تفکر بسیجى و ویژگی هاى آن
اگر بخواهیم مفهوم بسیج و تفکر بسیجى را در ادبیات انقلاب اسلامى جستجو
کنیم، چارهاى جز بیان مراد حضرت امام(ره) از بسیج و تفکر بسیجى نداریم. در
اندیشه امام(ره) بسیج نهادى است اجتماعى با ابعاد متعدد. در این نگرش بسیج
دیگر صرفاً سازمانى نظامى نیست که فقط در زمان جنگ و براى دفاع در مقابل
دشمن شکل گرفته باشد، بلکه نهادى است وسیع و پاسخگوى نیازهاى اساسى و حیاتى
جامعه و با اجزاى دیگر نظام، چنان هماهنگى و پیوندى دارد که انفصال آن جز
با انحلال جامعه اسلامى متصور نیست. بسیج در صورتى مىتواند نهادى جامع و
شامل جهات متعدد و پایدار شناخته شود که نیازهاى دایمى و باورها و ارزشهاى
فرهنگى پدیدآورنده آن بهروشنى تعریف شوند. این نیازها ممکن است اقتصادى،
سیاسى، فرهنگى و یا نظامى باشند.
به فرموده امام(ره) «بسیج شجره طیبه و درخت تناور و پر ثمرى است که
شکوفههاى آن بوى بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق مىدهد، بسیج مدرسه عشق
و مکتب شاهدان و شهیدان گمنامى است که پیروانش بر گلدستههاى رفیع آن،
اذان شهادت و رشادت سر دادهاند. بسیج میقات پا برهنگان معراج اندیشه پاک
اسلامى است که تربیتیافتگان آن، نام ونشانى در گمنامى و بىنشانى
گرفتهاند.»
از دیدگاه امام، بسیجى کسى است که در عمل علاقه خود را به پیشرفت و حفظ و
گسترش اقتدار نظام اسلامى و شأن و حیثیت ملت مسلمان نشان دهد. یعنى
بسیجىبودن معیار و ملاکى است که بر اساس آن میزان تعهد اعضاى آن به اصول و
آرمانهاى انقلابى سنجیده مىشود. شناخت بسیجى در وضعیت کنونى و آینده از
ضروریات بزرگى است که در سرنوشت ساماندادن به کشور، ترویج اسلام ناب و
تداوم راه مقدس انقلاب و امام راحل (سلام الله علیه) نقش تعیینکننده دارد.
ملاک و مبنا براى معرفت بسیجى، تفکر بسیجى است که ما را مىتواند به
گوشههایى از حیات معنوى او رهنمون و ماهیت و شخصیت واقعى این انسان معنوى و
الهى را براى ما روشن سازد.
یکى از کاملترین تعاریف از بسیج را امام خامنهاى(مدظلهالعالى) ارائه فرمودند. ایشان در تعریف بسیج گفتهاند: بسیج عبارت است از مجموعهاى که در آن پاکترین انسانها، فداکارترین و آماده به کارترین جوانان کشور در راه اهداف متعالى این ملت و براى به کمال و به خوشبختى رساندن این مردم جمع شدهاند.
همچنین فرمانده کل قوا در تعریف دیگرى مىفرمایند: بسیج یعنى حضور ناشى از ایمان و اخلاص و انگیزه دینى و ایمان صادقانه در هر میدانى که انسان احساس مىکند کارآیى و توانایى حضور در آن میدان را دارا است. این معناى بسیج است.
ایشان همچنین در فراز دیگرى مىفرمایند: «بسیج عبارت است از تشکیلاتى که در آن افراد متفرق و تنها، به یک مجموعه، به یک مجموعه عظیم و منسجم، به یک مجموعه آگاه و متعهد و بصیر و بیناى به مسائل کشور و به نیاز ملت، تبدیل مىشوند، مجموعهاى که دشمن را بیمناک و دوستان را امیدوار و خاطرجمع مىکند».
