نقش نیروهای مردمی فارس در شکست حصر آبادان
دراین زمان مردم ایران که انقلاب و کشور خود را در خطر می دیدند به سمت استانهای مرزی و مناطق جنگ زده حرکت کردند . هرچند به دلیل اوضاع نامساعد کشور حتی کسی مسئولیت اعزام و انتقال داوطلبان و تسلیح آنان را به عهده نمی گرفت . و برخی از افراد با سختی بسیار و با وسایل عبوری خود را به شهر های جنگ زده می رساندند . در این میان مردم استان فارس نیز که مانند سایر مردم کشور نگران امنیت و استقلال وطن بودند به سمت جبهه های جنگ حرکت کردند . عراق سه هدف اصلی را به ترتیب اولویت برای جنگ با ایران داشت یکی اشغال کل ایران دوم در صورت عدم موفقیت ،اشغال استانهای جنوبی و تشکیل کشور عربستان ، سومین و کمترین هدف عراق جداسازی مناطق نفت خیز و مناطق مرزی خوزستان که از مهمترین شهرهای آن آبادان و خرمشهر بود . خرمشهر پس از چندین روز مقاومت و نبرد سرانجام در چهارم آبان ماه 59 به اشغال ارتش عراق در آمد و آبادان هم از سه جهت در محاصره بود . ولی اختلافات سیاسی مسئولین ، برخی افراد خائن و نداشتن تجربه کافی باعث شد که عملیات و تلاش نیروهای نظامی و مردمی به نتیجه نرسد . سرانجام پس از عزل بنی صدر و هماهنگ شدن فرماندهان و مسئولین عملیاتی برای شکست محاصره آبادان طراحی شد ابتدا برای این کار ، منطقه واقع در ضلع شرقی بهمنشیر و جنوب کارون انتخاب شد. .که پس از طراحی و آمادگی نیروها در 5 مهر ماه سال 60 این عملیات با حضور نیروهای ارتش سپاه و بسیج از کل کشور از جمله نیروهای مردمی استان فارس آغاز و پس از 48 ساعت با موفقیت به پایان رسید که این عملیات نقطه آغاز پیروزهای نیرو های خودی و آزادسازی نقاط اشغالی از چنگ ارتش عراق می باشد . در این مقاله سعی کردیم بخشی از تلاش، فداکاری و ایثارگری مردم استان فارس را در این عملیات روشن سازیم .
معرفی آبادان :
آبادان یکی از شهرهای استان خوزستان است که فاصله 120 کیلومتری جنوب غرب شهر اهواز قرار گرفته است . شهرستان آبادان بصورت جزیره می باشد .که از سمت غرب به رودخانه اروند واز سمت شمال به کارون و ازسمت شرق به بهمن شیر و از سمت جنوب به خلیج فارس محدود می شود .وسعت این جزیره 9/2059کیلومتر مربع می باشد .مرکز این شهرستان شهر آبادان است . که در سرشماری سال 1355 شمسی، 376911نفر جمعیت داشته است . طول این جزیره حداکثر 64 کیلومتر و عرض آن حداکثر 20کیلومتر است . بیشترین ارتفاع جزیره آبادان از سطح دریا 3 متر می باشد .
آب و هوای شهرستان گرم ومرطوب است و جز نقاط گرم ایران است .
پیشینه آبادان :
جزیره آبادان را در قدیم جزیره خضر می خواندند ظاهرا اولین پایگاه طرفداران حسن بصری در جزیره بوده است .آبادان در قرون اولیه اسلامی آباد بوده است ولی بعدا رو به یرانی نهاد . ناصر خسرو در قرن 5 ه و ابن بطوطه در قرن 8 ه از این مکان دیدن کرده اند . ولی رونق دوباره آبادان بعد از کشف نفت در مسجد سلیمان در سال 1908 م بود انگلیس ها که برای تصفیه نفت و انتقال آن دنبال منطقه مناسبی بودند در نهایت با شیخ خزعل به توافق رسیدند و در آن منطقه پالایشگاه نفت و امکانات بارگیری نفت به کشتی ایجاد کردند که همین موضوع باعث رونق منطقه گردید . (1)
تاریخچه اختلافات مرزی بین ایران و عراق :
تاریخ اختلاف مرزی بین ایران و همسایه غربی به زمان دولت عثمانی بر می گردد . اولین معاهده مرزی ایران و عثمانی به نام قصر شیرین در سال 1408 ه. ق . بین شاه صفی و سلطان مراد عثمانی بسته شد .که به موجب آن بغداد و بصره به عثمانی و در عوض برخی مناطق از قبیل ارومیه و گرجستان و ارمنستان به ایران واگزار شد .
در زمان نادر شاه نیز اختلافات مرزی بین طرفین وجود داشت ولی بیشتر ، مناطق شمالی از کرمانشاه تا گرجستان فعلی و بغداد و کرکوک مد نظر دولتها بود . که در سال 1159 معاهده ای بین نماینده نادر شاه و صدر اعظم عثمانی به امضا رسید ..
در دوره زندیه کریم خان (1190) اقدام به تصرف بصره نمود . وی قصد تصرف بغداد را داشت که در بین راه از عشایر عرب منتفک در منطقه فیصلیه شکست خورد .
در سال 1255ه . ق ( 1839م ) علیرضا پاشا والی (عثمانی) بغداد به محمره (خرمشهر ) حمله برد و آن شهر را غارت کرد . در سال 1259 ه.ق شیعیان کربلا به دست سربازان عثمانی قتل عام شدند و محمد شاه دستور تجهیز سپاه را داد ولی عثمانی که به تازگی از جنگ با مصر رها شده بود تمایلی به جنگ نداشت لذا با میانجیگری انگلیس و روسیه ، مقرر شد کمیسیونی بین طرفین با حضور نمایندگان انگلیس و فرانسه تشکیل و خطوط مرزی را رسم نمایند .که از جانب ایران امیر کبیر در کمیسیون شرکت و منجر به امضا ی معاهده معروف ارزنه الروم دوم (سال 1263 ه. ق ) گردید . به موجب این معاهده نواحی شرق زهاب و کرند و بندر محمره و اراضی شرق شط العرب (اروند رود ) به ایران واگزار شد . ودر مقابل سلیمانه به عثمانی تعلق گرفت و حق کشیرانی آزاد در اروند رود ( شط العرب ) برای طرفین به رسمیت شناخته شد .
