اولین شب «سینما-ماشین» چگونه گذشت؟ تماشای فیلم حاتمیکیا از داخل ماشین!
سهشنبه هفته گذشته بود که روابط عمومی سازمان اوج اعلام کرد فیلم «خروج» ابراهیم حاتمیکیا به دلیل شیوع کرونا و تعطیلی سینماها به سبک «سینما درایوین» یا همان سینما-ماشین قرار است در پارکینگ برج میلاد به نمایش گذاشته شود.
پنجشنبه صبح بلیت فروشی «خروج» برای سانسهای ۲۱:۳۰ و ۲۳:۳۰ آغاز و در همان ساعات ابتدایی ظرفیتش پر شد، قرار است با ظرفیت ۱۶۰ ماشین در هر سانس، در پارکینگ شماره ۳ برج میلاد با بلیت ۴۰ هزار تومانی بهازای هر خودرو و با دو نفر سرنشین انجام شود.
زهرا منصوری خبرنگار مهر از شب اکران مینویسد:
به طرف برج میلاد راه میافتم. محاسباتم برای ترافیک و این داستانها اشتباه از آب در میآید و خیلی زودتر یعنی در ساعت ۲۰ به پارکینگ شماره ۳ برج میلاد میرسم و فکر میکنم فقط این من هستم که این همه زود رسیدهام اما به محض رسیدن میبینم که صاحبان حدود ۱۰ ماشین از من ذوق زدهتر بودهاند و زودتر رسیدهاند. البته گروههای مختلف فیلمبرداری و عکاسان هم آمدهاند و از همان دقایق ابتدایی شروع به ضبط و ثبت اتفاقات کردند.
باز هم دور و برم را نگاه میکنم، عدهای را میبینم که افطار میکنند، آن طرفتر دختر و پسری را میبینم که عکس سلفی میگیرند، بعضیها هم البته به خبرها توجه نکردهاند و ظرفیت ماشینشان بیشتر از ۲ نفر است. تاکید بر حضور ۲ نفر در هر خودرو به این دلیل است که سرنشینان پشت دیدشان محدود میشود و نمیتوانند فیلم را به خوبی تماشا کنند اما تیم هدایت به این موضوع خردهای نمیگیرند.
حالا تعداد ماشینهای منتظر، زیاد هم شده است و کمکم ورود میدهند اما پیش از ورود هر خودرو، ۲ نفری را میبینم که ماسک و گان و دستکش دارند یعنی سر تا پایشان را پوشاندهاند و با پمپ شروع به ضدعفونی کردن سطوح ماشینها میکنند. آن طرفتر هم یک آمبولانس برای حوادث غیرمترقبه در حین اکران پارک شده، پلیس برج میلاد هم آمده اما تنها یک نفر است. او هم دور و بر را خوب نگاه میکند.
۲ نفر در هر جایگاه با یک لپتاپ نشستهاند و مراحل چک بلیت و پلاک را انجام میدهند، این مرحله البته کمی طولانی و حوصله سربر است. تمام تیم هدایتکننده شیلد و دستکش دارند یکی دو نفر هم کاور پوشیدهاند و با علمکهای قرمز رنگ در دستشان (که اسمش را هم نمیدانم!)، ماشینها را با نظم خاصی به جایگاهشان هدایت میکنند. به جایگاه اصلی که میرسیم ماشینهای مختلفی را میبینم که اکثراً لاکچریاند، بینشان تک و توک میتوانی پراید پیدا کنی البته یک تاکسی هم میبینم که در محل مورد نظر جاگیر میشود.
فضای پارکینگ با چند پروژکتور کاملاً روشن است اما در همین فضای اصلی هم هیچ اقلام تبلیغی نمیبینم گویا پیشبینی باد و باران را کردهاند چون با وزش باد بنرها به سرعت از جایشان کنده میشوند. هر کدام از ماشینها آرام آرام در جای مخصوص به خودشان جاگیر میشوند، هیچکدام از سرنشینان از خودروشان پیاده نمیشوند، قاعدهمندند و منتظرند تا نمایش فیلم آغاز شود. برخی هم موبایلشان را درآوردهاند و از این تجربه تازه و نمایشگری که مدام تصویر ابراهیم حاتمیکیا و فرامرز قریبیان را نشان میدهد و رویش نوشته «رادیوی خود را روی فرکانس Fm ۱۰۷/۸ بگذارید»، فیلم میگیرند.
به سراغ چند نفر میروم تا مصاحبه کوتاهی کنم، پسر ۲۲، ۲۳ سالهای که به همراه دوستش آمده است، میگوید چون سینماها بسته بود آمدیم تا اینجا فیلم ببینیم، سرنشین یک خودروی دیگر میگوید این نوع اکران برایم جالب بود و آمدم، به سراغ یک ماشین دیگر میروم، صاحبش تقریباً ۲۵ ساله است و میگوید نگاه نکردم که چه فیلمی به این صورت اکران میشود فقط آمدم تا این نوع نمایش را تجربه کنم؛ هرکدام دلیلی داشتند اما عمده دلیل همین تفریح بود. در این روزهای کرونایی که تفریحات کم شده است انگار مردم از هر تفریحی که مطمئن باشند دچار کرونا نمیشوند، استقبال میکنند.