در نظر معظم له، تمامى مردم مؤمن و انقلابى بسیجىاند و همه زنان و مردانى که آماده دفاع از انقلاب و کشور هستند، مىتوانند در زمره بسیج قرار گیرند. ایشان در اینباره اینگونه بیان مىدارند: «بسیج یک پدیده انقلابى است که ملت و مسؤولان باید آنرا جدى گرفته و قدر بدانند و انقلاب با فراگیرشدن بسیج بیمه خواهد شد. بسیج یک مسأله مهم و جدى براى نظام مىباشد. بسیج، تمامى نیروهاى مؤمن، پرشور، با انگیزه و توانمند در جامعه اسلامى، اعم از زن و مرد را که قادر به دفاع از انقلاب و کشور هستند، شامل مىشود».
«بسیجى» از جمله واژههایى است که به لطف انفاس قدسى امام، تنها در لغتنامه و دایره المعارف انقلاب اسلامى یافت مىشود. «بسیجى» فرد عاشق سر از پا نشناختهاى است که لحظه لحظه زندگى خویش را وقف اسلام و قرآن و ولایت و انقلاب اسلامى کرده است. او مطیع اوامر «ولى فقیه» زمان است؛ بر دشمن مىتازد و امان از او مىبرد؛ «پارساى» شب است و «شیر» روز؛ هدف غایى بسیار والاى بسیجى، او را در جایگاهى بس مقدس قرار داده است. یک چریک یا یک پارتیزان براى جنگ خود علیه دشمن هدف عالى دارد. او مىجنگد تا کشور و مردمش را از تجاوز دشمن و از یوغ استعمارگر نجات دهد. این بهنوبهخود هدفى عالى است؛ اما در این راه چیز دیگرى نیست. آخرش همین است و بس. اما بسیجى مىجنگد چون بهواسطه ولى فقیه زمان خود مطیع اوامر الهى است؛ یعنى مىجنگد چون دستور خداوند، جهاد است و صلح مىکند چون اراده خدا بر آن قرار دارد. این است که به بسیجى روح و نشاط مىدهد و او را تا ردیف اولیاى الهى ارتقا مىبخشد. همین درجه از عبودیت و بندگى است که آن یار سفر کرده را به وجد مىآورد تا آنجا که بسیجى را فرزند خود مىخواند و با آن درجه از خلوصى که در وجود مبارکش سراغ داریم، برانگیختهشدن در روز محشر را با فرزندان بسیجىاش از خدا مىخواهد. بدینترتیب معلوم مىشود که بسیجى مفهومى کلىتر از رزمنده است چراکه مراتب بندگى فقط در جنگ نیست که تبلور مىیابد بلکه در تمام شئون زندگى بشرى عینیت دارد. بسیجى کسى است که در هیچیک از دستهبندىهاى مادى و متعارف قرار نمىگیرد. نه متعلق به حزب است و نه متعلق به زمان، مکان، طایفه، صنف بهخصوصى و نه هر دستهبندى دیگر. زیرا بسیجى یار امام است و بسیجى عبد خداست و انسانى از تبار ابراهیم(ع) که اسماعیلوار، مصمم و عاشقانه به مسلخ عشق مىرود؛ راه حق مىجوید و سالک همیشه کوى دوست است.
مسؤولیتهاى بسیج
با توجه به جایگاه بسیار حساس بسیج در نشاندادن چهره نظام جمهورى اسلامى و ایجاد جاذبه در درون جامعه براى مشارکت و جذب هرچه بیشتر جوانان و نوجوانان بهسمت الگوهاى سازنده مبتنى بر هویت ملى - مذهبى از دیدگاه مقام معظم رهبرى، بسیج و بسیجى مسؤولیتى سنگین را بهعهده داشت و توانست یک ارتش معنوى مردمى را پایهریزى کند. بهطورىکه امام خمینى(ره) در مورد بسیجیان قهرمان فرمودند: شما آیینه مجسم مظلومیتها و رشادتهاى این ملت بزرگ، در صحنه نبرد و تاریخ مصور انقلابید. شما فرزندان مقدس و پرچمداران عزت مسلمین و سپر حوادث این کشورید. شما یادگاران و همسنگران و فرماندهان و مسؤولان بیداردلانى بودهاید که امروز در قرارگاه محضر حق مأوا گزیدهاند. من بهطورجد و اکید مىگویم که انقلاب و جمهورى اسلامى و نهاد مقدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامى که بحث از بزرگترین سنگرهاى دفاع از ارزشهاى الهى نظام ما بوده و خواهد بود، به وجود یکایک شما نیازمند است چه صلح باشد و چه جنگ.
