یادداشت/ حسین شمسیان
فرصت دوباره
رای اعتماد به زنگنه چه در دولت قبل و چه در این دولت، میلیاردها دلار خسارت مستقیم به کشور وارد کرد. ای کاش مرجعی بود و این معما را حل میکرد که سهم هر ایرانی از ابقای یک شخص چقدر است !؟
به گزارش شیرازه، روزنامه «کیهان» در سرمقاله شماره امروز خود به قلم «حسین شمسیان» نوشت:
فرصت دوباره، آرزویی بزرگ است که همه در پی آنند و البته نصیب هر کسی نمیشود. و گاه، هرگز دست نمیدهد و به حسرتی جانکاه تبدیل میشود. امام علی(ع) در وصف همین افراد فرمودهاند: «به هر که فرصتی داده شد، فرصتی بیشتر طلبید»!
کابینه دوازدهمین دولت جمهوری اسلامی، پس از مباحثات و مناقشاتی، سرانجام از مجلس رای اعتماد گرفت. این بحثها البته بیشتر در فضای مجازی بود وگرنه مجلس، در رکوردی تاریخی، به جز یک وزیر، به همه وزرای معرفی شده رای چشمگیر و قابل توجهی داد و برای دولت سنگ تمام گذاشت. درباره این رای اعتماد و آثار و انتظارات ناشی از آن، میتوان به چند نکته اشاره کرد:
1- نخستین پیام این رای اعتماد،پیوستگی و حمایت تام و تمام مجلس شورای اسلامی از دولت دوازدهم است. این یک امتیاز ممتاز و بینظیر است که بررسی سوابق مجالس و دولتهای قبل نشان میدهد که نصیب هر دولتی نبوده و امتیازی انحصاری و ویژه است. امتیازی که دست دولت را برای هرگونه خدمتی باز میگذارد و زمینهساز آن میشود که بیهیچ مانعی، به برآورده کردن انتظارات مردم بپردازد. این رای بهطور طبیعی این انتظار را در مردم بوجود آورده که دولت هیچ بهانهای برای خدمت به آنها نداشته باشد. هرجای کشور که قرار است کاری انجام شود، دو رکن اصلی دارد، یا رکن تقنینی و تخصیصی بودجه که در اختیار مجلس است و یا رکن اجرایی که در دست خود دولتمردان است و لذا مردم در هرجای کشور میتوانند این توقع را داشته باشند که خواستههایشان رنگ واقعیت بگیرد و آرزوهایشان محقق شود.
2- رئیسجمهور در تشکیل کابینه مبسوط الید بود. یعنی بدون کمترین فشار و دخالتی - جز آنچه که چانهزنی و سهمخواهیهای رایج در بین جریان اصلاحات بود- هرآنکه را بهنظرش بهترین میرسید به مجلس معرفی کرد. این نکتهای بود که شخص رئیسجمهور در جلسه رای اعتماد، خداوند را برآن شاهد گرفت و رسما اعلام کرد بهترینها را در کابینه جدید قرار داده است. این خود نویدبخش یک تیم همدل و همپیمان است. طبیعتا بعدها مسموع نخواهد بود که فلان وزیر تحمیلی است و فلان وزیر غیرهمسو! رئیسجمهور عدهای را به عنوان همکار انتخاب کرد و مجلس همسو با دولت هم به آنها رای داد.
3- با وجود چنین مجلس همسو و همجهت با دولت و با وجود وزرایی که به گفته رئیسجمهور محترم«برند بینالمللی» هستند، یک فرصت تاریخی دیگر هم به وجود آمده است که کمارزشتر از فرصت خدمت به مردم نیست و آن فرصت اصلاح سریع و تاریخی ساختارهای احتمالا معیوب یا ناکارآمد است. این اتفاق را باید وزرای هوشمند و توانا با تدوین لوایح متقن رقم بزنند و سپس وزرای همسو و یکپارچه در دولت تصویب کرده و برای تبدیل به قانون، به مجلسی بفرستند که آنها را با آرای بالا، امین و کارآمد و توانا یافته است. این روند با آنچه دیروز در مجلس دیدیم به سادگی ممکن است و میتوان از حالا حدس زد که چنین لوایح مهمی حداکثر در یک نشست مجلس و حتی بخشی از یک جلسه مجلس به سرعت تصویب شود و همانگونه که کابینه در کوتاه زمانی رای قابل توجهی آورد، گره مهمی از کار مردم و ساختار کشورگشوده شود. قطعا این فرصت استثنایی به این سادگیها دیگر تکرار نمیشود و باید دولت محترم و شخص رئیسجمهور از وجود چنین مجلسی حداکثر استفاده را ببرد.
