آوای آرامش/ از دردودل تا مشاوره آرامش پلیس فارس؛ ۴-
نابسامانیهایی که فرار از خانه را شکل میدهند
دختری وحشتزده گريه امانش را بريد و صحبتش قطع شد، بعد از چند لحظه گفت: مدتها بود كه از محيط خانه بيزار شده بودم، پدرم معتاد و بسيار سخت گير است، هرگاه كه موادش تامين نشود تمام ناراحتياش را سر ما خالي ميكند. مادرم هم...
به گزارش سرویس اجتماعی شیرازه، دختری وحشت زده وارد مركز مشاوره فرماندهي انتظامي استان فارس شد. او 17 ساله، رنگ پريده و بي جان به نظر ميرسيد. مشاور مركز مشاوره او را به آرامش دعوت كرد. دخترك با صحبتهاي مشاور شروع به بيان مشكلش كرد:«من اهل يكي از شهرستانهای اطراف هستم ولي متاسفانه بدون اطلاع خانوادهام خانه را ترك كرده و به اينجا آمدم.»
در اين لحظه گريه امانش را بريد و صحبتش قطع شد. بعد از چند لحظه گفت: مدتها بود كه از محيط خانه بيزار شده بودم. پدرم معتاد و بسيار سخت گير است، اهميتي به هيچ يك از اعضای خانواده نميدهد، هرگاه كه موادش تامين نشود تمام ناراحتياش را سر ما خالي ميكند. مادرم هم به خاطر وضعيت پدرم حسابي به هم ريخته و هميشه از دست من و سه خواهر و برادرم سير است. هر روز در خانواده ما بحث و جدل و درگيري تكرار مي شود، خواهرها و برادرم هم درگير مشكلات خودشان هستند و هيچ كس كاري به ديگري ندارد. احساس تنهايي مي كردم و از اين وضعيت در خانواده احساس ناخوشايندي داشتم.
وي ادامه داد: وضعيت مالي مان هم بسيار ضعيف است حتي كوچكترين نيازهايم تامين نمي شد. در بين دوستانم احساس بدي پيدا مي كردم، احساس خجالت داشتم. همين مسائل باعث شد در مدرسه هم با كسي ارتباط برقرار نكنم و هيچ دوستي نداشتم. به مرور زمان دچار افت تحصيلي شده و از مدرسه رفتن متنفر شدم و بالاخره ترك تحصيل كردم. اوضاع بدتر شد، فقط در خانه كار مي كردم، همه اعضاي خانواده مثل طلبكارها با من رفتار مي كردند.تا اينكه يك روز متوجه شدم پدرم تصميم دارد مرا به عقد يكي از دوستان خود كه تقريبا هم سن و سال پدرم بود درآورد. علتش هم بدهي پدرم به او بود كه توان پرداختش را نداشت و در واقع پدرم قصد داشت با او معامله كند.از اينكه هيچ ارزشي براي خانواده ام نداشتم احساس سرخوردگي داشتم.همان شب تا صبح گريه كردم خيلي از اين اوضاع خسته شده بودم به خاطر همين بعضي اوقات به اين مساله فكر مي كردم كه به نحوي خودم را از شر خانه و خانواده ام خلاص كنم، تا اينكه يك روز كه مادرم براي ديدن مادربزرگم به خانه آنها رفته بود و كسي در خانه مان نبود، وسايلم را جمع كردم و از خانه بيرون زدم. همين كه راه افتادم حسابي ترسيدم و از تصميمم پشيمان شدم ولي با خودم گفتم بهتر است خودم را از اين وضعيت وبدبختي نجات دهم.
دختر 17 ساله ادامه داد: سوار اتوبوس شده و راهي شيراز شدم. در راه استرس شديدي به من دست داده بود، احساس مي كردم همه كساني كه سوار ماشين هستند به من نگاه مي كنند. بالاخره به شهر رسيدم، وقتي پياده شدم سردرگم بودم و نمي دانستم كجا بايد بروم، بي هدف در خيابان ها پرسه مي زدم، به يك پارك رسيدم روي يك صندلي نشستم و به مردم نگاه مي كردم، چند لحظه همان جا خوابم برد، پسري كنارم نشست و مرا صدا زد، شروع به صحبت كرد، خيلي ترسيدم، كم كم پسر تهديدم كرد و گفت بايد با او بروم وگرنه من را به عنوان دختر فراري به پليس تحويل مي دهد. گريه كردم و سريع دويدم و از آنجا فرار كردم. در بين راه زني حال بد من را ديد و خواست به من كمك كند ولي من مي ترسيدم. او هم چون ديد نمي توانم به وي اعتماد كنم مركز مشاوره شما را معرفي كرد تا به اينجا بيايم شايد مشكلم حل شود.
عليرضا ملايي مشاور و كارشناس مركز مشاوره پليس فارس در این مورد نوشت: همه انسانها در برابر سختي ها و مشكلات واكنش هاي يكساني از خود نشان نمي دهند، معمولاً هر فردي بنا به درجات مختلفي واكنش هاي خاصي را از خود نشان مي دهند. متاسفانه يكي از واكنش ها در مقابل سختي ها و مشكلات، فرار از خانه است. اين واكنش مهمي است كه به سرعت از طرف فرد آسيب ديده برنامه ريزي و اجرا مي شود كه ممكن است عواقب بسيار ناخوشايندي داشته باشد. به طور كلي عوامل متعددي را مي توانيم به عنوان عوامل ايجادكننده چنين واكنشي مطرح كنيم كه برخي از آنها را به طور مختصر بيان مي كنيم:
1- كمبود محبت به فرزندان و بي توجهي به آنان: خانواده اي كه در آن محبت كافي به كودكان، نوجوانان و جوانان وجود ندارد خانواده اي نابسامان است و موجب نارسايي در ابعاد مختلف رشد جسماني، رواني، عاطفي و به خصوص اجتماعي فرزندان مي شود. بيشتر اوقات دختر نوجوان در خانواده احساس تنهايي مي كرده و دچار خلاء و فشار عاطفي شديد گشته واجبار به ازدواج باعث احساس زيادي بودن در خانواده را ايجاد كرده و همين مساله او را به سمت انحراف اجتماعي و فرار از خانه كشانده است.
2- اختلاف خانوادگي بين والدين: خانه اي كه اختلاف، نزاع، سرزنش، ناسازگاري و... در آن اتفاق مي افتد بر رفتار و روان والدين و كودكان آثار نامطلوب و زيانباري برجاي مي گذارد. درگيري هاي شديد بين والدين، احساسات منفي كودكان را به دنبال دارد و زمينه ايجاد آسيب و انحراف را براي آنها ايجاد مي كند. از جمله عوامل ديگر را مي توان تحت عناوين زير مطرح كرد:
از هم گسيختگي و نابساماني در خانواده
اعتياد شديد پدر خانواده و مشكلات اقتصادي
عدم نظارت صحيح خانواده بر فرزندان
عدم دستيابي دختر نوجوان به اهدافش
ميزان تحصيلات والدين
سطح درآمد والدين
محيط مسكوني خانواده
راهكارهاي پيشگيرانه:
فراهم آوردن فضاي رواني مناسب براي فرزندان از طرف والدين
آموزش مهارتهاي زندگي به خانواده ها و فرزندان
آموزش مهارتهاي حل مساله به والدين و فرزندان
آوای آرامش را هر هفته یکشنبه و چهارشنبه در شیرازه دنبال کنید.
انتهای پیام/ م
نظرات بینندگان