دستور ویژه امام خمینی برای «عملیات خیبر»
در بعدازظهر 14 اسفند 1362 بیت امام(ره) به قرارگاه اطلاع داد که فرمانده سپاه به تهران بیاید. همچنین گفته شد که امام(ره) فرمودهاند ... .
به گزارش شیرازه به نقل از فارس، در تاریخ 8 اسفند 1362 پس از آنکه اخبار اوضاع جبهه به تهران منتقل شد، آقای هاشمیرفسنجانی رییس مجلس شورای اسلامی که فرماندهی جنگ را به عهده داشت به منطقه آمد و به سرعت خود را به سنگر فرماندهی سپاه رساند. وی به برادر محسن رضایی اظهار داشت: "ما اعلام کردیم که هر کس (هر یگان) هر چه در چنته دارد بیاورد میدان."
برادر محسن رضایی: ما هم گفتهایم که افراد تا حد فرمانده لشکر باید بجنگند. حتی اگر سازمان رزم سپاه مختل شود. (14)
به هر تقدیر، پس از نشست فرماندهان با آقای هاشمی، تشخیص داده شد که راه نجات جبهه و خارج کردن آن از بنبست، حمله مجدد از محور طلائیه است تا بلکه با باز شدن راه زمینی، گره عملیات گشوده شود. در تاریخ 10 اسفند 1362 حمله مورد نظر آغاز شد. اما به نظر میرسید که مشکل آب مانع بزرگی است. حدود ساعت یک بامداد دو تن از مسئولان و فرماندهان لشکر 27 حضرت رسول(ص) به قرارگاه آمده و وضع زمین را که بر اثر انداختن آب توسط دشمن، باتلاقی شده و عبور از آن مشکل شده بود به آقای هاشمی گزارش دادند. ایشان در پاسخ آنها با عصبانیت اظهار داشت:
«این امر امام است که شما در هر شرایطی باید بروید جلو. اگر ما نتوانیم این 7-8 کیلومتر را برویم جلو، دیگر نمیتوانیم بجنگیم. الان صدام آن تبلیغات را به پا کرده، صد هزار (نفر) نیرو پشت سر شما معطل مانده و آبروی جمهوریاسلامی در خطر است. بروید هر طور که میتوانید خودتان را به دشمن برسانید.»
برادر، شهید دستواره در مقابل این اظهارات گفت:
«چشم میرویم که یا شهید شویم و یا اینگونه نزد شما بر نگردیم.»
آقای هاشمی در بیان دیگری که در جمع فرماندهان ایراد شد، اظهار داشت:
«من خدمت امام هم عرض کردم و ایشان هم تأیید کردند که طوری برنامهریزی کنید که در همین جا جنگ را تمام کنیم. چون این امر دیگر برای کشور قابل تحمل نیست»
به هر ترتیب، به رغم تلاش زایدالوصف یگانهای سپاه، به خاطر مقاومت و سماجت فوقالعاده دشمن، باز هم حمله به طلائیه ناکام ماند. عراقیها که در آغاز حمله مجبور شدند برخی مواضع خود را ترک کنند و به عقب بروند، با فرا رسیدن روز، پاتکهای پیاپی خود را آغاز کردند و سرانجام مانع پیشروی لشکر14 امام حسین(ع) و لشکر 27 حضرت رسول(ص) شدند. در جریان حملات دشمن، برادر حسین خرازی فرمانده لشکر امام حسین(ع) به شدت مجروح شد و دست راستش قطع گردید و در حالی که بدنش پر از ترکش بود، او را از میدان خارج کردند.(15)
فتح نشدن محور طلائیه وضعیت جدیدی را به دنبال داشت. از این پس، جبهه خودی باید قابلیت و توانایی خود را در حفظ جزایر نشان میداد و از حیثیت جمهوری اسلامی دفاع میکرد. کاری که به غایت دشوار مینمود و این در حالی بود که باور عمومی حاکم بر جبهه آن بود که حفظ جزایر یا عملی نیست و یا بسیار دشوار است و باید بهای زیادی برای آن پرداخت.
عراق پس از آن که توانست رزمندگان اسلام را از محورهای الغدیر، القرنه و طلائیه وادار به عقبنشینی نماید بیرون راندن نیروهای مستقر در جزایر را نیز محتمل میدانست. به ویژه آنکه از لحاظ عقبه، آتش، دفاع ضد هوایی، زرهی و ضد زره و دهها عامل دیگر، بر نیروهای خودی برتری داشت.
