داستان تلخ دبههای 20 لیتری!
در تاکسی در مسیر بین پمپبنزینها مردم از اعتصاب کامیونداران و نفتکشها میگفتند و در مورد درست یا اشتباه بودن آن تحلیلهای گوناگونی ارائه میدادند. در صحبتهای بعضی از رانندههای تاکسی نگرانی کمبود بنزین بهعنوان عامل اصلی درآمدشان قابل مشاهده بود و بعضی دیگر خوشحال از اینکه ماشینهای شخصی، دیگر بنزینی ندارند که مسافر سوار کنند.
در بین گفتوگوها، یکی از مسافران تحلیل متفاوتی داشت، او معتقد بود: «اعتصاب در هرزمانی ممکن است در هر صنفی صورت بگیرد. اعتصاب نفتکشها هم قطعاً بزودی تمام میشود ولی این دلیلی بر هجوم بردن مردم نیست؛ اگر مردم هجوم نمیبُردند بنزین به این سرعت در باجهها تمام نمیشد؛ این فرهنگ غلط مردم ما هست که باید اصلاح شود.»
خالی شدن یکشب تا صبح اغلب پمپبنزینهای شیراز ناشی از ضعف حوزههای فرهنگی در ناتوانی فرهنگسازیِ واکنش درست و فعال در بحرانهای کوچک و بزرگ را نشان میدهد. تا آنجا که فرماندار شیراز میگوید: «بهطور معمول مصرف روزانه سوخت در شهرستان شیراز یک میلیون و هفتصد هزار لیتر بوده است، اما در وضعیت پیشآمده به مصرف روزانه دو میلیون و هفتصد هزار لیتر رسیدهایم!»
افزایش مصرف روزانه یک میلیون لیتر بنزین و حرص و طمع برخی از مردم درحالی است که مسؤول یکی از باجههای پمپبنزین معتقد بود: «یک اعتراض دلیلی بر هجوم بردن نیست، ما صبح زود بنزین تمام کردیم و الآن مردم هجوم آوردند به گاز. این وضعیت بهزودی به حالت گذشته درمیآید و این هجومها بیدلیل است.»
درهر حال باید اذغان کرد احساسی عمل کردن، منفعتطلبی و حرص زدن برخی از مردم از دلایل عمده ایجاد این اتفاق بود. عدهای با شنیدن خبر اعتصاب، با بشکههای بزرگ یا دبههای 20 لیتری تا میتوانستند بنزین خریداری کردند و پس از تمام شدن بنزین باجهها، در جلوی همان باجه، بنزین را باقیمتی بالاتر مثل لیتری بیش از یک هزار و 500 تومان میفروختند!
عدهای دیگر همین دبههای بنزین را به منازل خود میبردند، درحالی که خطر آتشسوزی و هر اتفاق ناگوار دیگری آنها را تهدید میکرد.
از سوی دیگر یکی از دلایل هجوم مردم به پمپبنزینها پخش شدن شایعات و خبرهای نادرست در پیامرسانهای مجازی و تحت تأثیر قرار گرفتن مردم است. خبر اعتراض صنفی و موقت کامیونداران به صورتی پخش شد که مردم تصور کردند یک اعتصاب دائمی و بلندمدت صورت گرفته است؛ این درحالی است که مسعود رضازادگان از اعضای صنفی کامیونداران فارس به خبرنگار فارس گفته بود که اینیک اعتراض است، نه اعتصاب.
در این بین بدون شک قصور مسئولین دولتی هم عامل مهم دیگری در ایجاد این وضعیت به شمار رفته و قابل کتمان نیست. کاش مسئولان ما یاد بگیرند صدای اعتراض مردم را از همان ابتدا و پیش از تبدیل به یک بحران اجتماعی بشنوند؛ اگر مطالبه آنها به حق است آن را برآورده سازند و اگر هم نابجاست، با استدلال، منطق و بیان لیّن با مردم گفتگو کرده و دلایل خود را با آنها در میان بگذارند.
به امید روزی که تصمیمات خود را بر مبنای شایعات فضای مجازی اتخاذ نکرده و فرهنگ مواجه شدن با اعتراضات صنفی را بیاموزیم.