در سال 1331 ه .ق (1913م ) کمیسیون تعیین خطوط مرزی دوجانبه با اسرار انگلیس تشکیل و خط مرزی بین دو طرف مشخص شد در این کمیسیون با دخالت دول خارجی و ضعف شدید ایران حدود هزار کیلومتر از اراضی شمال و جنوب قصر شیرین به عثمانی واگزار شد( خانقین و نفت خانه ) که بعد ها اصلی ترین میدان نفتی عراق در همین اراضی کشف شد .
در اواخر دوره قاجار شیخ خزعل با حمایت انگلیسی ها منطقه خوزستان را بصورت خود مختار اداره می کرد و حکومت محلی تشکیل داده بود و قصد تاسیس کشوری به نام عربستان را داشت .. ولی سیاست انگلیس تغییر کرد و منجر به حمایت از رضا خان و تشکیل دولت یک پارچه در ایران شد . لذا شیخ خزعل هم بدون مقاومت در اهواز تسلیم شد .
در سوم شهریور 1320 (25اوت 1941) دولت روسیه از شمال و انگلیسی ها از جنوب ایران را اشغال کردند که نیروهای انگلیسی از سمت بصره قصد تصرف خوزستان و مناطق نفت خیز را داشتند که با مقاومت نیرو های ایران خصوصا نیروی دریایی تازه تاسیس ایران در خرمشهر و آبادان ، مواجه شدند در این درگیری ها فرمانده نیروی دریایی ایران ، دریادار بایندر و 650 نفر از افسران و ملوانان ایرانی شهید شدند و تاسیسات نفتی و پالایشگاه آبادان به اشغال انگلیسی ها در آمد .در 26 اوت با بمباران فرودگاه اهواز تعدادی از هواپیماهای ایرانی نیز نابود شد .و 28 هزار سرباز انگلیسی از طریق رود کارون به اهوازحمله کردند . نیروهای ایرانی به فرماندهی لشکر شابختی مقاومت کردند ولی سرانجام مهاجمین اهواز را تصرف کردند . در نقاط مختلف غرب کشور تا روز 28 اوت که رضا خان دستور ترک مخاصمه را صادر نمود ، مقاومت هایی از طرف نیرو های ایرانی صورت گرفته و خساراتی نیز به انگلیسی ها وارد شد. در این روز ارتش ایران تسلیم شد . (2)
در سال 1348 تنش و اختلاف مرزی بین ایران و عراق دوباره بالا گرفت و عراق اعلام کرد اروند رود (شط العرب ) یک رودخانه عراقی است و کشتی های ایرانی باید عوارض بپردازند . فرمانده نیروی دریایی ایران با یک کشتی وارد اروند رود شده و اعلام میکند اگر یک تیر به سمت ایران شلیک شود به عراق حمله خواهیم کرد . ولی عراقی ها هیچ واکنشی نشان ندادند و به این ترتیب مشکل رفع گردید . در سال1353( 1975 م )با میانجیگری دولت الجزایر دو دولت در الجزایر معاهده 1975 را امضا نمودند که از طرف عراق معاون رییس جمهور وقت ( صدام حسین ) این معاهده را امضا نمود . (3)
بحران مرزی پس از انقلاب :
پس از پیروز ی انقلاب اسلامی در 22 بهمن 1357 و از هم پاشیدگی ارتش و سایر قوای دولتی ، عراق اقدام به تحریک و مسلح نمودن برخی از مردم شهرهای خوزستان نمود . ومقدار زیادی اسلحه و مهمات از مرز عراق به ایران قاچاق می شد . عده ای از عرب زبانان خوزستان هم با تحریک و کمک دولت عراق تقاضای خودمختاری و استقلال را داشتند . این افراد حتی اقدام به خرابکاری و بمب گزاری در تاسیسات نفتی و خطوط انتقال نفت می کردند . ولی اکثریت مردم با آنان همکاری نمی نمودند .
از ابتدای سال 58 تا آخر شهریور 59 که جنگ رسما آغاز شد دولت عراق اقدام به تجاوز مرزی ،و بمباران و تیر اندازی به پاسگاههای مرزی ایران می نمود که از ابتدای سال 59 تا شروع جنگ بیش از 60 مورد گزارش تجاوز مرزی زمینی و هوایی و دریایی و درگیری مرزی از طرف عراق ثبت شده است . از ابتدای سال 59 هرچه می گذرد تعداد و شدت درگیری ها گسترده تر می گردد .
نکته مهم اینکه با کودتای صدام بر علیه حسن البکر رییس جمهور وقت عراق در تاریخ 26/4/1358 و شروع حکومت صدام این درگیری ها و اختلافات مرزی بشدت افزایش یافت .
بالاخره در تاریخ 26/6/1359(17 سپتامبر 1980م ) صدام در یک سخنرانی در مجمع ملی عراق رسما قطعنامه 1975 الجزایر را که خودش امضا نموده بود پاره کرد و آن را ملغی نمود .در همان روز ارتش عراق میمک و زین الکش را اشغال کرد . از اقدامات دیگر عراق در یکسال قبل از جنگ می توان به موارد اشاره کرد :
تاسیس رادیو به زبانهای کردی –ترکی –ترکمنی عربی وبلوچی و فارسی برای تحریک قومیتی و ایجاد درگیری و تجزیه طلبی
اخراج و مصادره اموال بیش از 50هزار نفر از مردم شیعه مذهب عراق به اتهام ایرانی الاصل بودن
ایجاد دفتر آزادیبخش خوزستان و کمک به تجزیه طلبان
چاپ نقشه و تغییر اسامی شهرهای خوزستان به عربی که در این نقشه حتی استان بوشهر به عنوان امارت شرقی عربی دیلم نامگزاری شده بود .