به هر صورت، از توقف محور طلائیه تا شروع حمله به جزایر، حدود پنج روز جبههها حالت عادی داشت و تلاش خاصی از جانب دشمن مشاهده نمیشد. در اولین روزهای این مدت رکود، در بعدازظهر 14 اسفند 1362 بیت امام (ره) به قرارگاه اطلاع داد که فرمانده سپاه به تهران بیاید. همچنین گفته شد که امام(ره) فرمودهاند:
«جزایر حتماً باید نگه داشته شوند، هر طور که شده.» (16)
این دستور، تحولی اساسی در سرنوشت عملیات ایجاد کرد و سپاه این بار هر آن چه را که در اختیار داشت، اعم از فرماندهان و باقیمانده سازمان یگانها وارد صحنه کرد. اما از لحاظ روحیه و استقامت، توان سپاه دو چندان شد و همه، حفظ هدف تعیین شده توسط امام(ره) را به بهای خون و جان خود در دستور کار قرار دادند. فرمانده سپاه اظهار داشت:
«از جزیره بیرون نمیرویم حتی اگر سازمان سپاه از بین برود.» (17)
برادر شمخانی قائم مقام فرمانده کل سپاه به فرماندهان لشکرهای عاشورا و حضرت رسول(ص) اظهار داشت:
"بروید جزایر را حفظ کنید، این دستور امام است و من خودم میآیم، آر.پی.جی میزنم. به هر حال احتمال پاتک به جزایر زیاد است.» (18)
علاوه بر این، برادران محمد باقری، رشید علینور و حسن دانایی به جزیره رفتند. مرخصی بسیجیها لغو شد و به طور کلی تمام فرماندهان سپاه به جز برادر محسن رضایی و در برخی مواقع برادر شمخانی، به داخل جزیره رفتند تا با همفکری یکدیگر راههای حفظ جزایر را مشخص کنند.
مطابق پیشبینی امام(ره) و فرماندهان، پس از چند روز رکود، در 16 اسفند 1362 عراق پاتک به جزیره جنوبی را به وسیله اجرای آتش سنگین، بمبباران وسیع هوایی و استفاده از هلیکوپتر، تانک و نیروهای پیاده، آغاز کرد. بیت امام(ره) که مرتب اوضاع جبهه را دنبال میکرد، با اطلاع از شروع پاتک عراق به جزایر، با قرارگاه تماس گرفته و حجتالاسلام حاج احمد آقا خمینی از فرمانده سپاه جویای وضعیت شد.
برادر محسن رضایی در پاسخ گفت: «از لحاظ مهمات خیلی در مضیقه هستیم. الحمدالله وضع خوب است، ولی عراق با تمام قوا حمله میکند.»
حمله عراق در 16 اسفند 1362بدون نتیجه پایان یافت. اما در روز 17 اسفند1362 از صبح مجدداً حمله را آغاز کرد. این بار حمله دشمن و استفادهاش از ابزار و تسلیحات، شدیدتر و وسیعتر بود. در مقابل، وضع جبهه خودی بسیار حاد و مهمترین مسأله، کمبود نیرو و مهمات بود. در حالی که به شدت به مهمات نیاز بود، سرهنگ موسوی قویدل یکی از فرماندهان ارتش اعلام کرد که کلاً 1300 عدد گلوله 130م.م. در اختیار داریم. همچنین برادر رشید از داخل جزیره پیام داد که اگر نیروهای حاج همت [لشکر حضرت رسول(ص)] نرسند، احتمال سقوط خط این لشکر زیاد است. عراقیها نیز از جنگ روانی استفاده کرده و اعلام کردند که اگر جزایر را خالی نکنید، آنجا را به موشک میبندیم و به شدت بمبباران میکنیم.(19) در این روز دفتر امام(ره) به طور مستمر در تماس با قرارگاه، تحولات جنگ را پیگیری میکرد.
