شیرازه گزارش می دهد؛
تبدیل تهدید به فرصت توسط گروه های مردمی شیراز در مهار کرونا
فکر کنم دیگر هیچ فرصتی مثل کرونا به ما دست ندهد. کرونا یک فرصت جدی است، چیزی است که چپ و راست و یا هر سلیقهای به هم وصل شدهاند و میخواهند قضیه حل شود و این خیلی مهم است...
به گزارش شیرازه، شاید چندماه پیش کرونا در ایران، واژه ای ناشناخته بود اما این روزها، بزرگ و کوچک این ویروس مهلک را می شناسند و دیگر نیازی به معرفی ندارد. مثل همه استان های کشور که درگیر این ویروس شده اند، استان ما یعنی فارس هم به شدت درگیر است و ترس در مردم موج می زند.
شدت اپیدمی این ویروس به حدی است که همواره از مردم خواسته می شود در خانه بمانند تا زنجیره انتقال حذف شود. اما موضوع دیگری که در رابطه با کرونا هم در کشور و هم فارس با آن مواجه ایم، کمبود و بعضا دست یافتنی نبودن وسایل بهداشتی مثل ضدعفونیکنندهها و ماسک است.برای رفع این مشکل در شیراز گروههای مختلف جهادی بسیج شدهاند و در مساجد و دیگر محلها کارگاههایی برای تولید ماسک و روپوشهای بیمارستانی راهاندازی کردهاند.
البته این اولین باری نیست که مردم فارس و شیراز همدلی و همبستگی خود در بحرانها را نشان میدهند و به کمک هموطنان و همشهریانشان می پیونند. احتمالا سیل سال گذشته هنوز از یاد کسی نرفته باشد. سیل همدلیای که هر شیرازی هر چه در توان داشت به میدان آورد و خانههای خود را در اختیار میهمانهای نوروزی قراردادند. جهادگران مردمی هم در محلههای سیلزده مشغول به کمک به مردم سیلزده شدند. اما امسال هم بحران شروعشده است و بازهم شاهد همان همدلی هستیم. گرچه مردم فارس از مردم دیگر استانها میخواهند که به شیراز سفر نکنند- که البته این هم برای سلامت خود مردم است- اما این بار این همدلی شکلی دیگر به خود گرفته است.
دانشگاه مبدا همه تحولات است...
دانشگاه صنعتی شیراز یکی از محلهایی است که به همت چندین گروه جهادی متشکل از دانشجویان،دانش آموزان، کارمندان و دیگر اقشار مردم کارگاهی برای تولید ماسک استریلیزه در آن راهاندازی شده است. این کارگاه قادر به تولید روزانه 5 الی 6 هزار ماسک استریلیزه شده است. وارد محیط کارگاه که میشوی صدای ویز ویز چرخ خیاطی مدام به گوش میرسد و در این میان صدای به هم خوردن قیچیها هم نیز سعی دارند خودنمایی کنند. روند کار بدینصورت است که در ابتدا پارچههایی که کیفیتشان به تائید دانشگاه علوم پزشکی شیراز رسیده است روی دستگاه برش دیجیتال قرار میگیرند و الگوی اولیه ماسکها برش میخورند. در مرحله بعد این الگوها زیردست چرخکارهای جهادی دوخت و دوز میشوند. البته کمی آنطرفتر افرادی هستند که کش های مناسب ماسک را در سایزهای مناسب با قیچی برش میدهند و به دست این چرخکاران میرسانند.
