آثار زیانبار بستن تنگه هرمز برای کشورهای غربی
رویارویی نظامی با ایران و بسته شدن تنگه هرمز ولو برای مدتی کوتاه تأثیرات مخربی بر بازار نفت خواهد گذاشت. روزانه 18 میلیون بشکه نفت از این تنگه عبور میکند که معادل یکپنجم مصرف نفت جهان است.
به گزارش شیرازه، در پی بدعهدیهای آشکار شیطان بزرگ در نقض معاهده بینالمللی برجام، اینبار تهدید ایران به بستن یا ناامن کردن تنگه هرمز از سوی عالیترین مقامات تصمیمگیر و تصمیمساز کشور، یعنی رهبر معظم انقلاب و ریاست محترم جمهور مطرح شده است که امری بیسابقه است: «سخنان رئیسجمهور را در سفر اخیر به اروپا مبنی بر اینکه اگر نفت ایران صادر نشود، نفت هیچ کشوری در منطقه صادر نخواهد شد، سخنانی مهم و حاکی از سیاست و رویکرد نظام است و وظیفه وزارت امور خارجه پیگیری جدی اینگونه مواضع رئیسجمهور است.»(30/4/۱۳۹۷). در همین حین، قدردانی سرلشکر قاسم سلیمانی از این اظهارات هم خود مزید بر علتی شد تا این بار، تهدید جدیتر تلقی شود. حال باید پرسید که اگر ایران به راستی بخواهد تنگه را ببندد، چه ابزاری در اختیار دارد؟
با توجه به ظرفیتهای موجود برای جمهوری اسلامی ایران، به نظر میرسد ابزار مد نظر برای بستن تنگه هرمز، نظامی باشد. از این رو، باید دید که از حیث نظامی، چه توانمندیهایی برای ایران، به منظور بستن تنگه وجود دارد. به طور کلی، توانمندی ایران در زمینه درگیریهای دریایی، پایین نیست. طبق طبقهبندی پایگاهGlobal Fire Power، ایران از نظر توانمندی نظامی دریایی، چهارمین قدرت جهان است و از آمریکا ضعیفتر نیست. بنابراین، در مجموع، دست و پای ایران برای بستن یا دست کم مختل کردن عبور و مرور بسته نیست و در زمینه توانمندی نظامی کلاسیک دریایی، برخلاف حوزه هوایی، قدرتمند است.
برآوردهای نظامی نشان میدهد که بستن تنگه هرمز امکانپذیر است. حمله به چند کشتی در آن واحد در تنگه هرمز موجب بسته شدن تنگه برای مدتی طولانی خواهد شد. اما با توجه به ادوات نظامی دولتهای عربی و ناوهای غربی حاضر در منطقه، انسداد کامل تنگه هرمز تنها حدود یک ماه طول خواهد کشید. اما با وجود این، تهدید ناشی از وقوع چنین رویارویی مستقیمی ریسکهای ژئوپلیتیک را در بازارهای انرژی به شدت افزایش میدهد.
بستن تنگه هرمز ضربه سختی به اقتصادهای عربی وارد خواهد کرد. هرچند مقامات آمریکایی گفتهاند که این کشور و متحدان منطقهایاش تداوم ترافیک تجاری و آزادی کشتیرانی در منطقه را تضمین خواهند کرد، اما رویارویی نظامی با ایران و بسته شدن تنگه هرمز ولو برای مدتی کوتاه تأثیرات مخربی بر بازار نفت خواهد گذاشت. روزانه 18 میلیون بشکه نفت از این تنگه عبور میکند که معادل یکپنجم مصرف نفت جهان است. اگر آمار صادرات الانجی قطر را به آن اضافه کنیم، این رقم بسیار چشمگیرتر خواهد شد.
اگر تا پیش از این بستن تنگه هرمز صرفاً با نیروهای دریایی و تجهیزات ساحل به دریا مسیر بود و دشمن نیز میتوانست با غلبه بر نیروی دریایی و ساحلی قضیه را منتفی کند، هماکنون انواع موشکهای ضد کشتی ایران میتوانند نه تنها از سواحل که حتی از استان آذربایجان غربی و خراسان شمالی هم به سمت کشتیها در تنگه هرمز شلیک کنند. افزون بر این موشکهای بالستیک، موشکهای میانبرد (قارعه و نصر1) قادرند از کنار آبهای خلیجفارس تا عمق خاک استان کرمان، تنگه را مدام موشک باران کنند. همچنین مینگذاری تنگه هرمز به ویژه با استفاده از قایقهای تندروـ که با تیراژ پنج هزار مین دریایی در اختیار نیروهای مسلح ایران قرار دارند و بسیار هم مدرن و مجهزندـ میتواند تنگه را ببندد؛ حال بماند ناو و ناوچهها، زیردریاییها، راکتها و توپخانه ساحلی و قایقهای پرنده و هواپیماهای بدون سرنشین و... ایران.