4- اما برخی حرفها و معرفیها، اندکی- فقط اندکی - به این امیدهای پیدرپی لطمه میزند! یعنی درست در زمانیکه انتظار کار کارشناسی از مجلس داریم، درست در زمانی که انتظار تحول در مهمترین بخشهای اقتصادی داریم و درست همان موقع که امید به صیانت از منافع ملی داریم، با قرینهها و گزینههایی مواجه میشویم که در این همه امید، خلل ایجاد میکند!
مثلا همان زمان که انتظار داریم یک مجلس کارشناس، مهمترین لوایح ساختاری را در همسویی با دولت تصویب کند، یادمان میآید که برای دفاع از وزیر پیشنهادی نیرو در صحن علنی 143 نفر ثبتنام کردند تا بیایند و سخنرانی کنند و بقیه نمایندهها را هم به رای مثبت به وی تشویق کنند، اما همین وزیر پیشنهادی، تنها 133 رای آورد! یعنی همانها که برای دفاع از وی ثبتنام کرده بودند، حاضر به رای به او نشدند! این کاخ امید به مجلس را فرو نمیریزد و این پرسش را بوجود نمیآورد که ناگهان چه شد!؟ وقتی جواب برخی نمایندگان را میشنویم که دلیل رای نیاوردن وی را «صداقت» وی معرفی میکنند، کار خرابتر میشود! این تعریف از وزیر پیشنهادی بود یا تخریب سایر وزرا!؟ یعنی سایرین...!؟
5- یا درست همان لحظه که امید داریم با رای آوردن وزرای محترم، شاهد تحولی مهم باشیم، با بخشی از سخنان رئیسجمهور مواجه میشویم و این احتمال قوت میگیرد که در به همان پاشنه است و قرار نیست تحول چندانی رخ بدهد! مثلا رئیسجمهور درباره وزارت خارجه میگوید: «امروز بزرگترین ماموریت وزارت خارجه حفاظت از نهال نوپای برجام است. روبهروی آمریکا باید بایستد، روبه روی آنانی که علیه منافع ملی ایران حرکت میکنند باید بایستد»! این سخن که صدر و ذیلش هم با هم تناقض دارد،گویای آن است که قرار نیست آبی از داخل برای اقتصاد بجوشد، آمریکا همان کدخدای مودب است، برجام گل بیخار است و هرگز هم نقض نشده و حفظ آن از اوجب واجبات است! یعنی میتوان هم رو به روی آمریکا ایستاد و هم در برابر تحریمهای تازه، برجام را با چنگ و دندان حفظ کرد! حتی اگر آمریکا آن را هزار بار با تحریمهای تازه زیر پا بگذارد! همین یک جمله نشان میدهد که در آینده با پدیده تازهای مواجه نخواهیم بود و جاده یکطرفه برجام استمرار دارد! ظاهرا روحانی معتقد است وضع تحریمهای متعدد، نه از سوی آمریکا که از سوی منتقدان داخلی و مثلا کیهان صورت گرفته و طبعا وزارت خارجه باید با این اقدامات مقابله کند!
