پنج شنبه ها با شهدا؛
شهید جهرمی که شهید رجایی با ماشین به دنبالش میآمد
شهید علیاكبر سلیمی جهرمی دبیر کل سازمان امور اداری و استخدامی کشور که در فاجعه بمب گذاری دفتر حزب جمهوری هفتم تیرماه به شهادت رسید فقط به خدا میاندیشید و جز تحصیل رضای او به چیز دیگری توجه نمیكرد.
سرویس ایثار و شهادت پایگاه خبری تحلیلی شیرازه، ما پلاک "سپاسی"را گم کردهایم چون تازه پلاک برج 25طبقه مان را از شهرداری منطقه گرفته ایم!
ما خاطرات کنسروهای "ایزدپناه کنارتخته ای" را در ذهنمان نداریم زیرا در رستوران مجلل شهر با خیال تخت، غذا میخوریم و قهقهه می زنیم.
ما اذان رشادت شهید "دست بالا" را از سلولهای تکه استخوانهای رجعت کرده اش نمیشنویم، چون صدای موسیقی اطرافمان نمی گذارد
اصلا ما را چه به مرور قنوتهای شهید "قنوتی" که زیر تانک عراقی ها پرگشودن را آغازکرد.
بگذار راحت تر بگویم وقتی غم قسط و طلب و جستجوی روزی را مهمترین مشق روزهای دائماً تکراریمان می دانیم چرا باید برایمان با اهمیت باشد که "حمید روزی طلب" سالهاست خودش را به ما نشان نمیدهد؟
و اما بعد؛
"پنج شنبه با شهدا" قصد دارد حداقل در روز آخر هفته، برای چند ثانیه هم که شده نگاه های ما را به چهره نورانی شهدا گره بزند و اگر به شما فرصت مرور زندگی این ستارگان زمینی دست داد که چه بهتر.
این هفته گذری کرده ایم در مرغزار زندگی شهید علیاكبر سلیمی جهرمی
شهید سلیمی جهرمی متولد سال 1317 و اهل جهرم بود مبارزه از سال 32 شروع کرد و علاقه زیادی به تحصیل داشت و در دانش سرای عالی مقدماتی دوره دید. و معلم شد بعد به تهران آمد به دلیل مبارزات سیاسی که داشت یا وجود اینکه در رشته پزشکی قبول شد ولی به دانشگاه راه نیافت.
دیدار با امام
در رشته زبان انگلیسی در دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد. شهید سلیمی میارزات سیاسی خود را همراه گروه رجائی و دستغیب و دکتر لاری ادامه داد و در سال 57 دختر خاله شهید سلیمی در پاریس شهید می شود و او برای گرفتن جنازه به پاریس می رود و توفیق دیدار امام را می یابد. وی گفت وقتی امام را دیدم روحیه ی دیگری گرفتم و هنگام دست دادن با امام ایشان پرسیدند چرا دستت آنقدر سرد است؟ گفتم قلب گرم شما آن را گرم می کند.
از موسسین انجمن اسلامی معلمان بود و در تشریف فرمایی امام به ایران شرکت فعال داشت. شهید سلیمی در سمت های مختلفی مشغول بود. و همواره خدمتگذار اسلام و مسلمین و 23 سال سابقه خدمتی در آموزش و پرورش تهران و مدتی هم معاون وزیر و رئیس سازمان پژوهش و برنامه ریزی بود. در سال 26/1/60 طی حکمی از سوی شهید رجایی رئیس سازمان امور اداری و استخدامی کشور بود .
خدامحوری ویژگی بارز شهید
شهید علیاكبر سلیمی جهرمی فقط به خدا میاندیشید و جز تحصیل رضای او به چیز دیگری توجه نمیكرد. در پذیرش مسئولیتها به ارزش دینی آن توجه میكرد و پست و مقام را به معنای جاهطلبی و ریاست سخت طرد میكرد. در مقابله با كسانی كه قصد ایستادگی در برابر كلام حق داشتند، مقاوم بود و از هیچ قدرتی جز قدرت لایزال الهی واهمه نداشت.او اطاعت از پروردگار را بر همه خواستهها و تمایلات مقدم میدانست.
شهید در تاریخ 25/1/1360 در آغاز دفتر ثبت وقایع روزانه خود چنین نوشته است: « خدایا میدانی كه در برابر این مسئولیت تعهدی نكردم كه تنها پذیرش آن به خاطر تعهدم در برابر تو بود و لذا فقط از تو ای تنها دوست من امید هدایت و حمایت دارم.
