یادداشت؛
باید مسببان فروپاشی برق شیراز را به دادگاه افکار عمومی احضار کرد
در برههای که تیمهای ورزشی فارس و شیراز به دلیل نبود حامیان مالی، با مشکلات بیشماری روبرو هستند، گروهی از فعالان عرصه صنعت و صاحبان سرمایه به جای حمایت از تیمهایمظلوم و مستضعف شهر، از متمولان پایتختنشین حمایت میکنند.
برق شیراز کجاست؟ چرا ارژن به قعر جدول تبعید شده است؟ چرا فجر سپاسی همیشه در لحظههای آخر در حسرت صعود میماند؟ آخرین باری که شیراز در لیگ برتر نماینده داشت چند سال پیش بود؟ آیا قشقایی پرطرفدار میتواند طلایهدار فوتبال فارس در لیگ برتر باشد؟ فوتبال پرپیشینه فارس چه چیزی کمتر از خوزستان و کرمان و خراسان دارد؟ روزگار بزرگان و پیشکسوتان ورزش استان چگونه میگذرد؟ چرا صنایع فارس ترجیح میدهند به جای حمایت از تیمهای بومی به سراغ پایتختنشینان بروند؟ وعدههای ورزشی مسئولان برای تیمهای شیرازی تا چه اندازه تحقق یافته است؟ واپسین حضور سرخابیهای پرطرفدار در شیراز را چه کسی به خاطر میآورد؟
تا چه زمانی قرار است به جای سرمایهگذاری در زمینههایپیشگیری، منابع عمومی کشور را صرف درمان کنیم و چه مؤلفهای بهتر از ورزش و مستطیل سبز میتواند در برابر آسیبهای اجتماعی ایستادگی کنند؟ آیا تا بهحال از بزرگانی نظیر پیروانی و شرفی راهکارهای خروج از بحران را پرسیدهایم؟ به راستی چه کسی باید پاسخگوی این پرسشها باشد؟
مستطیلسبز ریشه در عمیق ترین کنشهای اجتماعی دارد. با توسل به دستاوردهای ورزشهایپرطرفدار میتوان به مبارزه با آسیبهایاجتماعی و هنجارگریزیها برخاست و در پناه آنها از شیوع چالشها و بزهکاریها کاست. اگرچه ورزش اول و مدالآورترین آوردگاه ایرانیان، کشتی و وزنهبرداری است و اگرچه فوتبال نتوانسته همانند ورزشهایپهلوانی برای کشور افتخارآفرینی کند؛ اما به طور حتم محبوبیت مستطیلسبز در ایران حرف اول را میزند و تماشای مسابقات داخلی و خارجی در زمره بهترین سرگرمیهای جدی مردم قرار میگیرد.
اهمیت مستطیل سبز سبب شده است کانونهای قدرتمند فوتبال در ایران محدود نباشند و در جای جای کشور با کوچه پس کوچههایزیادی روبرو هستیم که با وجود امکانات محدود، استعدادهای زیادی در دل خود میپرورانند. درگذشتههای نزدیک، استان فارس یکی از اصلیترین خاستگاههایفوتبال ایران بهشمار میآمد و تیمهای قدرتمند این خطه، بازیکنان و مربیان بزرگی را در عرصه ملی مطرح ساختهاند، اما در روزگار معاصر، احوال فوتبال و ورزش فارس خوش نیست.
اهمیت مستطیل سبز سبب شده است کانونهای قدرتمند فوتبال در ایران محدود نباشند و در جای جای کشور با کوچه پس کوچههایزیادی روبرو هستیم که با وجود امکانات محدود، استعدادهای زیادی در دل خود میپرورانند. درگذشتههای نزدیک، استان فارس یکی از اصلیترین خاستگاههایفوتبال ایران بهشمار میآمد و تیمهای قدرتمند این خطه، بازیکنان و مربیان بزرگی را در عرصه ملی مطرح ساختهاند، اما در روزگار معاصر، احوال فوتبال و ورزش فارس خوش نیست.
در برههای که تیمهای ورزشی فارس و شیراز به دلیل نبود حامیان مالی، با مشکلات بیشماری روبرو هستند، گروهی از فعالان عرصه صنعت و صاحبان سرمایه به جای حمایت از تیمهایمظلوم و مستضعف شهر، از متمولان پایتختنشین حمایت میکنند. این در حالیست که تبلیغات در حوزه ورزش برای هر دو سوی ماجرا تبعات مفیدی در بر دارد. تیمهایورزشی در پناه حمایت سرمایهگذارها میتوانند به تقویت زیرساختهایخود پرداخته و در مسابقات کشوری، از نام شهر و استان دفاع کنند. در این میان سرمایهگذاری حامیان تیمهایورزشی نیز بیپاسخ نخواهد ماند و اقشار مختلف مردم، با میل و رغبت بیشتری برای حمایت از نگاه مثبت آنها اقدام میکنند.
نیم نگاهی به استانهایهمسایه داشته باشیم. کرمانیها به یمن خام فروشی سنگها و خاکها، مجموعههایبزرگ ورزشی تأسیس کرده و سرمایهگذاریهای همه جانبهای را در عرصه مستطیلسبز انجام دادهاند. غولهای ورزش اصفهان بارها و بارهاسرخابیهایپایتخت را مغلوبه ساختند و صنایع نصفجهان، در پرتو باشگاههایورزشی به محبوبیت و مقبولیت دوچندانی دست یافتهاند. در خوزستان هم اوضاع بر همین منوال است. ریالهاینفتی آشکارا به مدد باشگاههایورزشی میآیند و تیمهایجنوب کشور، همواره نمایندگان زیادی در سطح اول ورزش کشور داشتهاند. اما به نظر میرسد بسیاری از صاحبان صنایع فارس هنوز به اهمیت سرمایهگذاری در عرصه ورزش پی نبرده و ترجیح میدهند به جای حمایت از بنیه نحیف ورزش فارس، مبالغ هنگفتی برای یک مسابقه جنجالی به جیب سرخابیهایپایتخت واریز کنند.