6- یا درست همان زمانی که آرزومند گشایش امور مردم در حوزه اقتصاد هستیم، ابقای وزیری مثل آخوندی به یادمان میآورد که هم مسکن مهر مزخرف است، هم دولت هیچ وظیفه و مسئولیتی در حوزه مسکن ندارد، هم وزیر مسکن به گفته روحانی موظف است هواپیما بخرد و پولش را هم خودش بدهد! واقعا با وجود امثال آخوندی، باید منتظر کدام تحول در حوزه مسکن- که به اقرار همه کارشناسان، موتور محرک اقتصاد ملی است - باشیم!؟ شاید مسئله مسکن افرادی مثلا نمایندگان مجلس حل شده یا در آینده حل بشود، اما نمیتوان انکار کرد که معضل مسکن، بار گرانی به دوش مردم است و4 سال است به حال خود رها شده است؟
7- و بالاخره آخرین درس تلخ رای اعتماد به کابینه دوازدهم را باید از وزیر کمهزینه نفت گرفت! رای اعتماد به زنگنه چه در دولت قبل و چه در این دولت، میلیاردها دلار خسارت مستقیم به کشور وارد کرد. ای کاش مرجعی بود و این معما را حل میکرد که سهم هر ایرانی از ابقای یک شخص چقدر است !؟ اما از این مسئله مهمتر، سنتی بود که زنگنه آشکارا از آن پرده برداشت. کم و بیش شنیده بودیم که گاهی پیش میآید وزیری یا مدیری برای ماندن در صندلی، لابیهایی میکند و این و آن را میبیند و...! اما اینکه وزیر نفت به صراحت درصدد خرید برخی از نمایندگان باشد، از آن بدعتهای تاریخی و خطرناک است که با روح اهداف جمهوری اسلامی در تضاد است. زنگنه در دفاع از خود برای جلب رای اعتماد گفته بود: «میگویند نمایندگان ادوار را استخدام کردید. خب هر دورهای که تمام میشود یکی از دغدغههای هیئترئیسه مجلس این است که با وزرا جلسه میگذارد تا این نمایندگانی که کاری ندارند را به کار گیرند. خب نمایندهای که کار ندارد چه شود آیا باید در جامعه رها شود؟ اگر نمایندهای نگران شغل آینده خود باشد حتی در حد یک حقوق دولتی هزار مفسده دیگر ایجاد میشود. لذا من هم افتخار میکنم که تعدادی از این نمایندگان ادوار را به کار گرفتم و این کار مخفیانه نیست» عجیب آنکه حتی یک نماینده در برابر این سخن توهینآمیز وزیر نفت موضع نگرفت! البته در شرایطی که نماینده مدافع زنگنه، فرق بین «باشگاه فوتبال نفت» با «باشگاه نفت و نیرو» را نمیداند، ظاهرا نباید خیلی هم سخت گرفت!
فرصت دوباره، آرزویی بزرگ است که همه در پی آنند و البته نصیب هر کسی نمیشود. و گاه، هرگز دست نمیدهد و به حسرتی جانکاه تبدیل میشود. امام علی(ع) در وصف همین افراد فرمودهاند: «به هر که فرصتی داده شد، فرصتی بیشتر طلبید»!
کابینه دوازدهمین دولت جمهوری اسلامی، پس از مباحثات و مناقشاتی، سرانجام از مجلس رای اعتماد گرفت. این بحثها البته بیشتر در فضای مجازی بود وگرنه مجلس، در رکوردی تاریخی، به جز یک وزیر، به همه وزرای معرفی شده رای چشمگیر و قابل توجهی داد و برای دولت سنگ تمام گذاشت. درباره این رای اعتماد و آثار و انتظارات ناشی از آن، میتوان به چند نکته اشاره کرد:
1- نخستین پیام این رای اعتماد،پیوستگی و حمایت تام و تمام مجلس شورای اسلامی از دولت دوازدهم است. این یک امتیاز ممتاز و بینظیر است که بررسی سوابق مجالس و دولتهای قبل نشان میدهد که نصیب هر دولتی نبوده و امتیازی انحصاری و ویژه است. امتیازی که دست دولت را برای هرگونه خدمتی باز میگذارد و زمینهساز آن میشود که بیهیچ مانعی، به برآورده کردن انتظارات مردم بپردازد. این رای بهطور طبیعی این انتظار را در مردم بوجود آورده که دولت هیچ بهانهای برای خدمت به آنها نداشته باشد. هرجای کشور که قرار است کاری انجام شود، دو رکن اصلی دارد، یا رکن تقنینی و تخصیصی بودجه که در اختیار مجلس است و یا رکن اجرایی که در دست خود دولتمردان است و لذا مردم در هرجای کشور میتوانند این توقع را داشته باشند که خواستههایشان رنگ واقعیت بگیرد و آرزوهایشان محقق شود.
