نخستین پیروزی ایران پس از عزل «بنیصدر» کدام عملیات بود؟
به گزارش شیرازه، یکی از زوایای تاریک جنگ ایران و عراق، عملکرد دولت بنیصدر در پیشگیری از حملهی عراق است. بنیصدر به عنوان فرماندهی کل قوا، میتوانست نقش مهمی در پیشگیری از تهاجم عراق ایفا کند.
بنیصدر در خاطرات خود مینویسد: «موقعی که آقای رجایی میخواست نخستوزیر بشود، خطر تجاوز عراق[...]در آن ایام، روشن شده بود[...] و با اینکه یاسر عرفات را فرستاده بودم پیش آقای صدام حسین تا دست به این کار نزند[...]. یاسر عرفات رفت به عراق و برگشت و گفت که صدام را مثل طاوس دیده و او میگوید که کار ایران را چهار روزه تمام میکنم.»
با وجود اعتراف بنی صدر به تهدید قریب الوقوع، نه تنها به گزارشات و تحلیلهای کارشناسان نظامی اهمیتی نداد، بلکه هیچ تدبیری برای مقابله با حمله احتمالی رژیم بعثی نیاندیشید.
حاج «احمد متوسلیان» از فرماندهان سپاه در این باره گفته است: «یک ماه قبل از شروع جنگ جلسهای در اتاق جنگ لشکر 81 زرهی کرمانشاه به ریاست بنیصدر تشکیل شد، در این جلسه تیمسار ظهیرنژاد و سرهنگ علی صیادشیرازی به همراه فرماندهان ارتشی 30 منطقهی نظامی از استانهای آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و نیز محسن رضایی و محمد بروجردی به اتفاق مسئولان سپاه در کل منطقهی غرب حضور داشتند.
در این جلسه از بنیصدر سؤال شد که اگر به احتمال یک درصد عراق به ایران حمله کند شما چه تدبیری برای دفاع دارید؟ بنیصدر گفت: عراق هرگز جرئت چنین کاری را ندارد. سردار بروجردی گفت: اگر به احتمال یک در هزار بخواهد در غرب از طریق قصرشیرین حمله کند و شهر را بگیرد شما برای مقابله با چنین مسئلهای چه تدبیری دارید؟ بنیصدر مجدداً گفت: عراق هیچ وقت چنین غلطی نمیکند، برای این که هم در سطح بینالمللی و سیاست جهان محکوم میشود و هم امنیت داخلی خودش به خطر میافتد، مطمئن باشید که صدام کشورش را به خطر نمیاندازد!»
سردار «احمد سوداگر» نیز در اینباره میگوید: «ما دائم هشدار میدادیم که قرائن و شواهد گویای جنگی خانمانسوز است... بنیصدر رییسجمهور وقتی به دهلران آمد، در رسانهها اعلام کرد من در دهلران هستم و هیچ خبری نیست، کی گفته است دهلران در اشغال عراقیهاست.»
بعد از جنگ نیز، «آیتالله خامنهای» نمایندهی امام در شورای عالی دفاع، در نماز جمعهی تهران گفتند: «نزدیک به 7 ماه قبل از جنگ، شما فرماندهی کل قوا بودید، چرا نیروهای نظامی ما هنگام شروع جنگ نتوانست مقاومت کند؟[...] در این 7 ماه شما چه کردید؟ چرا ارتش را مرمت نکردید. چرا نظامیان را آموزش ندادید. آیا اینها را چه کسی میبایست انجام میداد؟ چرا شما وقتی جنگ شروع شد و خرابی کار شما در 7ماه گذشته آشکار شد، تقصیرها را به گردن این و آن میاندازید؟
به هر حال عملکرد ضعیف و بی تدبیری، بیتوجهی به گزارشهای نظامی در مورد حملهی قریبالوقوع عراق، آمادهباش دیرهنگام نیروها و تعویق تشکیل جلسات شورای عالی دفاع در کنار خیانتهای آشکار و پنهان در حق انقلاب و نظام اسلامی باعث شد تا پس از رأی عدم کفایت سیاسی مجلس از کار برکنار شود و به فرانسه بگریزد، دوازده سال پس از تهاجم ارتش عراق یعنی سال 1371 در جلسه پرسش و پاسخی که در محل خانه فرهنگ ملت ها در شهر برلین آلمان ترتیب یافته بود به برخی مسائل اعتراف کرد و صریحاً گفت در سال 59 این من بودم که به نیروهای کرد به کوموله و دموکرات پیغام دادم که اسلحه را بر زمین نگذارند.
سرانجام با این اعتراف چهره منافقانه این لیبرال برای مردم روشن شد که خون ده ها هزار شهید و خسارت های سنگین جنگ بر گردن چه کسانی است و با خیانت چه کسانی این خسارت ها به کشور اسلامی وارد شد.
پس از پیروزی نیروهای خودی بر عراقی ها در ارتفاعات اللهاکبر، شهید چمران اصرار داشت نیروهای ایران هرچه زودتر قبل از اینکه دشمن بتواند استحکاماتی برای خود دست و پا کند به سوی بستان سرازیر شوند که این کار عملی نشد و شهید چمران خود طرح آزادسازی دهلاویه را با ایثار و گذشت و فداکاری رزمندگان جان بر کف ستاد جنگهای نامنظم و به فرماندهی ایرج رستمی عملی ساخت.
