شیراز در محاصره متکدیان وارداتی
یکی از این آسیبها، تکدیگری به شیوه مدرن است؛ روشی که ممکن است دل هر رهگذری را به رحم آورده و با تحریک حس نوعدوستی، وی را ترغیب به کمک به فرد نیازمند کند.
متأسفانه یکی از آسیبهای اجتماعی که سالهاست دامن کلانشهرهای بزرگ کشور بهخصوص شهر شیراز را گرفته، وجود همین متکدیانی است که همهروزه در سطح شهر با شیوههای مختلف و با سوءاستفاده از مهربانیهای اشتباه شهروندان دستشان در جیب مردم است.
آنچه سالهاست مورد توقع و مطالبه عمومی است ساماندهی این افراد توسط مدیران شهری و پیداکردن راهکاری برای امرارمعاش این افراد توسط دولت است
تکدیگری معضلی اجتماعی است که هر روز با شیوههای متفاوت و جدید در سطح جامعه دیده میشود و شیراز ازجمله کلانشهرهایی است که با این پدیده دستوپنجه نرم میکند و بیش از دیگر شهرها پذیرای این متکدیان و معتادان وارداتی است
اگرچه در سالهای نهچندان دور شیوه مرسوم گدایی، پوشیدن لباسهای کهنه و مندرس و پاره و دستوپای شکسته و چشمان نابینایی بود که در گوشهای کزکرده و درخواست کمک میکنند، اما امروزه با پیشرفت تکنولوژی انگار شیوههای گدایی نیز نوین شده و متکدیان هر روز با سبک و چهرهای متفاوت دستان خود را در جیب همشهریانی میکنند که از دیرباز به مهربانی و همنوع دوستی معروف بودهاند.
گدایان و معتادان وارداتی که با اتوبوس بهصورت دستهجمعی به شیراز آورده میشوند تا با سوءاستفاده از عطوفت و دلسوزی مردم شیراز از یک سو و بیمدیریتی این کلانشهر در برخورد با آسیبهای اجتماعی از سوی دیگر مهمان همیشگی کوچه و خیابانهای شهر شیراز باشند، اکنون تبدیل به معضلی شده که جمعکردن آن نیازمند یکهمت بلند و مدیریت قوی در سراسر استان است.
اگرچه پایگاه خبری شیرازه و دیگر رسانههای مطالبهگر استان بارهاوبارها در جلسات و گزارشهای متعدد خواستار رسیدگی مدیران شهری به این موضوع شدهاند؛ اما متأسفانه همچنان خیابانهای سومین حرم اهلبیت هر روزه شاهد حضور متکدیانی است که بنا به آمار موثق بیش از نیمی از آنها متعلق به این شهر و حتی استان نیستند و تنها به این بهانه که مردم شهر شیراز مهماننواز و دلسوزند مالکان اصلی پیادهروهای شهر شدهاند.
در مقایسه با دیگر شهرها و استانها از جمله یزد، اصفهان و تبریز که به گفته طاهری رئیس سابق شورای شهر، حتی یک گدا در خیابانهای آن دیده نمیشود، کلانشهر شیراز که شهر گلوبلبل نامگرفته پذیرای تعداد زیادی از این متکدیانی است که هر کدام به شیوهای جیب مردم این شهر را خالی میکنند.
در تبریز وقفی است برای جمعآوری گدایان و معتادان
این پدیده نامیمون که گریبان مردم و سیما و منظر شهر را گرفته معضلی است که فرماندار شیراز هم در گفتگو با خبرنگار ما به آن اشاره کرد و در مقایسه شیراز با تبریز نوع نگاه و فرهنگ مردم به این موضوع را مؤثر دانست و گفت: استان فارس یکی از استانهای پر وقف است بهگونهای که رتبه یک وقف کشور را به خود اختصاص داده است؛ اما واقفان در هر حوزهای ورود کردهاند الا آسیبهای اجتماعی درحالیکه در تبریز وقفی وجود دارد که عمر آن بیش از ۱۰۰ سال است؛ وقفی که مختص همین افراد خیابانی متکدیان و کودکان کار است.
اینکه در تبریز یکی از این آسیبها دیده نمیشود بهخاطر این است که وقف مذکور هزینه تمام آنان را پوشش میدهد و از سطح جامعه جمعآوری شدهاند؛ اما فارس در استان تمام هزینههای معتادان متجاهر کارتنخوابها را شهرداری، ستاد هماهنگی مبارزه با مواد مخدر پرداخت میکند که البته بر سر همین موضوع نیز بحث است که چرا باید این هزینهها توسط این دو ارگان پرداخت شود .