روز 18 اسفند 1362 دوباره عراق حمله خود را با شدت هر چه تمامتر آغاز کرد و سپاه و بسیج با آنچه در دست داشتند پایداری و استقامت کرده و مانع از پیشروی دشمن شدند. شرایط و مقدورات بسیار سخت و محدود بود. ضمن آنکه دشمن استفاده از سلاحهای شیمیایی را هم وارد صحنه کرده بود. برادر رشید از جزیره به قرارگاه آمد و در مورد آنجا گفت:
« وضع خط خراب است. دشمن رخنه کرده و هر شب دارد پیش میآید. [عراق] دائماً نیرو میآورد و شدت عمل به خرج میدهد. نیروهای [ما] در خط خسته شدهاند. آتش [دشمن] به شدت زیاد است. جاده، آب، غذا و نیرو کم است. پلیت و الوار برای ساختن سنگر، نیست و لودر و بلدوزر برای احداث خاکریز وجود ندارد. نیروها در خط، آر.پی.جی و کلاشینکف دارند و از ادوات استفاده میکنند. از شدت حمله دشمن، بچهها دیگر قادر نیستند فکر کنند. این جزیره طلسم شده و ما هر کاری میکنیم با مشکل مواجه میشویم.»(20)
در همین اوضاع، آقای انصاری از بیت امام(ره) در تماس با قرارگاه جویای وضعیت شد. حجتالاسلام محلاتی نماینده امام(ره) در سپاه به ایشان گفت: «به امام بگویید شب حمله است، دعا بفرمایند.» (21)
روز 19 اسفند1362 نیز عراق باز هم حملات خود را از سر گرفت. اما این بار هم رزمندگان اسلام با گوشت و پوست و دادن خون، ماشین جنگی ارتش بعثی را متوقف کردند. شهادت فرماندهی چون حاج همت، یاغچیان، حمید باکری، اکبر زجاجی، بهروز غلامی و ... بهایی بود که برای خط جزایر پرداخته شد.
طی این 3 روز، اوج حماسه و استقامت و شهادتطلبی سپاهیان و بسیجیان به نمایش گذاشته شد. جزیره سمبل پایداری و استقامت شده بود. آقای هاشمیرفسنجانی در این زمینه اظهار داشت:
«این جزیره شده سمبل قدرت ما و ضعف عراق. مقاومت شما در دنیا خیلی معنا دارد و باید حفظ شود. جزیرهها مهم است، این عقیده من است نه سیاست.»
ایشان در مورد نتایج این عملیات افزود:
«در صدام شکست پیدا شده، مثلاً عربستان و ترکیه به ما پیشنهاد اسلحه کردند. اینها نشانه تزلزل عراق است.»
به هر تقدیر، حمله 72 ساعته عراق با شکست مواجه شد. این ناکامی موجب توقف حملات دشمن گردید و بالاخره در پی فرمان امام(ره)، جزایر حفظ شد.
نتایج عملیات
در این عملیات بیش از 23 یگان دشمن به طور متوسط از 20 تا 100 درصد و تیپ زرهی 100 درصد منهدم شدند.
15000 نفر از نیروهای عراقی زخمی و کشته شدند.
1140 نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند که در میان آنها 35 افسر، 130 درجهدار، 873 سرباز و نیروی جیشالشعبی و نیز 102 نفر غیر نظامی از کشورهای مصر، سودان، مراکش، سومالی و عراق وجود داشت.
150 دستگاه تانک و نفربر و 200 خودروی دشمن منهدم گردید.
مجموعاً 1180 کیلومتر زمینهای منطقه آزاد شد که به ترتیب 1000 کیلومتر مربع در هور، 140 کیلومتر مربع در جزایر و 40 کیلومتر مربع را در طلائیه شامل میشود.
در میان غنائم دشمن، گذشته از اقلام صنعتی و تجهیزات انفرادی، 10 دستگاه تانک و 60 دستگاه کمپرسی به چشم میخورد.
تسلط ایران بر چاههای نفت جزایر(22) که ذخایر قابل ملاحظهای از نفت در آنها وجود دارد.
بازتاب سیاسی
پس از یک دوران رکورد که خالی از ابتکار بود، انجام عملیات خیبر بازتاب وسیعی در سطح منطقه و جهان ایجاد کرد. حامیان عراق در منطقه و جهان پس از آرامشی که در پی طوفان سلسله عملیات طرح کربلا (که آخرین آن رمضان بود) برایشان ایجاد شده بود، یکباره مشاهده کردند که تاکتیک ویژه ایران، بار دیگر بر تدبیر خط دفاعی پر مانع عراق غلبه کرده است. از اینرو شدیداً نگران پیروزی احتمالی ایران در جنگ شدند. تشکیل اجلاسها، اظهارات مقامات سیاسی، مصوبات سازمانها، تحریم تسلیحاتی ایران و غیره الگوهای این تحلیل هستند.
