آرایش جنگی ژئواکونومیک: استراتژی جهانی واشنگتن درمقابل ایران
اقتصاد همواره عامل تعیینکننده سیاست داخلی و خارجی دولتها بوده است. این عامل اکنون به اهرم پرقدرتی برای تأثیر در سیاستهای بینالمللی تبدیل شده است. منطق اقتصادی، اکنون در تحلیل روابط انسان و فضا، یعنی در تحلیل وضعیت ژئوپلیتیکی نقش درجه اول ایفا میکند. درحقیقت، به اعتقاد کارشناسان مسائل ژئوپلیتیکی، نظام متغیر جهانی، بعد از افول نقش ایدئولوژی در رقابتهای ژئوپلیتیک جهانی، وارد دوران جدیدی شده است که یکسره به کارکرد زیربناها، پتانسیلها و سیاستهای اقتصادی در شکل دادن به ژئوپلیتیک جهانی تعلق دارد.
در این دوره، پیدایش مفهوم جدید ژئواکونومی که در چهارچوب آن روابط میان انسان، در مقام بازیگر اقتصادی با فضایی که در آن تحول مییابد مورد بررسی و مطالعه قرار میگیرد، موجب شده است تا برخی از سیاستپردازان کشورها از این مفهوم تحت عنوان جنگ اقتصادی تعبیر نمایند.
برای مثال، درحالحاضر نمود واقعی این موضوع را میتوان در بستر تنشهای سیاسی غرب با ایران مشاهده کرد که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، تحریمهای اقتصادی جدید علیه ایران را بهدلیل پتانسیل کاملاً تخریبی آنها در شرایط اقتصادی ـ اجتماعی فعلی ایران تنها میتوان با عنوان آرایش جنگی ژئواکونومیک دربرابر ایران تعبیر کرد. درحقیقت بهرغم اینکه موضوع تحریمهای غرب علیه ایران تاریخ طولانی دارد، اما تحریمهای جدید اقتصادی با تحریمهای گذشته کاملاً متفاوت هستند. این بار واشنگتن سعی دارد در قالب یک استراتژی جهانی اقتصاد و نظام جمهوری اسلامی ایران را کاملاً به انزوا بکشاند. بنابراین سؤال مطرح این است که تحریمهای اقتصادی جدید درمقابل ایران از چه ماهیتی برخوردارند؟
شایان ذکر است، درحالیکه اروپا و واشنگتن، هدف تحریمهای نفتی اخیر علیه ایران را درراستای اعمال فشار بیشتر به ایران جهت امتناع از برنامه هستهای خود اعلام میکنند، برخی از کارشناسان معتقدند این تحریمها فقط خرید زمان برای غرب است و قطعاً تغییری در استراتژی هستهای ایران ایجاد نمیکند؛ چراکه این موضوع برای ایرانیان به نماد افتخار ملی تبدیل شده است. درعینحال، برخی دیگر نیز معتقدند که تحریم نفتی ایران با بحران اقتصادی و اجتماعی کنونی اروپا سازگار نیست و بیشتر در چهارچوب فشار تبلیغاتی و جنگ روانی قابل ارزیابی است.
بااینحال، تحرکات دیپلماتیک و موضعگیریهای جدی ازسوی بازیگران بزرگ اقتصادی در روزهای اخیر نشان از آن دارد که موضوع بسیار جدی است و درواقع تنها اصطلاحی که میتوان برای توصیف این وضعیت بهکار برد همان آرایش جنگی ژئواکونومیک است؛ چراکه فشارها و تحریمهای اعمالشدة جدید کاملاً متفاوت از جنس تحریمهای اولیه است و اصلاً قابل قیاس با هم نیستند. هرچند بسیاری از کارشناسان اقتصادی از تحریمهای جدید تحت عنوان بزرگترین گسل پیشِ روی اقتصاد جهانی تعبیر میکنند، بااینحال باید گفت که این تحریمها بهنوعی شاهرگ حیات اقتصادی ایران را هدف گرفته است.