2- رئیسجمهور در تشکیل کابینه مبسوط الید بود. یعنی بدون کمترین فشار و دخالتی - جز آنچه که چانهزنی و سهمخواهیهای رایج در بین جریان اصلاحات بود- هرآنکه را بهنظرش بهترین میرسید به مجلس معرفی کرد. این نکتهای بود که شخص رئیسجمهور در جلسه رای اعتماد، خداوند را برآن شاهد گرفت و رسما اعلام کرد بهترینها را در کابینه جدید قرار داده است. این خود نویدبخش یک تیم همدل و همپیمان است. طبیعتا بعدها مسموع نخواهد بود که فلان وزیر تحمیلی است و فلان وزیر غیرهمسو! رئیسجمهور عدهای را به عنوان همکار انتخاب کرد و مجلس همسو با دولت هم به آنها رای داد.
3- با وجود چنین مجلس همسو و همجهت با دولت و با وجود وزرایی که به گفته رئیسجمهور محترم«برند بینالمللی» هستند، یک فرصت تاریخی دیگر هم به وجود آمده است که کمارزشتر از فرصت خدمت به مردم نیست و آن فرصت اصلاح سریع و تاریخی ساختارهای احتمالا معیوب یا ناکارآمد است. این اتفاق را باید وزرای هوشمند و توانا با تدوین لوایح متقن رقم بزنند و سپس وزرای همسو و یکپارچه در دولت تصویب کرده و برای تبدیل به قانون، به مجلسی بفرستند که آنها را با آرای بالا، امین و کارآمد و توانا یافته است. این روند با آنچه دیروز در مجلس دیدیم به سادگی ممکن است و میتوان از حالا حدس زد که چنین لوایح مهمی حداکثر در یک نشست مجلس و حتی بخشی از یک جلسه مجلس به سرعت تصویب شود و همانگونه که کابینه در کوتاه زمانی رای قابل توجهی آورد، گره مهمی از کار مردم و ساختار کشورگشوده شود. قطعا این فرصت استثنایی به این سادگیها دیگر تکرار نمیشود و باید دولت محترم و شخص رئیسجمهور از وجود چنین مجلسی حداکثر استفاده را ببرد.
4- اما برخی حرفها و معرفیها، اندکی- فقط اندکی - به این امیدهای پیدرپی لطمه میزند! یعنی درست در زمانیکه انتظار کار کارشناسی از مجلس داریم، درست در زمانی که انتظار تحول در مهمترین بخشهای اقتصادی داریم و درست همان موقع که امید به صیانت از منافع ملی داریم، با قرینهها و گزینههایی مواجه میشویم که در این همه امید، خلل ایجاد میکند!
مثلا همان زمان که انتظار داریم یک مجلس کارشناس، مهمترین لوایح ساختاری را در همسویی با دولت تصویب کند، یادمان میآید که برای دفاع از وزیر پیشنهادی نیرو در صحن علنی 143 نفر ثبتنام کردند تا بیایند و سخنرانی کنند و بقیه نمایندهها را هم به رای مثبت به وی تشویق کنند، اما همین وزیر پیشنهادی، تنها 133 رای آورد! یعنی همانها که برای دفاع از وی ثبتنام کرده بودند، حاضر به رای به او نشدند! این کاخ امید به مجلس را فرو نمیریزد و این پرسش را بوجود نمیآورد که ناگهان چه شد!؟ وقتی جواب برخی نمایندگان را میشنویم که دلیل رای نیاوردن وی را «صداقت» وی معرفی میکنند، کار خرابتر میشود! این تعریف از وزیر پیشنهادی بود یا تخریب سایر وزرا!؟ یعنی سایرین...!؟