تجهیز و گسترش بندر عقبه اردن جهت حمل و نقل کالا . (3)
این حوادث و اقدامات بخوبی نشان می دهد که عراق از مدتها قبل از شروع جنگ خود را برای جنگ بزرگی آماده کرده در همین زمینه سرلشکر وفیق السامرایی که از عناصر رده بالای عراق و مسئول سازمانهای اطاعاتی بود و در زمان جنگ عراق و امریکا ، از عراق فرار کرد در کتاب ویرانه دروازه شرقی صفحه 53 می نویسد :
"در زمینه برنامه ریزی برای جنگ مشکلی وجود نداشت ، طرحهای لازم با تمام جزییات از یکسال پیش آماده شده بود . "
در روز 31/6/1359 شمسی حمله هوایی گستر ده ای با 192 فروند هواپیمای جنگی به مراکز مهم و حساس ایران از جمله فرودگاهها و مراکز نظامی و پالایشگاهها آغاز شد .
ارتش عراق کل نوار مرزی کشور را مورد هجوم قرار داد بطوری که از (نقطه تلاقی مرزهای ایران عراق و ترکیه ) دالامپر داغ تا جنوبی ترین نقطه جزیره آبادان و خلیج فارس سربازان عراقی شروع به پیشروی نمودند . (4)
شهرهای مرزی ایران از جمله آبادان و خرمشهر و ... زیر بمباران و گلوله باران شدید قرار گرقته و جمع زیادی از مردم عادی شهید و زخمی گردیدند .پالایشگاه آبادان دچار آتش سوزی و انفجار گسترده شد .
شهرهای اشغال شده ایران در روهای نخست عبارتند از : سومار ، نفت شهر و قصر شیرین در استان کرمانشاه - مهران و موسیان در ایلام –
در خوزستان ابتدا در روز 4 مهرماه بستان اشغال می گردد . ودر روز 5 مهر ماه در مسیر دیگری نیرو های عراقی وارد شهر سوسنگرد می شوند ولی با عکس العمل نیرو های خودی عقب نشینی می کنند مجددا در روز 24 آبان این شهر اشغال و روز 26 آبان آزاد می گردد .
روز چهار مهرماه عراقی ها با عبور از کوشک و اشغال پادگان حمید ودر روز 5 مهر به منطقه دب حردان در 20کیلومتری اهواز می رسند .
. امکانات و ابزار و تعدادکافی بودند ) دشمن پس 34 روز فقط توانست بخش زیادی از خرمشهر را اشغال نماید . در روز 19 مهر ماه عراقی ها از محل روستای مارد از رودخانه کارون عبور نمودند و در شب نهم آبان ماه59 ، سواحل بهمن شیر به طول 18 کیلومتر را اشغال کردند . و با احداث پل در منطقه ذوالفقاری از طرف شرق آبادن به داخل نخلستانها نفوذ کرده و وارد آبادان شدند . که مدافعین شهر بی اطلاع بودند . در این شب مردی از اهالی آبادان به نام دریاقلی سورانی که پس از خروج خانواده اش از آبادان تنها زندگی می کرد با مشاهده عبور عراقی ها از بهمن شیر . در میان آتش و گلوله و با سختی و با دوچرخه کهنه خود 9 کیلومتر را رکاب زد و در حالی که بشدت زخمی شده بود خود را به مدافعین رسانده و آنان را با خبر می کند با واکنش مدافعین و رزمندگان ،عراقی ها شکست خورده و با دادن کشته و زخمی و اسیر فرار می کنند ( دریاقلی نیز به بیمارستان منتقل و لی به دلیل نبود ثبت و ضبط اسامی مجروحین مفقود می گردد. سالها بعد مشخص می شود که نامبرده شهید شده است .و بصورت ناشناس در قسمت اموات ، در بهشت زهرای تهران به خاک سپرده شده است . اگر فداکاری دریا قلی نبود آبادان نیز به سرنوشت خرمشهر دچار می شد و تعداد بسیاری از مردم ساکن آبادان اسیر می شدند. پس از این واقعه اگر چه دشمن تلاش بسیاری برای تصرف آبادان کرد و به مدت یکسال با ایثار و از خود گذشتگی مدافعان محدود و مردم آبادان (که تعدادی از آنان هرگز شهر را ترک نکردند .و زیر بمباران شدید به زندگی خود ادامه دادند ) . هرگز موفق به اشغال آبادان نشد تااینکه در 5 مهر 1360 محاصره آبادان شکسته شد . ناخدا صمدی فرمانده تکاوران دریایی که از ابتدای جنگ در جبهه حضور داشته است اعتقاد دارد فرماندهان ارتش از چند ماه قبل از جنگ می دانستند که جنگ شروع می شود و فرمانده نیروی دریایی ناوها و ناوچه ها را از خرمشهر بیرون برد تا در صورت ووقع جنگ نابود نشوند . ودر 23/6/59 ستاد جنگی در پایگاه دریایی بوشهر تشکیل شده است
وی اعتقادی به غافلگیر شدن ارتش ایران در ابتدای جنگ ندارد و شکست روزهای آغاز جنگ رادر عوامل دیگری می داند . (5)
نقش مردم در دفاع از آبادان :
از روز شروع جنگ تحمیلی تعدای از نیروهای ارتش و سپاه وژاندارمری در مناطق مرزی حضور داشتند . که از بین آنان تکاوران دریایی خرمشهر نیز نقش ارزنده و مهمی در زمینگیر کردن ارتش عراق بعهده داشتند . با توجه به مسائل بعد از انقلاب از قبیل فرار فرماندهان اصلی ، و تصفیه برخی از آنان و تلاش افرادخائن یا نادان برای انحلال ارتش و نفوذ برخی عوامل ضد انقلاب و جاسوسان ، ارتش آمادگی لازم را برای دفاع از مرزها نداشت . و تلاش هماهنگی برای سازمان دادن دفاع وجنگ صورت نمی گرفت . اختلاف نظر بین سیاسیون و مسئولین در تهران خصوصا طرفداران بنی صدر ( که در این مقطع فرمانده کل قوا بود ) نیز بر مشکل می افزود . در این بین عناصر وفادار و از خود گذشته ارتش تلاش های زیادی برای سر سامان دادن به اوضاع جنگ می کردند که از جمله شهید چمران وزیر دفاع وقت – شهید صیاد شیرازی – ناخدا صمدی فرمانده گردان تکاوران دریایی و دهها نفر دیگر از نیروهای مختلف ارتش بودند .
