مرد سکوت اصلاحات و هویتیابی مجدد یک جریان سیاسی
«مرد سکوت اصلاحات»، «اصلاحطلب بدلی»، «اصلاح طلب پوشالی» از جمله القابی است که اصلاحطلبان در طول سالیان گذشته در برهههای حساس به محمدرضا عارف دادهاند؛ اصلاحطلب شاخصی که مرور سوابق وی در این جرگه سیاسی خود نشاندهنده آن است که نمیتوان به راحتی از نام او گذشت اما وی همواره مورد بیمهری برخی از نیروهای جریان اصلاحات قرار گرفته است.
به گزارش سرویس رصد سیاسی شیرازه، «مرد سکوت اصلاحات»، «اصلاح طلب بدلی»، «اصلاح طلب پوشالی» و... القابی است که اصلاح طلبان در طول سالیان گذشته در برهه های حساس به محمدرضا عارف داده اند. اصلاح طلب شاخصی که مرور سوابق وی در این جرگه سیاسی خود نشان دهنده آن است که نمی توان به راحتی از نام او گذشت اما وی همواره مورد بی مهری برخی از نیروهای جریان اصلاحات قرار گرفته است.
جهاننیوز نوشت؛ عارف مهندس برقی که سابقه معاون اولی دولت اصلاحات را در کارنامه دارد، روزگاری رئیس شورای عالی سیاست گذاری اصلاحات و رئیس فراکسیون امید بود. وی در انتخابات سال ۹۲ به عنوان چهره اصلاح طلب کاندیدای ریاست جمهوری شد و به نفع حسن روحانی کنار کشید تا ائتلاف اصلاحات و اعتدال بتواند به اجماع برسد و نهایت پیروز انتخابات شود.
حالا بعد از فروپاشی شورای سیاستگذاری اصلاحات عارف نیز در این جریان به محاق رفته است. هم او که روزگاری مرد اول سیاست گذاری این جریان بود حالا به گفته «حسین مرعشی» سخنگوی حزب کارگزاران در جلسه نهاد اجماع ساز دعوت نشده است. البته برخی همچون «علی صوفی» نظری دیگری دارند و می گویند خود او ساز جدایی زده است.
حالا چریک پیر اصلاحات «بهزاد نبوی» جای وی و موسوی لاری را گرفته است. چه عارف را دعوت کرده باشد چه نکرده باشند ماجرا روی کاغذ یکی است، آقای اصلاح طلب علم استقلال سیاسی بلند کرده است. برخی مطرح می کنند که عارف با این حرکت ضربه سختی خواهد خورد و او متحمل شکست بزرگی خواهد شد.
آنچه اصلاحات امروز تجربه می کند حاصل نوعی بهم ریختگی و ریزش شدید اعتبار است. اصلاح طلبان دچار بحران اعتبار شدهاند و این موضوع چه با عارف و چه بی او و با ساخت یک نهاد انتخاباتی دیگر حل نمی شود.
عارف با این اندیشه که نباید هزینه دولت روحانی به دوش اصلاحات بیفتد از بازیابی هویت اصلاحات سخن می گوید و چندین بار در این زمینه سخنرانی کرده است. هرچند که جدایی اصلاحات و اعتدال در این برهه زمانی امکان پذیر نیست و شواهد نشان می دهد اصلاح طلبان باز راه سال ۹۲ را پیش خواهند گرفت و این جریان سیاسی دیرزمانی است از راهبرد «ایدئولوژی رادیکال» عبور کرده و «سیاست عملگرایی» برای ادامه حیات سیاسی خود را در پیش گرفته است و اینبار هم قصد دارد با کاندیدای قرضی وارد کارزار انتخابات ۱۴۰۰ شود.
البته عارف با توجه به انشقاقی که درون جریان اصلاحات به دلیل راهبردهای دوگانه وجود دارد میتواند امیدوار به لیدری بخشی از این جریان در آینده باشد. در همین راستا احتمال دارد برخی از اصلاح طلبانی که همواره زیر سایه هسته قدرت نتوانستند رشد کنند و در این جریان همیشه گوشه نشین بودند با برداشتن پرچم استقلال از سوی عارف به او بپیوندند. البته اگر عارف در این خصوص خطر پذیربوده و بتواند به استقلال واقعی از اصلاحات برسد. درواقع جریان نواصلاح طلبی از چند سال گذشته در درون اصلاحات نسبت به انحصارطلبی قدرت عدهای که نزدیکان رئیس دولت اصلاحات هستند، انتقاد دارند و همواره با توجه به اینکه این هسته مرکزی نزدیکان سید محمد خاتمی اجازه چرخش قدرت و نخبگان را نمی دهند نسل های بعدی اصلاح طلب نسبت به این موضوع معترض هستند.
در همین راستا دیده می شود که نهادها و ساختارهای مختلفی از جمله شورای مشورتی، شورای عالی سیاستگذاری انتخابات، شورای عالی سیاستگذاری اصلاحات و ... تشکیل می شود اما هسته قدرت یکی است. حالا نیز یک نهاد اجماع ساز درون جریان اصلاحات بعد از فروپاشی شورای عالی سیاستگذاری راه اندازی شده است که رئیس آن را یک فرد کهنسال بر عهده گرفته است. همه این موارد به خوبی نشان می دهد که جریان اصلاحات از چند حوزه دچار انشقاق جدی شده است. این چند حوزه شامل سیاست و راهبرد، نیروهای شاخص اصلاحات، احزاب، بدنه سیاسی، طرفداران مردمی و ... می شود. اخیرا گفته شده که احزاب سیاسی که همواره منتقد مدیریت اصلاحات بوده و مطرح می کنند که به جای اشخاص و نزدیکان خاتمی بایستی شورای مشورتی احزاب مدیریت این جریان را بر عهده بگیرد با عارف و پزشکیان دیدار خواهند کرد.
عارف اما تا به اینجا نشان داده که تنها به فکر انتخابات و نامزدی در این حوزه است و داعیه جریان سازی درون این جریان سیاسی را ندارد و باید دید در ادامه آیا مانند سال 92 تسلیم تصمیمات هسته قدرت این جریان می شود یا خیر.
انتهای پیام/ م
نظرات بینندگان