یادداشت/
حاج رسول یک نظامی تمام عیار و چند بعدی در انجام کار ها بود
سردار مینایی فرد در یادداشتی نوشت: شهید استوار به سرعت مسئولیتهای کلیدی از پایین ترین رده های عملیاتی از دسته و گروهان تا گردان و محور را می پیمود اما نبوغ فکری او بیشتر در رسته اطلاعات رشد و نمو جدی داشت.
به گزارش سرویس فرهنگی شیرازه، سردار مجتبی مینایی فرد در یادداشتی اختصاصی برای پایگاه تحلیلی خبری شیرازه و در مورد دوستان و همرزمان شهیدش می نویسد: آنروزی که در زیر سایبان امامزاده ی واجب التعظیم آستانه سید علاء الدین حسین برادر شاهچراغ(ع) شیراز نوید تولد نوزادی به خانواده اش داده شد او را رسول نامیدند.عبدالرسول گویا با پیامی آمده بود که باید پیام رسان انقلابی باشد که اقصی نقاط عالم را به مانند انفجار نور در نور دید با رشد و نمو انقلاب اسلامی رشد کرد و در اوج نوجوانی و جوانی در محله های جنوب شیراز که محله آستانه نام دارد و نزدیکی با مسجد جامع شیراز تحت اشراف شهید آیت الله دستغیب قرار گرفت.
آتش و حرارت خدمت از اوان پیروزی انقلاب در وجودش زبانه می کشید و در درگیری با بقایای رژیم بویژه خوانین منطقه کوار که خون مردم بیچاره را در شیشه کرده بودند حماسه ها آفرید رسول تفکری عمیق و روحی بلند داشت.
و بنظر می رسید کالبدش توان این عظمت را ندارد کمتر دیگر در خانه و کاشانه بود و تکامل شخصیتش در دهلاویه و دار خوین دوشادوش بزرگانی از جمله سردار رحیم صفوی و سردار عزیز جعفری نمایان شد.
رسول دیگر یک نظامی تمام عیار بود که مثل ماهی با نیروهای چمران در جبهه ها در حرکت بود
حاج رسول به سرعت مسئولیتهای کلیدی از پایین ترین رده های عملیاتی از دسته و گروهان تا گردان و محور را می پیمود اما نبوغ فکری او بیشتر در رسته اطلاعات رشد و نمو جدی داشت کمک در طراحی های طریق والقدس و فتح المبین در تیپ امام سجاد فارس از او انسانی قوی و آبدیده ساخت گویا خداوند او را برای آزمونهای سخت در سوریه و لبنان آبدیده می کرد.
روزها و شبها کمتر دیده می شد که رسول به مرخصی برود و تمام زندگیش وقف دفاع مقدس بود. سازماندهی ده ها گردان و به ویژه تیپ امام حسن علیه السلام که به فاصله بسیار کمی از تشکیل توسط سردار شهید اعتمادی را تحویل گرفته و در عملیاتهای کربلای 4 و 5 نقش جدی ایفا کرد.
یگانی چابک و عملیاتی با کمترین امکانات در چندین عملیات غرب از جمله نصر 4 و آزادی مناطق غرب و ارتفاعات آسوس از دلاوری این مرد بزرگ خاطره ها در سینه دارد.
شهید استوار همواره در طراحی های دفاعی جهت حفظ کیان جمهوری اسلامی در فرماندهی قرارگاه مدینه و فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا نقش اول را داشت و هرچند در بازدید فرمانده معظم کل قوا با اخذ درجه سرتیپی تقدیر شد اما روح سرکش و عمق فکری او در انتظار فرصتی برای صدور انقلاب و آزادی قدس شریف پرواز می کرد. ای کاش می توانستیم ابتکارات و نوآوری های او را در افغانستان و عراق و سوریه و لبنان بیان نمود مردی چند بعدی نظامی فوق العاده اطلاعاتی و عملیاتی و در عین حال فرهنگی که امور مدارس ویژه را طراحی می کرد و در عین حال بسیار لطیف و پاکدل که با شنیدن نام اهل بیت بویژه امام حسن(ع) مظلوم همه ی وجودش را می لرزاند .
عاشق رهبری و همیشه از خدا می خواست به آنچه خدا می خواهد او را مامور بگرداند. شهادت اسارت جانبازی همه را می خواست اما ورد زبانش خداوند بود.
رفیق شفیق سردار دلها سلیمانی قهرمان بود و بی اغراق فرمانده ی عملیات آزاد سازی نبل و الزهرا بود و قطعا راه و رسم و منش او را در امتداد مکتب سلیمانی بایستی به جرات مکتب حاج رسول نامید. سرانجام دلی که در کودکی به عشق مستضعفین محله بدرد می آمد و در دفاع از محرومین در ایران و فراتر از مرزها در ماموریت به نجف و کربلا و احداث مدارس در تراز انقلاب اسلامی بود.
و سرانجام جراحات زمان جنگ و شیمیایی و کرونا در هم آمیخت و در آخرین ماموریتش در نجف اشرف بیهوش شد و پس از گذراندن دوران سختی خودش را به قافله عشق رسانید.
انتهای پیام/ع
انتهای پیام/ع
نظرات بینندگان
