روایت همسر علی اکبر رنجبر از اخلاقمداری این شهید:
شهدا از اول خاص نبودند با انتخاب مسیر درست خاص شدند
همسر شهید رنجبر ۲۱ سال زندگی مشترک با شهید رنجبر را از بهترین دوران زندگیاش دانست و نبودنش را بزرگترین و سنگینترین غم دنیا عنوان کرد.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه تحلیلی خبری شیرازه، امسال چهل و چهارمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی است، انقلابی که برای به ثمر نشستنش خونهای بسیاری بر زمین ریخته شد و چه بسیار دلیر مردانی که از جان گذشتند تا این پیروزی حاصل شود.
و در طول این ۴۴ سال نیز چه بی شمار حوادثی که برای مردمان این سرزمین رقم خورد تا این انقلاب اسلامی از ریل اصلی خود خارج شود. از طراحی جنگ تن به تن و هشت سال دفاع مقدس تا ایجاد آشوبهای خیابانی، ترور اشخاص مشهور و دانشمندان این سرزمین و حتی در این اواخر جنگهای ترکیبی که مستقیم و غیر مستقیم نسل جوان را نشانه گرفته است، همه و همه از ترفندها و دسیسههای دشمنانی است که نمیتوانند و نمیخواهند رشد و ترقی و تعالی این انقلاب بزرگ را که به تعبیر امام خمینی(ره) انفجار نور بود را ببینند.
این سرزمین در طی این سالها چه در مرزهای داخلی و چه خارج از مرزها تاوان سنگینی برای بقای اسلام و انقلاب داده است؛ یک روز سر سردار بزرگ اسلام و حافظ حریم حضرت زینب، شهید اسکندری را بر نیزه میکنند و روز دیگر محسن حججی را همچون علی اکبر امام حسین سر و دست بریده به پدر و مادر تحلیل میدهند، روزی دیگر و درست وقتی که ریشه گروهکهای تکفیری و بی دین در حال خشکاندن است مالک اشتر زمان سردار سلیمانی را اِربَن اِربا میکنند.
در خیابانهای شهر آشوب به پا میکنند تا نیروهای مخلص و قهرمانان جان بر کف این دیار را به مسلخ شهادت بکشانند.
اینها تنها گوشه اندکی از دسیسهها و توطئههای دشمنانیست که سالیان سال است در آرزوی فروپاشی نظام مقدس جمهوری اسلامی و حذف انقلاب اسلامی از کنار نام این کشور هستند.
در این میان عدهای نیز برای تامین امنیت، آرامش و آسایش مردمان این دیار، جان شیرین را سپر بلا میکنند تا از جان و مال و ناموس همنوعان خود در برابر اراذل و اوباش دفاع کنند.
اوباشی که برای رسیدن به خواستههای خود دست شمر و خولی و یزیدیان را از پشت بسته و با نشستن بر روی سینه مدافعان امنیت سر میبُرند و مامور نیروی انتظامی را به شهادت میرسانند.
آری امروز ۱۳ بهمن ماه مصادف با یکمین سالگرد شهادت شهید علی اکبر رنجبر است.
کسی که برای حفظ آرامش و امنیت همنوعانش جان شیرین خود را نثار کرد تا اجازه ندهد اراذل و اوباش آسایش مردم را برهم زنند.
یک سال پیش درست در چنین روزی حوالی ساعت ۱۹ و ۴۵ دقیقه تصاویری به سرعت در فضای مجازی پخش شد که نشان از شهادت یک مامور انتظامی در پاسگاه بیدزرد شیراز بود.
رویدادی که با دیدن فیلم، صحنه کربلا و سربریدن یاران امام حسین به دست یزیدیان را به ذهن متبادر میکرد.
اگرچه صحنههای دردناک و غم انگیزی بود اما باز هم نشان داد مدافعان این سرزمین برای حفظ انقلاب اسلامی و ایران عزیز حتی از جان شیرین هم مایه میگذارند.
در چنین روزی و به مناسبت یکمین سالگرد شهادت سرهنگ شهید علی اکبر رنجبر به سراغ همسر این شهید بزرگوار رفتیم تا یک سال پس از نبودن همسر و پدر را در خانه به تصویر بکشیم.
شهدا از اول خاص نبودند بلکه خاص شدند
معصومه زراعت پیشه همسر شهید علی اکبر رنجبر در گفتگو با خبرنگار این رسانه در ابتدا از اخلاق مداری همسرش و از روزها و ماههای سختی که بعد از وی سپری شده، سخن میگوید.