دانشگاه صنعتی شیراز یکی از محلهایی است که به همت چندین گروه جهادی متشکل از دانشجویان،دانش آموزان، کارمندان و دیگر اقشار مردم کارگاهی برای تولید ماسک استریلیزه در آن راهاندازی شده است. این کارگاه قادر به تولید روزانه 5 الی 6 هزار ماسک استریلیزه شده است. وارد محیط کارگاه که میشوی صدای ویز ویز چرخ خیاطی مدام به گوش میرسد و در این میان صدای به هم خوردن قیچیها هم نیز سعی دارند خودنمایی کنند. روند کار بدینصورت است که در ابتدا پارچههایی که کیفیتشان به تائید دانشگاه علوم پزشکی شیراز رسیده است روی دستگاه برش دیجیتال قرار میگیرند و الگوی اولیه ماسکها برش میخورند. در مرحله بعد این الگوها زیردست چرخکارهای جهادی دوخت و دوز میشوند. البته کمی آنطرفتر افرادی هستند که کش های مناسب ماسک را در سایزهای مناسب با قیچی برش میدهند و به دست این چرخکاران میرسانند.
اینگونه ماسکها تولید میشوند و سپس با قرار گرفتند در دستگاه، استریلیزه میشوند و به بیمارستانها ارسال میشوند و بین اقشار ضعیف هم توزیع میشوند.
قرنطینه حضرت ابوالفضل
قرنطینه حضرت ابوالفضل
با یکی از بانوان چرخکار وارد صحبت میشوم. اصالتاً مشهدی است اما ساکن شیراز. او علت حضورش را کمک به مردم عنوان میکند و وقتی میپرسم چرا مانند بقیه مردم ترجیح ندادید که در خانه بمانید و از شر کرونا در امان باشید، جوابی میدهد که موهای تنم به احترامش قیام میکنند: ما قرنطینه حضرت ابوالفضلیم. ما در اصل وظیفهداریم تا جایی که جان داشته در رکاب امام زمان خدمت کنیم باشیم و حتی یک نفر را هم بتوانیم نجات بدهیم، خودش یک دنیا ارزش دارد.
اعتقاد زدایی خیلی بیشتر از کشتههای کرونا، تلفات داد
اما بچههای جهادی در یکی دیگر از کارگاهها در محل حسینیه مسجد ابوالفضل واقع در بلوار نصر هم مشغول به کار هستند. فرایند تولید ماسک کم بیش مشابه آنچه پیشتر گفته شد است. این بچههای جهادی مسجدی روزانه دو تا سه هزار ماسک تولید میکنند و البته دست به تولید روپوش پرستاری هم زدهاند. این نکته نیز قابلذکر است که هزینه مواد اولیه در همه گروههای جهادی بهصورت مردمی و توسط خیرین تأمین میشود.
علی پور معظم یکی از طلاب جهادگر که در مسجد ابوالفضل شیراز مشغول به فعالیت است و پیشتر نیز در قم مشغول به فعالیت در عرصه خدمترسانی به مردم در مواجهه با کرونا بوده است، از تجارب خود میگوید.
او چنین شروع میکند که وقتی در قم از کرونا خبردار شدیم یک روز قبل از انتخابات و هجمه رسانهای سنگینی ایجادشده بود. تأثیر هم داشت و انتخاباتی بیسابقه از لحاظ مشارکت داشتیم. قضیه کرونا برای ما ناشناخته بود. هنوز کرونا اپیدمی نشده بود همه ضد دین و حکومت حرف میزدند. در اوایل اعتقاد زدایی خیلی بیشتر از کشتههای کرونا، تلفات داد. از بچههای کف میدان تا اساتید زیر بار نمیرفتند که کرونا هست و قائل بودند که باور نمیکردند کرونایی ازبسکه هجمه رسانهای بود. کسی قبول نمیکرد کرونا کشته میدهد.
پورمعظم ادامه میدهد: قرارگاهی شکل گرفت تا عملیات روانی انجام دهد. در قم شیوع کرونا زیاد شد و بچههای طلبه همه برای کمک به بیمارستان رفتند و این کاری شجاعانه بود. ورود طلاب به بیمارستان و انعکاس آن در شبکههای مجازی حجمی از ترس را کاهش داد؛ چون پیشتر میگفتند طلاب در میروند و نگذاشتند قم قرنطینه شود و دیگر وای به حال ما مردم عادی. طلاب روز به روز ساماندهی شدند و به بیمارستان رفتند گفتد هر کمکی از ما بر بیاید، انجام میدهیم. پرسنل جبهه میگرفتند و حتی پرسنل روز اول کنسلی داشتند و ترسیده بودند.