تقریباً همه ماشینها جاگیر شدهاند، همین جا متوجه میشوم که راه خروج ماشینها متفاوت و از یک سمت دیگر است این کار را کردهاند تا در سانس بعدی دچار مشکل ورود و خروج ماشینها و احتمالاً ترافیک نشوند، هرچند در خبرها عنوان شده بود که ماشینهای شاسی بلند در ردیفهای عقب تر قرار میگیرند اما چند تا از همینها در ردیف جلوترند و چند ۲۰۶ در ردیفهای عقبتر یعنی با این تفاسیر دیدشان صفر میشود. نکته دیگر این است که جاگیری ماشینها به گونهای است که امکان خروج پیش از اتمام فیلم را ندارند و باید آن را تا پایان ببینند.
کمکم تمام پروژکتورها را خاموش میکنند، از تماشاگران هم میخواهند که چراغهای ماشینشان را خاموش کنند. نمایش فیلم در ساعت ۲۱:۲۴ آغاز میشود، حالا همه جا تاریک مطلق است، نمایشگر هم انصافاً کیفیت خوبی دارد، کمی صدای فیلم را میشود شنید، دقیقاً متوجه نمیشوم که این پخش صدا به دلیل پایین بودن شیشه برخی ماشینهاست یا اینکه نمایشگر صدا را پخش میکند. هندزفری موبایلم را در میآورم، رادیویش را روی فرکانس گفته شده میگذارم و صدا را چک میکنم، صدا هم کیفیت خوبی دارد. برایم جالب است که بدانم این صدا تا شعاع چند متری قابلیت دریافت دارد، این موضوع را از تیم روابط عمومی میپرسم که میگویند تمام این محوطه و افرادی که در برج میلاد هستند میتوانند صدا را دریافت کنند.
باز دور و برم را نگاه میکنم، همه جا سکوت است. دوست دارم بدانم برج میلاد که معروف است برای برنامههای این چنینی همواره فاکتور به دست است، چقدر برای این نمایش از اوج دریافت کرده است؟ به سراغ محمد ذوقی که این روزها رشد سازمانی داشته و از مقام مدیر روابط عمومی به دستیار ارشد رئیس سازمان اوج ارتقا پیدا کرده و فرد شماره یک سازمان اوج در اطلاعرسانیهای اخیر در فضای رسانهای بوده است، میروم تا در این باره گپ کوتاهی داشته باشیم. او میگوید: ««سینما ماشین» قبل از انقلاب برگزار میشد و در حال حاضر در خارج از کشور در حال پیگیری است اما بعد از انقلاب این طرح پیگیری نشد ما تصمیم گرفتیم این کار را برای فیلم «خروج» انجام بدهیم و فکر میکنیم با توجه به وضعیتی که مردم دارند و اینکه گویا کرونا حالا حالاها رفتنی نیست و سال ۹۹ با آن دست درگریبانیم، به نظرم «سینما ماشین» یک امکان سرگرمی و تفریح سالم برای مردم است.
«سینما ماشین» یک نکته مهم دارد و برای اینکه چرخ این صنعت بچرخد باید معادلات اقتصادی آن درست باشد. ما شنیدیم برخی از دوستان دیگر هم در تدارک این طرح هستند. این طرح دو نکته دارد یکی اینکه ممکن است به شرایط کنسرت نزدیک شود یعنی قیمت بلیتها ۸۰ و ۱۰۰ هزار تومان باشد اما ما نمیخواستیم این چنین باشد چون اگر قیمت بلیت از حدی بیشتر باشد برای عموم مردم سخت میشود که در این وضع اقتصادی در این طرح شرکت کنند. ما نمیخواستیم «سینما ماشین» یک امکان لاکچری باشد.»
پیمان انوشه مدیر مارکتینگ سایت «سینماتیکت» را میبینم، به سراغ او هم میروم تا درباره این طرح تازه متولد شده با هم صحبت کنیم. وی میگوید: با توجه به اینکه در چند وقت اخیر سینماها تعطیل بودهاند و مردم نیاز به تفریح دارند، استقبال فوقالعادهای از این طرح شد. صفحه «خروج» و «سینماماشین» در سایت سینماتیکت در حدود ۲ ساعت بیش از ۷۰ هزار بازدید داشت و این موضوع بسیار جالب بود، به نظرم اگر فیلمهای بیشتری به این طرح اضافه شود استقبال بیشتری را هم شاهد خواهیم بود. ما کمی مشکلات فنی داشتیم که حلش کردیم چون یک پروژه سرعتی بود. ضمن اینکه سانس اول فیلم در ساعت ۹ صبح در یک ساعت سولد اوت شد.
اگر سایز نمایشگر بزرگتر شود ماشینهای بیشتری را میشود پذیرا بود. البته باید کمی چینش ماشینها را اصلاح کنیم در این صورت دید بهتر خواهد شد این مدل سینما در کل دنیا مرسوم است برای مثال در کره جنوبی و آمریکا بسیار جا افتاده و استقبال خوبی هم از آن میشود البته این طرح در کشورهای دیگر در خارج از شهرها انجام میشود چون بحث بودجه و محل نمایش را دارند. احتمالاً در ماههای آینده تعداد محوطههای نمایش دهنده «سینما ماشین» به ۲۰ محوطه برسد. همین حالا حدود ۸ گروه سینمایی آمدهاند و ما با آنها مذاکره کرد ایم تا فیلمها را در محوطه آنها به نمایش بگذاریم.
بعد از اتمام گزارش با توجه به اینکه ماشینم را در سوی دیگر پارک کردهام من کمی زودتر از محوطه خارج میشوم. اما وقتی به میدان آرش میرسم ماشینهای زیادی را میبینم که خیلی زودتر برای تماشای فیلم در سانس دوم آمدهاند و منتظرند تا درهای ورودی باز شود و به پارکینگ شماره سه برای تماشای «خروج» بروند.