در بین غیر نظامیان از روزهای اول جنگ رهبر فعلی انقلاب آیت اله خامنه ای ، به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع در مناطق جنگی حضور داشته اند.و حتی با همکاری فرماندهان ارتش طرح عملیاتی را برای جلوگیری از حرکت ارتش عراق طراحی می کنند .نیرورهای فداییان اسلام به فرماندهی شهید سید مجتبی هاشمی نیز بصورت داوطلب در جبهه ها حضور دارند .
شهید چمران نیز فرماندهی گروه چریکی را به عهده دارد وبا یک طرح ابتکاری و استفاده از آب رود خانه جلو پیشروی تانکهای عراق به اهواز را سد می کند .
کشور به کندی در حال بازیابی است و لی اختلافات سیاسی در مرکز کشور اجازه هماهنگ شدن تلاشها را نمی دهد .
اقدامات برخی از فرماندهان ارتش در سال اول جنگ نتیجه مطلوبی ندارد و در برخی از مواقع باعث تلفات بر نیروها و تجهیزات خودی و در نتیجه مایوس شدن افراد می شود
مردم و جوانان داوطلب حضور در جنگ هستند ولی فرماندهی عالی جنگ (بنی صدر ) از حضور مردم و مسلح شدن آنان ممانعت می کند . (6)
در بین نیروهای مردمی استان فارس و شیراز نیز از روزهای نخست جنگ در جبهه ها حضور پیدا می کنند . که از شاخص ترین آنان حضور جوانان کازرونی در سوسنگرد و مشارکت در دفاع از آنجا می باشد .
به نقل از خانم معصومه آباد یک اتوبوس از داوطلبان هلال احمر شیراز در تاریخ 22 مهر 59 از شیراز به سمت آبادان حرکت می کند و دربین راه (منطقه سر بندر ) با مشاهده گلوله باران جاده راننده با اتوبوس باز می گردد و تعدادی از افراد از جمله خانم آباد پیاده به سمت آبادان حرکت می کنند و هر کدام از افراد با وسایل عبوری جدا گانه به طرف ّابادان می روند که خودرو حامل خانم آباد در کمین عراقی ها می افتد . او و همراهانش اسیر و حداقل 4 سال در اسارت عراق باقی می ماند.ولی از سرنوشت بقیه داوطلبان شیرازی اطلاعی ندارد . او روز 21 مهر 59 جهت تحویل کودکان پرورشگاه آبادان به پرورشگاه شیراز (در خیابان شیشه گری) مسافرت کرده بود .(7)
از نیروهای سپاه استان فارس ،اولین گروه منظم از شهر نورآباد ممسنی با فرماندهی محمد جعفر اسدی به تعداد 15 نفر با مقداری سلاح سبک در روز 12/7/59 به جنوب می روند محل اولیه آنان جبهه فارسیات و پس از چندی به آبادان می آیند و سنگ بنای اولین گروه نیروهای مردمی سازمان داده شده شکل می گیرد .
بنا به اظهارات آقای اسدی کسانی که به جبهه می آمدند اکثرا آموزش ندیده بودند و نسبت به علاقه یا تجربه ای که داشتند برای کاری در نظر گرفته می شدند و همان جا آموزشهای محدود و ناقصی می دیدند . (8)
اوایل جنگ رفتن به جبهه آسان نبود و داوطلبان نمی دانستند باید به کجا مراجعه کنند و از طرفی مسئولین جبهه هم کسی را بدون نامه نمی پذیرفتند . زیرا هنوز سازماندهی برای پذیرش داوطلبان و مردم انجام نشده بود . ( خاطرات اسدی صفحه 113)
در این محور یک نفر دیگر از اهالی فارس نیز حضور دارد . استوار دستفروش رییس خط ژاندارمری که از اهالی شیراز است .
اولین شهید بسیجی در این محور شهید داریوش ایزدی از روستاهای ممسنی می باشد .
