سکوت پُر سود در بازار ارز!
رئیس کل بانک مرکزی در روزهای گذشته طی سخنانی فضای مجازی، دشمن، امارات و عربستان را مقصّر اصلی این موارد دانست و گویا بانک مرکزی و دولت هیچ تسلطی بر بازار ارز ندارد.
به گزارش شیرازه؛ نابسامانی بازار ارز از دیماه 96 آغاز شد و تا فروردین 97 ادامه داشته است. صعود یک شبه و لحظه به لحظه بازار ارز اتفاق تازه ای نیست و یادآور خاطراتی تلخ در دولت های گذشته است که متاسفانه در دولت دوازدهم دوباره شاهد این اتفاقات هستیم.
اما در این یادداشت می خواهیم موضوع را از زاویه دیگری مورد بررسی قرار دهیم تا برخی از ابهامات بوجود آمده برطرف شود و یا اینکه پاسخ تازه ای از طرف دولتی ها به این سؤالات داده شود.
بازی ارزی از دیماه 96 توسط بانک مرکزی کلید خورد و با افزایش قیمت دلار و کاهش عرضه، عملاً فصل جدیدی از این نابسامانی ها را شروع کرد. امّا عجیب اینست که رئیس کل بانک مرکزی در روزهای گذشته طی سخنانی فضای مجازی، دشمن، امارات و عربستان را مقصّر اصلی این موارد دانست و گویا بانک مرکزی و دولت هیچ تسلطی بر بازار ارز ندارد.
این سخنان سیف دو جنبه دارد؛ آقای سیف یا می خواهد زیر بار مسئولیت خود و دولت یازدهم در بحث ثبات اقتصادی فرار کند، و یا اینکه ناخواسته به ناکارامدی مدیریت خویش و دولت فخیمه ی دوازدهم اقرار میکند که از هر زاویه ای بنگریم، سخنان آقای سیف محکوم است.
موضوع دیگری که در این اتفاقات قابل توجه بود، ورود ناگهانی و قهرمانانه جناب معاون اول به موضوع گرانی ارز بود و ایشان طی سخنانی نرخ 4200 تومان را برای دلار تعیین کردند و اعلام کردند کسانی که نرخی غیر از این را خرید و فروش کنند به جرم قاچاق دستگیر می کنند!
این سخنان در حالی قرائت شد که آخرین قیمت دلار 6300 تومان بود، و کاهش 2000 تومانی در این بازار بعید به نظر میرسید.
روز بعد از سخنرانی جهانگیری، دولتمردان منتظر کاهش قیمت و بازگشت ثبات به بازار ارز بودند، امّا صف های طولانی پشت در صرافی ها و خودداری صرافان از فروش ارز، واقعیت دیگری را نشان میداد.
کمترین حُسن سخنرانی معاون اول رئیس جمهور این بود که از صعود لحظه به لحظه ی قیمت دلار جلوگیری کرد.
امّا چند سؤال باقی می ماند.
چرا ستاد اقتصادی دولت اینقدر دیر تشکیل شد و پس از گذشت بیش از 3 ماه اولین واکنش را نشان داد؟ چرا دولت در برابر گرانی نامعقول و نامتعارف دلار و ارز 3 ماه سکوت کرد؟ چرا جهانگیری که نقش قهرمان دولت در کنترل بازار ارز را بازی کرد و با یک سخنرانی ثبات را به ارز برگرداند(؟) زودتر از اینها سخنرانی نکرد؟چه کسی از این گرانی و نابسامانی سود برد؟ دولت نفت می فروشد و ارز می گیرد، پس از آن ارز را با قیمت مطلوبش به بازار تزریق می کند. دولت از این گرانی ها و افزایش قیمت ها نفعی نداشته است؟
در پایان به این نکته اشاره کنیم که وقتی دلار به 6300 تومان هم رسید، کاهش آن به 4200 تومان کار بزرگی به نظر می رسد. ولی حتی دلار 4200 تومانی هم 500 تومان گران تر از قیمت اصلی آن قبل از نابسامانی هاست و این چیزی نیست که از نگاه خواص جامعه مغفول بماند.
*عمار فاطمی
اما در این یادداشت می خواهیم موضوع را از زاویه دیگری مورد بررسی قرار دهیم تا برخی از ابهامات بوجود آمده برطرف شود و یا اینکه پاسخ تازه ای از طرف دولتی ها به این سؤالات داده شود.
بازی ارزی از دیماه 96 توسط بانک مرکزی کلید خورد و با افزایش قیمت دلار و کاهش عرضه، عملاً فصل جدیدی از این نابسامانی ها را شروع کرد. امّا عجیب اینست که رئیس کل بانک مرکزی در روزهای گذشته طی سخنانی فضای مجازی، دشمن، امارات و عربستان را مقصّر اصلی این موارد دانست و گویا بانک مرکزی و دولت هیچ تسلطی بر بازار ارز ندارد.
این سخنان سیف دو جنبه دارد؛ آقای سیف یا می خواهد زیر بار مسئولیت خود و دولت یازدهم در بحث ثبات اقتصادی فرار کند، و یا اینکه ناخواسته به ناکارامدی مدیریت خویش و دولت فخیمه ی دوازدهم اقرار میکند که از هر زاویه ای بنگریم، سخنان آقای سیف محکوم است.
موضوع دیگری که در این اتفاقات قابل توجه بود، ورود ناگهانی و قهرمانانه جناب معاون اول به موضوع گرانی ارز بود و ایشان طی سخنانی نرخ 4200 تومان را برای دلار تعیین کردند و اعلام کردند کسانی که نرخی غیر از این را خرید و فروش کنند به جرم قاچاق دستگیر می کنند!
این سخنان در حالی قرائت شد که آخرین قیمت دلار 6300 تومان بود، و کاهش 2000 تومانی در این بازار بعید به نظر میرسید.
روز بعد از سخنرانی جهانگیری، دولتمردان منتظر کاهش قیمت و بازگشت ثبات به بازار ارز بودند، امّا صف های طولانی پشت در صرافی ها و خودداری صرافان از فروش ارز، واقعیت دیگری را نشان میداد.
کمترین حُسن سخنرانی معاون اول رئیس جمهور این بود که از صعود لحظه به لحظه ی قیمت دلار جلوگیری کرد.
امّا چند سؤال باقی می ماند.
چرا ستاد اقتصادی دولت اینقدر دیر تشکیل شد و پس از گذشت بیش از 3 ماه اولین واکنش را نشان داد؟ چرا دولت در برابر گرانی نامعقول و نامتعارف دلار و ارز 3 ماه سکوت کرد؟ چرا جهانگیری که نقش قهرمان دولت در کنترل بازار ارز را بازی کرد و با یک سخنرانی ثبات را به ارز برگرداند(؟) زودتر از اینها سخنرانی نکرد؟چه کسی از این گرانی و نابسامانی سود برد؟ دولت نفت می فروشد و ارز می گیرد، پس از آن ارز را با قیمت مطلوبش به بازار تزریق می کند. دولت از این گرانی ها و افزایش قیمت ها نفعی نداشته است؟
در پایان به این نکته اشاره کنیم که وقتی دلار به 6300 تومان هم رسید، کاهش آن به 4200 تومان کار بزرگی به نظر می رسد. ولی حتی دلار 4200 تومانی هم 500 تومان گران تر از قیمت اصلی آن قبل از نابسامانی هاست و این چیزی نیست که از نگاه خواص جامعه مغفول بماند.
*عمار فاطمی
نظرات بینندگان