در طول 8 سال دفاع مقدس، بسیج آنچنان ظاهر شد که دشمنان اعتراف کردند که قدرتى که در بسیج نهفته، توان مقابله با یکایک ارتشهاى کلاسیک جهانى را دارد. دشمن که سوداى فتح سهروزه را در سر مىپروراند، در همان روزهاى نخستین با مردمى مواجه گشت که با دست خالى اما با سلاح ایمان و اعتقاد به ارزشهاى الهى و انسانى به دفاع از کیان مقدس نظام اسلامى برخاسته بودند و از ایثار جان خویش دریغ نمىکردند.
جوانان سلحشورى که به فرمان امام(ره) در پایگاههاى مقاومت تحت عنوان بسیجى گرد آمده بودند و با کوچکترین اشاره ایشان به جبهههاى نبرد هجوم مىبردند و تا آخرین قطره خون خویش ایستادگى و مقاومت مىکردند.
وظیفه بسیج فقط به جنگ و مسأله نظامى محدود نمىشود و امنیت داخلى کشور در سختترین شرایط یعنى دوران فعالیت منافقین و دیگر گروههاى ضد انقلاب که با کمک کشورهاى خارجى ذىنفع در ایران در صدد آشوب و تنش و تجزیه و جدایى قسمتهایى از خاک کشور بودند، به مدد نیروى بسیج و پایگاههاى مقاومت حفظ شد. در حوادث طبیعى و بلایا، همچون زلزله، سیل و طرح واکسیناسیون فلج اطفال، حضور بسیجیان گرهگشاى مشکلات و مایه دلگرمى مردم و مسؤولان بوده است. کما اینکه در حادثه اسفبار زلزله رودبار در سال 1369 سرعت عمل و ایثار نیروهاى مردمى در عملیات نجات بهحدى بود که خارجیان حاضر در منطقه با اظهار تعجب از حضور گسترده بسیجیان اقرار کردند که به حضور آنان احتیاج نیست. در زلزله اسفبار استان قزوین، در همان ساعات اولیه، مردان بسیجى در منطقه زلزلهزده در کنار نیروهاى امداد هلال احمر و... و زنان بسیجى در شهرها با تشکیل صفهاى بسیار طویل اهداى خون و اهداى کمکهاى نقدى و غیرنقدى، جهانیان را به تحسین واداشت.
امام خمینى(ره) در مورخ 2/9/67 در هفته بسیج، درباره خطر غفلت از بسیجیان و روحیه بسیجىگرى به مسؤولان پیامى را صادر کردند. ایشان فرمودند: «من دست یکایک شما پیشگامان رهایى را مىبوسم و مىدانم که اگر مسؤولان نظام اسلامى از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهى خواهند سوخت. بار دیگر تأکید مىکنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست میلیونى(بسیج) سقوط در دام دو ابرقدرت جهانى را بهدنبال خواهد داشت. من از تمامى بسیجیان خصوصاً از فرماندهان عزیز آن تشکر مىکنم و از دعاى خیر براى این فرزندان با وفاى اسلام غفلت نخواهم نمود».
آرى، مسؤولان در برابر حفظ روحیه ایثار و خدمت که از ویژگىهاى بسیجیان است، مسؤول هستند، هرگونه تجملگرایى و عدم کارایى در عرصه مسؤولیت و بىتوجهى به روحیه و عواطف مردم، خطرى است که مىتواند به نهاد بسیج در عرصههاى خطر، ضربه وارد کند.
