گزارش شیرازه از جدال سیاسی و عدم ثبات مدیریت در آموزش و پرورش فارس؛
معدل مدیران معدل نشین چند است؟
تغییر چهارباره ی شخص اول، آن هم در سازمانی چون آموزش و پرورش با این شیوه و منش رفتاری، شائبه و اطمینان از بی خردی در سطح مدیریتی کلان این وزارت خانه و همچنین تاثیر گزاران استانی آن را قوت می بخشد.
پایگاه خبری تحلیلی شیرازه؛ عادت کرده ایم به سیاسی کاری. همه عرصه های مدیریتی دستخوش سهم خواهی های مبتنی بر امیال شخصی و تودیع و معارفه های بر مبنای علایق سیاسی بوده و هستند.
با گذشت هشت سال از ابلاغ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که مورد تایید مقام معظم رهبری (مدظله العالی) نیز قرار گرفته است، تقریبا هیچ اقدام تحولی را شاهد نیستیم . این سر چشمه از آن دارد که مدیران یا از بن مایه، اعتقادی به ارزش ها و مبانی این سند بالا دستی ندارند و یا توان قابل ذکری برای پیشبرد اهداف آن و هر دوی این ناشی از ناکارآمدی سازوکارهای گزینش مدیران است.
حقیقت آن است که هیچ کس از مدیر جدید نمی پرسد اگر تو را در حکم مدیر کل آموزش و پرورش یک استان پهناور منصوب کنیم برای تحول اساسی مبتنی بر اسناد بالا دستی چه برنامه ای داری ؟ و یا از مدیر معزول مطالبه نمی کنیم که در دوران مدیریتت برای آرمان های مصوبات عمومی و خصوصی حوزه عملکردی ات چه کرده ای؟ ملاک و معیار جابجایی ،تطابق عملکرد ها با وظایف نیست.
توصیه نامه های پنهانی و زبانی فلان مدیر عالی رتبه استان، له یا علیه افراد، موثرتراز نیازهای وزارت خانه ای است. سال هاست آموزش و پرورش، حیاط حیات سیاسی مدیران ناکارآمد و نابلد شده است تا باساختن رزومه های پوشالی آن هم در سطح مدیر کلی، خود را مهیای ورود به عرصه های بزرگتری همچون انتخابات نمایند.
بدا به حال نظام آموزشی و بدا به حال تربیت نسلی که در طبیعت دنیای معاصر مورد هدف هجمه ی تبلیغی غول های رسانه ای بین المللی هستند و هنوز باید با گچ و تخته سیاه آلوده به سیاست ورزی به مواجهه به ابر رسانه های جنگ های الکترونیکی-رسانهای شرق و غرب عالم بروند.
در تمامی دنیا ملاک و معیار نصب و عزل مدیران در هر سازمان و ارگانی روشن است؛ هر مدیری دوره ای از مدیریت یک نهاد را بر عهده می گیرد و بر اساس سیاست های کلان و بالا دستی مجموعه، کارنامه ای از خود بجا می گذارد لذا ملاک ها روشن و عملکرد ها نیز در مواجهه با سیاست ها روشن است.
در تمامی دنیا عرصه های تخصصی توسط صاحبان فن اداره و مدیریت می گردد، جابجایی ها متناسب با نیازهای روز هر مجموعه و در افق کلان مدیریتی صورت می پذیرند.
مرثیه ای که روزهای گذشته دوباره و چندباره شاهد آن بودیم، جابجایی مدیر کل آموزش و پرورش استانی است که ریشه های فرهنگی آن نه تنها ایران بلکه در کل جهان اسلام و حتی جامعه بین الملل شناخته شده است.
به هیچ روی قصد دفاع از عملکرد مدیر معزول و یا تخطئه کارنامه ی سوال برانگیز مدیر جدید مطرح نیست، آن چه جای نگرانی است اقدام خارج از اصول آموزش و پرورش در نحوه عزل و نصب مدیران است.
در تمامی دنیا عرصه های تخصصی توسط صاحبان فن اداره و مدیریت می گردد، جابجایی ها متناسب با نیازهای روز هر مجموعه و در افق کلان مدیریتی صورت می پذیرند.
مرثیه ای که روزهای گذشته دوباره و چندباره شاهد آن بودیم، جابجایی مدیر کل آموزش و پرورش استانی است که ریشه های فرهنگی آن نه تنها ایران بلکه در کل جهان اسلام و حتی جامعه بین الملل شناخته شده است.
به هیچ روی قصد دفاع از عملکرد مدیر معزول و یا تخطئه کارنامه ی سوال برانگیز مدیر جدید مطرح نیست، آن چه جای نگرانی است اقدام خارج از اصول آموزش و پرورش در نحوه عزل و نصب مدیران است.
تغییر چهار باره ی شخص اول، آن هم در سازمانی چون آموزش و پرورش با این شیوه و منش رفتاری، شائبه و اطمینان از بی خردی در سطح مدیریتی کلان این وزارت خانه و همچنین تاثیر گزاران استانی آن را قوت می بخشد.
