پنج شنبه های شهدایی شیرازه؛
شهید منصور خادم صادق اسوه جوانمردی و غیرت
شهید سردا حاج منصور خادم صادق، از شهدای بهنام و رشید استان 14600 شهید است که امروز ناصر دلهای هزاران جوان باغیرت شیرازی در پیمودن راه شهداست.
به گزارش سرویس فرهنگی شیرازه، در این شماره از پنج شنبه های شهدایی به معرفی جانباز شهیدی میپردازیم که برایدجوانان شیرازی الگو و اسوه غیرت و جوانمردی است.
شهید سردا حاج منصور خادم صادق، از شهدای بهنام و رشید استان 14600 شهید است که امروز ناصر دلهای هزاران جوان باغیرت شیرازی در پیمودن راه شهداست.
جانباز و بسیجی عارف، سردار شهید منصور خادم صادق در دومین روز از بهار 1341 در خانواده ای متدین و مذهبی به دنیا آمد.
پس از گذراندن دوره ابتدائی و راهنمائی وارد هنرستان شد و رشته الکترونیک را جهت ادامه تحصیل برگزید. در کنار تحصیل به کار اشتغال داشت و از این طریق مخارج خود را تأمین می کرد، درحالیکه دیگران را نیز از دستان کوشا و روحیه کریمانه خود بی بهره نمی گذاشت.
شهید خادم صادق قبل از به پایان رساندن دوران متوسطه و بحبوحه شروع جنگ تحمیلی از ادامه تحصیل بازماند و با قلبی سرشار از عشق و شور به خیل عاشقان اباعبدالله الحسین (ع) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پیوست تا در جبهه ای دیگر به دفاع از ارزشها و آرمانهای انقلاب و مردم کشورش بپردازد. در طول جنگ و در مدت هشت سال دفاع مقدس و پس از آن مسئولیتهای مختلفی را به عهده داشت که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
مسئول محور آبادان/ مسئول زرهی لشگر19فجر/ معاونت آموزش نظامی سپاه ناحیه فارس/ مسئول بسیج لشگر 19 فجر/ فرماندهی آموزش دانشکده علوم و فنون زرهی/ و ….
شهید خادم صادق که در عملیاتهای مختلف شرکت کرده و گه گاه از نواحی مختلف بدن نیز مجروح شده بود در عملیات پاکسازی منطقه مین گذاری شده در جاده ام القصر پای خود را از دست داد. پس از اتمام جنگ با اصرار خانواده و با شرایطی که همواره مدنظر داشت، تأهل گزید و با همسر شهید مهدی ظل انوار پیمان ازدواج بست. ثمره این ازدواج پسری بود که شهید خادم صادق بیاد خاطره قهرمانیهای شهید ظل انوار او را محمد مهدی نام نهاد.
سرانجام این عاشق شوریده و این جانباز خستگی ناپذیر، در اول آبان ماه 1372 در حین انجام مأموریت در حوالی شهرستان دلیجان دعوت حق را لبیک گفت و به دیدار حضرت دوست شتافت. چند روز بعد بر دستهای مردم قهرمان پروری که رشادتها و دلاورمردیهای او را در زمان جنگ نقش نگین خاطر داشتند تشییع و در گلستان دار الرحمة شیراز به خاک سپرده شد.
آرزوی شهید
یکی از دوستان شهید خادمصادق نقل میکنند که به شهید خادمصادق گفتند اگر جنگ تمام شد آرزوی شما به عنوان یک فرمانده چیست؟ شهید خادمصادق گفته بودند تنها آرزوی من این است که یک مرکز فرهنگی داشته باشم و روی بچههای جوان کار کنم و بتوانم مسائل مربوط به دوران دفاع مقدس را به نسل جوان منتقل کنم.
شهید خادم صادق به روایت خواهرش
در وجود ایشان اخلاص عجیبی بود که زبانزد بود و نه تنها ایشان بلکه همه شهدا ایثار و اخلاص داشتند و ارادت خاصی به خانم حضرت زهرا (س) داشتند طوری که هفت روز پس از شهادت ایشان یکی از همسایگان در خواب دیده بودند که جنازه شهید خادمصادق را تعدادی از بانوان تشییع میکنند و زیر چهار گوشه تابوت را خانمهای نورانی گرفتند که پس از آن به تعدادی از علما تماس گرفته و تعبیر خواب را پرسیدیم. در کل شهید منصور خادمصادق در رفتار خود بسیار مواظبت میکردند و نسبت به حقالناس و بیتالمال توجه خاصی داشتند.