مأموریتهاى بسیج
مهمترین مأموریتهاى بسیج را در حال حاضر مىتوان بدینشرح خلاصه کرد:
1) مقابله با استکبار
در رأس مأموریتهاى بسیج، ستیز با جهانخواران و بهویژه دشمن اصلى این انقلاب، آمریکاست. در یکى از پیامهاى امام(ره) به مناسب هفته بسیج در تاریخ 2 آذر 1367 مىخوانیم: من مجدداً به همه ملت بزرگوار ایران و مسؤولان عرض مىکنم چه در جنگ و چه در صلح، بزرگترین سادهاندیشى این است که تصور کنیم جهانخواران خصوصاً آمریکا و شوروى از ما و اسلام عزیز دست برداشتهاند؛ لحظهاى نباید از کید دشمنان غافل بمانیم. در نهاد و سرشت آمریکا کینه و دشمنى با اسلام ناب محمدى(ص) موج مىزند.
در ادامه براى مقابله با آنان مىفرماید: خلاصه کلام اگر بر کشورى نواى دلنشین تفکر بسیجى طنینانداز شد، چشم طمع دشمنان و جهانخواران از آن دور خواهد گردید و الا هر لحظه باید منتظر حادثه ماند.
2) قیام در مقابل انحرافات
اکنون که بحمدالله تعالى دانشگاه از چنگال جنایتکاران خارج شده، بر ملت و دولت جمهورى اسلامى است، در همه اعصار که نگذارند عناصر فاسد داراى مکتبهاى انحرافى یا گرایش به غرب و شرق در دانشسراها و دانشگاهها و سایر مراکز تعلیم وتربیت نفوذ کنند و از قدم اول جلوگیرى نمایند تا مشکل پیش نیاید و اختیار از دست نرود و وصیت اینجانب به جوانان عزیز دانشگاهها و دبیرستانها آن است که خودشان شجاعانه در مقابل انحرافات قیام نمایند تا استقلال و آزادى خود و کشور و ملت خودشان مصون باشد.
3) تحمل صبر و مبارزه علمى و عملى
من در اینجا به جوانان عزیز کشورمان به این سرمایهها و ذخیرههاى عظیم الهى و به این گلهاى معطر و نوشکفته جهان اسلام سفارش مىکنم که قدر و قیمت لحظات شیرین زندگى خود را بدانید و خودتان را براى مبارزه علمى و عملى بزرگ تا رسیدن به اهداف عالى انقلاب اسلامى آماده کنید... مبارزه علمى براى جوانان زندهکردن روح جستجو و کشف واقعیتها و حقیقتهاست و اما مبارزه عملى آنان در بهترین صحنههاى زندگى و جهاد شهادت شکل گرفته است.
4) تعلیم وتربیت جوانان در جهت پاسدارى از اصول و اهداف انقلاب و نظام
... بسیجیان در تعلیم وتربیت جوانان و نوجوانان، مساعى جمیله خود را روزافزون کنند.
تفکر بسیجى و ویژگىهاى آن
این واژه مقدس که اولینبار از پرتو کلام نورانى امام راحل تجلى یافت، به یک معنا همان اندیشه و اعتقادى است که شریفترین فرزندان امام آنرا آگاهانه برگزیدند و تمام فکر و خلق و خوى و عمل خود را با آن میزان، تنظیم کردند تا آنجا که انسانهاى دیگرى شدند با رایحهاى ولایى و صبغهاى الهى و جلوهاى قرآنى و بهمعناىدیگر تفکر بسیجى به تمام و کمال، همان اندیشه و اعتقاد کامل به اسلام ناب محمدى(ص) است یعنى بىاسلام ناب، بسیجى نتوان شد و بىتفکر بسیجى، اسلام، اسلام محمدى نخواهد بود. بنابراین تفکر بسیجى، تعبیرى بدیع از مکتب اسلام و آئین الهى تشیع است. این تفکر ویژگىهایى دارد که همان شاخصههاى اسلام ناب محمدى(ص) و شاخصههاى اسلام علوى و اسلام زهرایى و اسلام عاشورایى حسینى و زینبى است.