مرا یاری كن تا در حد توانایی، خدمت ناچیز خود را به دین تو و بندگان تو كه همنوعان منِ كمترین و هموطنان عزیزم هستند و بار سالها ستم تاریخ طاغوتیان را بر پشت خود حمل میكنند تقدیم نمایم و ذرهّای از بار آنها را بكاهم. باشد كه دعای خیر آنان موجب آمرزشم شود. یاریم كن در هر فكری و فعلی فقط با یاد تو و به خاطر تو حركت كنم كه اگر هم ندانسته خطایی كردم یقیناً مرا خواهی بخشید . كمكم كن تا ناحقی را حق و حقی را ناحق نكنم كه آوای « ،فَمَنْ یعْمَلْ» در گوشم است و خلاصه مرا در پناه خود نگهدار و از لطف خود بهرهمندم ساز».
و سرانجام در فاجعه بمب گذاری دفتر حزب جمهوری به درجه رفیع شهادت رسید.
***
دو خاطره از همسر این شهید
شهید رجایی با ماشین به دنبال سلیمی میآمد
شهید سلیمی فرد ساده زیستی بودند البته ما هر دو معلم بودیم بعد از انقلاب ایشان به شهید رجایی گفته بودند من برای زن و بچه خودم به اندازه كافی جا ندارم چه طور میتوانم دو تا محافظ را در اینجا بپذیرم من خودم مراقب خودم هستم و احتیاجی به محافظ ندارم و خدا محافظ من است. حتی بعدها زمانی كه پیش میآمد و من مدرسه نمیرفتم ایشان دنبال بچه میآمد و او را به مهد كودك میبرد كه حالا همین برای دختر من یك خاطره شده است برای همیشه. من به خاطر دارم كه حتی بعد از مدتی آقای رجایی تصمیم گرفتند كه برای كم شدن هزینهها از یك ماشین استفاده كنند كه خود آقای رجایی میآمدند دنبال شهید سلیمی و هر دو با هم سركار میرفتند.
زینبی باش
صبح روز هفتم تیر وقتی داشتم مواد لازم را برای صبحانه از داخل یخچال در میآوردم آقای سلیمی یكدفعه سوالی از من پرسید كه خیلی جاخوردم. پرسید: «چقدر زینبی شدهای»؟
من همان طور كه دستگیره در یخچال دستم بود خشكم زد گفتم این چه سوالی است كه بیمقدمه میپرسید؟ دوباره گفتند: همین طوری پرسیدم میخواستم ببینم چقدر خودت را آماده كردهای؟ این صحبتی بود كه آن صبح بین ما رد و بدل شد و در آشپزخانه هم كسی نبود. چند روز بعد از حادثه كه خدمت رئیس جمهور رجایی رسیدیم ایشان یكسری سفارش به من كردند كه حواسم به مقوله صبر و استقامت باشد بعد هم بلافاصله به این«زینبی بودن» اشاره كردند. تقارن دو حادثه خیلی برایم جالب بود و معلوم بودمنشا پذیرش فرهنگ شهادت در اینگونه افراد چقدر نزدیك به هم و حتی یكی بوده است
سالشمار فعاليتهاي شهيد علي اكبر سليمي جهرمي دبير كل سازمان امور اداري و استخدامي
1ـ از تاريخ 10/7/1336 به سمت آموزگار دبستانهاي جهرم و اردستان استخدام گرديده است .
2ـ از تاريخ 1/7/1344 آموزگار دبستانهاي تهران شد .
3ـ از تاريخ 12/1/1347 آموزگار دبستانهاي دزفول شد .
4ـ از تاريخ 12/7/1348 آموزگار دبستانهاي ورامين شد .
5ـ از تاريخ 16/9/1349 به سمت دبير دبيرستانهاي تهران منصوب گرديده است .
6ـ از تاريخ 23/5/1355 به سمت معاون دبيرستان مروي ناحيه 17 تهران منصوب گرديده است .
7ـ از تاريخ 24/7/1357 به سمت دبير دبيرستانهاي ناحيه 17 تهران منصوب گرديده است .
8 ـاز تاريخ 12/2/1358 به سمت مديريت كل آموزش و پرورش تهران منصوب گرديده است .
9ـ از تاريخ 7/12/1358 به سمت معاون پژوهشي و برنامه ريزي سازمان پژوهش و برنامه ريزي منصوب گرديده است .
10ـ از تاريخ 2/12/1359 به سمت مشاور وزير منصوب گرديده است .
سپس به سمت دبير كل سازمان امور اداري و استخدامي كشور منصوب شده است .
شهيد سليمي جهرمي 23 سال سابقه در آموزش و پرورش داشت . بعد از پيروزي انقلاب اسلامي ايران قريب يك سال مدير كل آموزش و پرورش تهران بود و بعد از آن حدود 10 ماه هم معاونت وزير آموزش و پرورش و رياست سازمان پژوهش و برنامه ريزي را به عهده داشت . وي در تاريخ 25/1/1360 طي حكمي از سوي محمدعلي رجايي نخست وزير به سمت دبير كل سازمان امور اداري و استخدامي كشور منصوب شد .
نظرات بینندگان