خروج یک سرمایه گذاری نفتی از فارس/ وقتی 1 از 18 بزرگتر است!
برخی مسئولین استان چنان با آب و تاب مشغول تشریح مزه میوه درخت برجام برای خلق الله هستند که سرمایه های این چنینی که هلو در گلو است را فراموش کرده اند؟!
شیرازه؛ «خروج یک پروژه سرمایه گذاری شرکت نفت از فارس»؛ خبری که دو هفته ای است روی خروجی برخی رسانه های استان قرار گرفته و جز دو عضو اصولگرای شورای شهر شیراز دیگر هیچ مسئولی نسبت به آن واکنشی نشان نداده است.آن طور که رضا محمدیان می گوید: قرار بود منطقه گردشگری شماره 2 کارکنان شرکت نفت مشابه منطقه گردشگری محمودآباد شمال کشور در یکی از مناطق شمال غرب شیراز و یا نقاط خوش آب و هوای استان فارس احداث گردد اما متاسفانه در سکوت مبهم مدیران و نمایندگان استان، این پروژه در مجاور شهر یاسوج اجرا خواهد شد.
اولین بار در شهریورماه امسال بود در جلسه شورای هماهنگی امور فرهنگی و مسئولیت های اجتماعی مدیران نفتی فارس، احداث مجتمع خدماتی رفاهی صنعت نفت در شیراز در دستور قرار گرفت اما حالا خادمی استاندار کهگیلویه و بویراحمد می گوید: قرار بود، این طرح در یکی از استان های همجوار کهگیلویه وبویراحمد،(فارس) احداث شود، ولی از طریق دکتر زنگنه وزیر نفت مسئله را پیگیری کردیم و با مکاتبات با دکترجهانگیری معاون رئیس جمهوری، دکتر لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی و دیگر مسئولین حوزه نفت توانستیم موافقت آن را دریافت کنیم. خادمی می افزاید: این مجتمع در 70 هکتار از 937 هکتار پارک جنگلی در شمال یاسوج جانمائی شده است.
گذشته از ظرفیت های بیشمار فارس در حوزه انرژی های فسیلی و عبور چندین خط لوله و پالایشگاه نفت و گاز و پتروشیمی از این استان، قطعا از دست دادن پروژه ای از این جنس که می تواند اشتغال زایی بسیار بالایی را رقم بزند، برای فارس که بیکاری جوانانش زبانزد عام و خاص است، بسیار ناگوار و غم انگیز است.
معلوم نیست مسئولین اجرایی استان که به زعم خود، وقت خود را شبانه روز وقف جذب سرمایه گذار کرده اند، چگونه از خروج این طرح از فارس بی اطلاع مانده اند؟ آیا قدرت لابی گری 18 نماینده فارس در مجلس با یک نماینده یاسوج برابری نمی کند؟!
متاسفانه برخی مسئولین استان چنان با آب و تاب مشغول تشریح مزه میوه درخت برجام برای خلق الله هستند که سرمایه های این چنینی که هلو در گلو هستند را فراموش کرده اند؟!
البته این اولین بار نیست که سرمایه و طرح ها و پروژه های مصوب فارس از این استان خارج می شوند. اگر از نذری دادن خاک 4 گوشه این استان به همسایه ها طی سال های اخیر بگذریم، قطعا از کنار خروج سالیانه 2 تا 3 هزار میلیارد تومان سرمایه از فارس نمی توان گذشت.
نمی توان نسبت به خروج سپرده های مردم از استان بی تفاوت بود. در سال های گذشته استان های همجوار و مرکز با لابی گری و استفاده از ضعف و بی حالی برخی مسئولین استان، شرکت ها و کارخانه های مهمی را از فارس خارج کردند و اگر نبود تلاش یکی و دو نماینده مجلس در دوره نهم، اکنون از صنایع الکترونیک شیراز هم خبری نبود.
از سویی متاسفانه دافعه برخی مسولین بر جاذبه آن ها غلبه دارد به گونه ای که استان های همجوار با شرکت در همایش های برگزار شده در استان جهت جذب سرمایه گذار، دست روی نقطه ضعف مدیران فارس گذاشته و به معنی واقعی کلمه فرش قرمز برای سرمایه گذاران پهن می کنند. در سال های دور استان یزد و اخیرا اصفهان، بوشهر و یاسوج در کمین سرمایه گذاران استان فارس هستند تا در صورت تعلل و کوتاهی سازمان ها و بانک ها در ارائه خدمات به آنان، سریعا با اعطای برخی تسهیلات، سرمایه را به استان خود ببرند. خروج احتمالی پالایشگاه دوم شیراز و انتقال پروژه به بوشهر یا بندرعباس موید ضعف مدیران فارس در جذب سرمایه گذار و هوشیاری سایر استان هاست.