امام خمینى(سلام الله علیه) احیاگر اسلام ناب محمدى(ص) و پایهگذار و معلم مکتب «تفکر بسیجى» در عصر ما بزرگترین تفسیر را از بسیج و تفکر بسیجى، ارائه مىفرماید: «من... از خدا مىخواهم که با بسیجیانم محشور گرداند، چراکه در دنیا افتخارم این است که خود بسیجىام».
با این تعبیر امام راحل هم بسیجى و تفکر بسیجى را تا اعلا درجه ستود زیرا به بسیجىبودن افتخار کرد و هم به رهروان آموخت که تفکر بسیجى چیست و اسوه بسیجى کیست.
از برکات نهضت عظیم و مقدس اسلامى به رهبرى حضرت امام راحل، حضور هرچند کوتاهمدت، ولى مؤثر و همهجانبه تفکر امام راحل در همه صحنههاى حیات امت اسلامى بهویژه در مهمترین حادثه انقلاب اسلامى یعنى دفاع مقدس بود.
این حضور که از پشتوانه گرانبها از عالىترین درجات ایمان و عمل صالح برخوردار بود، در کوتاهترین مدت منشاء چنان تحولات شگرفى در میان رهروان شد که حتى گاهى راه باور را بر همرهان دشوار مىکرد و رنگ و بوى افسانه به خود مىگرفت، اما عاقبت دشمنان هم دریافتند که تفکر بسیجى آنگونهکه امام راحل پایهگذارى کرد، کیمیایى است که حتى افسانهها را در وادى واقعیت به مبارزه مىطلبد.
تفکر بسیجى آنچنان حقانیت اصحاب کربلا را به نمایش گذاشت که دیگر هیچ منکرى نتواند شائبه مبالغه در داستان فداکاران کربلا را به دل راه دهد.
تفکر بسیجى با اوصاف اعجابآورش چیزى نیست جز برنامه بىنظیر توحید و عدالتخواهى و شاخصههاى آن چنین است:
1- پیوند و بیعت با ولایت: از حضرت محمد(ص) و امام على(ع) تا حضرت مهدى(عج) و در زمان غیبت با ولایت فقیه.
2- ایمان و اخلاص: تفکر بسیجى بیش از هر چیز بر ایمان خالص و محض به غیب مبتنى است؛ ایمان به الله با همه اسما و اوصاف جمال و جلالش بدون ذرهاى تردید یا شرک.
3- حریت در عبودیت: در این مکتب، بندگى نه از روى طمع و نه از روى خوف بلکه از روى آزادگى و عشق به معبود است؛ همانگونهکه امیرمؤمنان(ع) در وصف خویش بیان فرمود، لذا بسیجى بنده رب است نه بنده زر و زور؛ چه او شرافتمندتر از این است که غیر از این باشد.
4- اطاعت آگاهانه: از آنجا که بسیج در اصل خود تبلور آیه شریفه «اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولى الامر منکم»(نساء 59) است، بدونتردید اطاعت و فرمانبردارى آگاهانه در تفکر بسیجى، جایگاه منحصر به فردى را به خود اختصاص مىدهد زیرا در تفکر بسیجى عنایت نهایى براى انسان، کسب رضایت معبود است و چنین غایتى جز با فرمانبردارى مطلق از اوامر الهى که همانا عمل به تکلیف معینشده از سوى امام و ولى فقیه در زمان غیبت است، حاصل نمىشود.
5- عدالتخواهى: از مهمترین ویژگىهاى تفکر بسیجى، عدالتخواهى همهجانبه است در همه ابعاد اجتماعى، حقوقى، اقتصادى، سیاسى و اخلاقى.
بسیجى تفسیر عدالت على(ع) است که به قیمت تمام جهان حاضر نیست به قدر گرفتن پوست جویى از دهان مورچهاى به کسى ستم کند اگرچه آن کس دشمن او باشد.