فتح دهلاویه در نوع خود عملی جسورانه و خطرناک و غرورآفرین بود. که این نخستین پیروزی پس از عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا بود
بنیصدر در خاطرات خود مینویسد: «موقعی که آقای رجایی میخواست نخستوزیر بشود، خطر تجاوز عراق[...]در آن ایام، روشن شده بود[...] و با اینکه یاسر عرفات را فرستاده بودم پیش آقای صدام حسین تا دست به این کار نزند[...]. یاسر عرفات رفت به عراق و برگشت و گفت که صدام را مثل طاوس دیده و او میگوید که کار ایران را چهار روزه تمام میکنم.»
با وجود اعتراف بنی صدر به تهدید قریب الوقوع، نه تنها به گزارشات و تحلیلهای کارشناسان نظامی اهمیتی نداد، بلکه هیچ تدبیری برای مقابله با حمله احتمالی رژیم بعثی نیاندیشید.
حاج «احمد متوسلیان» از فرماندهان سپاه در این باره گفته است: «یک ماه قبل از شروع جنگ جلسهای در اتاق جنگ لشکر 81 زرهی کرمانشاه به ریاست بنیصدر تشکیل شد، در این جلسه تیمسار ظهیرنژاد و سرهنگ علی صیادشیرازی به همراه فرماندهان ارتشی 30 منطقهی نظامی از استانهای آذربایجان غربی، کردستان، کرمانشاه و نیز محسن رضایی و محمد بروجردی به اتفاق مسئولان سپاه در کل منطقهی غرب حضور داشتند.
در این جلسه از بنیصدر سؤال شد که اگر به احتمال یک درصد عراق به ایران حمله کند شما چه تدبیری برای دفاع دارید؟ بنیصدر گفت: عراق هرگز جرئت چنین کاری را ندارد. سردار بروجردی گفت: اگر به احتمال یک در هزار بخواهد در غرب از طریق قصرشیرین حمله کند و شهر را بگیرد شما برای مقابله با چنین مسئلهای چه تدبیری دارید؟ بنیصدر مجدداً گفت: عراق هیچ وقت چنین غلطی نمیکند، برای این که هم در سطح بینالمللی و سیاست جهان محکوم میشود و هم امنیت داخلی خودش به خطر میافتد، مطمئن باشید که صدام کشورش را به خطر نمیاندازد!»
سردار «احمد سوداگر» نیز در اینباره میگوید: «ما دائم هشدار میدادیم که قرائن و شواهد گویای جنگی خانمانسوز است... بنیصدر رییسجمهور وقتی به دهلران آمد، در رسانهها اعلام کرد من در دهلران هستم و هیچ خبری نیست، کی گفته است دهلران در اشغال عراقیهاست.»
بعد از جنگ نیز، «آیتالله خامنهای» نمایندهی امام در شورای عالی دفاع، در نماز جمعهی تهران گفتند: «نزدیک به 7 ماه قبل از جنگ، شما فرماندهی کل قوا بودید، چرا نیروهای نظامی ما هنگام شروع جنگ نتوانست مقاومت کند؟[...] در این 7 ماه شما چه کردید؟ چرا ارتش را مرمت نکردید. چرا نظامیان را آموزش ندادید. آیا اینها را چه کسی میبایست انجام میداد؟ چرا شما وقتی جنگ شروع شد و خرابی کار شما در 7ماه گذشته آشکار شد، تقصیرها را به گردن این و آن میاندازید؟
به هر حال عملکرد ضعیف و بی تدبیری، بیتوجهی به گزارشهای نظامی در مورد حملهی قریبالوقوع عراق، آمادهباش دیرهنگام نیروها و تعویق تشکیل جلسات شورای عالی دفاع در کنار خیانتهای آشکار و پنهان در حق انقلاب و نظام اسلامی باعث شد تا پس از رأی عدم کفایت سیاسی مجلس از کار برکنار شود و به فرانسه بگریزد، دوازده سال پس از تهاجم ارتش عراق یعنی سال 1371 در جلسه پرسش و پاسخی که در محل خانه فرهنگ ملت ها در شهر برلین آلمان ترتیب یافته بود به برخی مسائل اعتراف کرد و صریحاً گفت در سال 59 این من بودم که به نیروهای کرد به کوموله و دموکرات پیغام دادم که اسلحه را بر زمین نگذارند.
سرانجام با این اعتراف چهره منافقانه این لیبرال برای مردم روشن شد که خون ده ها هزار شهید و خسارت های سنگین جنگ بر گردن چه کسانی است و با خیانت چه کسانی این خسارت ها به کشور اسلامی وارد شد.
پس از پیروزی نیروهای خودی بر عراقی ها در ارتفاعات اللهاکبر، شهید چمران اصرار داشت نیروهای ایران هرچه زودتر قبل از اینکه دشمن بتواند استحکاماتی برای خود دست و پا کند به سوی بستان سرازیر شوند که این کار عملی نشد و شهید چمران خود طرح آزادسازی دهلاویه را با ایثار و گذشت و فداکاری رزمندگان جان بر کف ستاد جنگهای نامنظم و به فرماندهی ایرج رستمی عملی ساخت.
فتح دهلاویه در نوع خود عملی جسورانه و خطرناک و غرورآفرین بود. که این نخستین پیروزی پس از عزل بنیصدر از فرماندهی کل قوا بود
نظرات بینندگان