مشروب و رقص هست، جز.../ تا ایران همجنس بازی را آزاد نکند آمریکا ول کن نیست!
شیــــرازه: وب نویسان فعالی در سراسر استان فارس هستند که وبلاگ های آن ها از سطح بالایی برخوردار است. محتواهای خواندنی این وبلاگ ها گرچه مشتری خاص خود را دارد اما به منظور معرفی هر چه بیشتر، شیــــرازه در نظر دارد به صورت هفتگی گزیده بهترین های وبلاگی را در قالب «معجـــون وبلاگی» تقدیم شما خوانندگان گرامی نماید.
یقیناً مطالب بسیاری زیادی در فضای وبلاگی کشور وجود دارد که شایسته بهترین ها هستند، لذا گلچین این مطالب به معنای نادیده گرفتن زحمات دیگر وبلاگ ها نمیباشد. بر این اساس تمامی وبلاگ نویسان عزیزی که مایلند مطالب آنان منتشر شود می توانند به منظور معرفی وبلاگ خود، مطالب تولیدی خود را از طریق ارسال نظر در زیر همین مطلب یا از بخش ارتباط با ما ارسال نمایند.
**********وبلاگ کتاب مقدس نوشت: جیش العدل سرباز کیست؟
این روزها خبر تاسف برانگیز گروگان گیری گروهی موسوم به جیش العدل در مرزهای کشور عزیزمون ایران با پاکستان شاید به گوش خیلی ها رسیده باشه و قلبشون رو به درد آورده باشه. در این مطلب میخواهم موضوعاتی رو که از آنها مطلع هستم برای شما بیشتر باز کنم!
1. از اوایل انقلاب گروههای مختلفی به تحریک و پشتیبانی دشمنان ملت و مردم ایران, تشکیل شدند که عمده تمرکز اونها روی دو تفاوت عمده مذهبی و نژادی بود؛ برای مثال جنبش ها یا گروهک هایی مثل خلق عرب, خلق بلوچ, خلق کرد, گروه های جدایی طلب ترک و... از یک سو و از سوی دیگر هم جنبشهای متعددی در پوشش مذاهب شیعی و سنی و غیره! این جنبش ها در اصل میخواستن به هدف هایی که براشون تعیین شده بود برسند و با تحقق این اهداف, در اصل هدف اربابان و تحریک کنندگانشون محقق میشد.
یعنی در اصل برای اینها قفس هایی ساخته بودند و اینها رو به جون مردم می انداختند و اینها فکر میکردند که آزاد هستند و به همه چیز رسیدند, غافل از اینکه از دست خودی به دامان کفتارها پناه برده اند!
خوب این موضوع چه ربطی داره؟ ربطش اینه که اگر امروز می بینید می آیند و به اسم جنبش سنی مذهب جیش العدل سرباز می دزدند و تهدید به قتلشون می کنند, باید بدونیم که اینها بخاطر سخن آیت الله مصباح این کار رو نکردند و این کار امروزشون ادامه پرونده کثیفیه که امثال این گروه ها داشته اند و سخنان آیت الله مصباح تنها بهانه ایه برای گول زدن مردم و بدبین کردن اونها نسبت به نظامی که سال هاست برای براندازی اون از طرف اربابانشون دستور می گیرند!
جیش العدل گروهیه که بعد از گروه جند الله به سرکردگی عبدالمالک ریگی تشکیل شده و میتونید تو ویکی پدیا بیشتر راجع بهشون بخونید (جیش العدل) (کسانی که در بلوچستان بوده اند پیش از ریگی حتما با اسم عیدوک بامری آشنا هستند!), و من دقیقا یادمه که BBC بعد از دستگیری ریگی از اون حمایت میکرد, بی بی سی که امروز یه سری از آدمهای معروف و سرشناس کشورمون با وجود اینکه تو ایران زندگی میکنند و ولی نعمتشون مردم هستند اما با افتخار, به این شبکه مصاحبه میدهند! بگذریم از آدمهایی که مخاطبین پر و پا قرص اون هستند!
