پنجشنبههای شهدایی با شیرازه:
آخرین تلفنی که خبر از شهادت می دهد
شهید به معنی حاضر بودن می باشد و از آن جایی که اعتقاد بر این است که شهدا زنده هستند، این نام برای آن ها انتخاب شده است؛ شهید یکی از اوصاف خداست و از پیامبر و ملائکه به عنوان شهید یاد شده است، البته منظور گواه بودن و نسبت به دیگران در جایگاه بالاتری قرار گرفتن است.
به گزارش سرویس فرهنگی شیرازه ،شهید به معنی حاضر بودن می باشد و از آن جایی که اعتقاد بر این است که شهدا زنده هستند، این نام برای آن ها انتخاب شده است؛ شهید یکی از اوصاف خداست و از پیامبر و ملائکه به عنوان شهید یاد شده است، البته منظور گواه بودن و نسبت به دیگران در جایگاه بالاتری قرار گرفتن است.
در احکام فقهی شهید به شخصی گفته می شود که در جهاد با دشمنان خدا و اسلام و به اذن پیامبر و نایب ایشان به جنگ رفته و شهید می شود، هم چنین به فردی که در راه حفظ جان، مال و یا ناموس خود در برابر دشمن مهاجم کشته می شود، نیز شهید گفته می شود.
در قانون اساسی کشورمان ایران به افرادی که در جریان جنگ با دشمن، درگیری با اشرار و قاچاقچیان کشته می شوند شهید گفته می شود شهید احمد منفرد یکی از این دلاورمردانی است از شیراز که در درگیری با اشرار به فیض شهادت نائل شد.
خبرنگار شیرازه این بار به سوی شهرک دوکوهک که در شمال غرب شیراز قرار دارد رفت تا از شهیدان آن منطقه یاد کند.
از کمالات و ایثار و فداکاری هایش از مردمان آن منطقه زیاد شنیده بودم اما فرصتی پیش نیامده بود تا بتوانم درباره زندگی و خصوصیات منحصر به فرد شهید منفرد بنویسم تا این که بعد از مدتی توانستم با مادر شهید هم کلام شوم و از آن ها درمورد این شهید والامقام چیزهایی بپرسم.
مریم امامی رودبالی در گفت و گو با خبرنگار شیرازه گفت: شهید احمد منفرد در پنجم ابان ماه 1365در خانواده ای ساده و مذهبی به دنیا آمد؛
وی افزود: بسیار خوش برخورد و اخلاق خیلی خوبی داشت و به من در کار ها کمک میکرد و هیچ وقت دوست نداشت ناراحت باشم و طاقت دیدن اشک هایم را نداشت و وقتی در مقابل سختی ها اشک میریختم شهید میگفت مادر گریه نکن دنیا ارزش ندارد و به هیچ چیز وابسته نباش شاید روزی رسید که من نبودم اونوقت میخواهی چیکار کنی؟
امامی رودبالی در ادامه گفت:از بچگی در بسیج فعالیت میکرد و نماز و روزه اش را به محض اینکه اذان میگفت نمازش را سر وقت میخواند از بچگی به امام حسین (ع) و هیئت هایی که در محرم برگزار میشد عشق و علاقه خاصی داشت همچنین در 7 سالگی به بعد و خیمه گاه اباعبدالله را برپا کرده و شسته و جارو کرده و همیشه در عزاداری ها زنجیر میزد.
به گفته مادر شهید وقتی شهید 20 ساله شد و رشته معماری تحصیل میکرد و به محض دریاقت دیپلم تصمیم گرفت به سربازی برود و سربازی اش در مرز های کرمانشاه افتاد و در اواسط سربازی به مرخصی 20 روزه می آمد .
وی در ادامه تصریح کرد : وقتی شهید به مرخصی 20 روزه آمد حس و حال خوبی داشت روز ها میگذشت و به روز های پایان مرخصی نزدیک شده بود که شهید با برادر بزرگترش تماس گرفت و گفت من را حلال کن و برادر شاید دیگر نبینمت در آخر بعد از سه روز تماس گرفت و گفت مادر حلالم کن و این اخرین تلفنی بود که با من گرفت.
وی بااشاره به خبر شهادت پسرش گفت: چند روز از رفتنش میگذشت و 29 آذر ماه به منزل ما تماس گرفتند و گفتند با پدر احمد منفرد میخواهیم صحبت کنیم که من گفتم پدر ایشان خانه نیست.
امامی در ادامه گفت: وقتی بنیاد شهید موفق به صحبت با پدر شهید نشد با عمو هایش تماس گرفته و گفته بودند شناسنامه اش را بیاورید کرمانشاه و ما با پدرش خودمان را به کرمانشاه رسانده و در بیمارستان فهمیدم پسرم به شهادت رسیده شده است.
این مادر شهید در حالی که بغض گلوی وی را گرفته و صحبت کردن برای وی سخت شده است ادامه می دهد: همزمان با شهید شدنش عزاداری امام حسین (ع) شروع شد پرچم های عزاداری امام حسین (ع) با پارچه های مشکی شهادت پسر من همزمان در محله زده شد.
وی با تاکید بر اینکه شهدا زنده هستند بیان کرد: شب اول عزاداری امام حسین (ع) بود که با یاد آوری خاطرانی که پسرم در عزاداری ها شرکت میکرد به گریه افتادم و گفتم خدایا چرا بچه من ؟و بعد از آن به خوابی فرو رفتم و در خواب پسرم را با شال سبزی در همان خیمه همیشگی محله و در صف اول عزاداری دیدم.
مادر شهید منفرد بیان کرد : بعد از شهادتش هم رزمانش و دوستانش برایم گفتند که شهید احمد منفرد شب قبل از شهادتش خواب دیده بود که در یک کانال سبز در حال گذر کردن است و از دوستانش حلالیت خواسته بود و شهید منفرد شب بیست و هشتم اذر ماه در 1385 به شهادت رسید
این مادر شهید در ادامه گفت : شهید احمد منفرد در قطعه ده گلزار شهدا قسمت یامهدی ادرکنی به خاک سپرده شده است.
امامی در پایان افزود : از مردم و مسئولین میخواهم که نگذارید خون شهدا پایمال شود و میخواهم که تمامی مردم به شهدا احترام بگذارند.شهدا از ما اشک نمی خواهند، عمل می خواهند . ما برای خوشحالی آقا چه کردیم؟ غیبت کردیم؟ دروغ گفتیم؟نگاه به نامحرم کردیم؟ چه کردیم؟ شهدابه شما قول می دهم دلم را از غیر خدا بشویم و فقط به خدا امیدداشته باشم وتا زنده ام در راه خدا تلاش کنم تا همه وجودم را برای خودش فدا کنم کاری نکنیم که شرمنده شهدا شویم.
سفیر عشق شهید است و ارباب عشق حسین (ع) و وادی عشاق کربلا
جایی که ارباب عشق سر به باد میدهد تا اسرار عشاق را بازگو کند که برای عشاق راهی جز از کربلا گذشتن نیست
انتهای پیام/ف
نظرات بینندگان