یک روز با گروه جهادی نادیان در روستای«چشمه وهلی»؛
صدای «چشمه وهلی» شنیده شد اما تشنگی همچنان باقیست/ چشمه خشکید، آب رسانی قطع شد، بیکاری اوج گرفت
مردم روستا می گویند پس از خشک شدن آب قنات، با تانکر به روستا آبرسانی میشد تا اینکه تعدادی از مسئولان در دهه فجر امسال به این روستا آمدند تا مشکل انشعاب آب و لولهکشی این روستا را برطرف کنند. اما متأسفانه این اقدام فقط به صورت نمادین انجام شد و پس از خروج مسئولان از روستا دوباره آب قطع شد!
شیرازه: عطر آویشن کوهی و تکان های پی در پی ماشین نوید نزدیک شدن به روستای چشمه وهلی را می داد،برای سومین بار بود که با گروه جهادی نادیان به این روستا وارد شدم؛ جاده بین المللی که در چند متری روستا کشیده شده بود خوشحالمان کرد و فکر کردیم تاثیرات مثبتی بر رفع مشکل صعب العبوری روستا دارد اما تکان های شدید ماشین نشان می داد که نباید منتظر تاثیر مثبتی باشیم. در بخش انتهایی مسیر دسترسی به روستای «چشمه وهلی» این قدر شیب بالا بود که داشتیم با ماشین کوهنوردی میکردیم! اهالی روستا می گفتند این جاده جدید نه تنها تاثیری در تسهیل راه عبور ومرور روستا نداشته بلکه تلفات جانی و مصدومیت زیادی هم می تواند برای اهالی به دنبال داشته باشد چرا که مسیر ایمنی و درستی برای عبور عابرین محلی در نظر گرفته نشده است.
حال و هوای نوروزوی با اهدای لباس عیدانه وهدیه ویژه جهادی ها به مدرسه روستا
روستای «ولیآباد» که در بخش مرکزی شهرستان خرامه و منطقه مهرآباد در حدود 85 کیلومتری شیراز واقع شده 160 خانوار با 500 نفر جمعیت را در خود جای داده است. گروه جهادی نادیان با پوشاک عیدانه که برای برخی خانواده های نیازمند تهیه کرده اند سعی دارند حال و هوای نوروزی را در دل بچه های روستا مهمان کنند؛ آنها یک هدیه ویژه هم برای مدرسه خیر ساز روستا تدارک دیده بودند، مدرسه روستا که با همت خیر نیک اندیش خانم کجوری ساخته شده سه کلاس دارد که شش پایه دبستان در آن تدریس می شود.
میلاد ریحان پور از اعضای واحد فرهنگی گروه جهادی، کتاب جدیدش درباره تدریس در مدارسی که چند پایه در یک کلاس تحصیل می کنند را به معلمان مدرسه اهدا کرد و جلسه هم اندیشی درباره استفاده بهینه از این کتاب با عنوان «مدیریت و برنامه ریزی درسی در کلاس های چندپایه» با حضور مدیر و معلمان روستا برگزار شد. در اردوی قبلی حیاط مدرسه صاف نشده بود و مدرسه نیاز به نقاشی داشت اما به همت خیر نیکوکاری که خود مدرسه را ساخته بود کارهای نهایی آن هم انجام شده بود. تنها محل اجتماع مردم روستای چشمه وهلی همان مدرسه است که تنها سه اتاق دارد و تمام دانشآموزان مدرسه به همراه پایه پیشدبستانی به بیش از 50 نفر نمیرسد؛اما از داشتن حداقل امکانات آموزشی و ورزشی محرومند و حتی یک کتابخانه کوچک یا میز تنیس و توپ و تور والیبال ندارند.
چقدر جای مسئولینی که در نشست های خبری شان در دفترهای شیک و دربسته از اهمیت کتابخوانی و ورزش برای کودکان و نوجوانان داد سخن می گویند در این مدرسه کوچک و پرامید خالی بود.
مردم روستا در بدو ورود بچه های جهادی استقبال گرمی از آنها داشتند و دانش آموزان روستا با دکلمه های با احساسی که اجرا کردند به آنها خوشامد گفتند. اهالی با محبت روستا با خوشحالی از مشکلاتی که پس از اردوی جهادی منعکس شده ورفع شده بود برای جهادی ها تعریف می کردند و مصرانه خواهان انعکاس مشکلاتی بودند که هنوز گریبانگیرشان بود.
سایه زشت سالک از «چشمه وهلی» پاک شد
مردمی که در مدرسه روستا جمع شده بودند بی وقفه با جهادی ها و خبرنگاران همراه آنها صحبت می کردند اول گفتگو خبر خوش دادند که زخم «سالک» که میهمان صورت معصوم و زیبای اکثر بچههای روستا بود به همت تیم آموزشی از روستا رخت بربسته و مشکل سالک کنترل شده است. اما با توجه به این که این روستا به خاطر حد نصاب جمعیت خانه بهداشت ندارد و تا اولین خانه بهداشت در اسلام آباد هم فاصله زیاد و راه سختی در پیش دارند نیاز به حضور تیم بهداشتی به شدت احساس میشود آنها مطالبه جدی داشتند که توسط متولیان امر رسیدگی شود و کانکسی که برای ارائه خدمات درمانی به آنها قول داده شده زودتر محقق شود انها می گفتند که مسئولین اعلام کردند اعتبار راه اندازی این کانکس هم فراهم شده است.