امریکا در اولین اقدام خود که در واکنش نسبت به وضعیت جدید جنگ نشان داد، مورفی معاون وزارت خارجه را به منظور بررسی اوضاع جنگ تحمیلی به خاورمیانه فرستاد. روزنامه وال استریت ژورنال نیز نوشت:
«تهیه طرحهای جدید، چاره اندیشی در مورد جلوگیری از سقوط صدام است.»(23)
ترنر، رئیس سازمان سیا اظهار داشت:
"عراق از لحاظ اقتصادی و نفرات در وضع وخیمی قرار داد."
همچنین معاون وزیر خارجه امریکا در یک واکنش انفعالی گفت:
"امریکا انجام یک حمله گسترده به جزیره خارک را ناممکن نمیداند.»(24)
در واقع، این اظهارات را میتوان خط جدید اقدام نظامی برای عراق دانست. زیرا عراق پس از پیروزی خیبر، مرحله جدیدی را در جنگ آغاز کرد که همان جنگ نفتکشها و حمله به پایانههای نفتی، تأسیسات نفتی خارک و ... بود.
این اقدام با چند هدف عمده صورت میگرفت: اول، تحتالشعاع قرار دادن پیروزی و ابتکار نظامی ایران در عملیات خیبر، دوم، محدود کردن درآمدهای ارزی ایران از طریق فروش نفت. سوم، بینالمللی کردن جنگ. اقدام دیگر عراق، اعلام برقراری ارتباط با آمریکا بود.
واکنش بینالمللی دیگری که پس از عملیات خیبر انجام گرفت، تصویب قطعنامه552 توسط شورای امنیت سازمان ملل بود که در تاریخ اول ژوئن 1984 (11 خرداد 1363) صورت گرفت.
در سطح منطقه، شورای همکاری خلیج فارس دوباره تشکیل جلسه داد. موضوع جلسه اتخاذ استراتژی نظامی و چگونگی پایان دادن به جنگ ایران و عراق بود. وزرای کشورهای عضو اتحادیه عرب نیز در همین جهت در بغداد جلسه تشکیل دادند و به بررسی جنگ و موضع خود در برابر آن پرداختند.
در سطح داخلی، هواپیماهای بوئینگ 737 فرانسوی که ربوده شده بود به ایران آورده شد و پس از تلاشهایی که جمهوری اسلامی ایران برای حل مسالمتآمیز آن به عمل آورد، سرانجام هواپیما به وسیله هواپیما ربایان منفجر شد. علاوه بر این، سازمان منافقین نیز هواپیمای مسافربری 727 ایران را در مسیر بندرعباس- تهران ربوده و به قاهره بردند. آنها در مرحله بعد با همراهی رژیم مصر، هواپیمای ایران را به بغداد منتقل کردند.
از جمله تحولات دیگری که پس از عملیات خیبر روی داد، فشار اقتصادی و تحریم (رسمی) تسلیحاتی ایران توسط کشورهای غربی بود.
مراجع
1. مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، طرح کلی: روز شمار جنگ تحمیلی، 1368، ص97.
2. همان، ص101.
3. همان، ص96.
4. پیشین، عباس هدایتی خمینی، ص96.
5. مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص99.
6. درودیان، محمد، از خرمشهر تا وفا، تهران: مرکز مطالعات و جنگ، 1378، ص76.
7. اردستانی، حسین، گزارش عملیات خیبر، تهران: مرکز مطالعات تحقیقات جنگ، 1363، ص21.
8. پیشین، ص54.
9. همان، ص56.
10. همان، صص 37-41.
11. همان، ص 37.
12. اردستانی، حسین، دفترچه شماره 1 قرارگاه نجف (خاتم)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 8/12/1362، ص104.
13. پیشین، ص106.
14. همان، ص107
15. همان، 159.
16. همان، ص205.
17. همان، 14/12/1362، ص211.
18. همان، ص205.
19. همان، ص231.
20. همان، ص241.
21. همان، ص249.
22. مأخذ6، صص 85-86.
23. مأخذ 1، ص105 به نقل از از خبرگزاری جمهوری اسلامی، 20/1/1363.
24. همان، ص106.
