چه کسی آوار بیکاری را از سر کارگران فارس برمی دارد؟/ وقتی «اقتصاد نیم بند فارس» در اولویت نمایندگان نیست!
بعضی از نماینده ها هم هنوز بر این باورند که عدم موفقیت دولت یازدهم وجود اندک مدیران دولت دهم در راس کار است و از همین رو تمام قوای خود را برای پاک کردن چهره استان از این قسم مدیران بسیج کرده اند و هر روز بهانه ای علم می کنند تا مدیر این اداره و رئیس آن سازمان را در راستای انجام وظیفه خطیر نمایندگی تغییر دهند!
به گزارش شیرازه، دعواهای سیاسی پیرامون انتخابات آینده ریاست جمهوری در هدایت جریانهای سیاسی بالا گرفته است. از سوی دیگر حادثه دلخراش پلاسکو بیشتر از آن که تبدیل به نقطه ای برای انسجام اجتماعی جهت حل مشکلات شود به محل نزاع گروههای سیاسی بدل شده است و هر جناحی خاک آوار پلاسکو را بر صورت دیگری می پاشد. این مسایل باعث شده اخبار مشکلات مردم به حاشیه رفته و مورد بی توجهی قرار گیرد.
مشکلاتی که طی 4 سال اخیر با وجود تدابیر دولت امید نه تنها کاهش نیافته که روز به روز بر ابعاد آن افروده می شود. در این بین، قطعا نمایندگان مردم در خانه ملت، در تعامل با دولت، نقشی تعیین کننده در ریل گذاری برای حرکت درست و شتابان اقتصاد و تامین عزتمندانه معیشت مردم دارند. این موضوع برای رای دهندگانی که اسفند 94 نمایندگانشان را راهی بهارستان کردند، یک خواسته حداقلی است چرا که آن ها به وعده های منتخبان خود، امید بستند تا کلیدی برای حل مشکلات ریز و درشتشان پیدا شود.
حالا اما با وجود گذشت حدود یکسال از آن روزها، برخی از نمایندگان فارس به جای وفای به عهد، چنان ممزوج فعالیت های تبلیغاتی-انتخاباتی دولت شده اند که گویی آن ها سال آخر نمایندگی خود را می گذرانند نه دولت! به باور برخی کارشناسان، جز عده معدودی از نمایندگان استان که تقریبا خبری از آن ها نیست یا فعالیت هایشان رسانه ای نمی شود، سایر نمایندگان هيچ طرح و برنامه اي براي نجات اقتصاد استان بحران زده فارس ارايه نداده اند و تنها زمانی بر سر کمینگاه حاضر می شوند که موضوعی اجتماعی یا حاشیه ای در استان یا کشور ایجاد شود؛ آن گاه با راه انداختن سیل مصاحبه و گفتگو، فریاد حق خواهی سر می دهند که حقوق پامال شده مردم چه می شود؟! موضوع پارازیت ها در شیراز مصداقی از به خط شدن نمایندگان برای تبدیل مسئله فرعی به مسئله اصلی بود.
بعضی از نماینده ها هم هنوز بر این باورند که عدم موفقیت دولت یازدهم وجود اندک مدیران دولت دهم در راس کار است و از همین رو تمام قوای خود را برای پاک کردن چهره استان از این قسم مدیران بسیج کرده اند و هر روز بهانه ای علم می کنند تا مدیر این اداره و رئیس آن سازمان را در راستای انجام وظیفه خطیر نمایندگی تغییر دهند!
همه این ها در حالی است که آمار و ارقام حکایت از حال نزار و روبه احتضار شاخص های اقتصادی استان دارد. تعطیلی سریالی کارخانجات، خشکسالی، بحران آب، مهاجرت، حاشیه نشینی و خیل عظیم بیکاران تحصیلکرده می تواند خواب را از چشم هر مسئول مسئولیت شناسی برباید. متاسفانه اما برخی بهارستان نشینان که خود روزگاری این گونه بحران ها با جسم و جان لمس کرده اند اکنون نگاهشان به مسایل صرفا سیاسی است و این موضوع کمر اقتصاد فارس را شکسته است.
واضح است که در این شرایط، فارس نيازمند نگاه اقتصادي است و نه اقدامات سياسي؛ و بایستی هر چه سريع تر براي نجات اقتصاد فارس چاره انديشي شود تا حداقل اقتصاد نيم بند استان بیشتر از این زمين نخورد. در این بین قطعا دغدغه اصلی مردم و فعالان اقتصادی این است که چرخ زندگیشان بچرخد و چشم انتظار عملی شدن وعده هایی هستند که آن ها را پای صندوق رای کشاند.
معروف است که می گویند؛ پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت، سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی میداد. از او پرسید: آیا سردت نیست؟ نگهبان پیر گفت: چرا ای پادشاه؛ اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم. پادشاه گفت: من الان داخل قصر میروم و میگویم یکی از لباسهای گرم مرا را برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. پادشاه اما به محض ورود به داخل قصر، وعدهاش را فراموش کرد. صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود: «ای پادشاه! من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می کردم اما وعده لباس گرم تو، مرا از پای درآورد»
این حکایت با رویکردی که برخی نمایندگان استان در دستور کار دارند، ارتباط معنایی جالبی برقرار می سازد. بی گمان مردم می توانند به هر سختی و مشقتی که شده با اوضاع کنونی امورشان را بگذرانند؛ مشروط بر این که دچار حکایت آن نگهبان نشوند.
