نابینایی که چاه می کند و در چاله نمی افتد!
پاهایی که میبیند!
نامش محمد است با شهرت اسماعیلی در یکی از کوچه پس کوچههای شهر دهرم زندگی میکند متاهل و دارای دو فرزند پسر و دو دختر است.
محمد که حالا سالهای میانی زندگیش را میگذراند از ناحیه هر دو چشم نابینا است. میگویند در سن ۴ سالگی بخاطر بیماری آبله یا شاید هم سرخک و کمبود امکانات و فقر مالی در همان دوران کودکی چشمهای خود را از دست داده. نمیدانم از بخت بد اوست یا تقدیر و قسمت اینگونه برایش رقم خورده اما هر چه باشد او میتواند الگو و سرمشق خوبی برای همه ما باشد. مردی که هرگز نابینایی نتوانسته او را از پای در آورد و خانهنشین کند.
محمد اهل کار و بار است و تامین معاش خانواده برایش مهم است و سالهای سال است که مقنی است و به حفر چاههای عمیق و کم عمق میپردازد با آنکه دیده بینایی ندارد اما همچون یک مهندس حاذق بر کارش اشراف دارد.
ایشان در گذر از کوچه پس کوچهها به چنان مهارتی رسیده که کمتر انسان بینایی چنین تواناییهایی دارد و او از زبان بدنش در حد اعلاء استفاده میکند و روزانه فاصله پانصد متری و گاهی یک کیلومتری خانهاش تا بلوار اصلی را بدون اتکاء به کسی یا چیزی به راحتی و بدون درد سر طی میکند، در حالی که چندین کوچهی پیچ در پیچ در طول مسیرش قرار دارد و او بدون اینکه مشکلی داشته باشد از خم کوچهها میگذرد ، چه فرق میکند شب باشد یا روز برای او همیشه شب است اما هرگز از کار و تلاش باز نمیایستد و برای امرار معاش و زندگی آبرومندانه کار میکند و تاکنون هم زندگی موفقی داشته است.
او با پاهایی که برایش حکم دو چشم بینا برایش دارد زمین و زمان
را درهم مینوردد و به ما با زبان رسا میگوید که معلولیت محدودیت نیست.
در این بین مردم دهرم نیز او را دوست دارند و به محمد احترام فراوانی میگذارند.
آری این محمد شهر ما گمنام زندگی میکند شاید اگر در شهری دیگر و بزرگتری بود بارهای بار از زندگی و مرام و منش او در شبکههای مختلف و برنامههایی نظیر ماه عسل فیلم ساخته بودند.
دیروز که دیدمش داشت از کوچهای عبور میکرد، در آن کوچه مقداری آب باران
جمع شده بود چون کوچههای شهر ما آسفالت نیست آب گل آلود در آن موج میزد و
من به نظاره نشستم و دیدم و حیرت کردم که محمد بدون اینکه پایش به آب بخورد
از کوچه عبور کرد و دیدم درست جاهایی را برای قدم گذاشتن انتخاب میکرد که
خشک و تمیز بود، بیآنکه ببیند جایی پا میگذاشت که آب و شل نبود و من
ایمان آوردم که پاهایش میبیند.
در پایان از مسئولین و خیرین خواهشنمدیم با توجه به اینکه محمد اکنون در سن ۶۴ سالگی قرار دارد و دیگر مثل سابق توانایی کار را ندارد ایشان را مورد حمایت خود قرار دهند.
شیراز جان ای که دستت میرسد کاری بکن، پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
خیردنیا و آخرت رسیدگی به حال محرومان جامعه هست