1-مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ (1368) طرح کلی: روز شمار جنگ تحمیلی , 97
2-محمد درودیان (1378) از خرمشهر تا وفا، تهران: مرکز مطالعات و جنگ , 76
3-حسین اردستانی (1363) گزارش عملیات خیبر، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ , 21
4-حسین اردستانی (1362/12/8) دفترچه شماره 1 قرارگاه نجف (خاتم)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ , 104
حسین اردستانی
انتهای پیام/
برادر محسن رضایی: ما هم گفتهایم که افراد تا حد فرمانده لشکر باید بجنگند. حتی اگر سازمان رزم سپاه مختل شود. (14)
به هر تقدیر، پس از نشست فرماندهان با آقای هاشمی، تشخیص داده شد که راه نجات جبهه و خارج کردن آن از بنبست، حمله مجدد از محور طلائیه است تا بلکه با باز شدن راه زمینی، گره عملیات گشوده شود. در تاریخ 10 اسفند 1362 حمله مورد نظر آغاز شد. اما به نظر میرسید که مشکل آب مانع بزرگی است. حدود ساعت یک بامداد دو تن از مسئولان و فرماندهان لشکر 27 حضرت رسول(ص) به قرارگاه آمده و وضع زمین را که بر اثر انداختن آب توسط دشمن، باتلاقی شده و عبور از آن مشکل شده بود به آقای هاشمی گزارش دادند. ایشان در پاسخ آنها با عصبانیت اظهار داشت:
«این امر امام است که شما در هر شرایطی باید بروید جلو. اگر ما نتوانیم این 7-8 کیلومتر را برویم جلو، دیگر نمیتوانیم بجنگیم. الان صدام آن تبلیغات را به پا کرده، صد هزار (نفر) نیرو پشت سر شما معطل مانده و آبروی جمهوریاسلامی در خطر است. بروید هر طور که میتوانید خودتان را به دشمن برسانید.»
برادر، شهید دستواره در مقابل این اظهارات گفت:
«چشم میرویم که یا شهید شویم و یا اینگونه نزد شما بر نگردیم.»
آقای هاشمی در بیان دیگری که در جمع فرماندهان ایراد شد، اظهار داشت:
«من خدمت امام هم عرض کردم و ایشان هم تأیید کردند که طوری برنامهریزی کنید که در همین جا جنگ را تمام کنیم. چون این امر دیگر برای کشور قابل تحمل نیست»
به هر ترتیب، به رغم تلاش زایدالوصف یگانهای سپاه، به خاطر مقاومت و سماجت فوقالعاده دشمن، باز هم حمله به طلائیه ناکام ماند. عراقیها که در آغاز حمله مجبور شدند برخی مواضع خود را ترک کنند و به عقب بروند، با فرا رسیدن روز، پاتکهای پیاپی خود را آغاز کردند و سرانجام مانع پیشروی لشکر14 امام حسین(ع) و لشکر 27 حضرت رسول(ص) شدند. در جریان حملات دشمن، برادر حسین خرازی فرمانده لشکر امام حسین(ع) به شدت مجروح شد و دست راستش قطع گردید و در حالی که بدنش پر از ترکش بود، او را از میدان خارج کردند.(15)
فتح نشدن محور طلائیه وضعیت جدیدی را به دنبال داشت. از این پس، جبهه خودی باید قابلیت و توانایی خود را در حفظ جزایر نشان میداد و از حیثیت جمهوری اسلامی دفاع میکرد. کاری که به غایت دشوار مینمود و این در حالی بود که باور عمومی حاکم بر جبهه آن بود که حفظ جزایر یا عملی نیست و یا بسیار دشوار است و باید بهای زیادی برای آن پرداخت.
عراق پس از آن که توانست رزمندگان اسلام را از محورهای الغدیر، القرنه و طلائیه وادار به عقبنشینی نماید بیرون راندن نیروهای مستقر در جزایر را نیز محتمل میدانست. به ویژه آنکه از لحاظ عقبه، آتش، دفاع ضد هوایی، زرهی و ضد زره و دهها عامل دیگر، بر نیروهای خودی برتری داشت.
