کلاف سردرگم سرمایه گذاری در فارس/«نقشه راه»؛ کلید دولت برای بازکردن قفل سرمایه گذاری
یکی از اشتباهات رایج برخی مسئولین استان فارس که به شدت دنبال ارائه بیلان کاری و اثبات خود هستند ارائه آدرس غلط به سرمایه گذار و مردم است!
شیرازه، سالیان سال است که رسانه ها از چند و چون سرمایه گذاری در فارس می نویسند و مسئولین نیز به حکم وظیفه، با ادبیاتی همچون«شیراز بهشت سرمایه گذاران است» و « زیر پای سرمایه گذاران فرش قرمز پهن می کنیم» و ... علاقه خود را برای جذب سرمایه گذار نشان می دهند. این اما ظاهر ماجراست و در بازار رقابت سخت برای جذب سرمایه گذار، فارس از قافله عقب افتاده و تلاش ها برای باز شدن پای سرمایه خارجی به این استان از حد حرف تجاوز نکرده و در مقام حرف متوقف مانده و به چند نشست خبری از سوی مسئولین امر و ارائه برخی آمار و بیان وعده های تکراری محدود شده است.
در میدان عمل و در فضای واقعی با وجود همه دلسوزی ها و تلاش های صورت گرفته، هنوز عرصه برای ورود مطمئن، امن و ایمن سرمایه گذار فراهم نیست. متاسفانه جدا از این که زیرساخت های لازم فراهم نبوده و شرایط بازارهای کالا، پول، کار و سرمایه و قوانین و معافیت های مالیاتی شفاف نیست و بحث ضمانت سرمایه گذاری جدی گرفته نمی شود و دیوان سالاری و مقررات دست و پاگیر و وجود نهادهای مشابه و موازی مانند پوست موز زیر پای سرمایه گذار قرار می گیرد و او را فراری می دهد که نبود طرح جامع سرمایه گذاری و نداشتن نقشه راه، شرایط را برای همین انگشت شمار سرمایه گذار مبهم و سخت می کند و از بهشت وعده داده شده چیزی جز برزخ و عذاب نصیبشان نمی شود.
یکی از اشتباهات رایج برخی مسئولین استان فارس که به شدت دنبال ارائه بیلان کاری و اثبات خود هستند ارائه آدرس غلط به سرمایه گذار و مردم است! تلقی آن ها از «حمایت از سرمایه گذار»، اعطای امتیازات زیاد و تسهیلات بی حساب و کتاب به سرمایه گذاران به جای تضمین قراردادها در چارچوب ایجاد امنیت سرمایه گذاری است .این مساله نه تنها به رشد سرمایه گذاری در استان کمک نکرده و نمی کند که باعث ایجاد فساد و خارج شدن سرمایه گذاری از مسیر اصلی می شود و سرمایه گذار صرفاً با بهره گیری از شرایط رانتی اقتصاد و سوء استفاده از امتیازات و تسهیلات اعطایی، اقدام به فعالیت می کند و پس از چندی بدون آن که به تعهدات خود عمل کند، سرمایه خود را خارج می کند که در سال های نه چندان دور، مصادیقی از جذب این نوع سرمایه در فارس را شاهد بودیم و همگان به نتیجه آن نیز واقفند.
مسئولین اما وقتی در مقابل افکار عمومی قرار می گیرند و روز پاسخگویی فرا می رسد، پای اصطلاحات را پیش می کشند و در قالب رقمهای «مصوب سرمایه گذاری» از رشد قابل توجه سرمایه گذار در استان خبر می دهند. در حالی که پژوهشگران و ناظران اقتصادی و فعالان بخش خصوصی معتقدند؛ اعلام رقمهای مصوب سرمایه گذاری غلط و فریب افکار عمومی است و باید آمار جذب شده و وارده سرمایه گذاری خارجی اعلام شود.
بعد از «برجام» هیاتهای خارجی متعددی به ایران آمدند و همه آن ها را تشویق کردند و برایشان سوت و کف زدند که ایران بهشت سرمایه گذاری خارجی شده است. پس از نهایی شدن این توافق، استان فارس میزبان 36 هیات اقتصادی و تجاری خارجی شامل وزرا و روسای مجالس کشورهای مختلف بود و این سفرها به امضای تفاهم نامه هایی منجر شد اما به گفته دایی، نایب رئیس مرکز خدمات سرمایه گذاری فارس، میزان سرمایه جذب شده در سال 93 صفر بوده و این رقم در سال 94 به 4.6 میلیون دلار رسیده و در سال 95 به 28 میلیون دلار افزایش پیدا کرده است. قطعا این رقم در شان استان فارس که هر روز مسئولان آن از ظرفیت های بیشمارش سخن می رانند نیست. چند روز پیش استانداری فارس میزبان معاون وزیر اقتصاد بود. خزاعی که در جلسه شورای سرمایه گذاری استان صحبت می کرد، برای حل مشکل سرمایه گذاری خارجی در فارس نسخه ای از جنس نقشه و راه پیچید. وی گفت: برای جذب سرمایه و فاینانس خارجی به صورت مشخص و دقیق باید یک نقشه عملی در استان تهیه و به تهران ارسال شود که در این نقشه نوع پروژه، اولویت آن، نوع فاینانس و کشوری که در همآن زمینه می تواند سرمایه گذاری کند، مشخص شود تا سرمایه گذار بفرستیم.
