مردم استان فارس و به ویژه شیرازیها که از گذشتههای دور به خوشباشی و شادی معروفند در جمعه آخر ماه شعبان برای تفریح و گشتوگذار به طبیعت میروند چراکه معتقدند در ماه مبارک رمضان تنها باید به عبادت بپردازند.
این روز را "کلوخ اندازان" مینامند به این معنی که مردم به صحرا و دشت میروند و به شادی میپردازند و خوراکهای متنوع میخورند و کلوخهای گلی را با دست به صحرا و دشت پرتاب میکنند.
پیرمردان صغاد آباده فارس درباره معنی «کلوخ اندازان» میگویند در قدیم هنگام غروب روز کلوخاندازان تمام مردم از کوچک تا بزرگ کلوخی در دست میگرفتند و روبه قبله میایستادند و میگفتند: خدایا گناهان و کارهای بد گذشته را شکستیم و خود را برای عبادت و روزه ماه رمضان آماده کردیم؛ آنگاه کلوخ را محکم به زمین میزدند تا خرد شود و عقیده داشتند با شکستن کلوخ، تمام اعمال بد آنها شکسته و نابود میشود.
طعم خوش گل گاوزبان و قنبر پلو مهمان سفره شیرازیها
عرقیات شیراز هم بسیار معروف و متنوع است اما عرقی که در رمضان بیشتر مصرف میشود عرق " گل گاوزبان” نام دارد که اغلب هنگام افطار میخورند و معتقدند که این عرق گرم است و سردی و رطوبت روزه را از بین میبرد.
از غذاهایی که برخی خانوادهها در شیراز، سحرهای ماه مبارک میخورند ” قنبرپلو ” است که از گوشت، نخودچی، مغزگردو، کشمش، شیره انگور، رب انار، پیاز، زردچوبه، نمک، برنج و روغن ساخته میشود.
رسم کلوخ اندازان
ابتدا گوشت و نخودچی را میکوبند بعد آنها را مخلوط کرده چند پیاز در آنها رنده میکنند و کوفته ریزه درست کرده در روغن سرخ میکنند. گردو و پیاز و کشمش را هم سرخ کرده هنگام دم کردن برنج کوفته ریزه را همراه این مخلوط لای برنج میگذارند و بعد از اینکه برنج ورآمد با کفگیر روی آن شیره و رب انار میریزند و میگذارند تا برنج دم بکشد.
در شیراز رسم است که روز دوازدهم ماه مبارک رمضان سوره یوسف را قرائت میکنند و زنان عقیده دارند که خواندن این سوره باعث زیاد شدن محبت میشود. آنها همراه خود نبات یا سیب و یا خوراکیهای دیگری به مجلس ختم قرآن میبرند و بعد از قرائت این سوره به آن خوراکی میدمند و عقیده دارند هرکسی از آن بخورد محبتش به طرف مقابل زیاد میشود.
روز والون و چنگال لوره رسم ویژه مردم استهبان
در شهر استهبان فارس قبل از ماه رمضان از طرف خانواده داماد هدایایی برای نامزد یاعروس میفرستند که شامل شیرینی، برنج، مرغ و یک جفت کفش ، چارقد ، قبا و هدایای دیگر است.
هدایا را در مجمعهای میگذارند و همراه یکی از نزدیکان داماد به خانه عروس میفرستند، به این هدیه "روز والون" میگویند.خانواده عروس هم به سهم خود هدیهای برای خانواده داماد میفرستند که بیشتر شامل لباس است برای پدر داماد پیراهن و برا ی مادر داماد روسری یا چارقد میفرستند.
"چنگال لوره" غذای مخصوص افطار در استهبان فارس است. برای تهیه این غذا از زیره سبز، مغز بادام کوهی ، پوست نارنج و لور (کشک تازه) استفاده میکنند. از دیگر غذاهای این ماه در استهبان "حلوای بکری" است که از آرد برنج تهیه میشود. در این شهر در ماه مبارک رمضان نان سنتی یا نان خشک، نان جو یا گرده، نان لمو، نان الم، نان سوله ذرت، نان سپل ذرت و نان شیرین پخته میشود.
در استهبان اگر شب احیا مصادف با فصل تابستان باشد از انجیرستانهای وقف مسجد مقداری انجیر آورده و در آب خیس میکنند و به افرادی که در احیا شرکت کردهاند قسمت میکنند و اگر مصادف با فصل زمستان باشد با برف و شیره انگور که آن هم محصول باغهای وقفی است از شب زندهداران پذیرایی میکنند.
رسوم مردم کازرون و جهرم در ماه رمضان
مردم کازرون نیز در ماه مبارک رمضان آداب خاص دارند. نانهای خانگی کازرون هم در این ماه شامل نان تنک، نان مشتک، نهان جلتی، گرده ماه رجبی، نان شل شلکاد است.
