محرم که میرسد؛
رستاخیز عظیم از راه رسید و دلها باز کربلایی شد
شاید مشهورترین , جانسوزترین شعری که بر بیشتر کتیبههای محرمی حک شده که خود نمادی از محرم است، شعری از محتشم کاشانی است که این ماتم و عزا را به رستخیزی عظیم تشبیه کرده است.
به گزارش خبرنگار گروه فرهنگی پایگاه تحلیلی خبری«شیرازه»، محرم بار دیگر فرارسید و آنچه که در کوی و برزن دیده میشود، پارچههای سیاهی است که بر در و دیوار شهرها و روستاها کشیده شده و پرچم هاییست که بخاطر فرارسیدن ماه محرمالحرام افراشته شده و به اهتزاز در آمده و صدای نوحه و سرود از هر گوشه و کنار به گوش میرسد.
مراسم عزاداری حسینی بین مسلمانان تاریخچهای بس طولانی دارد. شاید ریشه آن به عزاداری اولیه طایفه بنی اسد برگردد که هنگام دفن شهدای کربلا بر سر مزار آنان مویه کردند و اشک ریختند؛ شیعیان زمانی که در دوره دیلمیان و صفویه آشکارا به آن میپرداختند همواره برای این عزاداری ارزش و احترام ویژه ای قائل بودند.
نوع عزاداری و شیوه آن در طول صدها سال دچار دگرگونی فراوان شد. شکل ساده آن برگزاری مجالس تذکار برای شهدا بود که فقط به مویه و گریه می گذشت؛ در سال نهصد قمری، ملاحسین کاشفی هراتی با استفاده از مقاتل مختلف و کتب تاریخی کتابی به نام "روضهالشهداء" تدوین کرد و آن را وقف عام کرد و چون تنها کتاب و معتبرترین نیز بود به زودی به اشتهار رسید و هر کسی که مراسم عزاداری داشت از روی آن کتاب برای مردم می خواند و مردم گریه می کردند به طوری که اسم این مراسم به روضه خوانی و سپس به اختصار روضه نامیده شد.
ماه محرم و صفر با نمادهایی شناخته میشود که ویژه همان دو ماه است. قبل از شروع این ماه، مردم شروع به سیاهکوب کردن مساجد و تکایا می کنند و در حسینیهها خیمههای عزا، یا خیمههای صحرای کربلا، برپا میکنند که هر یک از آنها نمونهای از هنر و جلال و شکوه است.
شاید مشهورترین، زیباترین و جانسوزترین شعری که بر بیشتر کتیبهها، پارچهها و علمهای سیاه نصب شده بر در و دیوار شهر دیده میشود و خود نمادی از محرم است، شعری از محتشم کاشانی است که این ماتم و عزا را به رستخیزی عظیم تشبیه کرده و میگوید:
باز این چه شورش است که درخلق عالم است
بازاین چه نوحه وچه عزا وچه ماتم است
باز این چه رستخیز عظیم است کز جهان
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است
ارباب صدای قدمت میآید
آری با رسیدن محرم صدای زنگ کاروان کربلا و قصه پر غصه مردی برزگ آغاز میشود که از میانه راه سفر حج، به دعوت کوفیان لبیک گفت و سفر خانه خدا را ناتمام گذاشت و در هشتم ذیحجّه، مکه را به قصد کوفه، ترک کرد و به سمت سرزمینی رفت که پیش از این نیز پدرش علی(ع) را تنها گذارده و به بیوفایی و جفا معروف بودند.
داستان ماتم بزرگ مردی که در یک روز داغ 72 لاله پرپر بر دلش ماند و خود نیز روز به نیمه نرسیده بود سرش بر بالای نیزه مثل خورشید تابان میدرخشید و هنوز دل دشمنانش را به وحشت میانداخت.
محرم ماه صبر زینب است بر اسارت زنان و کوکان کاروان حسین و هنگامهی نطق و خطابه کوبنده زینبی در کاخ یزید است؛ آن زمان که گمراهشدگان را رسوا میکند و فلسفه قیام کربلا را به گوش جهانیان میرساند.
اما دفاع همچنان باقیست
آنگاه که در کوس جنگ دمیدهشد، کربلائیانِ عاشورای خمینی(ره) خود را از زندان تعلقات و عادات، رهانیدند و خود را فانی در خدا ساختند.
از وجود مقدس آنان نورالانوار طلعتِ شمسِ حق بر همهی آفاق عالم با عزت و عظمت تا بینهایت متجلی گشتهاست و در تاریکخانهی عالمِ مادیِ غرق در شهوات صراطِ نورانیِ حقیقتنما شدهاند.
و این راه، راهِ کاروان عشق است که از میان تاریخ میگذرد، هرکس در هر زمره که میخواهد آن را بشناسد داستان کربلا را بخواند اگرچه خواندن داستان را سودی نیست اگر دل کربلایی نباشد.
بعضیها ما را سرزنش میکنند که چرا دم از کربلا میزنید و از عاشورا ؛ آنها نمیدانند که برای ما کربلا بیش از آنکه یک شهر باشد یک افق است که آن را به تعداد شهدایمان فتح کردهایم .
نه یک بار نه دو بار بلکه به تعداد شهدایمان در این جریان تاریخیِ عشق و در همه این روزهای عاشورایی و در این کربلا به وسعت همه عالم و حال وقت ندای لبیک ما برای دفاع از همهی هویت این تاریخ، برای دفاع در برابر تلاش گستردهی هژمونیِ رسانهای تبلیغاتیِ تحریف این جریان مقدس، از آن مطلع عشق تا کربلای شورانگیز دفاع مقدس باید از زندان تعلقات و عادات خود را برهانیم، هشیارانه، مجاهدانه و عاشقانه به میدان بیاییم .
با رسیدن محرم دلمان بازهوای کربلا و صحن بینالحرمینی را میکند که آرامشبخشترین جای جهانست.
«عطری کـه از حوالی پرچم وزیده اسـت
ما را بـه سمت مجلس آقا کشیده اسـت
از صحن هر حسینیه تا صحن کربلا
صد کوچه بازکنید محرم رسیده اسـت»
نظرات بینندگان