این گروه از نیروهای فارس پس از مدتی ودر سال 60 به آبادان منتقل می شوند و در محور فیاضیه وایستگاه 7 (ایستگاه های انتقال نفت دارای شماره هستند ) حضور پیدا می کنند یکی از ابتکارات نیروهای فارس در این محور برای جلوگیری از تلفات و غافلگیری عراقی ها ، اقدام به حفر کانال با دست است که در عملیات شکست حصر آبادان به خوبی جان رزمندگان را حفظ می نمایدو از دلایل موفقیت می شود . { خاطرات محمد جعفر اسدی صفحه ،155}
در تاریخ 15/8/59 13 نفر از مردم داراب و استهبان و شیراز به بندر امام رفته و از آنجا با استفاده از بارچ باری و یدک کش به طرف آبادان می روند که به دلیل گم شدن و به گل نشستن کشتی پس از 72 ساعت سرگردانی به جزیره آبادان می رسند. این نیرو ها در هتل آبادان ( هتل پرشین ) که به دلیل بمباران بصورت نیمه مخروبه در آمده بود ساکن می شوند و سپس به ایستگاه 7 و 12 می روند . و مشغول مقابله و دفاع می گردند از افراد حاضر در گروه محمد علی شفیعی ، عبداله دیده ماه ، محمد باقر رنجبر ( سردار رنجبر )
حیدر علی طینوشی ( شهید ) ، حاج خسرو آزادی ( بعد ها شهید شد ) از شیراز - شهید جوانمرد از کازرون –سید احمد مرشدی (بعدا شهید شد ) از استهبان – حمید عارف(بعدا شهید شد ) از داراب – (9)
از دیگر کسانی که در دفاع از آبادان شرکت داشته و از نزدیک شاهد وقایع بوده است سید محمد هاشم پور یزدان پرست است . وی در روز 10 مهر ماه 59 از طرف دانشجویان پیرو خط امام دانشگاه تهران جهت کسب اطلاع از اوضاع جنگ به اهواز می رود (بدون دیدن هیچ گونه آموزش و دوره نظامی) پس از حضور در نقاط مختلف جنگی از جمله خرمشهر سر انجام به آبادان می رود و با افراد مختلفی دیدار می کند و شاهد حوادث گوناگون و شهادت بسیاری از مردم و نیرو های سپاه و ارتش می باشد . پس از مدتی به شیراز می رود و پس از طی دور های آموزشی دوبار به جبهه می رود ودر بخش اطلاعات مشغول فعالیت می شود و به جبهه آبادان مامور می گردد . وی از فداکاری یکی از اعضا جهاد فارس نام می برد که یک شب 100متر خاکریز را در فاصله نزدیک عراقی ها و زیر آتش شدید آنان احداث می کند که باعث نجات جان رزمندگان و جلوگیری از پیشروی عراقی ها می شود . (10)
تپه های مدن : د رمنطقه ذوالفقاری قمستی به نام میدان تیر وجود داشت که در آنجا چند خاکریز تپه مانند به ارتفاع 2 الی 3 متر وجود داشت و مردم محلی به آن تپه های مدن می گفتند . با توجه به ارتفاع آن توسط عراق اشغال شده بود و عراقی ها بر روی آن سلاح مستقر کرده و رزمندگان ما را هدف قرار داده و اجازه تحرک را از آنان می گرفت . نیرو های خمینی شهر اصفهان تصمیم به تصرف این خاکریزها از دست عراقی ها گرفتند . رزمندگان خودی که فاقد امکانات و سلاح مناسب بودند در یک شب و با رعایت غافلگیری به این خاکریز ها هجوم می برند ولی عراقی ها که متوجه شده بودند اقدام به تیر اندازی با انواع سلاح ها می نمایند ولی علی رغم شدت آتش رزمندگان موفق به تصرف یکی از این خاکریز ها می گردند ولی به دلیل شهادت فرمانده آنان به نام برادر موذنی و تعدادی دیگر موفق به کامل کردن پیروزی نمی شوند در ادامه نیرو های فارس به این خاکریز ها هجوم برده و آنجا را آزاد می کنند . (همان )
عملیات ثامن الائمه :
اوضاع جبهه های جنگ ازمهر 59 تا زمان عزل بنی صدر بیشتر در حالت رکود و شکست قرار دارد . علیرغم تلا شهای صورت گرفته از طرف ارتش و سپاه وافرادی مانند شهید چمران موفقیتی در اخراج عراق از خاک کشور حاصل نمی شود هرچند تعدادی عملیات محدود توسط نیروی زمینی ارتش و نیروهای مردمی شکل می گیرد ولی اکثر آنان با عدم موفقیت و تلفات به نیروهای خودی رو به رو می شود که دلایل آن نداشتن تجربه کافی از جنگ – اختلافات سیاسی در کشور – دستور بنی صدر به ارتش برای ندادن سلاح و مهمات به پاسداران و بسیجیان و حضور افراد نفوذی و خائن در بدنه مسئولین و نیرو های نظامی است .. پس از فرار بنی صدر از کشور ، هماهنگی بسیار خوبی بین سپاه و ارتش ایجاد گردید و باعث ایجاد تحرک در جبهه خودی شد . با توجه به اینکه ارتش دارای امکانات رزمی و نظامی بود و جوانان سپاه بسیج دارای نشاط و انگیزه برای مقابله با دشمن بودند . لذا تصمیم به اجرای عملیات مشترک بر ضد دشمن گرفتند. ناگفته نماند دستور امام خمینی که : حصر آبادان باید شکسته شود در انگیزش نیروها خصوصا نیروهای مردمی که گوش به فرمان امام خود بودند نقش زیادی داشت .
از طرف دیگر با توجه به اینکه بزرگترین شهر در محاصره ، که دارای امکانات حساسی از قبیل پالایشگاه ، و... بود ، و از سوی دیگری نزدیکترین شهر به خرمشهر اشغال شده نیز شهر آبادان می باشد .و ضمنا کوچکترین هدف صدام از راه اندازی جنگ نیز تصرف خرمشهر و آبادان و اروند رود بود . حساسیت مردم و فرماندهان را در مورد این شهر بیشتر کرده است . در این هنگام شهر آبادان تقریبا 330 درجه در محاصره قرار دارد . و در صورت عدم اقدام جدی بزودی عراق محاصره 360 دره ای را کامل می کند . لذا مسئولین و فرماندهان جنگ تصمیم می گیرند ابتدا محاصره آبادان را بشکنند .