6- ظلمستیزى: بسیجى مصداق فریاد عادلترین مظلوم و مظلومترین عادل خلقت یعنى فریاد «کونوا للظالم خصما و للمظلوم عونا» امیرمؤمنان(ع) است. بسیجى فرمانبردار امامى است که فرمود: «ما تا آخر در کنار مظلومان جهان مىایستیم و با ظالم مىجنگیم» یعنى ما تا فناى فتنه در جهان مجاهده مىکنیم (انفال، 39) و در میدان مبارزه با ظلم، لبه تیز شمشیر خود را متوجه ریشه همه مظاهر فرهنگى، حقوقى، اقتصادى، سیاسى و اجتماعى ستمگران مىکنیم و تا قطع تمامى آن ریشههاى متعفن از پا نخواهیم نشست.
7- شهادتطلبى عاشقانه: اشتیاق غرقهشدن در خون خود همواره بزرگترین آرزوى اولیاى الهى بوده است و «فزت و رب الکعبه» زبان حال همه عاشورائیانى است که یک عمر استغاثه براى توفیق شهادت در راه خدا را پیشه خود مىساختند و در انتظار آن، بىتابانه لحظهشمارى مىکردهاند.
8- ایثارگرى کریمانه: هرچند ایمان خالص به غیب، این باور را که انسان هرچه را در این دنیاى مادى در راه خداوند از دست بدهد در واقع حقیقت آنرا در اعلا مرتبهاش بهدست آورده است، در تفکر بسیجى ایثارگرى معناى گستردهترى دارد و آن از خودگذشتگى است به تمام معنا. همهچیز براى رضاى خداوند در طبق اخلاص گذاشته مىشود.
چنین تفکرى انسان را تا آن اندازه متعالى مىکند که حاضر مىشود در گمنامترین وضعیت دنیوى در اوج بىتوقعى و وارستگى از همهچیز خود بگذرد و چون حسین(ع) با زمزمه «رضا برضاک» پاى در میدانى مىگذارد که در نظر خلایق چیزى جز دام بلا و مصائب نیست.
9- زهد و قناعت: پس از روشنشدن ارتباط عمیق ایثارگرى با تفکر بسیجى، دیگر نمىتوان آنرا منهاى زهد و قناعت تصور کرد زیرا اساس این تفکر بر چیزى است که حتى سایه رفاهطلبى، راحتطلبى، شکمبارگى، اسراف، تبذیر، تجملپرستى و دنیادوستى در قاموس آن راه ندارد.
تفکر بسیجى این است که کولهبار زهدى علىوار، توشهاى از سادهترین طعامها و سرپناهى از بىتجملترین بناها و پوشاکى از مردمىترین پوششها را به همراه دارد.
بسیجى هنوز تصویر خانه گلى على(ع) و اتاق کوچک امام خمینى(ره) و حسینیه بىتجمل جماران را بر لوح دل خویش دارد و مىداند که تفکر بسیجى یعنى عزم راسخ مبارزه و این عزم همانطورکه امام بسیجیان فرمودند با رفاهطلبى و راحتطلبى هرگز سر سازش ندارد.
10- تواضع و صمیمیت: اصولاً آنچه بوى تکبر و خودبینى مىدهد، هزاران سال از فرهنگ متعالى بسیج و تفکر بسیجى فاصله دارد زیرا بسیجى پیش از هر چیز، همه سدهاى منیت و خودبینى را در هم شکسته است. او در میان اسماى الهى محو و در میان بندگان خدا ناشناس است. او علو و مرتبت را از آن خدا مىبیند و اسوهاى دارد که هرگاه تازهواردى بر جمع او و یارانش وارد مىشد، نمىتوانست بدون راهنمایى یاران دیگر، او را از دیگران بازشناسد. (سنن النبى علامه طباطبایى) او سردار رشیدى چون مالک اشتر داشته است که از شدت تواضع، جاهلان بر او جسارت مىکردند و او با کرامت آنان را دعا مىکرد.
او امامى دارد که وقتى استقبالکنندگان، لجام اسب او را کشیدند و در رکاب او دویدند، به خشم آمد و بر آنان خروشید که این رسم نه شایسته امیرمؤمنان است که خود مشى اهل ایمان را مشى تواضع مىداند.
