جوان ترین شهید شهرستان خنج، با دستکاری شناسنامه برادرش، راهی جبهه شد
او پس از چند ماه حضور در جبهه، فقط یک بار به دیدار خانواده آمد و آنقدر شور و عشق مبارزه داشت که هیچگاه سخنی از سختی های جبهه برای خانواده نمی گفت.
به گزارش سرویس شهرستانهای شیرازه به نقل از خنج کهن، در روزهای پایانی سال 1350، زمانی که تنها هفت روز به سال جدید باقی مانده بود، زیبا غنچه وجود «محمدجان» در روستای کهنویه خنج شکوفا گشت و روح پاکش در خانواده ای مؤمن و انقلابی پرورش یافت.
وی از همان کودکی، حیاتش با حیات اسلام پیوند خورد. فرزند چهارم خانواده بود و به علت بی بضاعتی پدر با برادر بزرگترش زندگی می کرد. دوران ابتدایی را در زادگاهش گذراند و برای ادامه تحصیل به شهر خنج رفت.
سادگی، بی آلایشی، صداقت و امانت داری اش زبانزد خاص و عام بود. به مادرش علاقه خاصی داشت و خواهر و برادرانش را به احترام مادر سفارش می کرد. با متانت و وقار رفتار می کرد و همیشه غمخوار و دلسوز مستضعفان بود.
او علاقه وافری به امام و روحانیت داشت و عکس امام را همیشه نزد خود نگه می داشت. نوجوانی بیش نبود که آتش جنگ تحمیلی، آرامش را از دل عاشقان ربود. او نیز برای دفاع از تمامیت ارضی کشور و به خاک مالیدن پوزه دشمن بعثی، به ندای رهبرش پاسخ داد و چون به سن قانونی نرسیده بود، با دستکاری شناسنامه برادر بزرگترش که محمد نام داشت، راهی سرزمین لاله ها شد و به یاری کبوترهای عاشق شتافت.
محمدجان پس از چند ماه حضور در جبهه، فقط یک بار به دیدار خانواده آمد و آنقدر شور و عشق مبارزه داشت که هیچگاه سخنی از سختی های جبهه برای خانواده نمی گفت.
او با صدای بلبل غزل خوان خمینی (آهنگران) دوباره بی قرار جبهه ها شد و همراه دوستانش به اهواز رفت. این بار در تاریخ 22 دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 شلمچه کاسه صبرش به آخر رسید و با اصابت ترکش به کمر و کتف، روحش به عالم معنا پر گشود و مروارید وجودش برای همیشه در زادگاهش در روستای کهنویه خنج به خاک سپرده شد.
شهید محمدجان بهمن پور گله زن با 14 سال و 10 ماه، جوان ترین شهید شهرستان خنج لقب گرفت.
توصیه خانواده شهید محمدجان بهمن پور گله زن:
نگذارید سنگر شهدا خالی بماند. اسلحه آنها را زمین نگذارید و فرزندانتان را برای دفاع از انقلاب و اسلام تربیت کنید.
انتهای پیام/224224
وی از همان کودکی، حیاتش با حیات اسلام پیوند خورد. فرزند چهارم خانواده بود و به علت بی بضاعتی پدر با برادر بزرگترش زندگی می کرد. دوران ابتدایی را در زادگاهش گذراند و برای ادامه تحصیل به شهر خنج رفت.
سادگی، بی آلایشی، صداقت و امانت داری اش زبانزد خاص و عام بود. به مادرش علاقه خاصی داشت و خواهر و برادرانش را به احترام مادر سفارش می کرد. با متانت و وقار رفتار می کرد و همیشه غمخوار و دلسوز مستضعفان بود.
او علاقه وافری به امام و روحانیت داشت و عکس امام را همیشه نزد خود نگه می داشت. نوجوانی بیش نبود که آتش جنگ تحمیلی، آرامش را از دل عاشقان ربود. او نیز برای دفاع از تمامیت ارضی کشور و به خاک مالیدن پوزه دشمن بعثی، به ندای رهبرش پاسخ داد و چون به سن قانونی نرسیده بود، با دستکاری شناسنامه برادر بزرگترش که محمد نام داشت، راهی سرزمین لاله ها شد و به یاری کبوترهای عاشق شتافت.
محمدجان پس از چند ماه حضور در جبهه، فقط یک بار به دیدار خانواده آمد و آنقدر شور و عشق مبارزه داشت که هیچگاه سخنی از سختی های جبهه برای خانواده نمی گفت.
او با صدای بلبل غزل خوان خمینی (آهنگران) دوباره بی قرار جبهه ها شد و همراه دوستانش به اهواز رفت. این بار در تاریخ 22 دی ماه 1365 در عملیات کربلای 5 شلمچه کاسه صبرش به آخر رسید و با اصابت ترکش به کمر و کتف، روحش به عالم معنا پر گشود و مروارید وجودش برای همیشه در زادگاهش در روستای کهنویه خنج به خاک سپرده شد.
شهید محمدجان بهمن پور گله زن با 14 سال و 10 ماه، جوان ترین شهید شهرستان خنج لقب گرفت.
توصیه خانواده شهید محمدجان بهمن پور گله زن:
نگذارید سنگر شهدا خالی بماند. اسلحه آنها را زمین نگذارید و فرزندانتان را برای دفاع از انقلاب و اسلام تربیت کنید.
انتهای پیام/224224
نظرات بینندگان