آوای آرامش «شیرازه»؛۱۲-
بر سر دوراهی ماندن یا رفتن
دو سال پیش محمد به خواستگاریام آمد و با جواب مثبت خانوادهام با هم نامزد کردیم، هنوز چند وقتی از نامزدیمان نگذشته بود که فهمیدم او معتاد به شیشه است به همین خاطر میخواستم نامزدیام را به هم بزنم اما اول با خواهش و التماس از من خواست تا این کار را نکنم و بعد تهدید کرد که خودش را میکشد.
به گزارش سرویس اجتماعی شیرازه، «آوای آرامش شیرازه» سلسله موارد دردودل و مشاوره و تحلیلهای مرکز مشاوره آرامش پلیس فارس است که تقدیم مخاطبان گرانقدر میشود.
بر سر دو راهی قرار گرفته ام، کمکم کنید
در بهمن ماه سال جاری جوانی 29 ساله، پس از مصرف موادمخدر قصد خودکشی داشته اما خانواده وی متوجه شده و مانع از اقدام او میشوند.
نامزد این جوان پس از مدتی به مرکز مشاوره پلیس فارس مراجعه و در حالی که اشک از چشمانش جاری بود، از مشاور درخواست کمک میکند و ماجرای زندگی با نامزدش را اینگونه بیان می کند:
دو سال پیش محمد به خواستگاری ام آمد و با جواب مثبت خانواده ام با هم نامزد کردیم، هنوز چند وقتی از نامزدیمان نگذشته بود که فهمیدم او معتاد به شیشه است به همین خاطر می خواستم نامزدی ام را به هم بزنم اما اول با خواهش و التماس از من خواست تا این کار را نکنم و بعد تهدید کرد که خودش را می کشد.
با اصرار او و گریه ها و التماس هایش قرار شد به او مهلت بدهم تا اعتیادش را ترک کند اما هر چه قدر زمان می گذشت، هیچ اثری از ترک کردنش نبود از طرفی نیز وابستگی اش به من هم هر روز زیادتر می شد و من خیلی از این وضعیت می ترسیدم.
نامزد محمد ادامه داد: دو روز قبل، پیامی با این محتوا به دستم رسید "حالم بده شیشه نیست" من که متوجه شدم پیام را اشتباهی به من ارسال کرده است، بلافاصله با محمد تماس گرفتم و به تندی با او صحبت کردم و از او خواستم که برای همیشه مرا فراموش کند، اما بیچاره التماسم کرد و گفت، به خدا بار آخرم بود دیگر سراغش نمی روم و بعد تهدید کرد که اگر ترکش کنم خودش را می کشد و من هم حرفش را جدی نگرفتم و گوشی را قطع کردم.
حرف های محمد تمام شب و روز در گوشم تکرار میشد، از خواب و خوراک افتاده بودم، نمیدانستم چه کار باید کنم، مدام این حرفش درگوشم بود که اگر مرا ترک کنی من خودم را می کشم، کم کم داشتم نگران می شدم و فکر اینکه نکند بلایی به سرش آورده باشد، مثل خوره به جانم افتاده بود. بالاخره نتوانستم طاقت بیاورم، به گوشی اش تماس گرفتم اما جواب نداد، دلم خیلی شور می زد، به در خانه اش رفتم و هرچه زنگ زدم کسی جواب نداد، به سوپر مارکت برادرش مهدی رفتم و ماجرا را به او گفتم او هم چند بار به گوشی محمد زنگ زد، اما کسی جوابگو نبود.
چون مهدی کلید داشت با او به درب منزل محمد رفتیم و درب را باز کردیم. همه جا ساکت بود، محمد را چند بار صدا زدم اما جوابی نشنیدم، تا اینکه یک دفعه مهدی مرا صدا زد که مریم بیا محمد اینجاست، محمد وسط پذیرایی به شکم افتاد بود و یک چاقو در کنارش بود.
وقتی مهدی، محمد را برگرداند خون همه جا را فراگرفته بود. او رگ دست خود را با چاقویی که کنارش افتاده بود زده بود او را سریع به بیمارستان رساندیم و خوشبختانه نجات پیدا کرد.
اکنون نمی دانم چه کار بکنم. او ارادهای برای ترک ندارد و همیشه مرا تهدید می کند که اگر نامزدی را به هم بزنی، خودم را می کشم، مطمئنم او این کار را می کند، واقعا نمی دانم چکار بکنم بر سر دو راهی قرار گرفته ام لطفا کمکم کنید.
نظر مشاور:
نرجس اسدی، کارشناس ارشد روانشناسی مرکز مشاوره پلیس فارس در رابطه با اینگونه موارد عنوان کرد: تقریبا همه آسیب شناسان معتقدند که اعتیاد یک نوع بیماری است و معتاد فرد بیماری است که برای درمان نیازمند همراهی و کمک و مراقبت همه اعضای خانواده به خصوص همسر خود است.
وی افزود: خانواده ها به خصوص همسران افراد معتاد باید این واقعیت را بپذیرند که ترک اعتیاد به دلیل وابستگی روانی که در فرد ایجاد می کند، بسیار سخت است. البته باید اذعان داشت که اعتیاد به شیشه با اثرات مخربی که بر مغز انسان وارد می کند و فرد مصرف کننده دچار افسردگی و اضطراب می شود، بسیار سخت تر از هرماده دیگری است و نیازمند زمان بیشتر و مراقبت های تخصصی تر است.
کارشناسان مشاوره و روانشناسان معتقدند ترک کردن، قهر، طرد از خانواده و محیط کار و رها شدن افراد معتاد در اجتماع، کاری اشتباه و بسیار خطرناک و مضر برای امنیت وآرامش جامعه است، اعضای خانواده، همسران و فرزندان و کسانی که یک مصرف کننده آنها را دوست دارد، می توانند با استفاده از نفوذ خود زمینه درمان او را فراهم کنند و نه تنها یک فرد را از دام اعتیاد نجات دهند، بلکه جامعه را هم از خطراتی که ممکن است بر اثر توهمات و خشونت های ناشی از مصرف مواد او تهدید کند را برهاند.
انتهای پیام/س/ر
نظرات بینندگان