مافیای ساختوساز و افسوس هنرمندان/ هویت معماری شیراز کجای شهر پنهان است؟
بسیاری از کارشناسان بر این باورند که ساختوسازهای بیرویه و عدم توجه به زیرساختهای فرهنگی، معماری سنتی شیراز که بخشی از هویت فرهنگی این شهر است را به خطر انداخته است.
به گزارش شیرازه، بسیاری از کارشناسان امور فرهنگی بر این باورند که یک ساختمان یا بنای مسکونی پیش از آن که در قامت جایگاهی برای زندگی یا محل کسب تعریف شود، این امکان را دارد که یک اثر هنری باشد. این کارشناسان واژه «هنر» را از این حیث بر جلوه بیرونی بناها اطلاق میکنند، که اصولا فرایند شکل گیری ایده، طراحی و اجرای یک بنا بر مبنای اصول زیباییشناسی شکل میگیرد.
شهر شیراز نیز به فراخور همین امر از دیرباز تا پیش از ورود مدرنیته وارث یک سنت متعالی معماری بوده است. در حقیقت معماری سنتی شهر شیراز به گونهای بوده است که علاوه بر این که همخوانی تام و تمامی با آب و هوای این شهر داشته است، موجبات ارتقا فهم انسان از فرهنگ بومی این شهر را نیز فراهم میکرده است. شاید به همین علت بوده که بسیاری از مستشرقان غربی که در قرون گذشته به این شهر مسافرت میکردهاند، مورد مطالعاتی خود را در خانههای سنتی شیراز و بناهای تاریخی این شهر مییافتند.
با این وجود آنچه که این روزها در شیراز شاهد هستیم، این است که انبوهسازی ساختمانها آن هم به نازلترین شکل ممکن نه تنها هیچ اثری از میراث معماری اصیل این شهر که بخشی از هویت فرهنگی مردم است بر جای نگذاشته است ، بلکه دیگر عواملی نیز سبب شدهاند تا شکل خانههایی که در آن زندگی میکنیم هیچ رغبتی را برای لذت بردن از زیباییهای محیطی این شهر در ما به وجود نیاورد.
تناقضی وجود ندارد / احیای معماری ایرانی- اسلامی در شیراز امکانپذیر است
اگر در طول زندگیتان حتی یک بار هم آرامگاه حافظیه را از نزدیک دیده باشید، بیشک این احساس را داشتهاید که چقدر با شکل و جزئیات مقبره این شاعر احساس نزدیکی میکنید. شاید هم این پرسش را مطرح کنید که علت این سطح از جاذبه بصری در معماری این مقبره به چه علت است؟
اگر چنین پرسشی در ذهنتان مطرح شده است، قطعا برایتان جالب خواهد بود اگر بدانید که این بنا را «آندره گدار» ایرانپژوه و باستانشناس فرانسوی بر اساس یک الگوی معماری که ویژه شهر شیراز است با اقتباس از بناهای دوره ساسانی تا صفویه در این شهر طراحی کرده است.
در سالی که طرح مقبره کنونی حافظ پیاده سازی شد، «علی اصغر حکمت»، وزیر فرهنگ وقت این طرح را از «آندره گدار» پذیرفت و به اجرا درآورد چرا که پژوهشهای گدار بر این مبنا شکلگرفته بود که آرامگاه حافظیه باید به گونهای باشد که تمام عناصر هویت معماری شیراز را در خود جای داده باشد.
آرامگاه حافظیه یک نمونه از صدها موردی است که در دوره مدرن ایران با اقتباس از الگوهای معماری مختص به این شهر ساخته شده است. بنابر این دعوای سنت و مدرنیته آنقدر اهمیت ندارد که ما از احیای سنتهای فرهنگی خودمان باز بمانیم.
دانشگاهها و مؤسسات آموزشی بیفایدهاند/ فاصله حرف تا عمل زیاد است
«محسن نطنج»؛ کارشناس و مدرس معماری؛ پژوهشگر شناخته شدهای است که سالها در مورد تاریخ و فلسفه معماری ایرانی با رویکرد انتقادی مطالعه داشته است. نطنج بر این باور است که: افزایش تعداد مؤسسات آموزشی و راحت بودن دریافت مدرکهای تحصیلی باعث شده است که خیل عظیمی از افراد غیرمتخصص فارغالتحصیل شوند.
وی در همین رابطه به خبرنگار شیرازه میگوید: این روزها به اشتباه «معماری» را رشتهای میدانند که هر کس نتواند مدرک تحصیلی بگیرد با ورود به این رشته شرایطی برای فارغالتحصیل شدنش به وجود میآید. در حقیقت این وضعیت اسفناک را تا جایی پیش بردهاند که هنر «معماری» را از اهمیت و ارزش ذاتی خود تهی کردهاند.