پس از بررسی تصمیم بر این می شود که ابتدا قسمت شرقی ساحل بهمنشیر که نیروهای عراقی با عبور از کارون در بعضی از نقاط تا جاده آبادان ماهشهر پیش رفته اند را پاکسازی نمایند . این قطعه از خاک کشور از طرف غرب به بهمنشیر و آبادن از طرف شمال به روستای محمدیه و از شرق به جاده آبادان -ماهشهر و از طرف جنوب به آبادان و بهمن شیر واز غرب به رود کارون منتهی می شود . وسعت کل منطقه 130کیلومتر مربع می باشد .بنا بر برآوردهای خودی نیروهای دشمن در این منطقه شامل 4500 نیروی پیاده و 170 دستگاه تانک و 230 دستگاه نفربر است ..منطقه مورد نظر دشت کاملا صاف است و در مواقع بارندگی حرکت در آن بسیار سخت می گردد . با توجه به اینکه دشمن از رود کارون عبور کرده بود بنابراین دو عارضه حساس یعنی پلهای قصبه و حفار به عنوان مهمترین هدف نظامی در نظر گرفته شده بودند که در صورت تصرف آن راه کمک رسانی به نیروهای دشمن قطع و آنان در محاصره کامل قرار می گرفتند . هم چنین درگیر کردن همزمان دشمن در سه محور آبادان – دارخوین و جاده ماهشهر در نظر گرفته شده بود تا توان دشمن تقسیم و پیروزی آسان تر بدست آید . هم چنین تاکتیک احاطه دشمن و محاصره کامل که با حرکت نیروها از دو نقطه دارخوین و فیاضیه ،به موازات رود کارون مد نظر بود که ضمن تصرف پلهای قصبه و حفار نیروهای عراقی به اصطلاح قیچی می شدند . در جبهه فیاضیه ایستگاههای 7 و 12 نیز نیروهای خودی در دو طرف جاده آبادان اهواز به سمت شمال پیشروی می کنند تا ضمن پوشش دادن جناج نیروهای خودی خط فیاضیه ، انهدام قوای دشمن باعث تقسیم قوای دشمن در سه جبهه گردند .به جهت اینکه دشت صاف بود باید برای غافلگیری دشمن از تاریکی شب استفاده می گردید .لذا ساعت اجرای عملیات 1 بامداد 5/7/60 در نظر گرفته شد .
در این عملیات بصورت ترکیبی بودند یعنی در یک دسته یا گروهان نیروهایی از سپاه و ارتش و ژاندار مری حضور داشتند که یا فرمانده ارتشی و معاون وی سپاهی بود و برعکس . نیروهای عمل کننده عبارتند از :
محور دارخوین :
تیپ 3 لشکر 77 و گردان 291 تانک و گردان 215تانک از لشکر 16 زرهی قزوین – 6 گردان پیاده و یک دسته زرهی از سپاه
محور فیاضیه :
تیپ 2 لشکر 77 و گردان های 246و 251 تانک – هنگ ژاندارمری فارس –گروهان تانک چیفتن – گروهان تانک مهدی – منطقه سوم دریایی – شهربانی آبادان – 6 گردان پیاده از سپاه
محور ذوالفقاری ایستگاه 7 و 12 :
تیپ 1 لشکر 77 –و گروهان 214 سوار زرهی – تیپ 37 زرهی شیراز – 5 گردان پیاده و خمپاره انداز سپاه
محور جاده ماهشهر :
یک گردان پیاده از سپاه – گروه خمپاره انداز از سپاه – یک گردان ژاندارمری
با شروع عملیات از هرسه طرف و همزمان به دشمن حمله شد و پس از چند ساعت نبرد های سنگین و مقاومت عراقی ها در ساعت 9 صبح نیروهای خودی پل قصبه را تصرف و یکی از دو راه عقب نشینی عراق را مسدود کردند . عراقی ها که خطر محاصره شده را درک می کردند مقاومت خود را در اطراف پل حفار شدت دادند تا راه کمک رسانی و عقب نشینی خود را باز نگه دارند
در محور فیاضیه دشمن خط خود را با انواع مین و موانع مستحکم کرده بود و بشدت مقاومت می کرد و تلفات زیادی به نیروهای خودی وارد گردید به طوری که تا ساعت 11صبح پیشروی قابل توجهی به جز تصرف یکی دو خاکریز بدست نیامد . در این محور نیرو های خودی نیز از ابتکار حفر کانال و تونل برای غافلگیری دشمن استفاده کرده بودند . با مقاومت دشمن نیروهای خودی سعی کردند دشمن را از سمت راست و از کنار جاده آبادان اهواز دور زده و به سمت پل حفار حرکت کنند . این حرکت باعث ترس دشمن از محاصره شدن گردید و شروع به عقب نشینی کرد در روز دوم تلاش رزمندگان برای رسیدن به پل حفار تشدید شد و طی یک نبرد بسیار شدید از ساعت 15 تا 17 تعدادی از نیروها ی دشمن از طریق این پل فرار کردند و پل به دست نیروهای خودی افتاد که جهت جلوگیری از حمله مجدد دشمن پل منهدم شد .بدین ترتیب منطقه شرق کارون با رشادت و ایثار رزمندگان و تقدیم صدها شهید و جانباز پاکسازی گردید و آبادان پس از 349 روز از محاصره نجات داده شد .
روز بعد از این عملیات یعنی 7/7/60 هواپیمای حامل تعدای از مجروحین و فرماندهان و مسئولین که برای ارائه گزارش به تهران می رفتند در حادثه ای مشکوک در کهریزک تهران سقوط کرد و 40نفر از مسئولین مهم کشوری از جمله سرتیپ فلاحی رییس ستاد مشترک ارتش -سرهنگ فکور ی فرمانده نیروی هوایی ارتش –سرهنگ نامجو وزیر دفاع -یوسف کلاهدوز قائم مقام سپاه – و محمد علی جهان آرا فرمانده سپاه اهواز به شهادت رسیدند این حادثه پس از عزل بنی صدر در خرداد 60و شهادت شهید بهشی (7تیر 60) -شهادت رجایی و باهنر 6شهریور 60- چهارمین حادثه بزرگ و تاثیر گزار سال 60 می باشد .