گفته بودند که جوان های سنی رو کشته اید! من دفاع بیجا نمیکنم اما میدونم امروز در ایران کسی را به صرف داشتن یک دین (چه برسد به یک مذهب که معتقدین آن برادران شیعیان هستند) نمیکشند! بلکه مطمئنا اینها خلافکارانی بوده اند که مسامحتا سنی هم بوده اند! کما اینکه خلافکارانی که مسامحتا شیعه هستند هم در صورت ارتکاب جرم بر اساس قانون حکمشان همین است! قانون میگوید مجازات فلان عمل خلاف اعدام است, کاری ندارد سنی باشد یا شیعه! ملاک ارتکاب جرم است!
از طرف دیگر اینها ادعا کرده اند که ما این جوانان بیگناه را میکشیم! بدون هیچ شک و شبهه ای باید بگویم که در هیچ مذهب و فرقه اصیل اسلامی (اعم از شیعی یا سنی) اینگونه نیست که کسانی را به جرم (فرضی) دیگران بگیرند و قتل عام کنند! نه تنها اسلام بلکه در هیچ دین و فراتر از آن در هیچ قانون عادلانه ای اینگونه نیست!
البته از همه اینها که بگذریم, من این را به مردم خوب کشورم عرض میکنم که باید بدانید اینها سنی هم نیستند! من با برادران اهل تسنن زندگی کرده ام! چه کردها چه ترکمنها چه بلوچ ها و چه حتی در همین استان فارس, بچه های خوب لار و لارستان! هیچکدامشان اینگونه که اینها نشان میدهند نیستند! جیش العدل و هر جیش و گروه تروریستی دیگر مذهب را دست آویزی برای رسیدن به اهداف شوم و پلید خود قرار داده اند!
پاورقی: (توضیح اینکه در زمینه آرایش فکری سه رویکرد جمعی وجود داره که به ترتیب عبارتند از: 1.تاکتیک (مثلا در فوتبال اینکه چه کسی چه کار بکنه؟! چهار چهار دو شدن و ...!) , 2. استراتژی (مثلا اینکه امروز تیم فوتبال ما باید ببره یا ببازه یا تبانی کنه یا پنج تا گل بزنه یا ...!) 3. فرا استراتژی (مثلا اینکه ما اصلا برای چی فوتبال بازی میکنیم؟)! اگه دقت کنید عمده مردم فقط تا سطح دو رو توجه میکنند و از سطح سه غافل هستند! مثلا در زندگیشون میدونند باید چطوری زندگی کنند اما از اینکه برای چی دارند زندگی میکنند یا برای چی اینطوری زندگی میکنند غافل هستند!)
2. دوستان عزیزی که با شخصیت آیت الله مصباح یزدی آشنایی دارند میدانند که مقام علمی ایشان در فلسفه و منطق از یک سو و از سوی دیگر حریت و دلدادگیشان برای اسلام سالیان سال است که در کارنامه پر برکت زندگیشان می درخشد، آنچه که امروز مورد تاسف من است اینکه در کشور ما ترور شخصیتی افراد برجسته با استفاده از بی اساس ترین اتهامات تا پرمایه ترین توطئه ها کار آسانی است! مردم ما به راحتی امروز یکی را اسطوره می کنند و فردا یکی از از آسمان به زمین می کوبند! آنچه که چند وقتی است من دیده ام این است که نسبت به این شخصیت بزرگ کشورمان افرادی در پشت پرده احساسات شومی دارند و می خواهند هرطوری شده ایشان را ترور شخصیتی کنند. شاید موفق هم بوده اند اما باید بدانید که اگر به جریان فرا استراتژی توجه کنید, اینکه چند وقت پیشتر نماینده زرتشتیان اعتراضاتی کردند, نامه جمعی از روحانیان (؟) قمی و این آخری هم جیش العدل و بهانه شان, همه و همه گوشه ای از یک سناریو بزرگتر هستند که ترور شخصیتی آیت الله مصباح یزدی است. سناریویی که آنهم گوشه ای از یک برنامه بزرگتر برای دشمنی با این ملت و مردم, از طریق حذف کردن خدمتگزاران آنها است.