طلاب طی میکشیدند، همراه بیمار شدند و کار خدماتی کردند. از سوی دیگر خانوادههای پرستاران هم قرنطینه شده بود و چند نفر هم کارهای خانواده پرستاران را انجام دادند. پزشکان هم که اول موضع گرفتند همان شب گفتند خیلی خوشحال شدیم که طلاب امدند و هرکاری میگوییم انجام میدهند و کمکحال ما هستند. تیم اقتصادی هم بررسی کرد که چه اتفاقاتی میتواند بیفتد و چه کسانی در معرض آسیب هستند و به آقای اعرافی گفتیم به مقامات برسانند.
این طلبه جهادگر میگوید: تجربه خوبی در قم اتفاق افتاد. بچههای مسجد ابوالفضل نمیدانستند چهکار کنند و برای همین برنامه جامعی برای مسجد نوشتم. سال 98 رهبری در دیدار با بسیجیان گفتند ماهیت بسیج تبدیل تهدید به فرصت است و ذهن همه ما حساس شد. آقا میگوید هر محله استراتژی خود را دربیاورد و الگوی عینی میدهد و میگوید سراغ کمیتههای دهه 60 بروید و البته هیچوقت غافلگیر نشوید.
به نظرم باید اتفاق جدیدی بین ما بیفتد و مرحله جدیدی برای شبکهسازی ایجاد شود. در قدیم تکمحوری کار میکردیم. قضیه کرونا به ما یاد داده همهچیز ابعاد مختلف دارد و در حوزههای مختلف میشود کارکرد. بچهها جلسه گرفتند و گفتند کاری کنیم، اولین کار این بود که مهرها را با مهرهای سنگی عوض کرده بودند و مهرها را هر شب میشستند. ازاینجا کار شروع شد و اعتمادبهنفس گرفتند و سمپاشی هم راه افتاد. از کارها کلیپ میگرفتم و برای مساجد دیگر میفرستادم و آنها هم انجام دادند.
او در مورد چگونگی تصمیم به تولید ماسک در مسجد عنوان میکند: بعدتر پیگیر شدیم و دیدیم ماسک نیست و نیاز اولیه مردم هم برای بچههای مسجد جدی بود. این جرقه خورد که ماسک تولید کنیم. یکی از بچهها چرخخیاطی تهیه کرد و یکی پارچه و کش جور کرد. مسجد ما روز اول با همه امکانات و ماسک استریل شده تولید میکرد.
اعتمادبهنفس شکلگرفته و این پویایی باعث شده بچههای قدیم و جدید به هم وصل شوند و هرکسی کاری میکند. الان برنامه این است که تمام ظرفیت محله را فعال کنیم و برنامه امشب این است که میخواهند سفیران سلامت ایجاد کنند و ماسک را به 500 الی 600خانواده اطراف مسجد بدهند و احوال بپرسند و ارتباط بگیرند و با توجه به فضای ترسی که ایجادشده، برای مردم محل دلگرمی باشند و شبکهای اجتماعی شکل دهند.
فکر کنم دیگر هیچ فرصتی مثل کرونا به ما دست ندهد. کرونا یک فرصت جدی است، چیزی است که چپ و راست و یا هر سلیقهای به هم وصل شدهاند و میخواهند قضیه حل شود و این خیلی مهم است. شاید دیگر اتفاق نیفتد که همه روی یکچیز اشتراک داشته باشیم. این یک دالانی در تاریخ است که میتواند دهها سال ما را جلو بی اندازد. دوست داریم بحث های این مسجد به مساجد دیگر هم برسد و ظرفیتشان را فعال کنند.
نظرات بینندگان