طبق مبانی جغرافیایی ـ سیاسی، اقتصاد از ارکان وجودی دولتهاست و هیچ دولتی بدون اقتصاد قادر به ادامه حیات نخواهد بود. برایناساس، اقتصاد جزو منافع ملی دولتها محسوب میشود و بنابراین تعرض در اقتصاد کشورها بهنوعی تعرض در منافع ملی است و این همان نقشآفرینی پتانسیلها و سیاستهای اقتصادی در شکل دادن به ژئوپلیتیک جهان است که برخی از سیاستپردازان از آن تحت عنوان جنگ اقتصادی نام میبرند.
قرار است اروپاییها در کنار رهبران واشنگتن، در این استراتژی جنگی ژئواکونومیک درمقابل ایران نقش ویژهای بازی نمایند. روی همین اصل، اعضای اتحادیه اروپا علیرغم اختلافنظرهای اعضا درمورد ابعاد و زمان اعمال تحریمها علیه ایران، سرانجام دوشنبه، ۳ بهمن (۲۳ ژانویه)، پیرو سیاستهای یکجانبه واشنگتن در تحریم بانکی ایران، طرحی را تصویب کردند که طبق آن اروپاییها بایستی تمام توافقهای جدید نفتی با ایران را متوقف نمایند و این موضوع از هفته جاری اعمال میشود، اما واردات نفت از ایران تا ابتدای ماه ژوئیه (زمان پیشبینیشده برای قطع واردات نفت) ادامه خواهد داشت. این در شرایطی است که تحریمهای جدید مشتمل بر تحریم بانک مرکزی ایران (متهم به مشارکت در فعالیتها برای دور زدن تحریمها)، بانک تجارت (متهم به تسهیل تلاشهای هستهای ایران و کمک به بانکها و مؤسسات ایرانی برای دور زدن تحریمهای بینالمللی)، صنعت پتروشیمی ایران، تبادل فلزات گرانبها با ایران، تحریمهای مالی ـ اعتباری، و نیز تحریم بسیاری از شرکتهای تجاری ـ خدماتی و اشخاص حقیقی میباشد.
در این آرایش جنگی ژئواکونومیک درمقابل ایران، غیر از واشنگتن، اروپا و دیگر متحدان نزدیک واشنگتن ازجمله کانادا و استرالیا، بازیگران اقتصادی مختلفی با موضعگیریها و اهداف متفاوت وجود دارند که از مهمترین آنها میتوان به کشورهای عرب تولیدکننده نفت در حوزه خلیج فارس بهویژه عربستان سعودی اشاره کرد. گفتنی است دولت عربستان درراستای سیاستهای کاملاً ضدایرانی خود (این سیاستها همزمان با شروع جنبشهای مردمی در جهان عرب به اوج خود رسیده است)، به کشورهای غربی قول داده است درصورت اعمال تحریم نفتی درمقابل ایران، حاضر است جهت سازماندهی بازارهای جهانی خلأ موجود را پر نماید. درواقع علیرغم تردیدهای ناظران آگاه، دولت عربستان ادعا دارد قادر است به آسانی ظرفیت تولید نفت خود را به دوازده میلیون بشکه در روز برساند.
از دیگر کشورهای آسیایی که واشنگتن سعی دارد آنها را در این آرایش جنگی ژئواکونومیک درمقابل ایران وارد نماید میتوان به ژاپن و کره جنوبی اشاره کرد. ژاپن و کره جنوبی هرکدام ده درصد از نفت موردنیاز خود را از ایران وارد میکنند و درپی فشارهای واشنگتن بهدنبال منابع جایگزین پس از تحریم نفت ایران هستند. البته، هرچند ژاپن و کره جنوبی که متحدان نظامی آمریکا محسوب میشوند به وضوح از تحریم نفت ایران حمایت کردهاند، بااینحال استفاده از معافیت تحریمی موضوعی است که آنها بهشدت آن را دنبال میکنند.