جالب این که مسئولین ارشد فارس سال هاست از تهیه و تدوین نقشه راه سرمایه گذاری و چاپ آن به صورت کتاب در استان خبر می دهند که احتمالا یا تعریف معاون وزیر اقتصاد و مسئولین فارس از نقشه راه متفاوت است و یا واقعا بسته های سرمایه گذاری تعریف شده در استان مستعد فارس از دادن لیست پروژه و تعیین مبلغ آن برای طرف خارجی فراتر نرفته است!
معاون وزیر اقتصاد در حالی وعده اعزام سرمایه گذار به فارس می دهد که اولا داستان سرمایه گذاری در استان فارس به کلاف سردرگمی بدل شده که متأسفانه سرنخ آن هنوز پیدانشده است و با وجود همه اظهارنظرها و وعده و وعیدها نمی توان زمان مشخصی برای پایان این وضعیت مشخص کرد. ثانیا: طبق آخرین گزارش سازمان توسعه و تجارت ملل متحد، کمترین میزان سرمایهگذاری خارجی ایران در یک دهه اخیر در سال نخست پس از برجام رقم خورده است! و برخلاف تاکید رئیسجمهور و سایر دولتمردان، برجام نه تنها نتوانسته سرمایه خارجی را به کشور ما بیاورد، بلکه باعث شده سرمایهگذاران داخلی هم از کشور فراری شوند.
امیدواریم سنگ هایی که مانع ورود سرمایه گذار به استان فارس می شود به زودی برداشته شود و قبل از پذیرش سرمایه گذاری های خارجی برنامه مشخص برای نحوه استفاده از این منابع ارائه گردد. که صدالبته بایستی این برنامه بر تعیین اولویت بهره گیری از سرمایه گذاری خارجی یعنی هدایت به سمت تولید، جبران منابع مالی، جذب تکنولوژی های روز و سیستم های کارآمد مدیریتی مبتنی باشد. ضمن اینکه بخشهای اقتصادی یا صنایعی که بازدهی بیشتری برای کشور به لحاظ ایجاد درآمد ارزی بیشتر، افزایش اشتغال و کمک به حضور موفق تر در بازارهای جهانی دارند، باید در اولویت جذب سرمایه گذاری خارجی قرار گیرند.
در میدان عمل و در فضای واقعی با وجود همه دلسوزی ها و تلاش های صورت گرفته، هنوز عرصه برای ورود مطمئن، امن و ایمن سرمایه گذار فراهم نیست. متاسفانه جدا از این که زیرساخت های لازم فراهم نبوده و شرایط بازارهای کالا، پول، کار و سرمایه و قوانین و معافیت های مالیاتی شفاف نیست و بحث ضمانت سرمایه گذاری جدی گرفته نمی شود و دیوان سالاری و مقررات دست و پاگیر و وجود نهادهای مشابه و موازی مانند پوست موز زیر پای سرمایه گذار قرار می گیرد و او را فراری می دهد که نبود طرح جامع سرمایه گذاری و نداشتن نقشه راه، شرایط را برای همین انگشت شمار سرمایه گذار مبهم و سخت می کند و از بهشت وعده داده شده چیزی جز برزخ و عذاب نصیبشان نمی شود.
یکی از اشتباهات رایج برخی مسئولین استان فارس که به شدت دنبال ارائه بیلان کاری و اثبات خود هستند ارائه آدرس غلط به سرمایه گذار و مردم است! تلقی آن ها از «حمایت از سرمایه گذار»، اعطای امتیازات زیاد و تسهیلات بی حساب و کتاب به سرمایه گذاران به جای تضمین قراردادها در چارچوب ایجاد امنیت سرمایه گذاری است .این مساله نه تنها به رشد سرمایه گذاری در استان کمک نکرده و نمی کند که باعث ایجاد فساد و خارج شدن سرمایه گذاری از مسیر اصلی می شود و سرمایه گذار صرفاً با بهره گیری از شرایط رانتی اقتصاد و سوء استفاده از امتیازات و تسهیلات اعطایی، اقدام به فعالیت می کند و پس از چندی بدون آن که به تعهدات خود عمل کند، سرمایه خود را خارج می کند که در سال های نه چندان دور، مصادیقی از جذب این نوع سرمایه در فارس را شاهد بودیم و همگان به نتیجه آن نیز واقفند.