اگر تمامی هزینه های کشور برای آموزش و پرورش صرف شود قطعا سرمایه گزاری اثر بخش در تمامی عرصه های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و هر عرصه دیگر خواهد بود .اما ای کاش فقط همین جمله ی ساده که تربیت بر هر محور دیگری اولی است را یکی از آقایان تصمیم گیر و تصمیم ساز لااقل در آموزش و پرورش باور می کردند.
اگر تمامی هزینه های کشور برای آموزش و پرورش صرف شود قطعا سرمایه گزاری اثر بخش در تمامی عرصه های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و هر عرصه دیگر خواهد بود .اما ای کاش فقط همین جمله ی ساده که تربیت بر هر محور دیگری اولی است را یکی از آقایان تصمیم گیر و تصمیم ساز لااقل در آموزش و پرورش باور می کردند.
با گذشت هشت سال از ابلاغ سند تحول بنیادین آموزش و پرورش که مورد تایید مقام معظم رهبری (مدظله العالی) نیز قرار گرفته است، تقریبا هیچ اقدام تحولی را شاهد نیستیم . این سر چشمه از آن دارد که مدیران یا از بن مایه، اعتقادی به ارزش ها و مبانی این سند بالا دستی ندارند و یا توان قابل ذکری برای پیشبرد اهداف آن و هر دوی این ناشی از ناکارآمدی سازوکارهای گزینش مدیران است.
حقیقت آن است که هیچ کس از مدیر جدید نمی پرسد اگر تو را در حکم مدیر کل آموزش و پرورش یک استان پهناور منصوب کنیم برای تحول اساسی مبتنی بر اسناد بالا دستی چه برنامه ای داری ؟ و یا از مدیر معزول مطالبه نمی کنیم که در دوران مدیریتت برای آرمان های مصوبات عمومی و خصوصی حوزه عملکردی ات چه کرده ای؟ ملاک و معیار جابجایی ،تطابق عملکرد ها با وظایف نیست.
توصیه نامه های پنهانی و زبانی فلان مدیر عالی رتبه استان، له یا علیه افراد، موثرتراز نیازهای وزارت خانه ای است. سال هاست آموزش و پرورش، حیاط حیات سیاسی مدیران ناکارآمد و نابلد شده است تا باساختن رزومه های پوشالی آن هم در سطح مدیر کلی، خود را مهیای ورود به عرصه های بزرگتری همچون انتخابات نمایند.
بدا به حال نظام آموزشی و بدا به حال تربیت نسلی که در طبیعت دنیای معاصر مورد هدف هجمه ی تبلیغی غول های رسانه ای بین المللی هستند و هنوز باید با گچ و تخته سیاه آلوده به سیاست ورزی به مواجهه به ابر رسانه های جنگ های الکترونیکی-رسانهای شرق و غرب عالم بروند.
بدا به حال دغدغه مندی والدینی که در دهه پیش رو صاحب اولاد شده و می خواهند حجم وسیعی از وقت و انرژی و کودکی و نوجوانی فرزندان خود را به دست کسانی بسپارند که چسبناکی صندلی مدیریتشان از سوگندشان به آرمان های این نظام و انقلاب و اسلام و انسانیت و حرفهای گری بیشتر است.
آموزش، روز به روز قدیمی تر و پرورش، روز به روز فراموش تر شده است .نقش آموزش و پرورش (سازمان) در مواجهه با حل آسیب های اجتماعی -که خود حد تقصیری بالاتر از تمامی نهاد ها در شکل گیری آن دارد - چیست؟
نقش ثبات مدیریت در تحقق سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش کجاست؟ تغییر 4 مدیرکل در مدت زمان کوتاه، آن هم به شیوه های قرون وسطایی نشان از چیست و ای کاش معدل مدیران ساکن خیابان معدل، لااقل به اندازه ی نمره کارنامه یک دانش آموز ارزش داشت تا برای آن هم کف و سقفی تعیین می شد.
آموزش، روز به روز قدیمی تر و پرورش، روز به روز فراموش تر شده است .نقش آموزش و پرورش (سازمان) در مواجهه با حل آسیب های اجتماعی -که خود حد تقصیری بالاتر از تمامی نهاد ها در شکل گیری آن دارد - چیست؟
نقش ثبات مدیریت در تحقق سند تحول بنیادین در آموزش و پرورش کجاست؟ تغییر 4 مدیرکل در مدت زمان کوتاه، آن هم به شیوه های قرون وسطایی نشان از چیست و ای کاش معدل مدیران ساکن خیابان معدل، لااقل به اندازه ی نمره کارنامه یک دانش آموز ارزش داشت تا برای آن هم کف و سقفی تعیین می شد.
هادی علوی
نظرات بینندگان
نظرات بینندگان
شما هم ازعملکرد زیر دستان مدیران کل قبلی آموزش وپرورش خیلی با اطلاع بودین وخیلی هم خبر نوشتید وهمه ی این اتفاقات ریشه در همان مسائلی دارد که شما انتقاد کردید ولی کسی پی گیری برای نتیجه تخلفات گسترده مالی از بحث سرویس مدارس تا ..... الی بی نهایت نکرد
همه را به دادگاه عدل الهی واگذار کنیم