به هر صورت، از توقف محور طلائیه تا شروع حمله به جزایر، حدود پنج روز جبههها حالت عادی داشت و تلاش خاصی از جانب دشمن مشاهده نمیشد. در اولین روزهای این مدت رکود، در بعدازظهر 14 اسفند 1362 بیت امام (ره) به قرارگاه اطلاع داد که فرمانده سپاه به تهران بیاید. همچنین گفته شد که امام(ره) فرمودهاند:
«جزایر حتماً باید نگه داشته شوند، هر طور که شده.» (16)
این دستور، تحولی اساسی در سرنوشت عملیات ایجاد کرد و سپاه این بار هر آن چه را که در اختیار داشت، اعم از فرماندهان و باقیمانده سازمان یگانها وارد صحنه کرد. اما از لحاظ روحیه و استقامت، توان سپاه دو چندان شد و همه، حفظ هدف تعیین شده توسط امام(ره) را به بهای خون و جان خود در دستور کار قرار دادند. فرمانده سپاه اظهار داشت:
«از جزیره بیرون نمیرویم حتی اگر سازمان سپاه از بین برود.» (17)
برادر شمخانی قائم مقام فرمانده کل سپاه به فرماندهان لشکرهای عاشورا و حضرت رسول(ص) اظهار داشت:
"بروید جزایر را حفظ کنید، این دستور امام است و من خودم میآیم، آر.پی.جی میزنم. به هر حال احتمال پاتک به جزایر زیاد است.» (18)
علاوه بر این، برادران محمد باقری، رشید علینور و حسن دانایی به جزیره رفتند. مرخصی بسیجیها لغو شد و به طور کلی تمام فرماندهان سپاه به جز برادر محسن رضایی و در برخی مواقع برادر شمخانی، به داخل جزیره رفتند تا با همفکری یکدیگر راههای حفظ جزایر را مشخص کنند.
مطابق پیشبینی امام(ره) و فرماندهان، پس از چند روز رکود، در 16 اسفند 1362 عراق پاتک به جزیره جنوبی را به وسیله اجرای آتش سنگین، بمبباران وسیع هوایی و استفاده از هلیکوپتر، تانک و نیروهای پیاده، آغاز کرد. بیت امام(ره) که مرتب اوضاع جبهه را دنبال میکرد، با اطلاع از شروع پاتک عراق به جزایر، با قرارگاه تماس گرفته و حجتالاسلام حاج احمد آقا خمینی از فرمانده سپاه جویای وضعیت شد.
برادر محسن رضایی در پاسخ گفت: «از لحاظ مهمات خیلی در مضیقه هستیم. الحمدالله وضع خوب است، ولی عراق با تمام قوا حمله میکند.»
حمله عراق در 16 اسفند 1362بدون نتیجه پایان یافت. اما در روز 17 اسفند1362 از صبح مجدداً حمله را آغاز کرد. این بار حمله دشمن و استفادهاش از ابزار و تسلیحات، شدیدتر و وسیعتر بود. در مقابل، وضع جبهه خودی بسیار حاد و مهمترین مسأله، کمبود نیرو و مهمات بود. در حالی که به شدت به مهمات نیاز بود، سرهنگ موسوی قویدل یکی از فرماندهان ارتش اعلام کرد که کلاً 1300 عدد گلوله 130م.م. در اختیار داریم. همچنین برادر رشید از داخل جزیره پیام داد که اگر نیروهای حاج همت [لشکر حضرت رسول(ص)] نرسند، احتمال سقوط خط این لشکر زیاد است. عراقیها نیز از جنگ روانی استفاده کرده و اعلام کردند که اگر جزایر را خالی نکنید، آنجا را به موشک میبندیم و به شدت بمبباران میکنیم.(19) در این روز دفتر امام(ره) به طور مستمر در تماس با قرارگاه، تحولات جنگ را پیگیری میکرد.
