کد خبر: ۲۴۹۶۸
تاریخ انتشار: ۱۶:۴۷ - ۲۴ بهمن ۱۳۹۰

ازدواج های خودگزین از عوامل مهم افزایش طلاق است

گذشت زمان و تغییر شرایط جامعه باعث بروز مسائل جدیدی می شود. موضوع ازدواج هم از این ماجرا بی نصیب نمانده و پدیده های مثل خودگزینی جوانان و کمرنگ شدن نقش خانواده ها در انتخاب همسر توسط جوانان، وجود   ده ها پایگاه مجازی همسریابی که در بیشتر موارد فاقد مجوز و تخصص لازم در امر ازدواج هستند و معضلاتی قدیمی چون اشتغال و تحصیل در کنار رشد استفاده جوانان از شبکه های اجتماعی و رواج روابط نامشروع و... هر کدام به نوعی ازدواج به هنگام، آسان و پایدار را تحت الشعاع قرار داده اند. در حاشیه قرار گرفتن ازدواج هم آسیب های دیگری را برای جامعه در پی دارد و گریبان خانواده ها را به اشکال مختلفی خواهد گرفت.

بخش اول- اگر اهل تماشای برنامه های اجتماعی یا میزگردهای خانوادگی سیما باشید با چهره اش آشنا هستید، کسی که غیر از صدا و سیما پای ثابت جراید هم هست؛ گاهی مطالبش در رسانه های مکتوب منتشر می شود و در مواردی هم گفت وگوهایش. دکتر مجید ابهری پدر مهارت آسیب شناسی در کشور، دوره کارشناسی ارشد و دکترایش را در انگلستان، باگرایش آسیب شناسی خانواده به پایان رسانده است. سال هاست که در دانشگاه های کشور تدریس می کند و بسیاری از بزرگان عرصه روان شناسی و رفتارشناسی افتخار شاگردی این استاد 70 ساله را داشته اند.

کسی که بنیان گذار "خانه سبز" برای کودکان خیابانی و مرکز "ریحانه" تهران برای دختران فراری است. از میان آثار متعدد ایشان می توان به کتاب "آسیب های اجتماعی" که حاصل 12سال پژوهش وی است اشاره کرد که درآمد حاصل از فروش آن، برای ساماندهی وضعیت دختران فراری اختصاص یافته است. با توجه به مسائل مهم و متعددی که این روزها مبتلابه خانواده ها و به ویژه جوانان شده است، میزبان ایشان بودیم تا نظرشان را درباره موضوعاتی مانند آشنایی قبل از ازدواج، بنگاه های همسریابی، نقش خانواده ها در ازدواج فرزندان و ازدواج موقت جویا شویم. گفت و گوی ما با دکتر ابهری در ۲ بخش این هفته و هفته آینده تقدیم شما خواهد شد.

90 درصد ازدواج های خود گزین در 5 سال اول به طلاق منجر می شود

به نظر شما شیوه های همسرگزینی فعلی با گذشته چه تفاوت هایی دارد و چه آسیب هایی به روش های فعلی متبادر است؟

 درگذشته آشنایی ها بیشتر به صورت خانوادگی صورت می گرفت. دخترها در مجالس زنانه، بازار و مهمانی ها خواستگار پیدا می کردند. در جامعه امروز ما بامسئله خودگزینی مواجه هستیم. انتخاب ها به خیابان، دانشگاه و چت روم ها کشیده شده است. یکی از علل اصلی بالا رفتن طلاق، همین ازدواج های خود گزین است. طبق آمار حدود ۹۰ درصد از این پیوندها در ۵ سال اول به طلاق منجر می شود.

از سوی دیگر بازه زمانی مناسب برای ازدواج خیلی ها دارد سپری می شود، اما یا گزینه مناسبی به آن ها معرفی نشده یا دیدگاه های سنتی را قبول ندارند. وقتی که انتخاب مقدور نباشد و نهادهایی که برای این کار در سایت های اینترنتی فعالیت می کنند کارشان فریب و تبهکاری است جوان سردرگم می شود. در این شرایط از سویی جوانان سلیقه خانواده را قبول ندارند و مسیر حرکت خودشان هم غلط است، از سوی دیگر مؤسسات فعلی مجوز ندارند و البته جوان هم خجالت می کشد برود بگوید که من همسر می خواهم.