یکی دیگر از گزینهها که کمتر در رسانههای بینالمللی از آن سخن به میان آمده، استفاده از ظرفیت نیروی دریایی ایران در تنگه بابالمندب میان یمن و شاخ آفریقاست. ایران پتانسیل مختل کردن ترانزیت نفت در این منطقه آبی را نیز دارد. بخش عمدهای از نفت و گاز صادراتی منطقه خلیجفارس با عبور از تنگه بابالمندب وارد کانال سوئز میشود.
منبع: صبح صادق
با توجه به ظرفیتهای موجود برای جمهوری اسلامی ایران، به نظر میرسد ابزار مد نظر برای بستن تنگه هرمز، نظامی باشد. از این رو، باید دید که از حیث نظامی، چه توانمندیهایی برای ایران، به منظور بستن تنگه وجود دارد. به طور کلی، توانمندی ایران در زمینه درگیریهای دریایی، پایین نیست. طبق طبقهبندی پایگاهGlobal Fire Power، ایران از نظر توانمندی نظامی دریایی، چهارمین قدرت جهان است و از آمریکا ضعیفتر نیست. بنابراین، در مجموع، دست و پای ایران برای بستن یا دست کم مختل کردن عبور و مرور بسته نیست و در زمینه توانمندی نظامی کلاسیک دریایی، برخلاف حوزه هوایی، قدرتمند است.
برآوردهای نظامی نشان میدهد که بستن تنگه هرمز امکانپذیر است. حمله به چند کشتی در آن واحد در تنگه هرمز موجب بسته شدن تنگه برای مدتی طولانی خواهد شد. اما با توجه به ادوات نظامی دولتهای عربی و ناوهای غربی حاضر در منطقه، انسداد کامل تنگه هرمز تنها حدود یک ماه طول خواهد کشید. اما با وجود این، تهدید ناشی از وقوع چنین رویارویی مستقیمی ریسکهای ژئوپلیتیک را در بازارهای انرژی به شدت افزایش میدهد.
بستن تنگه هرمز ضربه سختی به اقتصادهای عربی وارد خواهد کرد. هرچند مقامات آمریکایی گفتهاند که این کشور و متحدان منطقهایاش تداوم ترافیک تجاری و آزادی کشتیرانی در منطقه را تضمین خواهند کرد، اما رویارویی نظامی با ایران و بسته شدن تنگه هرمز ولو برای مدتی کوتاه تأثیرات مخربی بر بازار نفت خواهد گذاشت. روزانه 18 میلیون بشکه نفت از این تنگه عبور میکند که معادل یکپنجم مصرف نفت جهان است. اگر آمار صادرات الانجی قطر را به آن اضافه کنیم، این رقم بسیار چشمگیرتر خواهد شد.
اگر تا پیش از این بستن تنگه هرمز صرفاً با نیروهای دریایی و تجهیزات ساحل به دریا مسیر بود و دشمن نیز میتوانست با غلبه بر نیروی دریایی و ساحلی قضیه را منتفی کند، هماکنون انواع موشکهای ضد کشتی ایران میتوانند نه تنها از سواحل که حتی از استان آذربایجان غربی و خراسان شمالی هم به سمت کشتیها در تنگه هرمز شلیک کنند. افزون بر این موشکهای بالستیک، موشکهای میانبرد (قارعه و نصر1) قادرند از کنار آبهای خلیجفارس تا عمق خاک استان کرمان، تنگه را مدام موشک باران کنند. همچنین مینگذاری تنگه هرمز به ویژه با استفاده از قایقهای تندروـ که با تیراژ پنج هزار مین دریایی در اختیار نیروهای مسلح ایران قرار دارند و بسیار هم مدرن و مجهزندـ میتواند تنگه را ببندد؛ حال بماند ناو و ناوچهها، زیردریاییها، راکتها و توپخانه ساحلی و قایقهای پرنده و هواپیماهای بدون سرنشین و... ایران.
یکی دیگر از گزینهها که کمتر در رسانههای بینالمللی از آن سخن به میان آمده، استفاده از ظرفیت نیروی دریایی ایران در تنگه بابالمندب میان یمن و شاخ آفریقاست. ایران پتانسیل مختل کردن ترانزیت نفت در این منطقه آبی را نیز دارد. بخش عمدهای از نفت و گاز صادراتی منطقه خلیجفارس با عبور از تنگه بابالمندب وارد کانال سوئز میشود.
منبع: صبح صادق
نظرات بینندگان