فرماندار شیراز جمعآوری متکدیان و بازگرداندن آنها به شهر و دیار خود را یک اقدام همگانی دانست که یکسوی آن مردم و سوی دیگر مسئولان هستند؛ یعنی هم نیاز به فرهنگسازی است و هم نیاز به همت مدیران شهری که چهره شهر را از چنین آسیبی بزدایند.
هر چند به گفته برخی مدیران شهری و نمایندگان پارلمان محلی شیراز (شوراها) شهرداری راهکارهایی برای مقابله با این پدیده در نظر دارد؛ اما متأسفانه هیچگاه اقدامات ملموس نبوده و هر روز شاهد تکدیگری به سبکهای جدید هستیم
شیراز سالهاست گرفتار حضور متکدیان و معتادان استانهای دیگر است
رضا محمدیان عضو شورای شهر شیراز نیز پیشازاین در گفتگو با خبرنگار شیرازه، با بیان اینکه شهر شیراز سالهاست که گرفتار این آسیب بوده و شاهد حضور متکدیان و معتادان استانهای دیگر است، گفت: مردم شیراز مردم خوب، محجوب و دل رحمی هستند به همین خاطر مرتب برسر چهارراهها به این افراد کمک میکنند بهگونهای که شیراز شده هتل این افراد، چرا که شهروندان شیرازی بنا به سابقه مهربانی و نوعدوستی که دارند به معتادان و گدایانی که در گوشهوکنار شهر هستند هم غذا و لباس میدهند و هم مبالغی بهعنوان کمک که این خود یک آسیب جدی به شمار میرود.
هر چند به گفته مسئولان طرحهای رنگارنگ جمعآوری معتادان و مقابله با متکدیان در حال اجراست اما با گذری بر وضعیت ناوگان حملونقل عمومی شهر شیراز و اتوبوسهای شهری متوجه میشوید که گدایی به اشکال مختلف پا را از خیابان فراتر گذاشته و به اتوبوسهای شهری هم رسیده بهگونهای که با ایجاد سروصدا و یا پخش موسیقی زدن دف و کارهایی ازاینقبیل آسایش و امنیت شهروندان را بر هم زده و اهالی شیراز را از سوارشدن به ناوگان عمومی منصرف کرده است.
قرار بود شیراز شهر عشق باشد نه شهر طمع
کارشناسان آسیبهای اجتماعی بر این باورند که هرگونه نگاه عاطفی و کمک به این افراد باعث تداوم حضور این افراد و زمینهساز شیوع بیماریهای مختلف و کمک مستقیم به قاچاقچیان و فروشندگان مواد مخدر است.
بااینوجود بسیاری از مردم دچار سردرگمی هستند که بالاخره این گدایان مجرم هستند یا مستحق؟
یکی از شهروندان میگوید: واقعاً در برخورد با آنها کلافه میشوم، اگر پول بدهم حس بد فریبخوردگی دارم و اگر کمک نکنم عذاب وجدان میگیرم که مبادا به یک فقیر واقعی کمک نکرده باشم.
به نظر میرسد حرف درست را شهروندی زد که در اتوبوس کنار دستمان نشسته بود و شاهد گفتگوی ما بود؛ او معتقد است، شاید «نه بزرگ» مردم به متکدیان آنها را بیش از آنچه هستند پررو نمیکند، چون شیراز قرار بود شهر عشق باشد نه شهر طمع و بر همین اساس ما باید خودمان هم به مدیران شهری کمک کنیم و یادآور شویم که شهر شیراز شهر زیبایی و عطوفت و مهربانی است؛ اما در مسیر و راه درست.
کلام آخر خطاب به مدیران و متولیان امور شهری؛
قانونی در رابطه با بحث متکدیان در سال ۸۷ داریم که در آن ذکر شده، اصل کار با فرمانداری
و استانداری و محوریت این امر به شهرداریها داده شده است و شهرداری طبق
قانون باید متکدیان را در مکانهای موقتی نگهداری کند تا از نظر بیماریهای
واگیر وضعیتشان مشخص شود یا اینکه سابقه جرم و بزهکاری نداشته باشند.