واضح است خروج پروژه گردشگری و تفریحی وزارت نفت از استان فارس- که می توانست 1000 نفر اشتغال زایی داشته باشد- آخرین خروج سرمایه از این استان نبوده و نخواهد بود، چرا که مانند سرمایه گذار بخش خصوصی که برای جذب آن باید به هر لطایف الحیلی متوسل شد، جذب سرمایه گذاری دولتی هم به معنی واقعی کلمه نیازمند لابی و رایزنی آن هم در سطح بالاست و درست یا غلط این شیوه، یک واقعیت است و بایستی مدیران دولتی در استان، به این واقعیت مهم بیش از پیش توجه کنند.
اولین بار در شهریورماه امسال بود در جلسه شورای هماهنگی امور فرهنگی و مسئولیت های اجتماعی مدیران نفتی فارس، احداث مجتمع خدماتی رفاهی صنعت نفت در شیراز در دستور قرار گرفت اما حالا خادمی استاندار کهگیلویه و بویراحمد می گوید: قرار بود، این طرح در یکی از استان های همجوار کهگیلویه وبویراحمد،(فارس) احداث شود، ولی از طریق دکتر زنگنه وزیر نفت مسئله را پیگیری کردیم و با مکاتبات با دکترجهانگیری معاون رئیس جمهوری، دکتر لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی و دیگر مسئولین حوزه نفت توانستیم موافقت آن را دریافت کنیم. خادمی می افزاید: این مجتمع در 70 هکتار از 937 هکتار پارک جنگلی در شمال یاسوج جانمائی شده است.
گذشته از ظرفیت های بیشمار فارس در حوزه انرژی های فسیلی و عبور چندین خط لوله و پالایشگاه نفت و گاز و پتروشیمی از این استان، قطعا از دست دادن پروژه ای از این جنس که می تواند اشتغال زایی بسیار بالایی را رقم بزند، برای فارس که بیکاری جوانانش زبانزد عام و خاص است، بسیار ناگوار و غم انگیز است.
معلوم نیست مسئولین اجرایی استان که به زعم خود، وقت خود را شبانه روز وقف جذب سرمایه گذار کرده اند، چگونه از خروج این طرح از فارس بی اطلاع مانده اند؟ آیا قدرت لابی گری 18 نماینده فارس در مجلس با یک نماینده یاسوج برابری نمی کند؟!
متاسفانه برخی مسئولین استان چنان با آب و تاب مشغول تشریح مزه میوه درخت برجام برای خلق الله هستند که سرمایه های این چنینی که هلو در گلو هستند را فراموش کرده اند؟!
البته این اولین بار نیست که سرمایه و طرح ها و پروژه های مصوب فارس از این استان خارج می شوند. اگر از نذری دادن خاک 4 گوشه این استان به همسایه ها طی سال های اخیر بگذریم، قطعا از کنار خروج سالیانه 2 تا 3 هزار میلیارد تومان سرمایه از فارس نمی توان گذشت.
نمی توان نسبت به خروج سپرده های مردم از استان بی تفاوت بود. در سال های گذشته استان های همجوار و مرکز با لابی گری و استفاده از ضعف و بی حالی برخی مسئولین استان، شرکت ها و کارخانه های مهمی را از فارس خارج کردند و اگر نبود تلاش یکی و دو نماینده مجلس در دوره نهم، اکنون از صنایع الکترونیک شیراز هم خبری نبود.
از سویی متاسفانه دافعه برخی مسولین بر جاذبه آن ها غلبه دارد به گونه ای که استان های همجوار با شرکت در همایش های برگزار شده در استان جهت جذب سرمایه گذار، دست روی نقطه ضعف مدیران فارس گذاشته و به معنی واقعی کلمه فرش قرمز برای سرمایه گذاران پهن می کنند. در سال های دور استان یزد و اخیرا اصفهان، بوشهر و یاسوج در کمین سرمایه گذاران استان فارس هستند تا در صورت تعلل و کوتاهی سازمان ها و بانک ها در ارائه خدمات به آنان، سریعا با اعطای برخی تسهیلات، سرمایه را به استان خود ببرند. خروج احتمالی پالایشگاه دوم شیراز و انتقال پروژه به بوشهر یا بندرعباس موید ضعف مدیران فارس در جذب سرمایه گذار و هوشیاری سایر استان هاست.
واضح است خروج پروژه گردشگری و تفریحی وزارت نفت از استان فارس- که می توانست 1000 نفر اشتغال زایی داشته باشد- آخرین خروج سرمایه از این استان نبوده و نخواهد بود، چرا که مانند سرمایه گذار بخش خصوصی که برای جذب آن باید به هر لطایف الحیلی متوسل شد، جذب سرمایه گذاری دولتی هم به معنی واقعی کلمه نیازمند لابی و رایزنی آن هم در سطح بالاست و درست یا غلط این شیوه، یک واقعیت است و بایستی مدیران دولتی در استان، به این واقعیت مهم بیش از پیش توجه کنند.
نظرات بینندگان