*****
وبلاگ سحاب نوشت: ای کسی که منو می بینی...
خدایاای کسی که داری منو می بینی.
منم بنده گناهکارت، در رو باز کن.
آره... منم.... اومدمبگم محتاجم...
محتاج نگاه زیبات... از من چشم بر ندار.
چشم برندارو دستمو بگیر......
(( یا مَن یَری ))
خجالت نکش تو هم زنگ و بزن. صاحبخونه مهمون نوازه...
ازش بخواه کمکت کنه.
حالا که اومدی در خونش باهاش حرف بزن باهاش درد و دل کن. خودتو بسپار بهش و...
*****
وبلاگ نیایش نوشت: فیضِ فیسبوکی!
فضای مجازی فیس بوک محلی برای به چالش کشیدن باورهای اعتقادی و مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، هویت ملی و... است. گاهی با هدفی خاص و از پیش برنامه ریزی شده سوالات جانب دارانه، مطالب شبهه ناک و تفکرات غلط در برخی از صفحات گذاشته می شود. ادمین با ترفند های زیرکانه و غالبا با القای آزادی بیان ، کاربرانش را به پاسخگویی برانگیخته کرده و بدین طریق خط فکری آنان را ردیابی می کند و سپس در جوی از اعتماد و اطلاع یابی ، به تزریق افکار و اندیشه هایی در اذهان مخاطبشان می پردازد که ممکن است فرسنگ ها با باورهای فرهنگی و اجتماعی ایرانیان فاصله داشته باشد. مثلا با تبلیغات پنهان و زیر پوستی، شکست حریم را امری عادی جلوه می دهد، به گونه ای که اگر کسی به علت حفظ حرمت شخصی و یا دلایل اعتقادی و فرهنگی از حضور در این محیط امتناع کند، نه تنها مورد تمسخر قرار می گیرد بلکه مُهر عقب مانده بودن هم می خورد و از جمع دوستان کنار گذاشته می شود.
حریم هایی که شکسته میشود
محرمانه بودن و خصوصی بودن گزینه خاموش این دنیای مجازی است. دیگر حریم خصوصی چراغ قرمز ندارد بلکه بسان چراغ همیشه سبزی می ماند که همگان اجازه عبور از آن را دارند. با اشتراک گذاشتن مطالب و عکس ها و... خط قرمز ها شکسته شده و مجوز ورود به هر کسی صادر می شود و این واقعه، دقیقا همان نقطه عطف حریم شکنی و مصائب متعاقب آن است.
اطلاعات شخصی که گاهی توسط سود جویان و کلاه برداران مورد سوء استفاده قرار می گیرند، می تواند دودمان زندگی شخصی، خانوادگی، اجتماعی، شغلی و... هر شخصی را بر باد دهد.
بی تردید اندک نشنیده اید که با هنر فتوشاپ چه بر سر عکس های دختران جوان آمده، لاجرم چه زندگی هایی آشفته شده و از هم پاشیده شده اند. از سوی دیگر، حرمت شکنی و حذف حریم در زندگی مشترک عواقب خطرناکتری دارد و زنان و مردان متاهل را از دامن تعهد دور می کند و در سرابی واهی از خواسته های نا معقول پیش می برد و بنیان خانواده را بر می افکند. زن و شوهر های بسیاری از ورود همسرشان به این فضا ابراز ناراحتی می کنند و فیس بوک را به عنوان علت اصلی سردی روابط شان قلمداد می کنند.
با شکستن حریم گاهی خیلی زود دیر می شود، آنقدر دیر که هرگز نمی توان جبران مافات کرد و مانع خسارات جانی، مالی، اجتماعی، خانوادگی و... شد.