11- شجاعت و دلاورى: حرکت شجاعانه پیامبر اکرم(ص) در صفوف مقدم نبرد با دشمنان، مبارزه یکتنه حضرت امیر(ع) با قوىترین پهلوان عصر خویش، آنجا که یک ضربت او بر همه عبادات جن و انس برترى یافت و ایستادگى شجاعانه مظلومان کربلا در برابر سپاه بىشمار قساوتپیشگان یزیدى، همه و همه برگهاى زرینى از پرونده درخشان شجاعتهاى اعجابانگیز تربیتشدگان مکتب اسلام ناب یعنى تفکر بسیجى است. نبرد تن با تانک، نبرد نوجوانان دریادل بسیجى با رزمدیدهترین فرماندهان دشمن و نبرد پابرهنگان جانباخته با میدانهاى بىترحم مین و انفجار، پیشروى به قلب دشمن زیر باران آتش دشمن و بالاخره نبرد بدن با فولاد و آتش، جملگى آثار انکارناشدنى تحولى هستند که تفکر بسیجى در همه معیارهاى محاسباتى انسان مؤمن پدید آورد.
12- صلابت و کوبندگى: تفکر بسیجى آنگاه که دفاع از کیان اسلام و عزت مسلمین و حقوق مستضعفین در میان باشد، صیقلدهنده شمشیر عدالتجو و ظلمستیز رزمندگان و استحکامبخش گامهاى استوار همراهان و یاران رسول الله خواهد بود. چه اینان در کنار رسول الله(ص) اشداء على الکفار (فتح، 21) هستند و نامشان چون نام مولایشان لرزه بر اندام منحرفان و مفسدان مىاندازد.
13- ابتکار و خلاقیت: طراحى خندق در نبرد احزاب، آنگاه که جمعیت مؤمنان در محاصره سهمگین کفار و مشرکین قرار داشتند، نشان داد که عنایت الهى چگونه اذهان اهل ایمان را به نور خود پویا مىکند و البته این امر بدیهى است. او خود وعده فرمود: «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا». (انفال، 29) او که به اهل تقوا، شناخت عالى از همه رموز خلقت مىدهد، طبیعى است که کشف رموز جهان مادى در چنین مکتبى براى اهل ایمان و تقوا بسیار پیش پا افتاده خواهد بود.
تفکر بسیجى ذهن را چنان صیقل مىدهد که پردههاى غیب را کنار مىزند. حال چگونه در وادى روابط و حوادث مادى چیزى بر صاحب این تفکر مىتواند پوشیده بماند. اقدامات شگفتآور امام بسیجیان در مقاطع مختلف انقلاب اسلامى و دفاع مقدس و نیز صدها نمونه استثنایى از ابتکارات رزمندگان اسلام در صحنههاى دفاع مقدس، حقایقى است که نشانگر شکوفایى استعداد ابتکار و خلاقیت در مؤمنان است.
14- شاخصههاى دیگرى نظیر عزت نفس، گمنامى و دورى از شهرتطلبى، مدیریت و تدبیر شایسته، غیرت و جوانمردى، تعهد و وفادارى، صبر و پایدارى، ترحم و نوعدوستى حتى با دشمنان، عبادت و استغاثه به درگاه خداوند، تکبر در برابر استکبار و... نیز همگى در فرهنگ و تفکر بسیجى از درخشندگى خاصى برخوردارند که به جهت رعایت اختصار از بیان آنها پرهیز مىشود.
بسیج؛ کلید طلایى حل مشکلات
رهبر معظم انقلاب اسلامى، بسیج را کلید طلایى حل مشکلات آینده معرفى کردند و چنین بیان داشتند: «این کلید طلائىِ حل بسیارى از مشکلات آینده، مورد بغض و عداوت آن کسانى است که نمىخواهند آینده، آیندهى خوبى و سرافرازى و موفقیتآمیزى براى نظام جمهورى اسلامى باشد؛ لذا مىخواهند این کلید طلائى را بشکنند؛ لااقل در چشم من و شما آنرا کوچک کنند. البته نخواهند توانست و معلوم است.»
