کد خبر: ۱۴۵۲۱۱
تاریخ انتشار: ۰۷:۵۸ - ۲۷ اسفند ۱۳۹۹

آفتاب آمد

آفتاب‌صبح هیاهویی عجیب به پا کرده و مدینه را دلشوره‌ای غریب فرا گرفته است، گویا که مسافری آشنا در راه است.
به گزارش سرویس فرهنگی شیرازه، علی خالقی به مناسبت ولادت امام حسین(ع) در یادداشت ادبی برای این پایگاه خبری نوشت: آفتاب‌صبح هیاهویی عجیب به پا کرده و مدینه را دلشوره‌ای غریب فرا گرفته است، گویا که مسافری آشنا در راه است. 

یک اتفاق تازه در دست های شهر گل می کند و نوری را با آسمان پیوند می دهد، حجاز به شادی طلوع خورشید وجودش، پای می کوبد و کویر، آمدنش را کل می کشد. 

ابرهای تیره نفاق در پستوی آسمان فرو می روند و سایه ها به دیوارها پناه می برند و آب چون آیه ای جدیدالنزول بر لب هایش تلاوت می شود. 

خانه نور شولای عید بر دوش به مسجدالنبی فخر می فروشد و کویر، ندای رسای آزادگی را تا همیشه تاریخ سر می دهد. 

سلام بر مولود امشب که عرش را حسرت نشین تلألؤ فرش کرد و نقاب از چهره روشن آزادی و آزادگی برگرفت و دستان آلوده ستم را از زیر دستکش ریا و تزویر بیرون کشید و رسوای تاریخ کرد. 

سلام بر تو که انسانیت، مرهون اراده توست و نماز، زنده به ایاک نعبدت. 

سلام بر تو که شمشیرهای نفاق را در نیام خاموشی فرو بردی و پیام شجاعت را بر قله نجابت فریاد زدی. 

سلام بر تو که عدالتت علوی، مظلومیتت حسنی(ع)، سخاوتت محمدی(ع) و عبادتت فاطمی بود. 

سلام بر تو آن‌گاه که خواب را بر چشم ستم کاران آشفته کردی و پرده خاموشی را از پنجره های عزت کنار زدی. 

سلام بر تو آن گاه که آمدی تا جهان، بهشت بودن را تجربه کند و آسمان، نزول تو را بر پیشانی تفتیده حجاز به نظاره بنشیند. 

سلام بر تو آن گاه که مصداق کرامت دامان پاک فاطمه(س) شدی. 

سلام بر تو آن گاه که پشتوانه لایزال مظلومیت حسن(ع) بودی. 

سلام بر تو آن گاه که شمشیر شجاعت علی(ع) را از نیام درآوردی و پیکر دشمنان را دوباره به لرزه درآوردی. 

سلام بر تو آن گاه که با صبرت، وقارت، لبخندت، تعادلت، مهربانیت، سخاوتت و فرزندت؛ محمدی شدی بی کتاب و رسولی بی وحی. 

سلام بر تو آن گاه که بندگی را در گودی قتلگاه متجلی کردی و خداوند تو را سلام داد. یا اباعبدالله! 

سلام بر تو آن گاه که در نور آمدی و آن گاه که در جامه خون در برابر معبود سجده تسلیم به جا آوردی.

انتهای پیام/ر
نظرات بینندگان