با توجه به اینکه از طرف ارتش در این منطقه لشکر 77 خراسان مستقر است بنا براین مسئولیت اجرای عملیات نیز به این لشکر داده می شود و نام عملیات نیز به همین دلیل ثامن الائمه نام می گیرد . ( 11)
حضور نیروهای مردمی فارس در این عملیات :
همانطور که در بخش های پیش نیز توضیح داده شد نیرو های مردمی فارس از رو زهای آغازین جنگ در سال 59 در مناطق جنگی حضور داشته اند . {البته ناگفته نماند قبل از جنگ با عراق نیز نیرو های فارس در حوادث کردستان و نبرد با تجزیه طلبان و ضد انقلاب حضور داشتند و حتی شهدایی را در این راه تقدیم کردند ( کتاب برفهای خونی ، زندگی نامه شهید حبیب فردی ، اولین شهید شیراز در کردستان ) }
در سطور پیشین توضیح داده شد که در تاریخ 12/7/59محمد جعفر اسدی به همراه رزمندگانی از ممسنی به جبهه می رود و پس از چند ماه از حوالی اهواز به جبهه ذوالفقاری آبادان میآید وی توضیح می دهد در هنگام ورود وی به ذوالفقاری تعدای از برادران شیرازی در این جبهه حضور داشتند که با فرمانده اصفهانی آنجا ( مرتضی قربانی ) اختلاف داشتند و پس از حضور اسدی این افرا د نیز به تدریج از ذو الفقاری می روند .
با توجه به اینکه از قدیمی ترین فرماندهان جنگ که نه تنها در فارس بلکه حتی در سطح کشور نیز مطرح می باشد محمد جعفر اسدی می باشد که در این عملیات نیز حضور داشته است . لذا یکی از مهمترین منابع کتاب خاطرات وی می باشد . وی در خاطرات خود از احداث کانال به سمت عراقی ها توسط نیرو های فارس در ذوالفقاری (ایستگاه 7 و 12 ) صحبت می کند . واز جاده خاکی ماهشهر به سمت آبادن می گوید که توسط جهادگران فارس احداث شده و باعث ایجاد کمک رسانی زمینی بسمت آبادان شده است و ابتدا به نام شهید شهشهانی و سپس به جاده وحدت معروف می شود ( 8 و 10)
وی در زمان حفر کانال از بسیجی کازرونی به نام نجف زاده نام می برد که از شدت فعالیت و کار به طور موقت فلج می شود و در راه حفر کانال چند نفر هم شهید می شوند
مسئول تدارکات نیرو های فارس در ذو الفقاری و ایستگاه 7 موسی رضا زاده از ممسنی می باشد که تلاش شبانه روزی دارد وی در سال 65 شهید می گردد .(8)
محمد هاشم پور یزدان پرست نیز می گوید کلا حضور بچه های شیراز و فارس در جبهه آبادان بیشتر شده بود .مهدی ظل انوار که دانشجوی شیمی بود در عملیات فتح مدن حضور داشت .وی در خاطرات خود از ارسال فالوده شیرازی و مسقطی و خاکشیر به جبهه صحبت می کند که نشانگر توجه و کمک مردم فارس به جبهه ها است (10)در بخشی دیگری از کتاب می گوید تعداد زیادی از ماشین های کمک های مردمی از شیراز به جبهه آمده بودند ولی راه را بلد نبودند بنده با موتور جلو آنان حرکت کرده و آنان را به داخل شهر آبادان بردم .
بچه های شیراز یک گردان رزمی درست کرده بودند که با تمرین و آموزش بسیار ورزیده شده بودند و برای شرکت در عملیات آماده می شدند آنها در هتل آبادن مستقر بودند
چند ماه قبل از عملیات عراق که متوجه نقش و فعالیت قوی جهاد فارس در آبادان شده بود با شناسایی مقر آنان در اطراف ورزشگاه آبادان و بمباران شدید و تعداد زیادی از آنان را شهید یا مجروح کرد (10)
اقای اسدی د رخاطرات خود می گوید ابتدا تعداد مشخصی نیرو از ما می خواستند تا با ارتش ادغام کنیم ولی من با ترفندی تعداد زیادی نیرو در نخلستانها مستقر کردم و در وشب عملیات که عراقی ها در محور فیاضیه شدید ا مقاومت کردند احتیاج به تعداد بیشتری نیرو( برای حرکت به موازات جاده اهواز و دور زدن عراقی ها ورسیدن به پل حفار ) شد که از همین نیرو ها استفاده گردید و تا صبح از چهار صد نفر دیگر هم از همین نیرو ها استفاده شد . بنا براین به نظر می رسد بخشی از موفقیت در این عملیات و تصرف پل حفار و شکست عراق در این بخش از جبهه با کمک رزمندگان مردمی فارس انجام شده است . {هدایت سوم ، ص 159- 161}
با استفاده ازمنابع و خاطرات موجود اسامی برخی از افراد و فرماندهان بسیج استان فارس که در دفاع از آبادان و شکست محاصره نقش داشته اند به این شرح می باشد .:
1- در تاریخ 25/2/60گروه 40نفره به فرماندهی مهدی ظل انوار در آبادان مستقر گردیدند و د رعملیات آزاد سازی تپه های مدن در ایستگاه 7 نقش آفرین گردیدند .
2- د رتاریخ 20/3/60 گردانی به فرماندهی محمد نبی برزنده به تعداد 285 نفر در قالب 9 گروه با استفاده از جاده خاکی ماهشهر به آبادان می روند و در دبیرستان 17 شهریور مستقر می گردند و د رمحور ایستگاه 7 حضور دارند و این افراد 6 ردیف کانال به طرف دشمن حفر می نمایند و از آنان 100 نفر مجروح و فرمانده گردان نیز شهید می شود .
3- د رتاریخ 20/3/60 هم چنین گروه دیگری به تعداد 400 نفر به فرماندهی محمد نبی رودکی در شمال جاده آبادن به ماهشهر مستقر گردیدند . از ابتکارات آنان این بود که در نزدیک خطوط عراق بلند گو نصب کرده و شبها با شعار تکبیر به اذیت آزار عراقی ها پرداخته و عراقی ها از ترس حمله ایرانی ها شروع به تیراندازی شدید می نمودند که باعث هدر رفتن مهمات و خستگی عراقی ها می شد .
4- در تاریخ 4/5/60 عملیات ایزایی به فرماندهی عنایت نصر و نبی رودکی در جبهه جاده ماهشهر آبادان که به جبهه ولایت فقیه معروف بود که با کمک توپخانه ارتش عراقی ها را به سیصد متری شمال جاده آبادان ماهشهر عقب راندند و پس از پاتک عراق دوباره به محل اول برگشتند . در این عملیات 60نفر شهید می شوند .