یکبار دیگر دقت کنید! کلید طلایى حل مشکلات آینده، عنوانى که به نظر نمىرسد تعارفى و یا شعارى در حمایت از بسیج باشد، بلکه تعیین وظیفهاى سنگین و رهنمودى خطیر براى همه بسیجیان است. این عنوان، مدالى دیگر در کنار همه مدالهاى ارزشمندى است که بر سینه این نهاد نصب شده است و حتى بالاتر از همه عناوین گذشته به نظر مىرسد، چراکه عناوین سابق دلالت بر این داشت که گذشته انقلاب اسلامى رهین این نهاد است ولى این عنوان دلالت بر آن دارد که آینده انقلاب اسلامى به بسیج گره خورده است، لااقل در این حد که بسیج کلید اصلى حل مشکلات آینده نظام اسلامى است.
اصلاح ساختار بسیج، راه کلید طلایىشدن
اکنون که در دهه چهارم انقلاب اسلامى و با عنوان اصلى پیشرفت اسلامى، بسیج بهعنوان کلید طلایى حل مشکلات آینده معرفى مىشود، سؤالى که به ذهن خطور مىکند این است که آیا کلید طلایى حل مشکلات آینده بودن، الزاماتى ساختارى و نهادى و نیز انسانى و... ندارد؟
آیا بسیج براى آنکه بتواند همچنان محور اصلى و کلید طلایى براى حل مشکلات آتى نظام اسلامى باشد، نیازمند تغییرات و رشدها و تربیتهایى نیست؟ آیا وضع کنونى و ساختار کنونى و نیروهاى کنونى بسیج در عرصههاى مختلف آن و در بخشهاى گوناگونى که این مجموعه دارد، پاسخگوى چنین وظیفه کلان و خطیرى هست؟
چه کسى قرار است ارکان و ابعاد بسیج را با مشکلات آینده نظام اسلامى تطبیق و همراه کند؟ وضعیت کنونى بسیجهاى سراسر کشور در اشکال مختلف آن و عرصههاى مختلفى که هستند، چه ربط و نسبتى با حل مشکلات نظام اسلامى در حال و آینده دارد؟
آیا بهراستى کسى اکنون در حال نکتهیابى و تلاش براى استحکامبخشیدن به بسیج و تعمیق آن هست؟ طراحى بسیج آینده و تطبیق آن با نیازهاى نظام جمهورى اسلامى در کجا و توسط چه کسانى و به چه صورت قرار است انجام شود؟
اینها نکاتى است که حقیقتاً مصداق بیان رهبر معظم انقلاب است که در ابتداى این نوشته آمد: «هرچه ما دربارهى بسیج نکتهیابى کنیم و این نکتهها را مورد مداقه و تأمل قرار دهیم، زیاد نیست؛ همچنانکه در میدان عمل، هرچه بر روى استحکام بسیج و عمقبخشیدن به ویژگىهاى متعلق به بسیج - که مخصوص خود آن است - کار کنیم و تکیه کنیم، باز کار زائد انجام ندادهایم.»
آنچه در یک ارزیابى اولیه مىتوان به آن اذعان کرد این است که بسیج کنونى علىرغم همه نقاط قوت و همه محسناتى که از آن برخوردار است و با همه ظرفیتها و توانمندىهایى که هماکنون دارد، براى انجام وظیفه اصیل و ذاتى خود، نیازمند ارتقاء و تغییر فراوانى است. سؤالى که باید پرسیده شود این است که چه کسى پژوهش در مورد میزان و نوع این تغییر و چگونگى آن آستین بالا زده است؟ بهطورقطع کسى غیر از خود بسیجیان - با همه تفاوتها و تنوعى که میان این نیروهاى مخلص نظام اسلامى وجود دارد - و در میان همه آنها بسیجیان مرتبط با عرصه پژوهش و تحقیق - یعنى بسیج دانشجویى و بسیج اساتید و امثال آن - چنین همت و دغدغه و توانمندىاى را ندارد و نخواهد داشت.