این پژوهشگر جوان که به عنوان یکی از مطرحترین هنرپژوهان شیراز نیز شناخته میشود معتقد است: هر چند که نقش آموزش در بهبود فضاهای معماری شهر بسیار حیاتی است اما نباید اصلیترین دلیل بدقوارگی و نابسمانیها در فضاهای شهری را به همین یک عامل تقلیل داد چرا که شاه کلید مشکلات این حوزه در جولانگاه «مافیای ساختمانسازی» نهفته است !
مافیای قدرت، نا آگاهی و بی تدبیری متولیان فرهنگی = مثلث نابودی داشتههای فرهنگی
نطنج با اشاره به این که کارکردهای اصلی ساختمانسازی در شیراز و دیگر کلانشهرهای کشور تناسبی با ظاهر بیرونی آن ندارد، بیان میکند: فضای کاربری ساختمانها و ظاهر آنها فدای سودجوییهای بساز و بفروشهایی شده است که سالهاست در شهرسازی جولان دادهاند.
وی در پاسخ این پرسش خبرنگار شیرازه که راهکار برونرفت از این مشکلات چه چیزی است، گفت: همکاری نهادهای فرهنگی و شهرداری نقش مهمی در بهبود وضعیت موجود دارند که متاسفانه از آن غافل شدهاند.
«محمدعلی کشاورز» نیز که دانشآموخته معماری است عدم توجه به آبوهوای خاص شیراز را یکی از اصلیترین چالشهای پیش روی معماری جدید خانهها میداند و میگوید: خانههای قدیم شیراز به گونهای بودهاند که جریان همرفتی باد آمیزهای از هوای مطبوع و نشاط را برای ساکنان این شهر به وجود میآورده است و این مهم به دلیل وجود باغهای فراوان در سطح شهر بوده است.
کشاورز میگوید: نسبت خانههای امروزی و ساختار آنها که مبتنی بر یک درک نادرست از معماری غرب است از زمان رژیم پهلوی در ایران وجود داشته است و تنها راه برون رفت از آن به کارگیری معماری ایرانی اسلامی و استفاده از الگوهای زیبایی شناسی آن برای طراحی خانهها و ساختمانهاست.
از نگاه دیگر
یک راهنمای گردشگری در گفتوگو با خبرنگار شیرازه میگوید: اگر در محلههای قدیمی شیراز مثل «سنگ سیاه» یا اطراف حرم مطهر شاهچراغ(ع) قدم بزنیم متوجه میشویم که مشبکهای دیوارهها، رنگهای آبی فیروزهای به کار رفته در لعاب کاشیها، وجود حوض در خانهها و هزاران مشخصه دیگر یک مجموعه منسجم را برای تعریف معماری شیراز به وجود میآورد.
«سیامک مرزبان» ادامه میدهد: نسبتهای زیباییشناسی خانههای قدیمی شیراز را به یک ابژه هنری تبدیل کرده است که بسیاری از کسانی که با هویت این شهر آشنا نیستند را به حیرت وامیدارد. همین نسبتها به خوبی در شهرسازی مدرن هم قابل پیاده است.
انتهای پیام/
شهر شیراز نیز به فراخور همین امر از دیرباز تا پیش از ورود مدرنیته وارث یک سنت متعالی معماری بوده است. در حقیقت معماری سنتی شهر شیراز به گونهای بوده است که علاوه بر این که همخوانی تام و تمامی با آب و هوای این شهر داشته است، موجبات ارتقا فهم انسان از فرهنگ بومی این شهر را نیز فراهم میکرده است. شاید به همین علت بوده که بسیاری از مستشرقان غربی که در قرون گذشته به این شهر مسافرت میکردهاند، مورد مطالعاتی خود را در خانههای سنتی شیراز و بناهای تاریخی این شهر مییافتند.
با این وجود آنچه که این روزها در شیراز شاهد هستیم، این است که انبوهسازی ساختمانها آن هم به نازلترین شکل ممکن نه تنها هیچ اثری از میراث معماری اصیل این شهر که بخشی از هویت فرهنگی مردم است بر جای نگذاشته است ، بلکه دیگر عواملی نیز سبب شدهاند تا شکل خانههایی که در آن زندگی میکنیم هیچ رغبتی را برای لذت بردن از زیباییهای محیطی این شهر در ما به وجود نیاورد.
تناقضی وجود ندارد / احیای معماری ایرانی- اسلامی در شیراز امکانپذیر است
اگر در طول زندگیتان حتی یک بار هم آرامگاه حافظیه را از نزدیک دیده باشید، بیشک این احساس را داشتهاید که چقدر با شکل و جزئیات مقبره این شاعر احساس نزدیکی میکنید. شاید هم این پرسش را مطرح کنید که علت این سطح از جاذبه بصری در معماری این مقبره به چه علت است؟
اگر چنین پرسشی در ذهنتان مطرح شده است، قطعا برایتان جالب خواهد بود اگر بدانید که این بنا را «آندره گدار» ایرانپژوه و باستانشناس فرانسوی بر اساس یک الگوی معماری که ویژه شهر شیراز است با اقتباس از بناهای دوره ساسانی تا صفویه در این شهر طراحی کرده است.