روز 18 اسفند 1362 دوباره عراق حمله خود را با شدت هر چه تمامتر آغاز کرد و سپاه و بسیج با آنچه در دست داشتند پایداری و استقامت کرده و مانع از پیشروی دشمن شدند. شرایط و مقدورات بسیار سخت و محدود بود. ضمن آنکه دشمن استفاده از سلاحهای شیمیایی را هم وارد صحنه کرده بود. برادر رشید از جزیره به قرارگاه آمد و در مورد آنجا گفت:
« وضع خط خراب است. دشمن رخنه کرده و هر شب دارد پیش میآید. [عراق] دائماً نیرو میآورد و شدت عمل به خرج میدهد. نیروهای [ما] در خط خسته شدهاند. آتش [دشمن] به شدت زیاد است. جاده، آب، غذا و نیرو کم است. پلیت و الوار برای ساختن سنگر، نیست و لودر و بلدوزر برای احداث خاکریز وجود ندارد. نیروها در خط، آر.پی.جی و کلاشینکف دارند و از ادوات استفاده میکنند. از شدت حمله دشمن، بچهها دیگر قادر نیستند فکر کنند. این جزیره طلسم شده و ما هر کاری میکنیم با مشکل مواجه میشویم.»(20)
در همین اوضاع، آقای انصاری از بیت امام(ره) در تماس با قرارگاه جویای وضعیت شد. حجتالاسلام محلاتی نماینده امام(ره) در سپاه به ایشان گفت: «به امام بگویید شب حمله است، دعا بفرمایند.» (21)
روز 19 اسفند1362 نیز عراق باز هم حملات خود را از سر گرفت. اما این بار هم رزمندگان اسلام با گوشت و پوست و دادن خون، ماشین جنگی ارتش بعثی را متوقف کردند. شهادت فرماندهی چون حاج همت، یاغچیان، حمید باکری، اکبر زجاجی، بهروز غلامی و ... بهایی بود که برای خط جزایر پرداخته شد.
طی این 3 روز، اوج حماسه و استقامت و شهادتطلبی سپاهیان و بسیجیان به نمایش گذاشته شد. جزیره سمبل پایداری و استقامت شده بود. آقای هاشمیرفسنجانی در این زمینه اظهار داشت:
«این جزیره شده سمبل قدرت ما و ضعف عراق. مقاومت شما در دنیا خیلی معنا دارد و باید حفظ شود. جزیرهها مهم است، این عقیده من است نه سیاست.»
ایشان در مورد نتایج این عملیات افزود:
«در صدام شکست پیدا شده، مثلاً عربستان و ترکیه به ما پیشنهاد اسلحه کردند. اینها نشانه تزلزل عراق است.»
به هر تقدیر، حمله 72 ساعته عراق با شکست مواجه شد. این ناکامی موجب توقف حملات دشمن گردید و بالاخره در پی فرمان امام(ره)، جزایر حفظ شد.
نتایج عملیات
در این عملیات بیش از 23 یگان دشمن به طور متوسط از 20 تا 100 درصد و تیپ زرهی 100 درصد منهدم شدند.
15000 نفر از نیروهای عراقی زخمی و کشته شدند.
1140 نفر از نیروهای دشمن اسیر شدند که در میان آنها 35 افسر، 130 درجهدار، 873 سرباز و نیروی جیشالشعبی و نیز 102 نفر غیر نظامی از کشورهای مصر، سودان، مراکش، سومالی و عراق وجود داشت.
150 دستگاه تانک و نفربر و 200 خودروی دشمن منهدم گردید.
مجموعاً 1180 کیلومتر زمینهای منطقه آزاد شد که به ترتیب 1000 کیلومتر مربع در هور، 140 کیلومتر مربع در جزایر و 40 کیلومتر مربع را در طلائیه شامل میشود.
در میان غنائم دشمن، گذشته از اقلام صنعتی و تجهیزات انفرادی، 10 دستگاه تانک و 60 دستگاه کمپرسی به چشم میخورد.
تسلط ایران بر چاههای نفت جزایر(22) که ذخایر قابل ملاحظهای از نفت در آنها وجود دارد.
بازتاب سیاسی
پس از یک دوران رکورد که خالی از ابتکار بود، انجام عملیات خیبر بازتاب وسیعی در سطح منطقه و جهان ایجاد کرد. حامیان عراق در منطقه و جهان پس از آرامشی که در پی طوفان سلسله عملیات طرح کربلا (که آخرین آن رمضان بود) برایشان ایجاد شده بود، یکباره مشاهده کردند که تاکتیک ویژه ایران، بار دیگر بر تدبیر خط دفاعی پر مانع عراق غلبه کرده است. از اینرو شدیداً نگران پیروزی احتمالی ایران در جنگ شدند. تشکیل اجلاسها، اظهارات مقامات سیاسی، مصوبات سازمانها، تحریم تسلیحاتی ایران و غیره الگوهای این تحلیل هستند.