در زمینه اعمال نفوذ و لابیگری در عرصههایورزشی نیز با وضعیت مطلوبی روبرو نیستیم. ستارههایسرباز به راحتی از تور مظلوم سپاسیها عبور میکنند و تیمهایمتمول و پرنفوذ همه آنها را به خدمت میگیرند.
اگرچه آنها با این همه سرمایهگذاری و اعمال نفوذ هم در ایران و آسیا ناکام مانده و ره به جایی نمیبرند. این در حالی است که انصاف و قانون حکم میکند بازیکنان سرباز به صورت مساوی میان همه تیمهاینظامی تقسیم شوند و هرگونه تبعیضی در این زمینه نشان از بیعدالتی دارد. با عبور از همه این چالشهایخرد و کلان، در روزهای آینده باید حمایتهایهمه جانبهای را از قشقایی و ارژن و فجر سپاسی و دیگر نمایندههای ورزشی استان به عمل آورد.
بسیاری از این تیمها با همان بضاعت اندکی که در اختیار دارند، میتوانند مدعی صعود باشند و چنانچه مسئولان و بخش خصوصی با حمایتهایمادی و معنوی روحیه تیمهایاستان را تقویت کنند، ورزش فارس در مسیر دگرگونی و پیشرفت چشمگیری قرار خواهد گرفت. نداشتن حتی یک نماینده در لیگ برتر، شایسته فوتبال دیرینه فارس نیست. در نظر داشتهباشیم سالیانه میلیاردها تومان اعتبار صرف نگهداری زندانیان، ساماندهی معتادان، تأسیس ندامتگاهها و اندرزگاهها و جمیع آسیبهایاجتماعی میشود و چنانچه درصد محدودی از این هزینهها به گسترش ورزش در استانها و مناطق محروم اختصاص یابد، با معجزه شگفتانگیزی روبرو خواهیم شد.
اگر امروز نام و نشانی از برق شیراز نیست باید مسببان فروپاشی آن را به دادگاه افکار عمومی احضار کرد. اگر ارژن میبازد و میبازد، باید دلیل باختهایمتوالی و بی انگیزگی تیم را از بازیکنان جویا شد. اگر قشقایی در فوتبال ایران به حق خود نرسیده باید دید چه سرمایهگذاریهایی در این باشگاه ورزشی انجام شده و نتیجه آن چه بوده است؟ اگر فجر سپاسی همیشه در آخرین روزها از صعود باز میماند باید دلیل آن را در خلف وعدهها ارزیابی کرد. شاید فوتبال فارس سالهای مدیدی است که در آفساید قرار گرفته و شاید هیچ کس عزم و ارادهای برای شروع بازی ندارد.
اگرچه آنها با این همه سرمایهگذاری و اعمال نفوذ هم در ایران و آسیا ناکام مانده و ره به جایی نمیبرند. این در حالی است که انصاف و قانون حکم میکند بازیکنان سرباز به صورت مساوی میان همه تیمهاینظامی تقسیم شوند و هرگونه تبعیضی در این زمینه نشان از بیعدالتی دارد. با عبور از همه این چالشهایخرد و کلان، در روزهای آینده باید حمایتهایهمه جانبهای را از قشقایی و ارژن و فجر سپاسی و دیگر نمایندههای ورزشی استان به عمل آورد.
بسیاری از این تیمها با همان بضاعت اندکی که در اختیار دارند، میتوانند مدعی صعود باشند و چنانچه مسئولان و بخش خصوصی با حمایتهایمادی و معنوی روحیه تیمهایاستان را تقویت کنند، ورزش فارس در مسیر دگرگونی و پیشرفت چشمگیری قرار خواهد گرفت. نداشتن حتی یک نماینده در لیگ برتر، شایسته فوتبال دیرینه فارس نیست. در نظر داشتهباشیم سالیانه میلیاردها تومان اعتبار صرف نگهداری زندانیان، ساماندهی معتادان، تأسیس ندامتگاهها و اندرزگاهها و جمیع آسیبهایاجتماعی میشود و چنانچه درصد محدودی از این هزینهها به گسترش ورزش در استانها و مناطق محروم اختصاص یابد، با معجزه شگفتانگیزی روبرو خواهیم شد.
اگر امروز نام و نشانی از برق شیراز نیست باید مسببان فروپاشی آن را به دادگاه افکار عمومی احضار کرد. اگر ارژن میبازد و میبازد، باید دلیل باختهایمتوالی و بی انگیزگی تیم را از بازیکنان جویا شد. اگر قشقایی در فوتبال ایران به حق خود نرسیده باید دید چه سرمایهگذاریهایی در این باشگاه ورزشی انجام شده و نتیجه آن چه بوده است؟ اگر فجر سپاسی همیشه در آخرین روزها از صعود باز میماند باید دلیل آن را در خلف وعدهها ارزیابی کرد. شاید فوتبال فارس سالهای مدیدی است که در آفساید قرار گرفته و شاید هیچ کس عزم و ارادهای برای شروع بازی ندارد.
سعیدرضا امیرآبادی- روزنامه شیراز نوین
نظرات بینندگان