"خط شکنی خروج"
داستان خروج برگرفته از واقعیتی بیرونی که با خلاقیت نویسنده آن، تبدیل به سناریویی نسبتا پرکشش، جذاب و با دیالوگهایی ماندگار کرده است...
خروج نام تازه ترین اثر ابراهیم حاتمی کیا که به دلیل شرایط کرونایی با تصمیم جسورانه سازندگان آن برای اول بار در تاریخ سینمای ایران، بجای اوردن مردم به سینما، خود را به خانه ها رسانده است؛ اقدامی خط شکنانه که فقط از جنس خود حاتمی کیاست! ناگفته نماند که بخاطر فراهم نبودن بستر فرهنگی و قانونی مناسب مطابق با پیش بینی ها؛ متاسفانه در ساعات اولیه، باتلاق قاچاق فیلم را با چالشی جدی روبرو کرده است!
داستان خروج برگرفته از واقعیتی بیرونی که با خلاقیت نویسنده آن، تبدیل به سناریویی نسبتا پرکشش، جذاب و با دیالوگهایی ماندگار کرده است.
داستان پدرانی مهجور از مرکز قدرت که زمین های کشاورزی شان به زیر آب شور ی رفته که سهوا اداره اب منطقه رها کرده است و در پی این واقعه جوان تر ها به رهبری قهرمان کاریزمای فیلم( فرامرز قریبیان) اقدام به اعتراض کرده و طی ماجراهایی بازداشت می شوند و حالا پدران آنها برای رفع این مشکلات تصمیم به دیدار با رئیس جمهور را دارند...
روایتی خطی که گهگاه با شکستن زمان برای روشن تر شدن و یا ایجاد تعلیقی مختصر فلش بک یا فلش فوروارد می زند.
از جمله نقاط قوت این فیلم، گرفتن بازی مطلوب از بازیگران(خصوصا قریبیان که بسیار ستودنی بازی کرده است)، طراحی لباس و صحنه، ویژیوال افکت( خیره کننده و به جرات بالاتر از سطح سینمای ایران)، موسیقی بجای کارن همایونفر و صداگذاری و دکوپاژ متناسب با ژانر فیلم جاده ای و حماسی را می توان ذکر کرد.
حاتمی کیا در خروج با تاثیر پذیری مناسب از المان های فیلم وسترن، انقلابی و جاده ای توانسته محتوا و داده های همیشگی خود را به خورد مخاطب امروزی داخلی و خارجی بدهد. به طور مثال رحمت با بازی فرامرز قریبیان همچون قهرمانان کنشگر آثار کلاسیک کم صحبت، قاطع و با چشمانی نافذ به دوخت و دوز گسست بین نسل ها می پردازد و مهمتر با رها کردن مراسم چهلم فرزند مرزبان تازه شهیدش به همراهی عده ای از هم نسلان اهل جنگ به جنگی دیگر که همان نبرد فقر و غنا و مستضعف و مستکبر است می رود. رحمت در مواقعی خصوصا افتتاحیه فیلم حاج کاظم آژانس شیشه ای می شود و بدون اهمال و سازش پس از رد شدن خواسته منطقی اهالی با تراکتور درب ورودی اداره اب را می شکند و بخشی از فیلم، رحمت همان عباس آژانس است، ساکت و مظلوم اما مقاوم!
از دیگر ویژگی این اثر می توان به این نکته اشاره کرد که اغلب بازیگران جمله پیشکسوتانی هستند که سالها چهره ایشان روی پرده هنر هفتم نیفتاده است و اتفاقا با توجه به شرایط زمانی و مکانی لوکیشن ها و تراکتور سواری طولانی مدت، چالشی جدی برای آنها ایجاد شده است که بازخورد این تدبیر در فیلم کاملا هویدا می باشد.
در باب مضمون اثر می توان چنین گفت که حاتمی کیا با توجه به اتمسفر زمانه پارامترهای منظومه فکری خویش را به روز می کند و از این حیث میتوان وی را فیلمساز مولف دانست. در این فیلم نیز، شاهد دوگانه های استکبار- استضعاف، انقلابی-سازشگر، مرکز-پیرامون و نسل قدیم-جدید هستیم که علی رغم نارسایی هایی در فیلمنامه، به مدد بازی زیر پوستی و غیر قابل انکار فرامرز قریبیان، این مضامین به درستی در آمده است هر چند که در شخصیت پردازی نقش های اصلی و فرعی نسبتا ضعیف عمل شده است.
داستان خروج شاید کمی غلو آمیز باشد اما میتوان با عنایت به مفاهیم مهمی در سینما تحت عنوان نمادگرایی و فرامتن، داستان را هضم کرد و اتفاقا دوست داشت؛ چرا که سینمای ایران در دو دهه اخیر به حد تهوع آوری به سینمای خرده روایت و قهرمان منفعل روی آورده و همین امر سینما را در دوئت جامعه-سینما بدهکارتر کرده است؛ اینکه جامعه از هنرمندان خود رجعت به گذشته در کمال مدرن بودن در روایت و تکنیک و تکنولوژی را بخواهد اتفاق نامیمونی نیست. ابر روایت، قهرمان فعال، بیان مضامین بومی ازجمله کهن الگوها برای مخاطب جهانی همه و همه می تواند در حکم نفس عمیقی باشد برای قلب ناکوک این سالهای سینما. خروج به نوعی خروج علیه روشنفکری در سینمای ایران نیز میتواند باشد.
صاحبان واقعی انقلاب که از قضا پدر و همسر شهید در میان انهاست و سالها اهل جهاد نظامی بوده اند و حالا نیز جهادگر خودکفایی و اقتصادی هستند بنا به ظلمی که در حق آنها شده و بخشدار و فرماندار و امام جمعه نیز گره گشای انها نشده اند تصمیم می گیرند حق خود را به طور قانونی از رییس جمهور طلب کنند؛ رییس جمهوری که ظاهرا اهل ظاهر و تظاهر است تا عمل چرا که در نمای حرم حضرت معصومه(س) در فیلم شاهد معطلی زائران از جمله رحمت و هم قطارانش پشت درب حرم به علت زیارت وی آی پی رئیس جمهور هستیم! و بعد پای سفره درد دل آن ها نمیشیند تا مخاطب را خصوصا جوان مومن انقلابی را بیش از پیش متوجه تلاش در جهت رسیدن به مغز و مرکز به منظور جلوگیری از ریشه دواندن عافیت طلبی کند؛ همان گونه که رحمت سفرش را ادامه داد تا به تهران برسد و شخص رئیس جمهور را ملاقات کند!
در مجموع می توان به خروج نمره بالایی داد خصوصا در ایده و مضمون، نحوه پرداخت، بازی نقش اول، دیالوگهای کوتاه اما عمیق و نماهای چشم نواز و جلوه های ویژه حرفه ای!
به امید موفقیت این فیلم و ورود دیگر فیلم ها به سینمای آنلاین در شرایط کرونایی...
محمد علی کاویانی
نظرات بینندگان