الان ما یک میلیون جوان داریم که وقت ازدواج شان می گذرد و با اصطلاحاتی مثل ترشیدگی و پیر دختری و پیرپسری رو به رو هستند، اما با این که آمادگی ازدواج دارند، شغل و تحصیلات دارند، خانه و ماشین دارند، شرایط دارند ولی همسر ندارند. کسی هم که نمی تواند برود آگهی بزند که مثلا من دختری با این شرایط هستم و اگر هم این کار را بکند کسی حرفش را قبول نمی کند، چه درباره دختر و چه پسر.

بنابراین در این شرایط رسالت رسانه ها ایجاب می کند که صفحاتی درست کنند و زیر نظر مشاوران، روان شناسان، رفتارشناسان و متخصصان خانواده به طور محرمانه ویژگی های دختران و پسران را مبادله و شرایط ازدواج آن ها را فراهم کنند، که این هم متأسفانه وجود خارجی ندارد و بیشتر جنبه تفنن پیدا کرده است.

وقتی بستر مناسبی برای آشنایی نیست...

گاهی پیامک هایی از جانب خوانندگان به دست ما می رسد و چاپ می کنیم که حاوی گلایه خانمی از نداشتن خواستگار است، اما در کمال تعجب شاهدیم در ادامه پیامک هایی به دست ما می رسد مبنی بر اعلام آمادگی برای ازدواج با ارسال کننده پیامک اول! چرا ازدواج از نظر عده ای این قدر ساده است؟

 کسانی که با خواندن پیامک یک دخترخانم که ویژگی هایش را برای ازدواج اعلام کرده به نوعی خواستگار غیابی اش می شوند بیشتر به لحاظ رفتارشناسی، کسانی هستند که می گویند: "سنگ مفت، گنجشک مفت" حالا برویم و ببینیم شاید او را خواستیم. این افراد چند گروهند: یک گروه افرادی هستند که باری به هر جهت اقدام می کنند. می‌گویند حالا برویم، شاید طرف مطلوب مان بود. گروه دیگر کسانی اند که واقعا دست شان از همه جا کوتاه است یا پدر و مادر ندارند یا از والدین دورند و با آن ها فاصله فرهنگی دارند و با دیدن چنین آگهی هایی احساساتی می شوند. مشابه این امر درباره افراد نیازمند مالی است.

ما تعداد زیادی از این افراد را داریم که ممکن است کسی به آن ها کمک نکند ولی اگر برای یک مورد از آن ها در روزنامه آگهی بزنیم موج کمک ها سرازیر می شود. بعضی از افراد حالت خودنمایشی دارند و قهرمان سازی می کنند و عده ای هم بر اساس احتمالات به سراغ چنین افرادی می آیند. این شرایط را نمی توان خیلی جدی گرفت مگر این که به صورت سازمان یافته بررسی شود. به هر حال به علت کمبود بسترهای مناسب برای آشنایی با قاعده پیش از ازدواج، به این مسائل دچار می شویم. کسانی که آمادگی ازدواج دارند ولی راه ارتباطی و شناسایی مورد مناسب ندارند، کارشان باید از جایی شروع شود.

تنها 2 درصد از پایگاه های همسریابی مجوز دارند

آیا گسترش پایگاه های مجازی همسریابی می تواند راهکاری قابل اعتماد برای رفع مشکل انتخاب در جامعه ما باشد؟

 بیشتر پایگاه های مجازی که در حال حاضر با هدف آشنایی و ازدواج فعالیت می کنند جنبه دوست یابی دارند تا همسریابی. ضمن این که در بیشتر موارد به صورت غیرمجاز و با هدف سوء استفاده جنسی یا کلاهبرداری تاسیس می شوند. آن ها فقط دختران و پسرانی را شناسایی می کنند و برایشان مهم نیست که این افراد چقدر برای هم مناسب اند. فقط پول دریافت می کنند. در حال حاضر تنها 2 درصد از سایت هایی که به عنوان همسریابی فعالیت می کنند دارای مجوز هستند و 98 درصد آن ها بدون مجوز کار می کنند.