ما نمی دانستیم او فرمانده است
حاج منصور در طول این هشت سال خیلی کم به مرخصی میآمدند و چندبار هم به دلیل مجروحیت به مرخصی آمدند و یک بار ترکش به سر ایشان اصابت کرده بود که منجر به از دست دادن دید چشم چپ ایشان شد و بار دیگر که به دلیل قطع شدن پایش زمان مرخصیاش بیشتر شد حتی صبر نکرد جراحتش ترمیم شود و دوباره به جبهه رفت، تا زمانی که در جبهه حضور داشت ما نمیدانستیم که ایشان فرمانده هستند و نه تنها فرمانده گردان حضرت ابوالفضل(ع) بودند بلکه سمتهای دیگری نیز داشتند.
برادرم منصور از زمانی که محصل بود در کنار تحصیل بدون اطلاع خانواده به کار نیز میپرداخت و به دلیل اینکه در زمینه درس بسیار موفق بود به دیگر دانشآموزان تدریس خصوصی میکرد و درآمد خود را صرف رسیدگی به ایتام میکرد.
سردار شهید خادم صادق و شرط ازدواج
منصور روحیه خاصی داشت، هروقت با او در مورد ازدواج صحبت میکردیم، میگفت: «تا پیروز نشویم من ازدواج نمیکنم.» جنگ که به پایان رسید، پس از اصرارهای مکرر ما پذیرفت که ازدواج کند اما برای این کار شرط گذاشت، او اصرار داشت همسر آیندهاش همسر شهید، سیده، و دارای فرزند باشد، بالاخره نیز با همسر شهید ظلانوار ازدواج کرد، و دو فرزند آن شهید را همچون فرزندان خود در آغوش محبتش پروراند....
مراسم ازدواج آنها در شب میلاد پیامبر اکرم و امام صادق (ع) در جمع سپاهیان برگزار ش
وصیت نامه شهید:
بسم الله الرحمن الرحیم
انی لا اری الموت الا السعاده و الحیاه مع الظالمین الا برما
خدایا مرا این عزت بس که تو مولای منی و همین فخر بس که من بنده توام.
امام ! تو در قلب من حکومت می کنی و حکومت تو حکومت خداست،که خدا در ه حال ناظر برما است. و من از دریچه قلب خویش تو را دیده ام و لمس کرده ام و مرا همین بس، هر چند دیدار دنیایی هم ارزش دارد. ای امام! بدان ما با قلبی مملو از عشق خدا و سری مملو از شور حسینی در پی امر تو قدم به این وادی گذاشته ایم و تو رهبر ما هستی و بر این رهبر افتخار می کنیم ای مردم افتخار نمائید در این برهه از زمان قرا گرفته اید و در زیر سایه پرچم پر افتخار اسلام و در حکومت الهی آقا مهدی (عج) به جلوداری و علمداری روح خدا قرار گرفته و زندگی می کنید. تا کنون در این دنیا چنین حکومتی نبوده وخداوند بر شما منت گذاشته و این حکومت را به شماملت ایران نصیب نموده است .
پس قدر این حکومت، انقلاب، امام عزیز و یارانش را بدانید، اگر قدر اینان را ندانید در دنیا و آخرت بدبختی نصیبتان خواهد شد. اسلام امروز به این رهبریت حکومت و یاران امام افتخار می کند، رسول الله افتخار می کند ،پس خاک بر سر آن کسی که افتخار نکند.
ای کسانی که دنیا را گرفته و رها نمی کنید و دنیا چشم شما را کور، گوشتان را کر، و قلبتان را مرده کرده است، این دنیا وسیله است منزل پیش راه است ، دل به این دنیا نبندید و تقوا را پیشه کنید شاید به فلاح و رستگاری برسید. در زندگی هدفدار باشید تا جاودان بمانید. چشمه آب شیرینی باشید تا به دریا برسید و جاودان گردید. کسانی که هدفشان در جهت منفی شکل می گیرد همچون چشمه ای هستند که به شوره زار می ریزند.پیرو ولایت فقیه باشید تاسرافراز گردید،از روحانیت نبرید،چرا که هرچه داریماز روحانیت اصیل و انقلابی داریم .
گوش به فرمان امام خمینی باشید و هرچه گفت بدون چون و چرا انجام دهید. ای مومنین قدر یکدیگر را بدانید و یکدیگر را یاری و پشتیبانی کنید، وحدت خود را حفظ کنید.ای پاسداران عزیز، خود را فراموش کنید و خود را فدای اسلام نمائید.
و من الله توفیق
منصور خادم صادق
انتهای پیام/س
نظرات بینندگان