل مشکلات جوانان و ازدواج به موقع آن ها شاهد موارد این چنینی نباشیم.
حسینی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس نیز در رابطه با علت این نوع ازدواج ها به عواملی از قبیل مشکل مسکن، رسیدن به درجات عالیه تحصیلی، هزینه های بالای عروسی، بیکاری که در حال حاضر مشکل اساسی جوانان ماست و تغییر ذائقه فرهنگی افراد به واسطه ورود به دانشگاه ها و سطح تحصیلات و شبکه های اجتماعی اشاره می کند.
وی می افزاید: طی سال های اخیر شاهد تغییر ذائقه فرهنگی در خانواده های ایرانی هستیم و اگر بخواهیم این ذائقه را تغییر بدهیم باید خیلی به فرهنگ اصیل خودمان توجه کنیم و بیشتر روی بخش فرهنگی مثل کمیسیون آموزش، صداوسیما، مطبوعات، نشریات و روحانیت ... کار کنیم و همگی تمام تلاش خود را بکنیم تا نگذاریم ذائقه ی دینی و ملی ما دچار آسیب شود.
همچنین کیاسری روانشناس نیز می گوید: عدم اعتماد به نفس، پایین بودن عزت نفس، ترس از اداره زندگی و حس پناهندگی یا پناه خواهی و به تعبیری احساس ضعف مدیریتی در پسران است که این تمایل را در آنها افزایش می دهد که به توانایی برتری پناهنده شوند و با دخترانی بزرگ تر از خود ازدواج کنند.
وی ادامه می دهد: در بحث ازدواج ملاک هایی داریم که زیر مجموعه هم کفو بودن هستند و باید مورد توجه قرار بگیرند از قبیل تربیت خانوادگی، نوع اشتغال، تناسب های سنی، جغرافیایی، تحصیلی، فیزیکی، فرهنگ عمومی و ... . آنچه قابل اهمیت است این است که بسیاری از این ملاک ها ثابت نیستند؛ یعنی به دلیل شرایط اجتماعی، جغرافیایی، محیطی، زمانی و مکانی تغییر پیدا می کنند، تناسب سنی هم جزء این موارد است البته نسبت سنی بدین جهت که ممکن است موجب تغییر الگوها، سلیقه ها و تفاوت ها بشود گاهی اوقات مسئله ساز می شود وگرنه مشکلی ایجاد نمی کند.
حال سؤال اینجاست که اگر انتخاب از سوی خانواده ها صورت نگرفته باشد و پسر و دختر خودشان تصمیم به ازدواج گرفته باشند آیا خانواده ها به راحتی با این مسئله کنار می آیند؟
شایق کارشناس امور فرهنگی در این رابطه می گوید: ممکن است این مسئله در بعضی از خانواده ها درگیری ایجاد نماید و به راحتی با قضیه کنار نیایند علی الخصوص زمانی که مادر یا خواهر پسر خودشان دختری را برای پسر در نظر گرفته باشند در این صورت خانواده های ما یک جور جدید غریب می شوند و باید دید که بعد از ازدواج عروس خانواده با طعنه و کنایه های احتمالی چه می کند اگر دختر انعطاف پذیر و صبوری باشد و به راحتی خود را در آن خانواده جا بیندازد که مشکلی نیست ولی اگر قضیه بالعکس شود مشخص نیست که چه اتفاقی برای زندگیشان بیفتد؟
الهام، خانم 40 ساله ای است که علیرغم مخالفت خانواده همسرش با رامین که 6 سال از او کوچکتر بود ازدواج کرد او در مورد نحوه آشنایی و ازدواجش می گوید: من و رامین حدوداً 3 سال پیش با هم در محل کار آشنا شدیم، رامین در آن زمان 31 سال داشت و من هم 37 ساله بودم.
وی در ادامه می گوید: آشنایی ما چند ماهی طول کشید و ما با صحبت هایی که قبل از ازدواج داشتیم و با رفتن به جلسات مشاوره پیش از ازدواج و با اعلام نظر کارشناس خانواده احساس می کردیم از خیلی جهات با هم تفاهم داریم و می توانیم زندگی مشترک خوبی داشته باشیم و مسئله بزرگتر بودن من از رامین نمی تواند تأثیری در زندگی آینده ما داشته باشد رامین هم با مسئله بزرگ تر بودن من مشکلی نداشت و تنها مسئله مهمی که جلوی روی ما بود مخالفت خانواده رامین نسبت به بزرگ تر بودن من از رامین بود بالاخره ما علیرغم آن مخالفت ها با هم ازدواج کردیم ولی هنوز هم بعد از گذشت این چند سال علیرغم تلاش های من در عوض کردن نظر خانواده شوهرم، آنها نسبت به من نگاه بدی دارند و هنوز با این مسئله کنار نیامدند و حتی برخی مواقع به دلیل اینکه رامین مثل اوایل ازدواجمان در مقابل دخالت های نابجای آنها از من حمایت نمی کند یک سری اختلافاتی بین ما بوجود می آید. الهام می گوید به نظر من اصلا بزرگ تر بودن دختر از پسر در صورتی که از لحاظ دیگر با هم مشکلی نداشته باشند و البته با انجام مشاوره های پیش از ازدواج و در صورت مثبت بودن نظر متخصص نمی تواند مانعی برای ازدواج باشد و من و رامین هم اگر دخالت های خانواده اش نباشد اختلاف نظر جدی با هم نداریم و می توانم بگویم از ازدواجم راضی ام.
گفتوگو با عروس و دامادهایی که سن عروس از داماد بیشتر است نشان میدهد که اگرچه این پدیده اجتماعی در جامعه رو به رشد است و پسران و دختران تا حدودی آن را برای خود حل کردهاند و دیگر حساسیتهای گذشته درباره آن وجود ندارد اما این مسئله هنوز برای بخشی از خانوادهها یک دغدغه است که یا آن را در ابتدای زندگی در قالب مخالفت با ازدواج فرزندشان مطرح میکنند یا در طول زندگی آن را به روی طرفین میآورند.
اما امروزه نگرانی از کندی جوانان در گرایش به ازدواج در جامعه به قدری ملموس است که شاید بزرگ بودن عروس نسبت به داماد در مقایسه با دغدغههای اقتصادی ازدواج برای عدهای دغدغهای باشد که در حاشیه قرار دارد ولی نمیتوان از آسیبشناسی این پدیده اجتماعی رو به رشد چشم پوشید.