اگر دختر و پسری به من مراجعه کنند و قصد ازدواج داشته باشند 5 نوع آزمون شامل رضایت از زندگی، افسردگی، درون گرایی، برون گرایی و تطابق شخصیت، از آن ها می گیرم. باید مراکز معتبری وجود داشته باشد که با طبقه بندی اطلاعات، گرفتن مصاحبه های مناسب و ... امکان معرفی این افراد را داشته باشند، البته به صورت منطقی و مورد تأیید، نه این که با دریافت اطلاعات دختران، عکس و اطلاعات شان از سایت ها و جاهای دیگری سردر بیاورد، مثل سوء استفاده هایی که شده است و هنوز هم ادامه دارد. اعلام تمایل جوان ها به ازدواج به صورت ارسال پیامک و آگهی و ... چه 10 هزارتا باشد و چه 100 هزارتا مایه خوشحالی نیست بلکه مایه تأسف است به دلیل این که نشان دهنده بلاتکلیفی جوان هاست که آمادگی و شرایط ازدواج را داشته اند ولی نتوانسته اند ازدواج کنند.

در همه زمینه ها جامعه خیران داریم جز ازدواج!

چرا مراکز معتبری با رعایت شرایط و ضوابط قانونی و شرعی و حضور افراد متخصص برای این مسئله وجود ندارد؟

 متاسفانه در کشور ما بسیاری از حرکت های منطقی پس از مدتی از مسیر خود منحرف می شوند یا جنبه مادی پیدا می کنند مگر این که سازمانی کاملا دولتی شبیه سازمان ملی جوانان به وجود بیاید.

خود شما در این مورد فعالیتی داشتید؟

 به تازگی با کمک معاونت پیش گیری قوه قضاییه بنیادی با عنوان «بنیاد صیانت از تحکیم خانواده» تاسیس کردیم. تا کنون همه مراکز تأسیس شده به منظور تنظیم خانواده بوده نه تحکیم خانواده، ولی این بنیاد یکی از کارهایش تسهیل امکانات ازدواج است که یکی از اهداف آن همسان گزینی و آموزش مهارت های زندگی است. در واقع این فعالیت صرفا به مرحله آشنایی خلاصه نمی شود و دوام زندگی مشترک هم مدنظر است. اما این بنیاد اصلا کافی نیست. باید در این زمینه سرمایه گذاری شود. امروزه در هر زمینه ای جامعه خیران داریم، اما جای حامیان ازدواج واقعا خالی است. می توان در هر شهر یا استانی جامعه خیران ازدواج داشت که به جلوگیری از آسیب های اجتماعی کمک کند.

بی سامانی اجتماعی یکی از علل مهم فساد اخلاقی است

به نظر شما رواج روابط نامشروع هم در بالا رفتن سن ازدواج جوانان موثر است؟

گذشته از این، قصد ندارم تمام مشکلات را گردن یک عامل خارجی یا استکبار بیندازم یعنی تنبلی و کم کاری خودمان را به گردن دیگران بیندازیم، اما واقعیت این است که خطر بزرگی به نام "ناتوی فرهنگی" در قالب جنگ نرم جامعه ما را هدف گرفته است. ما را از دورن مورد تهاجم فرهنگی قرار دادند. وقتی یک نوجوان 15ساله بدون محدودیت به سایت های غیر اخلاقی، چت روم ها یا فیس بوک دسترسی داشته باشد، برایش تحریک جنسی اتفاق می افتد و زمینه بروز بسیاری از آسیب ها فراهم می شود.

شبکه های ماهواره ای عامل اصلی بلوغ زودرس در جامعه هستند

اما شاید عده ای مدعی شوند شبکه های اجتماعی و موارد مشابه آن در تمام دنیا وجود دارد و آن قدر فراگیر شده که نمی توان مانع اش شد!

 بله وجود دارد اما متاسفانه ما هیچ وقت پیش از ورود یک فناوری جدید، فرهنگ سازی و بسترسازی لازم برای ورود آن را نداشتیم. اینترنت و تلفن همراه بدون فرهنگ سازی در اختیار مردم قرار گرفت، 89 درصد از تلفن های همراه دست کسانی است که اصلا استفاده از آن ضرورتی برایشان ندارد. فقط 11 درصد استفاده ضروری از آن می کنند و بدتر از همه آن ها، شبکه های ماهواره ای که وضعیت اخلاقی جامعه را به حد انفجار رساندند. حتی بعضی از این شبکه ها ظاهرا صحنه های غیر اخلاقی فیلم های شان را حذف می کنند یا در روزهای عزای عمومی پخش برنامه های شان را متوقف می کنند.