مردانِی که غیرتشان خاموش میشود
گذشت آن دورانی که پدر و برادرها غیرت به خرج می دادند و اجازه نمی دادند دختر/ خواهرشان آفتاب و مهتاب ببیند! در این روزگار برخی از مردان رنگ غیرت از خود شسته اند و با ندای آزادی و دفاع از حقوق زنان، عَلم برافراشته اند و خود، به اشاعه عکس محارم و نامحرمشان شان پرداخته و حتی گاها تشویق به این امرشان هم می کنند و جالب تر آن که ، این عمل را مایه افتخار و غرور و سربلندی خود گمان می کنند. اطلاعات و عکس های کاملا شخصی و محرمانه به راحتی در معرض دیدگان دوستانِ آشنا و غریبه قرار می گیرد و از همه بدتر آن که راجع به آنها نظر خواهی هم می شود! چه بسا اندک نیستند مردانی که بدین گونه عمل می کنند و دیگران را شریک خصوصی ترین لذات زندگی شان می کنند و بی هیچ تعصب و نگرانی تصاویر محارم خود(مادر، خواهر یا همسر) را به اشتراک می گذارند و یا آن که به چگونگی حضور محارم خود در میان عموم بی تفاوت هستند و از تعرض به حرمت آنان کک شان هم نمی گزد!
این یکی دیگر از حقایق بسیار دردناک دنیای فیس بوک است، دنیایی که بر بی غیرتی و نداشتن تعصب دامن می زند!
کلکسیونی از الوان عکسهای تحریکآمیز، نماد زن ایرانی میشود! شهر فرنگی است فیس بوک! عکس های نیمه عریان،ژست های اغواگر و تحریک کننده و پوشش های به دور از عفت غوغا می کند! گاه به جرات می توان گفت که زنان فرنگی قداست و نجابت بس والایی نسبت به دختران و زنان ایرانی مقیم فیس بوکی دارند. دختران جوانی که این فضای مجازی را با سالن عروسی اشتباه گرفته اند و با آرایش های غلیظ و به دور از شان زنانه، چون عروسک متحرک خوش بر و رو و با عکس های نیمه برهنه ، غریزه جنسی پسران و مردان را تحریک کرده و با اغواگری و عشوه گری بازار کامنت(نظر خواهی) داغ می کنند و جنس مخالف شان را لب چشمه می برند و تشنه برمی گردانند!! چه بسا برخی از دختران معتقدند هرچه برهنه تر، متمدن تر! هر چه مخاطب بیشتر، زیباتر و جذاب تر!
دوگانگیها بیداد میکند
برخی نقاب به چهره هستند و کلکسیونی از نقاب ها دارند و در هر محفلی بنابر شرایط نقاب خاص آن محیط ، را بر صورت می زنند! فیس بوک دنیای افشای نقاب هاست! شاید در این فضای مجازی چهره ای متفاوت از کسانی را ببینید که هرگز گمان بد به آنها نمی بردید و حاضر بودید پشت آنها اقامه نماز کنید. کافی است حس کنجکاوی تان فوران کند و بخواهید پروفایل آشنایانتان را رصد کنید!
گاهی با دوستان، مطالب، صفحات انتخابی(لایک ها) و یا تصاویری ار آنها مواجه می شوید که هرگز به مخیله تان هم خطور نمی کرد که فلان کس چنین و چنان کند. مثلا ممکن است عکسی برهنه ای از دوستان محجبه و مقید به دین خود مشاهده کنید که از حیرت، انگشت به دهان بگیرید و گوشه لبی بگزید. اینجاست که بدبینی تان گل می کند و دچار خطای تعمیم می شوید و همه خانم های با حجاب را به یک چشم می بینید. تضاد و دوگانگی شخصیت، حقیقت تلخ دیگری از دنیای به اشتباه خصوصی و محرم فیس بوک است!
*****
وبلاگ معبر آسمان نوشت: مشروب و رقص و اختلاط همه چیز هست، جز...
ﺷﯿﺸﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﺭﺍ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻡ؛ ﺧﺪﺍ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﻓﺮﺩﺍ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺷﻮﻧﺪ. ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺗﺎﻻﺭ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺁﺫﯾﻦ ﺑﺴﺘﻪ ﺍﻡ، ﺧﻮﺑﯽ ﺍﯾﻦ ﺗﺎﻻﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮐﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﻣﺠﻠﺲ ﻣﺨﺘﻠﻂ ﺑﺎﺷﺪ ﯾﺎ ﺟﺪﺍ.
ﭼﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﺯﺩﻭﺳﺘﺎﻧﻢ ﮐﻪ ﺧﻮﺏ می رﻗﺼﻨﺪ ﺣﺘﻤﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ ﻣﺠﻠﺲ ﮔﺮﻡ ﺷﻮﺩ! ﺁﺧﺮ ﺷﻮﺧﯽ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ. ﺷﺐ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺑﻮﺩ؛ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻫﺰﺍﺭ ﺷﺐ نمی شود، ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﺤﺮﻣﻨﺪ، ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﻋﺮﻭﺱ ﺑﻠﻪ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻣﯽ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺩﺍﺧﻞ ﺗﺎﻻﺭ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﺍﻥ ﺷﻬﺮ ﻣﺤﺮﻡ ﻣﯿﺸﻮﺩ! ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻓﯿﻠﻢ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﺳﺒﺰ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻬﺮ ﻣﯿﮕﯿﺮﻧﺪ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ. ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﻋﺎﻟﻢ ﻣﺤﻀﺮ ﺧﺪﺍﺳﺖ، ﺁﻫﺎﻥ ﯾﺎﺩﻡ ﺁﻣﺪ، ﺍﯾﻦ ﺗﺎﻻﺭ ﻣﺤﻀﺮ ﺧﺪﺍ ﻧﯿﺴﺖ، ﺗﺎ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﻣﻌﺼﯿﺖ ﮐﻨﯿﺪ، ﻫﻤﺎﻥ ﺷﺒﯽ ﮐﻪ ﺩﺍﻣﺎﺩ ﻫﻢ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﻣﯿﮑﻨﺪ، ﻫﻤﻪ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺁﻣﺪﻧﺪ ﺣﺘﯽ خان دایی ﻭ... ﺍﻣا ﮐﺎﺵ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻧﻤﺎﻥ نیز می آمد. ﺣﻖ ﭘﺪﺭﯼ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﻣا.
ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺍﻭ ﻧﺒﺎﺷﺪ؟ ﻋﺮﻭﺱ ﺑﺮﺍﯾﺶ ﮐﺎﺭﺕ ﺩﻋﻮﺕ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺎ ﺁﻗﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺑﻪ ﺗﺎﻻﺭ ﮐﻪ ﺭﺳﯿﺪ ﺳﺮ ﺩﺭ ﺗﺎﻻﺭ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ: ﻭﺭﻭﺩ ﺍﻣﺎﻡ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻤﻨﻮﻉ! ﺩﻭﺭﺗﺮﻫﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺧﺘﺮﻡ ﻋﺮﻭﺳﯿﺖ ﻣﺒﺎﺭﮎ، ﻭﻟﯽ ﺍﯼ ﮐﺎﺵ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ ﺗﺎ ﻣﻦ ﻫﻢ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﯿﺎﻡ...
ﻣﮕﺮ ﻣﯿﺸﻮﺩ ﺷﺐ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﭘﺪﺭ ﻧﯿﺎﯾﺪ، ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻡ ﺍﻣﺎ... ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺩﻋﺎ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ، ﻭ ﺑﺮﺍی خوشبختی ﺩﺧﺘﺮﮎ ﺩﻋﺎ ﮐﺮﺩ.
ﭼﻪ ﻇﺎﻟﻤﺎﻧﻪ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻣﯿﺮﻭﺩ ﮐﻪ ﻫﺴﺘﯽ. ﻣﺎ ﮐﻪ ﺭﻭﺯﯼ ﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﻔﺮﻩ ﺗﻮ ﻣﯽ ﺑﺮﯾﻢ ﻭ ﻣﯽ ﺧﻮﺭﯾﻢ، ﺑﺎ ﺷﯿﻄﺎﻥ ﻣﯽ ﭘﺮﯾﻢ ﻭ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﯾﻢ.
