نتایج نوشیدن چای ۱۵۰ میلیونی یک مرکز استراتژیک!
الان چند روزی میشود که بنده این جملات را خوانده و شدیداً دارم تلاش میکنم از آن سر در بیاورم و البته هنوز بطور کامل سر در نیاوردهام؛ آنچه در ادامه میخوانید تنها مربوط به همان بخش از سرم است که توانستهام در بیاورم؛ بقیهاش پیشکش!
نتیجهگیری غذایی:اگرچه باورش سخت است اما احتمالاً هنوز افرادی در مراکز خیلی مهم مشغول فعالیت هستند که دقیقاً نمیدانند تفاوت یک استکان چای با باقالی پلو با ماهیچه چیست! این سوال هم که چرا در کل عالم فقط آنها باید چای را با قاشق و چنگال بخورند مهمترین سوالی است که در چند سال اخیر دارند بصورت استراتژیک به آن فکر میکنند و البته هنوز به نتیجه خاصی نرسیدهاند.
نتیجهگیری دیالکتیک: خوردن مقدار زیادی چای به عضویت در «مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام» میانجامد و همچنین عضویت در «مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام» راه را برای خوردن مقدار زیادی چای هموار میکند!
نتیجهگیری مدیریتی: علی رغم اینکه کلی نهاد و مجموعه فرهنگی لنگ چند 100 هزار تومان بودجه هستند، میتوان 150 میلیون تومان بودجه را حتی بدون نیاز به هیچگونه چارت سازمانی یا شرح وظایف یا... مدیریت کرد.
نتیجهگیری منطقی: وقتی با یک قوری میتوان کلک 150 میلیون تومان را کند؛ خدا وکیلی مهآفرید خسروی حق داشته با آن همه شرکت به حساب 3 هزار میلیارد تومان برسد!
نتیجهگیری در گوشی: مسئول خرید نمیخواید؟!
نتیجهگیری پزشکی: جدیدترین یافتههای پزشکی ثابت میکند از این به بعد هر کی بگه خوردن چای برای سلامتی مضره حرف الکی زده!
نتیجهگیری بدون عنوان: بدبخت کسی که کارش اونجا گیر کنه و بخواد پول چایی بده؛ بیچاره!
نتیجهگیری فلسفی: اول چای بود یا «مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام»؟
نتیجهگیری مردمی: شاید ایستگاه صلواتی دارن!
نتیجهگیری توجیهی: آقا شما یه بار دیگه اسم کامل این مرکز رو بخون؛ خوندی؟ آفرین عمو، برو دم خونهتون بازی کن. برو عمو جون!
نتیجهگیری همینجوری: به روح اعتقاد دارن؟!