تمام این سیاست ها به خاطر این است که پدر خانواده در کنار فرزند ۱۰ساله و۱۵ساله خود با خیالی آسوده مخاطب محصولات این شبکه ها باشند. اما متخصص رفتار شناسی و آسیب شناسی می فهمد که ۵ سال دیگر چه بر سر این خانواده و فرزندش می آید. بیشتر این شبکه ها هدفشان این است که با برنامه ریزی دقیق و طولانی مدت روی ذهن مخاطب خود تاثیر بگذارند. در واقع یکی از دلایل اصلی این که سن بلوغ در جامعه ما ۳ تا ۵ سال جلو افتاده همین شبکه ها هستند، که این مسئله تبعات اجتماعی جبران ناپذیری در پی دارد.

بیشتر والدین صحبت درباره مسائل جنسی با فرزندان را خط قرمز می‌دانند

خب چه باید کرد؟ حذف صورت مسئله یا آموزش؟

 ما متأسفانه یک بحث واقعی را فراموش کرده ایم. ابتدا باید بگویم در زمینه آموزش مهارت های زندگی بسیار ضعیف عمل کرده ایم. بسیاری از مطالبی که دانش آموزان و دانشجویان در طول دوران تحصیل فرا می گیرند در زندگی خصوصی و اجتماعی به هیچ کارشان نمی آید. والدین هم در بسیاری از موارد روش صحبت کردن درباره مسائل جنسی را با کودک و نوجوان خود نمی دانند یا از صحبت کردن در این مورد شرم دارند و آن را تابو می دانند.

بسیاری از نوجوانان در دوره بلوغ دچار افسردگی شده اند یعنی با مسائلی رو به رو شدند که چیزی درباره آن نمی دانستند و مطالب مورد نیازشان را از هم سن و سال و هم کلاسی های شان به صورت ناقص و گنگ یاد گرفته و شنیدند. نتیجه اش این می شود که خودشان پی گیر می شوند تا بفهمند این مسئله مبهم چیست؟ باید به جوان برای کنترل غریزه جنسی آموزش داد و شرایط تخلیه انرژی را با فعالیت های ورزشی یا هنری و غیره برای وی فراهم کرد. ما نمی توانیم این واقعیت را نادیده بگیریم.

چگونه می توان غریزه جنسی را مدیریت کرد؟

غریزه ۳ویژگی دارد: اول این که قدیم است. یعنی از ابتدای خلقت انسان وجود داشته است. دوم این که عام است و سومین ویژگی اش این است که ریشه درونی و فیزیولوژیک دارد. یعنی بودن یا نبودن آن در اختیار ما نیست. متأسفانه ما فقط به جوانان که سرشار از انرژی و نیاز جنسی هستند توصیه می کنیم که خودت را کنترل و حفظ کن، ولی نمی گوییم چگونه این کار را بکن، خلاصه ابزار کنترل و نگاه داشتن خودش را هم به او نمی دهیم، مثلا بیا برو در این کلاس به صورت رایگان ورزش کن یا در این کلاس شرکت کن یا ... و کار به جایی می رسد که شاهد رفتارهای پر خطر اجتماعی و فرهنگی، تجاوز و خشونت های جنسی در جامعه می شویم. باید شرایط ارضای نیاز جنسی به شکل مشروع و قانونی فراهم شود تا جوان خودش را کنترل کند.

ما باید برای مدیریت مشکلات جنسی جامعه مان تا دیر نشده کاری بکنیم! هر جا که غرایز طبیعی انسانی مورد فشار قرار گیرد انحراف زیاد می شود. الان آمار آزارهای جنسی رو به افزایش است. خوشبختانه جامعه ما یک جامعه دینی و مذهبی است و این مسئله در کاهش انحرافات تاثیر زیادی دارد.

منبع : روزنامه خراسان

نظرات بینندگان