ﻣﯿﺪﺍﻧﻢ ﮔﻨﺎﻩ ﻫﻢ ﮐﻪ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ، ﺑﺎﺯ ﺩﻟﺖ ﻧﻤﯽ ﺁﯾﺪ ﻧﯿﻤﻪ ﺷﺐ ﺩﺭ ﻧﻤﺎﺯ ﺩﻋﺎﯾﻤﺎﻥ ﻧﮑﻨﯽ! ﻣﺎ ﺣﻮﺍﺳﻤﺎﻥ ﭘﺮﺕ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ، ﺍﻣﺎ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺏ ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﻣﯿﮑﻨﯽ. ﺳﯿﺪ ﺍﺑﻦ ﻃﺎﻭﻭﺱ ﻣﮕﺮ ﻧﻤﯽ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﺩﺍﺏ ﻣﻘﺪﺱ ﺩﻋﺎ ﻣﯿﮑﺮﺩﯼ: ﺭﺑّﻨﺎ ﺷﯿﻌﺘﻨﺎ ﻣﻨّﺎ…
ﺑﺪﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻣﺎ! ﻣﺎ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻣﺼﺪﺍﻕ ﻧﺎﻣﺮﺩﻣﺎﻧﯿﻢ. ﺑﺪﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻣﺎ. ﺁﻥ ﺷﺐ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﯽ ﺣﻀﻮﺭ ﺗﻮ ﺣﺘﯽ ﺑﯽ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﻝ ﺭﺍﺿﯽﺍﺕ می گذرانیم، ﺑﺪﺍ ﺑﻪ ﺣﺎﻝ ﻣﺎ...
پیشگامان نوشت: دوستداران امام هادی علیه السلام دست به کار شوند
طی توهین بی سابقه به ساحت مقدس حضرت امام علی النقی علیه السلام که توسط مزدور خوک صفت انگلیسی شاهین نجفی صورت گرفته است زمانی که اسم مقدس این امام معصوم را با نامهای نقی علیه السلام و امام نقی علیه السلام در جست و جوگر گوگل سرچ می کنیم همراه با چهره ها و عکس های زننده ظاهر می شود.
توجه داشته باشید دوستانی که وبلاگ دارند پوسترهای زیبا از امام هادی علیه السلام را با برچسب های نقی, naghi, امام نقی, imam naghi, امام نقی(ع), emam naghi در وبلاگ خود قرار دهند تا از ادامه این حرکت زشت جلوگیری شود.
*****
وبلاگ شعر هومن هویدا نوشت: فلزیاب را روی شناسنامه ام گذاشته ام، جیغ می زند
به عقب برگشته ام، به چهل سال پیش.
فلز یاب را برداشته ام و دوران طلایی عمرم را جستجو می کنم!
هر جای شناسنامه ام می گذارم، جیغ می زند،
داد می کشد،
شیون می کند...
*****
وبلاگ ندای زرین نوشت: پیرمردی که سر بچه ها گول مالید!
یک پیرمرد بازنشسته، خانه جدیدی در نزدیکی یک دبیرستان خرید. یکی دو هفته اول همه چیز به خوبی و در آرامش پیش می رفت تا این که مدرسه ها باز شد.
در اولین روز مدرسه، پس از تعطیلی کلاس ها سه تا پسربچه در خیابان راه افتادند و در حالی که بلند بلند با هم حرف می زدند، هر چیزی که در خیابان افتاده بود را شوت می کردند و سر و صداى عجیبی راه انداختند. این کار هر روز تکرار می شد و آسایش پیرمرد کاملاً مختل شده بود. این بود که تصمیم گرفت کاری بکند.
