تداوم انزوای "آبش خاتون" + عکس
فلکهی خاتون برای همه شیرازیها نامی آشناست اما تنها جمع اندکی از مردم این شهر دلیل نامیده شدن این نقطه به نام "خاتون" را میدانند.
به گزارش شیرازه، در مسیر جنوب شرق شیراز، نقطهای که زمانی ورودی این شهر محسوب میشده، آرامگاهی قرار دارد که سالهاست دوستداران میراث فرهنگی و پژوهشگران این حوزه و البته خبرنگاران و رسانهها از مظلومیتش گفته و نوشتهاند؛ مظلومیت و انزوایی که علیرغم تمام وعدهها همچنان ادامه دارد.
ایسنا نوشت: آبش خاتون، در روزگار شاعر بلندآوازه ایرانی، سعدی شیرازی، بر فارس حکمرانی میکرده و در تاریخ ایران از او به عنوان تنها فرمانروای زن این منطقه نام برده است.
پس از قتل سلجوقشاه و باقی نبودن پسری در دودمان سلغریان که سلطنت را به ارث ببرد، بزرگان شیراز بین دو دختر اتابک سعد بن ابوبکر، آبش خاتون را برای حکمرانی برگزیدند و او سالها در فارس حکمرانی کرد و نامش به عدل و داد نامی و ماندگار شد.
در میان کسانی که در شعر سعدی مدح و ستایش شدهاند، خاندان اتابکان سعد زنگی جایگاه ویژهای دارند و آبش خاتون نیز از کسانی بوده که سعدی وی را مدح گفته است.
برخی از کارشناسان ادبیات قصیده سعدی با مطلع " ای بیش از آنکه در قلم آید ثنای تو/ واجب بر اهل مشرق و مغرب دعای تو" را مدح آبش خاتون میدانند .
آبش خاتون بعد از مرگ هم در نگاه مردم فارس و خصوصا شیراز، جایگاهی ویژه داشت و تا چند دهه قبل مردمانی مشتاق به زیارت آرامگاه او میرفتند و حتی مدعی بودند که مراد دختران و پسرانی که همسری مناسب نیافتهاند را میدهد!!.
اما مقبره و ساختمان آرامگاه آبش خاتون طی سه دهه گذشته مورد بی مهری قرار گرفت؛ درش زنجیر و بنا به حال خود رها شد؛ حال آنکه این ساختمان پیش در سال 1310 در فهرست آثار ملی ایران شماره ثبت گرفته بود؛ سالها قبل از آنکه بسیاری از بناهای مورد توجه امروز، ثبت ملی شوند.!
به گفته کارشناسان میراث فرهنگی این بنا سه طبقه و از بیرون و داخل دارای کاشیکاریها و معرقهایی و زینت داده شده با آیات قرآنی بوده؛ آیاتی که با خط زیبای ثلث و ریحانی نوشته بودند.
این بنا متاسفانه مسیر اضمحلال کامل را با سرعت طی میکند و بعد از سه دهه بی توجهی و کم مهری، طبقههای فوقانی فروریخته و اثری از کاشیهای زیبا نیست؛ اگرچه هنوز همسایههای آبش خاتون، با دیده احترام به صاحب مقبره مینگرند و دلشان برای روزهای رونق آن تنگ شده است.
در حال حاضر دیواری در سه ضلع که هر ضلع آن نزدیک به 17 متر و ارتفاع 20 متر پا برجاست و در لبه خارجی بالای آن کتبیهای به خط ثلث وجود دارد .
براساس اعلام میراث فرهنگی فارس از سال 84 مرمت بنای مقبره آبش خاتون آغاز شده است؛ اسناد و اخبار هم نشان میدهد سال 90 شهردار وقت منطقه 2 شیراز و مدیرکل وقت میراث فرهنگی فارس بر لزوم تداوم مرمت تا خارج شدن آبش خاتون از انزوا، تاکید داشتند.
اما تصاویر حال حاضر این بنا و مقایسه آن با تصاویر برداشته شده در سال 1389، یعنی چهارسال بعد از آغاز رسمی مرمت آن، چندان تفاوتی را به بیننده القا نمیکند.
سال 95 اعلام شد که مطالعه باستانشناسی و بازشناسی اثر، مرمت کف فرشها، بازسازی پلان، نورپردازی و بازسازی کاشیهای قسمتهای فاقد کاشی از برنامههای پیشنهادی برای فاز دوم مرمت است؛ اما آبش خاتون همچنان در انزوا قرار دارد.
بنای آرامگاه آبش خاتون البته بنایی اوقافی محسوب میشود و براساس قانون، مرمت چنین بناهایی باید با همکاری اوقاف انجام شود؛ از طرفی همراهی شهرداری نیز لازمه تسریع در حرکت میراث فرهنگی برای به کارگرفتن مرمتکاران ماهر و انجام کامل کار مرمت است.