چاه آهکی آب چشمه را بلعید؛ خشکسالی بهانه است
آذر 93 که با مردم گفتگو می کردیم؛ می گفتند با وجود چشمه پر آبی که روستای «چشمه ولیآباد والی» را به «چشمه وهلی» معروف کرده، از نبود آب لولهکشی سالم در عذاب هستند و به خاطر این مشکل با بیماریهای گوارشی و انگلهای زیادی دست و پنجه نرم میکنند. آنها هنوز هم اصلیترین مشکل روستای خود را نبود آب بهداشتی و سالم می دانند اما الان چند تفاوت عمده با سال گذشته وجود داشت اولین تفاوت که مردم روستا را حسابی به دردسرانداخته بود این بود که چشمه کاملا خشک شده بود.
سال گذشته قدیمیهای روستا مشکل آب را گرو کشی برخی مدعیان «آب چشمه» اعلام کردند؛ ماجرا از این قرار است که برخی خدمت رسانی به روستا را منوط به بردن آب چشمه عنوان کردهاند اما نسل جوان میگفتند با گذراندن روند قانونی مشخص شده که آب این چشمه متعلق به همین روستا است و کسی حق ندارد مدعی آن باشد.
اهالی روستا دفعات قبل انتظار داشتند که مسئولان امر بدون چشم داشتی به آب چشمه، آب آن را برای اهالی منطقه لوله کشی کنند تا ریشه بسیاری از مشکلات بخشکد. اما امروز عزادار چشمه خشک شده بودند و درد دل های گفتنی زیاد داشتند دقیقا انگار در غم از دست دادن عزیزی درد دل می کردند.
مردم این روستا در گذشته بیشتر به شغل دامداری و کشاورزی اشتغال داشتند و تنها منبع آب مورد استفاده آنها چشمه روستا بوده است. آنها علت خشک شدن چشمه را ایجاد دو چاه آهکی در حریم درجه یک قنات،می دانند که باعث بیکاری بسیاری از افراد روستا شده است.
اما مسئولین امر خشکسالی را بهانه خشک شدن چشمه می کنند. مردم معتقدند اگر تنها به مدت یک هفته این چاهها خاموش شوند آب به قنات بازمیگردد آنها تاکید می کردند هر کس فکر می کند خشکسالی چشمه را خشک کرده کافیست فقط یک هفته امتحان کند و چاه را خاموش کند تا جاری شدن مجدد چشمه راببیند.
حرف های ساده اهالی سوالات زیادی در ذهن ایجاد می کرد: آیا نمی شد جای دیگری چاه زده شود؟ آیا راهی وجود نداشت که پیشگیری کند از خشک شدن چشمه ای که عامل اصلی حیات روستا است؟
لوله های نمادین و بدون آب جایگزین چشمه با برکت
نکته جالب توجه دیگر که باعث نارضایتی مردم روستا شده بود این بود که بعد از کلی وعده و وعید در دهه فجر آب لوله کشی روستا افتتاح شده بود اما تنها چند ساعت بعد از افتتاح نمادین آب در لوله ها جریان داشت و پس از آن آب در لوله ها خشکید!
مردم می گفتند که پس از خشک شدن آب قنات با تانکر به روستا آبرسانی میشد تا اینکه تعدادی از مسئولان در دهه فجر امسال به این روستا آمدند تا مشکل انشعاب آب و لولهکشی این روستا را برطرف کنند. اما متأسفانه این اقدام فقط به صورت نمادین انجام شد و پس از خروج مسئولان از روستا دوباره آب قطع شد؛ چرا که تعدادی از اهالی روستا که بخاطر خشک شدن چشمه بیکار شدند و حتی به نان شب خود محتاجند از پرداخت این حق انشعاب که تنها یکصد و هشتاد هزار تومان است عاجزند.
حدود 20خانوار هم که تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی بودند، کمیته به جای آنها حق انشعاب را پرداخت کرده است.
پس از اعلام خبر آبرسانی به روستا دیگر تانکرها هم آب به روستا نمی آورند و مشکل مضاعف شده است. به خانه های روستایی که نگاه می کردی رد پای تبلیغات پرخرج انتخاباتی به وضوح مشاهده می شد. پوسترهای انتخاباتی روی تانکر های خالی خودنمایی می کردند در حالی که تانکرها و لوله های آب برای پر آب شدن فقط معطل حق انشعاب چند خانواده بودند.
رییس کمیته امداد خرامه که جهادی ها را در این بازدید همراهی می کرد اعلام آمادگی کرد که با دادن وام دومیلیونی این مشکل را حل کند اما یک نفر به نمایندگی از بقیه وام را بگیرد و بازپرداخت آن را ضمانت کند.
تعدادی از زنان روستا که قالیبافی میکردند نیز به دلیل نداشتن مواد اولیه و ناتوانی مالی بیکار شدند. این روستا تشنه وام های خود اشتغالی است و نیروی کار خوبی دارد که خسته از کم لطفی هاست. رییس کمیته امداد خرامه در این خصوص ابراز داشت: 15خانواده از خانواده های تحت پوشش کمیته امداد در این روستا از تسهیلات اشتغال استفاده کردند اما سایر خانواده هایی که متقاضی وام اشتغال هستند تحت پوشش کمیته نیستند، چون سرپرست های آنها زیر 60سال سن دارند و از کارافتاده هم نیستند؛ بنابراین طبق دستورالعمل کمیته، ما نمی توانیم به آنها وام بدهیم باید از نهادهای دیگر مثل اداره کار یا جهاد کشاورزی و غیره تقاضا کنند.
علاوه بر قالیبافی که هنر اصیل و پردرآمدی است و به خاطر محدودیت های مالی در این روستا کمرنگ می شود گیاهان دارویی روستا نیز ظرفیت بزرگی است که با حضور کارشناسان مربوطه می توان برای اشتغال زایی در روستا از این ظرفیت با حداقل هزینه بهره برد.
نظرات بینندگان