امریکا در اولین اقدام خود که در واکنش نسبت به وضعیت جدید جنگ نشان داد، مورفی معاون وزارت خارجه را به منظور بررسی اوضاع جنگ تحمیلی به خاورمیانه فرستاد. روزنامه وال استریت ژورنال نیز نوشت:
«تهیه طرحهای جدید، چاره اندیشی در مورد جلوگیری از سقوط صدام است.»(23)
ترنر، رئیس سازمان سیا اظهار داشت:
"عراق از لحاظ اقتصادی و نفرات در وضع وخیمی قرار داد."
همچنین معاون وزیر خارجه امریکا در یک واکنش انفعالی گفت:
"امریکا انجام یک حمله گسترده به جزیره خارک را ناممکن نمیداند.»(24)
در واقع، این اظهارات را میتوان خط جدید اقدام نظامی برای عراق دانست. زیرا عراق پس از پیروزی خیبر، مرحله جدیدی را در جنگ آغاز کرد که همان جنگ نفتکشها و حمله به پایانههای نفتی، تأسیسات نفتی خارک و ... بود.
این اقدام با چند هدف عمده صورت میگرفت: اول، تحتالشعاع قرار دادن پیروزی و ابتکار نظامی ایران در عملیات خیبر، دوم، محدود کردن درآمدهای ارزی ایران از طریق فروش نفت. سوم، بینالمللی کردن جنگ. اقدام دیگر عراق، اعلام برقراری ارتباط با آمریکا بود.
واکنش بینالمللی دیگری که پس از عملیات خیبر انجام گرفت، تصویب قطعنامه552 توسط شورای امنیت سازمان ملل بود که در تاریخ اول ژوئن 1984 (11 خرداد 1363) صورت گرفت.
در سطح منطقه، شورای همکاری خلیج فارس دوباره تشکیل جلسه داد. موضوع جلسه اتخاذ استراتژی نظامی و چگونگی پایان دادن به جنگ ایران و عراق بود. وزرای کشورهای عضو اتحادیه عرب نیز در همین جهت در بغداد جلسه تشکیل دادند و به بررسی جنگ و موضع خود در برابر آن پرداختند.
در سطح داخلی، هواپیماهای بوئینگ 737 فرانسوی که ربوده شده بود به ایران آورده شد و پس از تلاشهایی که جمهوری اسلامی ایران برای حل مسالمتآمیز آن به عمل آورد، سرانجام هواپیما به وسیله هواپیما ربایان منفجر شد. علاوه بر این، سازمان منافقین نیز هواپیمای مسافربری 727 ایران را در مسیر بندرعباس- تهران ربوده و به قاهره بردند. آنها در مرحله بعد با همراهی رژیم مصر، هواپیمای ایران را به بغداد منتقل کردند.
از جمله تحولات دیگری که پس از عملیات خیبر روی داد، فشار اقتصادی و تحریم (رسمی) تسلیحاتی ایران توسط کشورهای غربی بود.
مراجع
1. مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، طرح کلی: روز شمار جنگ تحمیلی، 1368، ص97.
2. همان، ص101.
3. همان، ص96.
4. پیشین، عباس هدایتی خمینی، ص96.
5. مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص99.
6. درودیان، محمد، از خرمشهر تا وفا، تهران: مرکز مطالعات و جنگ، 1378، ص76.
7. اردستانی، حسین، گزارش عملیات خیبر، تهران: مرکز مطالعات تحقیقات جنگ، 1363، ص21.
8. پیشین، ص54.
9. همان، ص56.
10. همان، صص 37-41.
11. همان، ص 37.
12. اردستانی، حسین، دفترچه شماره 1 قرارگاه نجف (خاتم)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 8/12/1362، ص104.
13. پیشین، ص106.
14. همان، ص107
15. همان، 159.
16. همان، ص205.
17. همان، 14/12/1362، ص211.
18. همان، ص205.
19. همان، ص231.
20. همان، ص241.
21. همان، ص249.
22. مأخذ6، صص 85-86.
23. مأخذ 1، ص105 به نقل از از خبرگزاری جمهوری اسلامی، 20/1/1363.
24. همان، ص106.
1-مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ (1368) طرح کلی: روز شمار جنگ تحمیلی , 97
2-محمد درودیان (1378) از خرمشهر تا وفا، تهران: مرکز مطالعات و جنگ , 76
3-حسین اردستانی (1363) گزارش عملیات خیبر، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ , 21
4-حسین اردستانی (1362/12/8) دفترچه شماره 1 قرارگاه نجف (خاتم)، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ , 104
حسین اردستانی
انتهای پیام/
نظرات بینندگان