تردید نباید داشت که آرامگاه آبشخاتون و سایر بناهای تاریخی و جذاب شیراز میتواند در جذب گردشگران تاثیرگذار باشد. البته این به آن معنا نیست که این بنا به بهانه مرمت به بخش خصوصی واگذار و به سفره خانه و ... بدل شود.
ایسنا نوشت: آبش خاتون، در روزگار شاعر بلندآوازه ایرانی، سعدی شیرازی، بر فارس حکمرانی میکرده و در تاریخ ایران از او به عنوان تنها فرمانروای زن این منطقه نام برده است.
پس از قتل سلجوقشاه و باقی نبودن پسری در دودمان سلغریان که سلطنت را به ارث ببرد، بزرگان شیراز بین دو دختر اتابک سعد بن ابوبکر، آبش خاتون را برای حکمرانی برگزیدند و او سالها در فارس حکمرانی کرد و نامش به عدل و داد نامی و ماندگار شد.
در میان کسانی که در شعر سعدی مدح و ستایش شدهاند، خاندان اتابکان سعد زنگی جایگاه ویژهای دارند و آبش خاتون نیز از کسانی بوده که سعدی وی را مدح گفته است.
برخی از کارشناسان ادبیات قصیده سعدی با مطلع " ای بیش از آنکه در قلم آید ثنای تو/ واجب بر اهل مشرق و مغرب دعای تو" را مدح آبش خاتون میدانند .
آبش خاتون بعد از مرگ هم در نگاه مردم فارس و خصوصا شیراز، جایگاهی ویژه داشت و تا چند دهه قبل مردمانی مشتاق به زیارت آرامگاه او میرفتند و حتی مدعی بودند که مراد دختران و پسرانی که همسری مناسب نیافتهاند را میدهد!!.
اما مقبره و ساختمان آرامگاه آبش خاتون طی سه دهه گذشته مورد بی مهری قرار گرفت؛ درش زنجیر و بنا به حال خود رها شد؛ حال آنکه این ساختمان پیش در سال 1310 در فهرست آثار ملی ایران شماره ثبت گرفته بود؛ سالها قبل از آنکه بسیاری از بناهای مورد توجه امروز، ثبت ملی شوند.!
به گفته کارشناسان میراث فرهنگی این بنا سه طبقه و از بیرون و داخل دارای کاشیکاریها و معرقهایی و زینت داده شده با آیات قرآنی بوده؛ آیاتی که با خط زیبای ثلث و ریحانی نوشته بودند.
این بنا متاسفانه مسیر اضمحلال کامل را با سرعت طی میکند و بعد از سه دهه بی توجهی و کم مهری، طبقههای فوقانی فروریخته و اثری از کاشیهای زیبا نیست؛ اگرچه هنوز همسایههای آبش خاتون، با دیده احترام به صاحب مقبره مینگرند و دلشان برای روزهای رونق آن تنگ شده است.
در حال حاضر دیواری در سه ضلع که هر ضلع آن نزدیک به 17 متر و ارتفاع 20 متر پا برجاست و در لبه خارجی بالای آن کتبیهای به خط ثلث وجود دارد .
براساس اعلام میراث فرهنگی فارس از سال 84 مرمت بنای مقبره آبش خاتون آغاز شده است؛ اسناد و اخبار هم نشان میدهد سال 90 شهردار وقت منطقه 2 شیراز و مدیرکل وقت میراث فرهنگی فارس بر لزوم تداوم مرمت تا خارج شدن آبش خاتون از انزوا، تاکید داشتند.
اما تصاویر حال حاضر این بنا و مقایسه آن با تصاویر برداشته شده در سال 1389، یعنی چهارسال بعد از آغاز رسمی مرمت آن، چندان تفاوتی را به بیننده القا نمیکند.
سال 95 اعلام شد که مطالعه باستانشناسی و بازشناسی اثر، مرمت کف فرشها، بازسازی پلان، نورپردازی و بازسازی کاشیهای قسمتهای فاقد کاشی از برنامههای پیشنهادی برای فاز دوم مرمت است؛ اما آبش خاتون همچنان در انزوا قرار دارد.
بنای آرامگاه آبش خاتون البته بنایی اوقافی محسوب میشود و براساس قانون، مرمت چنین بناهایی باید با همکاری اوقاف انجام شود؛ از طرفی همراهی شهرداری نیز لازمه تسریع در حرکت میراث فرهنگی برای به کارگرفتن مرمتکاران ماهر و انجام کامل کار مرمت است.
تردید نباید داشت که آرامگاه آبشخاتون و سایر بناهای تاریخی و جذاب شیراز میتواند در جذب گردشگران تاثیرگذار باشد. البته این به آن معنا نیست که این بنا به بهانه مرمت به بخش خصوصی واگذار و به سفره خانه و ... بدل شود.
نظرات بینندگان