5- یا درست همان لحظه که امید داریم با رای آوردن وزرای محترم، شاهد تحولی مهم باشیم، با بخشی از سخنان رئیسجمهور مواجه میشویم و این احتمال قوت میگیرد که در به همان پاشنه است و قرار نیست تحول چندانی رخ بدهد! مثلا رئیسجمهور درباره وزارت خارجه میگوید: «امروز بزرگترین ماموریت وزارت خارجه حفاظت از نهال نوپای برجام است. روبهروی آمریکا باید بایستد، روبه روی آنانی که علیه منافع ملی ایران حرکت میکنند باید بایستد»! این سخن که صدر و ذیلش هم با هم تناقض دارد،گویای آن است که قرار نیست آبی از داخل برای اقتصاد بجوشد، آمریکا همان کدخدای مودب است، برجام گل بیخار است و هرگز هم نقض نشده و حفظ آن از اوجب واجبات است! یعنی میتوان هم رو به روی آمریکا ایستاد و هم در برابر تحریمهای تازه، برجام را با چنگ و دندان حفظ کرد! حتی اگر آمریکا آن را هزار بار با تحریمهای تازه زیر پا بگذارد! همین یک جمله نشان میدهد که در آینده با پدیده تازهای مواجه نخواهیم بود و جاده یکطرفه برجام استمرار دارد! ظاهرا روحانی معتقد است وضع تحریمهای متعدد، نه از سوی آمریکا که از سوی منتقدان داخلی و مثلا کیهان صورت گرفته و طبعا وزارت خارجه باید با این اقدامات مقابله کند!
6- یا درست همان زمانی که آرزومند گشایش امور مردم در حوزه اقتصاد هستیم، ابقای وزیری مثل آخوندی به یادمان میآورد که هم مسکن مهر مزخرف است، هم دولت هیچ وظیفه و مسئولیتی در حوزه مسکن ندارد، هم وزیر مسکن به گفته روحانی موظف است هواپیما بخرد و پولش را هم خودش بدهد! واقعا با وجود امثال آخوندی، باید منتظر کدام تحول در حوزه مسکن- که به اقرار همه کارشناسان، موتور محرک اقتصاد ملی است - باشیم!؟ شاید مسئله مسکن افرادی مثلا نمایندگان مجلس حل شده یا در آینده حل بشود، اما نمیتوان انکار کرد که معضل مسکن، بار گرانی به دوش مردم است و4 سال است به حال خود رها شده است؟
7- و بالاخره آخرین درس تلخ رای اعتماد به کابینه دوازدهم را باید از وزیر کمهزینه نفت گرفت! رای اعتماد به زنگنه چه در دولت قبل و چه در این دولت، میلیاردها دلار خسارت مستقیم به کشور وارد کرد. ای کاش مرجعی بود و این معما را حل میکرد که سهم هر ایرانی از ابقای یک شخص چقدر است !؟ اما از این مسئله مهمتر، سنتی بود که زنگنه آشکارا از آن پرده برداشت. کم و بیش شنیده بودیم که گاهی پیش میآید وزیری یا مدیری برای ماندن در صندلی، لابیهایی میکند و این و آن را میبیند و...! اما اینکه وزیر نفت به صراحت درصدد خرید برخی از نمایندگان باشد، از آن بدعتهای تاریخی و خطرناک است که با روح اهداف جمهوری اسلامی در تضاد است. زنگنه در دفاع از خود برای جلب رای اعتماد گفته بود: «میگویند نمایندگان ادوار را استخدام کردید. خب هر دورهای که تمام میشود یکی از دغدغههای هیئترئیسه مجلس این است که با وزرا جلسه میگذارد تا این نمایندگانی که کاری ندارند را به کار گیرند. خب نمایندهای که کار ندارد چه شود آیا باید در جامعه رها شود؟ اگر نمایندهای نگران شغل آینده خود باشد حتی در حد یک حقوق دولتی هزار مفسده دیگر ایجاد میشود. لذا من هم افتخار میکنم که تعدادی از این نمایندگان ادوار را به کار گرفتم و این کار مخفیانه نیست» عجیب آنکه حتی یک نماینده در برابر این سخن توهینآمیز وزیر نفت موضع نگرفت! البته در شرایطی که نماینده مدافع زنگنه، فرق بین «باشگاه فوتبال نفت» با «باشگاه نفت و نیرو» را نمیداند، ظاهرا نباید خیلی هم سخت گرفت!
نظرات بینندگان