نمایندگان فراموش نکنند؛ فرصت 4 ساله نمایندگی هم تمام می شود و در بزنگاه اصلی مردم بر اساس عملکرد افراد به آن ها نمره قبولی و رای می دهند، نه بر اساس شعار، زیرا شعار دهنده ها همیشه به نفع خود شعار می دهند.
مشکلاتی که طی 4 سال اخیر با وجود تدابیر دولت امید نه تنها کاهش نیافته که روز به روز بر ابعاد آن افروده می شود. در این بین، قطعا نمایندگان مردم در خانه ملت، در تعامل با دولت، نقشی تعیین کننده در ریل گذاری برای حرکت درست و شتابان اقتصاد و تامین عزتمندانه معیشت مردم دارند. این موضوع برای رای دهندگانی که اسفند 94 نمایندگانشان را راهی بهارستان کردند، یک خواسته حداقلی است چرا که آن ها به وعده های منتخبان خود، امید بستند تا کلیدی برای حل مشکلات ریز و درشتشان پیدا شود.
حالا اما با وجود گذشت حدود یکسال از آن روزها، برخی از نمایندگان فارس به جای وفای به عهد، چنان ممزوج فعالیت های تبلیغاتی-انتخاباتی دولت شده اند که گویی آن ها سال آخر نمایندگی خود را می گذرانند نه دولت! به باور برخی کارشناسان، جز عده معدودی از نمایندگان استان که تقریبا خبری از آن ها نیست یا فعالیت هایشان رسانه ای نمی شود، سایر نمایندگان هيچ طرح و برنامه اي براي نجات اقتصاد استان بحران زده فارس ارايه نداده اند و تنها زمانی بر سر کمینگاه حاضر می شوند که موضوعی اجتماعی یا حاشیه ای در استان یا کشور ایجاد شود؛ آن گاه با راه انداختن سیل مصاحبه و گفتگو، فریاد حق خواهی سر می دهند که حقوق پامال شده مردم چه می شود؟! موضوع پارازیت ها در شیراز مصداقی از به خط شدن نمایندگان برای تبدیل مسئله فرعی به مسئله اصلی بود.
بعضی از نماینده ها هم هنوز بر این باورند که عدم موفقیت دولت یازدهم وجود اندک مدیران دولت دهم در راس کار است و از همین رو تمام قوای خود را برای پاک کردن چهره استان از این قسم مدیران بسیج کرده اند و هر روز بهانه ای علم می کنند تا مدیر این اداره و رئیس آن سازمان را در راستای انجام وظیفه خطیر نمایندگی تغییر دهند!
همه این ها در حالی است که آمار و ارقام حکایت از حال نزار و روبه احتضار شاخص های اقتصادی استان دارد. تعطیلی سریالی کارخانجات، خشکسالی، بحران آب، مهاجرت، حاشیه نشینی و خیل عظیم بیکاران تحصیلکرده می تواند خواب را از چشم هر مسئول مسئولیت شناسی برباید. متاسفانه اما برخی بهارستان نشینان که خود روزگاری این گونه بحران ها با جسم و جان لمس کرده اند اکنون نگاهشان به مسایل صرفا سیاسی است و این موضوع کمر اقتصاد فارس را شکسته است.
واضح است که در این شرایط، فارس نيازمند نگاه اقتصادي است و نه اقدامات سياسي؛ و بایستی هر چه سريع تر براي نجات اقتصاد فارس چاره انديشي شود تا حداقل اقتصاد نيم بند استان بیشتر از این زمين نخورد. در این بین قطعا دغدغه اصلی مردم و فعالان اقتصادی این است که چرخ زندگیشان بچرخد و چشم انتظار عملی شدن وعده هایی هستند که آن ها را پای صندوق رای کشاند.
معروف است که می گویند؛ پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت، سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی میداد. از او پرسید: آیا سردت نیست؟ نگهبان پیر گفت: چرا ای پادشاه؛ اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم. پادشاه گفت: من الان داخل قصر میروم و میگویم یکی از لباسهای گرم مرا را برایت بیاورند.
نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. پادشاه اما به محض ورود به داخل قصر، وعدهاش را فراموش کرد. صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود: «ای پادشاه! من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می کردم اما وعده لباس گرم تو، مرا از پای درآورد»
این حکایت با رویکردی که برخی نمایندگان استان در دستور کار دارند، ارتباط معنایی جالبی برقرار می سازد. بی گمان مردم می توانند به هر سختی و مشقتی که شده با اوضاع کنونی امورشان را بگذرانند؛ مشروط بر این که دچار حکایت آن نگهبان نشوند.
نمایندگان فراموش نکنند؛ فرصت 4 ساله نمایندگی هم تمام می شود و در بزنگاه اصلی مردم بر اساس عملکرد افراد به آن ها نمره قبولی و رای می دهند، نه بر اساس شعار، زیرا شعار دهنده ها همیشه به نفع خود شعار می دهند.
نظرات بینندگان