در این بین، ترکها نیز از دست فشارهای واشنگتن در امان نبودهاند؛ هرچند آنکارا اعلام کرده است تازمانیکه تحریمها به تصویب شورای امنیت سازمان ملل نرسیده باشد و بهصورت یکجانبه اعمال شود از تحریمها حمایت نخواهد کرد، بااینحال شواهد نشان میدهد که ترکها نیز بهمنظور کاهش وابستگی خود به نفت ایران درپی جایگزینی مناسب برای ایران هستند. شایان ذکر است، ترکها روزانه سی درصد از منابع نفتی خود را از ایران وارد میکنند و بههمیندلیل برخی از تحلیلگران معتقدند تهدید مقامات ایرانی درخصوص بستن تنگه هرمز درصورت اعمال تحریمهای نفتی، در اتخاذ تصمیم آنکارا درمورد کاهش واردات نفت از ایران نقش داشته است.
هند نیز، هرچند اعلام کرده است از تحریمهایی پیروی خواهد کرد که ازسوی سازمان ملل اعمال شود و منافع ملی خود را قربانی بلوکبندیهای منطقهای نخواهد کرد و تصمیم دارد بر میزان واردات نفت از ایران بیفزاید، اما درحالحاضر هندیها برای پرداخت پول نفت ایران مشکل دارند و تنها واسطه موجود یعنی هلک بانک ترکیه نیز اخیراً از همکاری با هند برای واردات نفت از ایران خودداری کرده و این در شرایطی است که رایزنیهای مقامات هندی برای استفاده از بانکهای روسیه برای پرداخت پول نفت ایران نیز تاکنون ثمربخش نبوده است. ازسویدیگر گزارشها حاکی از آن است که شرکتهای هندی نیز بهتدریج روند مذاکرات برای جایگزین کردن منابع نفتی وارداتی از ایران را آغاز کردهاند.
غیر از تمام بازیگران حاضر در این آرایش جنگی ژئواکونومیک درراستای استراتژی جهانی واشنگتن در مقابل ایران، روسیه و چین که درحالحاضر مهمترین حامیان بینالمللی ایران محسوب میشوند، علاوهبر ممانعت از تصویب قطعنامهای دیگر در شورای امنیت علیه ایران، درحالحاضر اعلام کردهاند با تحریمهای یکجانبه درمقابل ایران مخالفند. هرچند این موضع رسمی این کشورهاست، اما در عمل شواهد از رویکرد دیگری حکایت دارد. حداقل درمورد چین که مهمترین واردکننده نفت ایران محسوب میشود طبق آمار و شواهد این کشور ضمن کاهش واردات نفت خود از ایران بهدنبال جایگزینهایی برای نفت ایران است.
درواقع سفر نخستوزیر چین به منطقه و عقد قراردادهای عظیم نفتی و گازی با عربستان سعودی میتواند از نشانههای این رویکرد چین باشد. هرچند، برخی از کارشناسان معتقدند چین به این راحتی اجازه دخالت آمریکا در سیاستهای ملی خود را نمیدهد و همچنان یکی از مشتریان اصلی نفت ایران باقی خواهد ماند. چین در مسئله ایران، همواره تلاش خود را برای جلوگیری از برهم خوردن تعادل قیمت نفت و حفظ شریان نفتی نشان داده و بارها با ردّ درخواستهای غرب برای پیوستن به تحریمهای بینالمللی و یکجانبه، به حفظ شرایط موجود برای خود و ایران کمک کرده است.
درمجموع، با توجه به تمام مسائلی که بحث شد، شواهد کلی حاکی از آن است که بهرغم هشدارهای کارشناسان درمورد عواقب و تبعات سنگین تحریمهای اقتصادی یکجانبه درمقابل ایران برای اقتصاد نابسامان غرب، واشنگتن درحالحاضر تلاش دارد این تحریمها را بهصورت یک استراتژی جهانی در قالب آرایش جنگی ژئواکونومیک درمقابل ایران به اجرا درآورد.
علی ولیقلی زاده، پژوهشگر مسائل بین المللی و ژئوپلیتیکی
منبع :ابرار معاصر تهران