مهربانی، احترام به بزرگتر، دست به خیر بودن و خوش خلقی با همه، از مهمترین ویژگیهای بارزی است که همسر شهید به آن اشاره میکند و سپس میگوید: همه ما وقتی از دور به شهدا و سرنوشت آنها مینگریم فکر میکنیم انسانهای خاص و خارق العادهای بودند که از ابتدا خداوند آنها را اینگونه آفریده است و من نیز تا قبل از شهادت همسرم چنین احساسی در مورد شهدا داشتم اما با زندگی کردن در کنار علی اکبر به این باور رسیدم که هر انسانی با رفتار و کردار و عملش مسیر زندگی خود را مشخص میکند و شهدا از اول خاص نبودند بلکه خاص شدند.
همسر شهید رنجبر میگوید: حرفه نظامی از شغلهای بسیار سخت و حساس است اما با تمام مشکلات و سختیها همسرم هیچ گاه خستگی کار را با خود به خانه نمیآورد و انگار تمام خستگیهایش را پشت در جا میگذاشت و بعد وارد خانه میشد به گونهای که گاهی متوجه نبودیم شب تا صبح بیدار بوده و یا چه سختی را در طول شبانه روز تحمل کرده است با بچه ها بازی میکرد و با اخلاق خوش با من، فرزندانمان، اعضای خانواده و دیگر فامیل و دوستان برخورد میکرد و همیشه لبخند ملایمی بر لب داشت.
منتظر نمیماند اول کوچکترها به او سلام کنند
به گفته خانم زراعتپیشه ، شهید رنجبر منتظر نمیماند کوچکترها به او سلام کنند، بلکه معتقد بود سلام و احوالپرسی و احترام، کوچک و بزرگی ندارد و باید با همه مهربان بود، تا حدی که هر وقت من از دست کسی ناراحت میشدم که چرا اول سلام نکرده، ما را نصیحت و دعوت به صبر میکرد.
در بین دوستان و فامیل رازداری و دست به خیر بودنش جا افتاده بود و هیچکس از پیشش ناامید نمیرفت، حتی اگر قادر به حمایت مالی نبود، به گونهای او را کمک میکرد.
در ادامه این گفتگو از همسر شهید رنجبر خواستیم که احساس درونیاش را از نبود شریک زندگیاش توصیف کند؛ او با بغض عجیبی که راه گلویش را سد کرده بود، گفت: قطعا خیلی سخت است از دست دادن پدر و همسری که مثل کوه پشت و پناهمان بود و حالا مدتهاست تنها شدهایم.
این همسر فداکار میگوید: خانواده چهارنفره ما اکنون سه نفره شده و من مجبورم هم پدر باشم و هم مادر، اگر چه سخت است ولی میبایست جای خالیاش را همه جا پر کنم.برای همین جشن تولد سه نفره برای دخترم گرفتیم تا بداند بازگشتی برای پدر نیست.
خانم زراعت پیشه از روزهای سخت و تلخ بعد از رفتن همسرش حرف زد از شوکی که به دختر ۹ سالهاش وارد شده بود، تا پرسشهایی که برای فرزندانش وجود داشت که آیا برای همیشه پدر نخواهیم داشت؟ و اینها تنها بخش ناچیزی از سختی و مشکلات خانوادههای شهدایی است که جان خود را فدای آرامش و حفظ انقلاب اسلامی کردهاند.
شهید رنجبر همواره از همسرش درخواست میکرد که فرزندانشان به او وابسته نشوند و به قول همسر این شهید، انگار خودش میدانست که زود خواهد رفت.
همسر شهید رنجبر شهادت پدر را ضربه سنگینی برای پسر ۱۴ ساله و دختر ۹سالهاش دانست و گفت: به فرزندانم یاد دادهام که شهدا زنده هستند و همواره مراقب عزیزانشان هستند.
همچنان پشت رهبر و انقلابمان ایستادهایم
این همسر و مادر فداکار خطاب به آنان که در پی نابودی و از هم پاشیدن انقلاب اسلامی هستند هم هشدار داد و گفت که ما هنوز هم همچنان پشت رهبر و انقلاب خود هستیم و به کسی اجازه دستدرازی و حرمت شکنی به این سرزمین را نخواهیم داد و تا پای جان در برابر دشمن ایستادهایم.
خانم زراعتپیشه در انتها با اشاره به صحبت شهید رنجبر در مورد الگوپذیری فرزندانش، عنوان کردکه همسرم معتقد بود نصبپیحت کردن روش خوبی برای آنها نیست، بلکه ما باید خودمان در مسیر درست حرکت کنیم تا آنان هم یاد بگیرند و راه صحیح را برگزینند.
او ۲۱ سال زندگی مشترک با شهید رنجبر را از بهترین دوران زندگیاش دانست و نبودنش را بزرگترین و سنگینترین غم دنیا عنوان کرد.
انتهای پیام/224224
نظرات بینندگان