روز بعد که مدرسه تعطیل شد، دنبال بچه ها رفت و آنها را صدا کرد و به آنها گفت: «بچه ها شما خیلی بامزه هستید و من از این که می بینم شما اینقدر نشاط جوانی دارید خیلی خوشحالم. من هم که به سن شما بودم همین کار را می کردم. حالا می خواهم لطفی در حق من بکنید. من روزی 1000 تومن به هر کدام از شما می دهم که بیایید اینجا و همین کارها را بکنید.»
بچه ها خوشحال شدند و به کارشان ادامه دادند. تا آن که چند روز بعد، پیرمرد دوباره به سراغشان آمد و گفت: ببینید بچه ها متأسفانه در محاسبه حقوق بازنشستگی من اشتباه شده و من نمی تونم روزی100 تومن بیشتر بهتون بدم. از نظر شما اشکالی نداره؟
بچه ها گفتند: «100 تومن؟ اگه فکر می کنی ما به خاطر روزی فقط 100 تومن حاضریم این همه بطری نوشابه و چیزهای دیگه رو شوت کنیم، کورخوندی. ما نیستیم.» و از آن پس پیرمرد با آرامش در خانه جدیدش به زندگی ادامه داد...
*****
وبلاگ جنبش اشکنان نوشت: آمریکـــا تا ایران هم جنس بازی را آزاد نکند ول کن نیست!
بعد از لبخند های دولت گرامی به آمریکایی ها و رفتن زیر بار توافقنامه ژنو و توهین های بی سابقه به مسئولین کشور و تحریم های جدید و امر و نهی های فراوان، ماری هارف معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در بیانیه ای خواستار آزادی فوری فتنه گران شد.
ضمن اینکه همین حرف نشون میده این فتنه گر ها از کجا خط می گرفتند، بعد از پذیرش آزادی فتنه گران از سوی دولت ایران بخاطر شادی روح توافقنامه ژنو، آمریکایی ها طی بیانیه ای خواستار شهرک سازی اسرائیلی ها در ایران شدند، پس از پذیرش شهرک سازی اسرائیلی ها در ایران بخاطر آرامش روح توافقنامه ژنو، آمریکایی ها خواستار اعزام سلاح و نیرو از سوی ایران برای کمک به جنایتکاران و تروریست های سوریه شدند.
بعد از اعزام نیرو و سلاح برای جنایتکاران سوریه بخاطر روح پرفتوح توافقنامه ژنو، آمریکایی ها خواستار انحصاری کردن صنعت نفت ایران شدند، پس از پذیرش انحصاری کردن صنعت نفت ایران بخاطر روح طیبه توافقنامه ژنو، آمریکایی ها بار دیگر خواستار اجرای قانون کاپیتولاسیون (همونکه اگه یه سگ آمریکایی پای ناموست رو گاز بگیره نتونی بهش بگی چخه) در ایران شدند، بعد از پذیرش قانون کاپیتولاسیون از سوی دولت ایران بخاطر غافلگیری روح توافقنامه ژنو، آمریکایی ها خواستار آزادی جزیره کیش برای همجنس بازها شدند. پس از پذیرش آزادی جزیره کیش برای همجنس بازها بخاطر آمرزش روح توافقنامه ژنو، آمریکایی ها خواستار تغییر نام ایران به اوسکلیا (برگرفته از اسکل) شدند.
بعد از پذیرش تغییر نام ایران به اسکلیا بخاطر رسیدن ثواب به روح توافقنامه ژنو، دولت گرامی به آمریکایی ها گفتن: داداش دیگه تحریم ها رو بردار، آمریکایی ها هم گفتن: بابا خیلی رو دارین، ما این همه خدمت کردیم در حق شما بازم عین پر روها میگین تحریم ها رو بردارین! خجالتم خوب چیزیه.
پ,ن: از اینکه غرور ملی ام لکه دار شده خوشحال نیستم؛ اما از اینکه بعضی ها دارند کم کم به حرف های یک جوجه سیاستمدار می رسند بسی خوشحالم.
البته من چطور خبرمون رو بفرستم تا شما روی سایت کار کنید؟