5- 17/6/60 ، چهار گردان به نام های شهید بهشنی به فرماندهی محمد شکیبا – شهید رجایی به فرماندهی جابر نیزه دار – شهید باهنر به فرماندهی عبداله رودکی – و شهید قدوسی به فرماندهی نادریان به آبادان اعزام شدند .
6- و یک گردان رزمی به فرماندهی عباسعلی اقبال و محمد نبی برزنده و عباس فلاح که به دو گروه تقسیم گردید گروه اول به آبادان و گروه دوم در شمال جاده آبادن ماهشهر مستقر شدند .
7- یک گروه چهل نفره نیز در تاریخ 17/6/60 به آبادان اعزام و با ارتش ادغام و در عملیات ثامن الائمه شرکت نمودند . فرمانده این گروه نیز فرهاد شاهچراغی و محمد نبی رودکی بود .این گروه در ایستگاه 12 مستقر بود .
8- در مورخ 18/6/60 تعداد 120 نفر از بسیج فارس به فرماندهی غلامرضا زمانی در چوئیبده مستقر شدند و با همکاری سایر پاسداران اقدام به حفر کانال به سمت عراقی ها جهت استفاده در عملیات کردند .
9- در تاریخ 5/7/60 در شرو ع عملیات ثامن نیروهای فارس در هر 4محور اصلی عملیات ( محورهای دارخوین – ولایت فقیه – ایستگاهای 7و 12 – و جبهه فیاضیه حضور داشته اند )
عملکرد نیروهای فارس در حین عملیات ثامن الائمه :
الف : گردان شهید باهنر به فرماندهی فرهاد شاهچراغی و احمد خادم الحسینی محل استقرار ایستگاه 7 و کارخانه شیر پاستوریزه
ب: گردان شهید بهشتی به فرماندهی محمد شکیبا و پور حقیقی در جاده ماهشهر آبادان مستقر بودند
پ: گردان شهید رجایی به فرمانده جابر نیزه دار و محسن بنائیان در ایستگاه 12 مستقر گردیدند
ت : گردان شهید قدوسی 1 ، فرمانده عبداله رودکی و ذبیح اله نامور در محور دارخوین مستقر شدند و فرمانده این محور اکبر صاحبان بود .
ث : گردان شهید قدوسی 2 ، به فرماندهی نادریان د رجبهه ولایت فقیه مستقر شدند مسئول محور محمد جعفر اسدی و مرتضی قربانی بود
- گردان های 1 و 2 شهید قدوسی به طرف پل مارد حرکت نمودند و نبرد های سختی برای تصرف این پل انجام دادند .در اطراف پل مارد افرادی از جمله عبداله رودکی 2 دستگاه نفربر و 4 دستگاه تانک و یک خودرو عراقی را منهدم کردند .
ج : گردان به فرماندهی غلامرضا زمانی د رمحور فیاضیه مستقر بود که در شب عملیات با ارتش ادغام گردید این گردان در شب عملیات 18 کیلومتر پیشروی نمود و پل قصبه را با همکاری سایر رزمندگان تصرف نمود و 40 نفر عراقی که در بین آنان چند سرهنگ نیز وجود داشتند را به اسارت در آوردند . از این گردان 30 نفر شهید شدند .
چ : گروه تانک سپاه به فرماندهی جعفر عالیکار با لشکر 77 خراسان ( ارتش ) ادغام گردیده بود و از محور دارخوین عمل می کرد این گروه در اطراف پل مارد ضمن درگیری شدید با دشمن 4 تانک عراقی را تصرف و خدمه آن را اسیر کردند و در نهایت پل مارد نیز تصرف شد .
ح : گروه تفنگ 106 به فرماندهی قاسم سلطان آبادی از محور فیاضیه عمل می کرد ..
در این عملیات حدود 100 نفر از نیروهای استان فارس شهید و مجروح می گردند . پ
در نهایت در تاریخ 7/7/ 60 دشمن به طور کامل عقب نشینی کرده و محاصره آبادان شکسته می شود .
....
منابع و مآخذ :
1- اطلس آبادان در جنگ ، ابوالقاسم حبیبی ، مرکز مطالعات جنگ –تهران 1382
2- روابط خارجی ایران از ابتدای دوره صفویه- عبدالرضا هوشنگی ،انتشارات امیر کبیر 1390-تهران
3-تاریخ انقلاب اسلامی ،تهران ، موسسه فرهنگی قدر ولایت 1393
4-آشنایی با دفاع مقدس ، دکتر هادی پیر مرادی ،1395 تهران ، سمت
5- خاطرات ناخدا هوشنگ صمدی فرمانده تکاوران دریایی خرمشهر ، انتشارات سوره مهر 1395
6- سیری در جنگ ایران عراق مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس تهران 1389
7-کتاب من زنده ام خاطرات دوران اسارت معصومه آباد ، انتشارات بروج 1393
8- هدایت سوم ، خاطرات محمد جعفراسدی ،انتشارات سوره مهر ، 1392}
9- کتاب 13 بیست و یک، زندگی نامه شهید عارف ، انتشارات سرداران شهید فارس 1393
10- تا شکست حصر ، خاطرات محمد هاشم پور یزدان پرست ، انتشارات نوید شیراز 1387
11-کارنامه سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس ، سپاه 1368
12- شبیه صدام ،خاطرات میخائیل رمضان ( بدل صدام حسین ) ، ترجمه محمد نبی ابراهیمی ، انتشارات سوره مهر -1389
13-اسناد شورای امنیت سازمان ملل متحد ، شماره اس 14725، 14 اکتبر 1981 (22 مهر 1360) در مورد ادعای کویت در بمباران مجتمع نفت العریش
14 - اسناد شورای امنیت سازمان ملل متحد ، پاسخ ایران به ادعای فوق
گرد آوری: مرتضی زارع