دیگر غذاهای ماه مبارک رمضان در کازرون اشکنه است که آن انواع مختلفی دارد. اوگوشت مرغ هم از غذاهای مخصوص این ماه در کازرون است که داخل شکم مرغ را با سر و دل و جگر مرغ و برنج، لیمو عمانی و ادویه و پیاز و نخود و لپه پر میکنند و در آن را میدوزند.
این غذا با انواع پرندههای حلال گوشت دیگر هم تهیه میشود. رنگینگ هم از خوراکیهای معروف سفره افطار در کازرون است که طرفداران زیادی هم دارد برای تهیه آن هسته خرما را درآورده یک قطعه گردو جایگزین آن میکنند و مخلوط آرد و روغن بو داده رقیق را روی خرماها میریزند، تعدادی دارچین و خاک قند هم روی آن میپاشند و میگذارند تا سرد شود.
بر سفره افطاری مردم جهرم فارس میتوان نان روغنی، نان فتیرخانگی و نان بازاری را مشاهده کرد. خرما، پنیر، یکی دو نوع مربا و حلوا هم از دیگر خوراکیهای هنگام افطار آنهاست. جهرمیها شب دهم ماه، عدس پلو میخورند و روز هفدهم را با کله پاچه و شب نوزدهم را با نان خشک و گلآبشن افطار میکنند.
رمضونیه، رسم نوجوانان لارستانی
آداب و رسوم مردم جنوب فارس از جمله شهرستانهای لار و خنج، گراش، لامرد و مهر در ماه مبارک رمضان دیدنی و شنیدنی است.زنان و دختران لاری با تهیه انواع حلوای محلی از قبیل مقراضی، یغدر، حلوای آرد برنج و نانهای محلی مثل پختن نان تَپ تَپی، شُل شُلو، بالاتُوه، لیتَک و گَپُک هم برای خانواده وهم برای خیرات به ویژه در شبهای جمعه وشب قدر به استقبال این ماه میروند.
در گذشته که از ساعت و وسایل تکنولوژی خبری نبود تشخیص وقت سحر از روی تجربه شخصی واز روی حرکت ماه وستارگان صورت میگرفت و در صورت ابری بودن هوا با بانگ خروس بیدار میشدند. بیدار کردن همسایگان با رفتن به درب منازل به هنگام سحر نیز در لارستان رسم بوده است.
در لارستان برای اطلاع از فرارسیدن افطار روشهای مختلفی وجود داشت، امام مسجد هر محلهای به همراه جمعیتی از مردم که جلوی مسجد جمع میشدند با نگاه کردن به غروب آفتاب وسرخی بعد از غروب و کمی بعد از آن زمان افطار را تشخیص میدادند و موذن اذان میگفت.
شبهای قدر در لارستان با غسل کردن و تمیز کردن شروع میشود و با نماز خواندن وسخنرانی و تلاوت قرآن کریم و دعای جوشن کبیر ادامه پیدا میکند. مردم لار به این شب به اصطلاح انت الغوث میگویند.
برای سرگرم شدن بچهها و حرف نزدن و توجه به دعا هر آیه که تمام میشد بند باریکی داشتند و گره میزدند. در مجموع صد گره میخورد و فردایش در مدرسه یا در کوچه به دست یا گردن میانداختند تا دعایشان مستجاب شود.
این مراسم توسط پسران ودختران 7 تا 15 ساله صورت میگیرد. بعد از نماز مغرب وعشا و در سه شب قدر این رسم بیشتر انجام میشود، کودکان معمولا خود را زیر پوشش چادر پنهان میکنند و به در منازل میروند و تقاضای شیرینی میکنند تا کام خود را شیرین کنند این سرگرمی یا به صورت انفرادی و اکثریت به صورت دسته جمعی صورت میگیرد و شعرهای زیبایی هم میخواندند.
رمضان آمد و مهمانیش کنم / گاو و گوساله به قربانیش کنم / رَ مَضُو اُنده تا پشتِ کَلَک / مَه تَمَع کارِم یَک گُلُ ی تَرَک / آی رَمَضُو یارب ، یارب رَمَضُو . جواب یا ثواب ؟ بعد از خواندن این اشعار از طرف صاحب خانه یک صدا میآمد یا می گفت ثواب یا جواب . اگر جواب اشعار کلمه ثواب بود یعنی صبر کنید وتقاضای شما قبول شده وشیرینی یا مواد خوراکی به شما داده میشود. بچهها به پاس تشکر از این صاحب خانه این شعر را به صورت گروهی میخواندند: در این خانه حوض ِ پُرِ گلاب / صاحب این خانه رفته کربلا / آی رمضو یارب یارب رمضو وشیرینیها را بین خودشان تقسیم میکنند.