مسئولین اما وقتی در مقابل افکار عمومی قرار می گیرند و روز پاسخگویی فرا می رسد، پای اصطلاحات را پیش می کشند و در قالب رقمهای «مصوب سرمایه گذاری» از رشد قابل توجه سرمایه گذار در استان خبر می دهند. در حالی که پژوهشگران و ناظران اقتصادی و فعالان بخش خصوصی معتقدند؛ اعلام رقمهای مصوب سرمایه گذاری غلط و فریب افکار عمومی است و باید آمار جذب شده و وارده سرمایه گذاری خارجی اعلام شود.
بعد از «برجام» هیاتهای خارجی متعددی به ایران آمدند و همه آن ها را تشویق کردند و برایشان سوت و کف زدند که ایران بهشت سرمایه گذاری خارجی شده است. پس از نهایی شدن این توافق، استان فارس میزبان 36 هیات اقتصادی و تجاری خارجی شامل وزرا و روسای مجالس کشورهای مختلف بود و این سفرها به امضای تفاهم نامه هایی منجر شد اما به گفته دایی، نایب رئیس مرکز خدمات سرمایه گذاری فارس، میزان سرمایه جذب شده در سال 93 صفر بوده و این رقم در سال 94 به 4.6 میلیون دلار رسیده و در سال 95 به 28 میلیون دلار افزایش پیدا کرده است. قطعا این رقم در شان استان فارس که هر روز مسئولان آن از ظرفیت های بیشمارش سخن می رانند نیست. چند روز پیش استانداری فارس میزبان معاون وزیر اقتصاد بود. خزاعی که در جلسه شورای سرمایه گذاری استان صحبت می کرد، برای حل مشکل سرمایه گذاری خارجی در فارس نسخه ای از جنس نقشه و راه پیچید. وی گفت: برای جذب سرمایه و فاینانس خارجی به صورت مشخص و دقیق باید یک نقشه عملی در استان تهیه و به تهران ارسال شود که در این نقشه نوع پروژه، اولویت آن، نوع فاینانس و کشوری که در همآن زمینه می تواند سرمایه گذاری کند، مشخص شود تا سرمایه گذار بفرستیم.
جالب این که مسئولین ارشد فارس سال هاست از تهیه و تدوین نقشه راه سرمایه گذاری و چاپ آن به صورت کتاب در استان خبر می دهند که احتمالا یا تعریف معاون وزیر اقتصاد و مسئولین فارس از نقشه راه متفاوت است و یا واقعا بسته های سرمایه گذاری تعریف شده در استان مستعد فارس از دادن لیست پروژه و تعیین مبلغ آن برای طرف خارجی فراتر نرفته است!
معاون وزیر اقتصاد در حالی وعده اعزام سرمایه گذار به فارس می دهد که اولا داستان سرمایه گذاری در استان فارس به کلاف سردرگمی بدل شده که متأسفانه سرنخ آن هنوز پیدانشده است و با وجود همه اظهارنظرها و وعده و وعیدها نمی توان زمان مشخصی برای پایان این وضعیت مشخص کرد. ثانیا: طبق آخرین گزارش سازمان توسعه و تجارت ملل متحد، کمترین میزان سرمایهگذاری خارجی ایران در یک دهه اخیر در سال نخست پس از برجام رقم خورده است! و برخلاف تاکید رئیسجمهور و سایر دولتمردان، برجام نه تنها نتوانسته سرمایه خارجی را به کشور ما بیاورد، بلکه باعث شده سرمایهگذاران داخلی هم از کشور فراری شوند.
امیدواریم سنگ هایی که مانع ورود سرمایه گذار به استان فارس می شود به زودی برداشته شود و قبل از پذیرش سرمایه گذاری های خارجی برنامه مشخص برای نحوه استفاده از این منابع ارائه گردد. که صدالبته بایستی این برنامه بر تعیین اولویت بهره گیری از سرمایه گذاری خارجی یعنی هدایت به سمت تولید، جبران منابع مالی، جذب تکنولوژی های روز و سیستم های کارآمد مدیریتی مبتنی باشد. ضمن اینکه بخشهای اقتصادی یا صنایعی که بازدهی بیشتری برای کشور به لحاظ ایجاد درآمد ارزی بیشتر، افزایش اشتغال و کمک به حضور موفق تر در بازارهای جهانی دارند، باید در اولویت جذب سرمایه گذاری خارجی قرار گیرند.
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
این همه آمار دروغ چرا؟
تدبیر به دست ناکسان افتاده
امید به سوی ره سراب افتاده
صد قافله از سوی سیاست امد
افسوس که از راه دروغ افتاده