در سالی که طرح مقبره کنونی حافظ پیاده سازی شد، «علی اصغر حکمت»، وزیر فرهنگ وقت این طرح را از «آندره گدار» پذیرفت و به اجرا درآورد چرا که پژوهشهای گدار بر این مبنا شکلگرفته بود که آرامگاه حافظیه باید به گونهای باشد که تمام عناصر هویت معماری شیراز را در خود جای داده باشد.
آرامگاه حافظیه یک نمونه از صدها موردی است که در دوره مدرن ایران با اقتباس از الگوهای معماری مختص به این شهر ساخته شده است. بنابر این دعوای سنت و مدرنیته آنقدر اهمیت ندارد که ما از احیای سنتهای فرهنگی خودمان باز بمانیم.
دانشگاهها و مؤسسات آموزشی بیفایدهاند/ فاصله حرف تا عمل زیاد است
«محسن نطنج»؛ کارشناس و مدرس معماری؛ پژوهشگر شناخته شدهای است که سالها در مورد تاریخ و فلسفه معماری ایرانی با رویکرد انتقادی مطالعه داشته است. نطنج بر این باور است که: افزایش تعداد مؤسسات آموزشی و راحت بودن دریافت مدرکهای تحصیلی باعث شده است که خیل عظیمی از افراد غیرمتخصص فارغالتحصیل شوند.
وی در همین رابطه به خبرنگار شیرازه میگوید: این روزها به اشتباه «معماری» را رشتهای میدانند که هر کس نتواند مدرک تحصیلی بگیرد با ورود به این رشته شرایطی برای فارغالتحصیل شدنش به وجود میآید. در حقیقت این وضعیت اسفناک را تا جایی پیش بردهاند که هنر «معماری» را از اهمیت و ارزش ذاتی خود تهی کردهاند.
این پژوهشگر جوان که به عنوان یکی از مطرحترین هنرپژوهان شیراز نیز شناخته میشود معتقد است: هر چند که نقش آموزش در بهبود فضاهای معماری شهر بسیار حیاتی است اما نباید اصلیترین دلیل بدقوارگی و نابسمانیها در فضاهای شهری را به همین یک عامل تقلیل داد چرا که شاه کلید مشکلات این حوزه در جولانگاه «مافیای ساختمانسازی» نهفته است !
مافیای قدرت، نا آگاهی و بی تدبیری متولیان فرهنگی = مثلث نابودی داشتههای فرهنگی
نطنج با اشاره به این که کارکردهای اصلی ساختمانسازی در شیراز و دیگر کلانشهرهای کشور تناسبی با ظاهر بیرونی آن ندارد، بیان میکند: فضای کاربری ساختمانها و ظاهر آنها فدای سودجوییهای بساز و بفروشهایی شده است که سالهاست در شهرسازی جولان دادهاند.
وی در پاسخ این پرسش خبرنگار شیرازه که راهکار برونرفت از این مشکلات چه چیزی است، گفت: همکاری نهادهای فرهنگی و شهرداری نقش مهمی در بهبود وضعیت موجود دارند که متاسفانه از آن غافل شدهاند.
«محمدعلی کشاورز» نیز که دانشآموخته معماری است عدم توجه به آبوهوای خاص شیراز را یکی از اصلیترین چالشهای پیش روی معماری جدید خانهها میداند و میگوید: خانههای قدیم شیراز به گونهای بودهاند که جریان همرفتی باد آمیزهای از هوای مطبوع و نشاط را برای ساکنان این شهر به وجود میآورده است و این مهم به دلیل وجود باغهای فراوان در سطح شهر بوده است.
کشاورز میگوید: نسبت خانههای امروزی و ساختار آنها که مبتنی بر یک درک نادرست از معماری غرب است از زمان رژیم پهلوی در ایران وجود داشته است و تنها راه برون رفت از آن به کارگیری معماری ایرانی اسلامی و استفاده از الگوهای زیبایی شناسی آن برای طراحی خانهها و ساختمانهاست.
از نگاه دیگر
یک راهنمای گردشگری در گفتوگو با خبرنگار شیرازه میگوید: اگر در محلههای قدیمی شیراز مثل «سنگ سیاه» یا اطراف حرم مطهر شاهچراغ(ع) قدم بزنیم متوجه میشویم که مشبکهای دیوارهها، رنگهای آبی فیروزهای به کار رفته در لعاب کاشیها، وجود حوض در خانهها و هزاران مشخصه دیگر یک مجموعه منسجم را برای تعریف معماری شیراز به وجود میآورد.
«سیامک مرزبان» ادامه میدهد: نسبتهای زیباییشناسی خانههای قدیمی شیراز را به یک ابژه هنری تبدیل کرده است که بسیاری از کسانی که با هویت این شهر آشنا نیستند را به حیرت وامیدارد. همین نسبتها به خوبی در شهرسازی مدرن هم قابل پیاده است.
انتهای پیام/
نظرات بینندگان