خوان سحر
مردم استان فارس در سحرگاه با صدای گرم و دلنشین مناجاتخوانان و مؤذنان بیدار میشوند و خود را برای خوردن سحری آماده میکنند. «بیدارباش» رسم دیرینهای است که در ماه مبارک رمضان دو ساعت قبل از اذان صبح اجرا میشود. مؤذنها به مساجد میروند و مردم را با آواز خوش «بیدار باش! بیدار باش! بنده خدا، بیدار باش! بنده مؤمن بیدار باش!» بیدار میکنند و زنان آماده پختن سحری میشوند. سحریای که مردم شیراز تهیه میکنند اغلب از انواع پلوها و خورشتهاست.
در شیراز رسم است که روز دوازدهم ماه سوره یوسف را قرائت میکنند و زنان عقیده دارند که خواندن این سوره باعث زیاد شدن محبت میشود. آنها همراه خود نبات، سیب یا خوراکیهای دیگری به مجلس ختم قرآن میبرند و بعد از قرائت این سوره به آن خوراکی میدمند و عقیده دارند هر کسی از آن بخورد محبتش به طرف مقابل زیاد میشود.
شبهای احیاء که شب 19 و 23 و 27 است مردم فارس بعد از خوردن افطاری به مسجد میروند و احیاء میگیرند البته بعضی از شیرازیهای قدیم به شبهای احیاء شبهای الغوثی میگویند.
آیین ختم قرآن در ماه نزول آیههای آسمانی
مردم فارس بههمراه قاریان یا افراد باسواد قرآن کریم در روزهای ماه مبارک رمضان قرآن تلاوت میکنند که به آن «دوره» میگویند. در روستاهای کازرون، چون تلاوت قرآن به پایان رسید، شخص یا اشخاصی که نذر ختم قرآن را داشته باشند گوسفندی ذبح میکنند و گوشتش را بین خانوادههای نیازمند تقسیم میکنند که به آن «خونریزی سیپاره» میگویند.
در برخی از خانههای شیراز، در ایام ماه مبارک رمضان، بانوان محل گرد هم میآیند و تا پایان ماه مبارک رمضان قرآن را ختم میکنند. چند روز قبل از ماه مبارک، بانوان شیراز در آن خانه جمع میشوند. محل ختم قرآن را غبارروبی و گلابافشانی میکنند و رحلهای قرآن را آماده میکنند.
در خنج برگزاری مراسم قرآنخوانی در خانهها برای بانوان است که هر شب زنان خنجی یک جا جمع میشوند و نماز تراویح و قرائت قرآن برگزار میکنند. کسانی که خواندن قرآن را میدانند، بهنوبت «ریالران» میخوانند و به آنهایی که قرآن خواندن بلد نیستند قرآن میآموزند. در شبهای رمضان، در مساجد خنج، حلقههای تلاوت قرآن، معمولاً هر حلقه از 7 نفر تا 10 نفر، تشکیل میشود که بهترتیب به تلاوت قرآن میپردازند و در این میان فردی که به سوره اخلاص برسد باید شیرینی بدهد و همه بر این باورند که همه اجر و پاداش یک ختم قرآن به او میرسد.
مراسم الوداع
در اِوَز، در هفته آخر رمضان، مراسمی برپا میشود که طی آن، مردم با شور و هیجان با رمضان، ماه نزول قرآن، خداحافظی میکنند و یکصدا میخوانند: «الوداع، الوداع، الوداع شهرُ نور والغفران!»
شیرازیها به آخرین جمعه ماه رمضان «جمعه الوداعی» یا«جمعه الودی» میگویند. روز جمعه الوداعی مسجد جمعه شیراز بسیار شلوغ میشود، بهطوری که داخل تمام شبستانها، ایوانها، صحن مسجد، حتی دالانها سجاده پهن است و زنان شهر هر کدام بهنیت خاصی از پیشازظهر و اوایل روز برای گرفتن جای مناسب به مسجد هجوم میآورند.
در مسجد جامع شیراز منبری بلند و بسیار قدیمی با پلههای متعدد وجود دارد که به منبر امام حسن( ع) معروف است. روز جمعه الوداعی بعد از نماز جماعت و وعظ و سخنرانی، عده زیادی از زنها اطراف منبر جمع میشوند.
در حیاط مسجد درختان نارنج و حوض آبی است و هر حاجتمندی برگ نارنجی میچیند و بهامید برآورده شدن حاجتش در حوض آب میاندازد. هر کدام از حاجتمندان هم در آخر مراسم دو رکعت نماز «تهیه» میخوانند و ثواب آن را به روان بانی و کسانی که مسجد را تهیه کردهاند میفرستند. مردم با انجام این عمل اعتقاد دارند تا جمعه آخر ماه رمضان سال بعد حاجتشان برآورده میشود.
در استهبانات هم روز جمعه آخر ماه مردم چهل «انیکاد» مینویسند و برای سلامتی به گردن فرزندانشان میاندازند.
تسنیم