آزمونی دیگر برای اصولگرایان شیراز؛ شاخصه های اصولگرایی چقدر در انتخاب افراد نقش دارد؟
حالا اما پس از گذشت 2 سال از آن ایام، جریان اصولگرایی زنگ وحدت در انتخابات مجلس دهم را به صدا درآوردند تا در مدت زمان باقیمانده پرچم های تفرقه را یکی بعد از دیگر فرو بنشانند. این دود سفید از اردوگاه اصولگرایان فارس نیز بلند شده و قرار است در چند روز آینده اعضای لیست 4 نفره این جریان سیاسی برای انتخابات مجلس در شیراز نهایی شود.
دایره جریان اصولگرایی، گسترده است اما نامحدود نیست و چهارچوب، اصول و شاخصه هایی دارد که باید بزرگان این جبهه سیاسی در استان، لیست نهایی را بر اساس آن تنظیم کنند. برخی از مهم ترين شاخص هاي «اصولگرايي» را که سال گذشته به عنوان محور وحدت جریان اصولگرایی به تصویب رسید در ادامه می آید:
اصل اول التزام عملی به ولایت فقیه و فصل الخطاب قرار دادن رهبری
اصولگرایان به موضوع ولایت فقیه نگاه اعتقادی دارند و ولی فقیه را جانشین امام عصر(عج) می دانند. یعنی شخص اصولگرا نسبت به فتنه گران سال 88 که هیچ التزام عملی به اصل مترقی ولایت فقیه ندارند، موضع شفاف و روشنی دارد و سعی نمی کند با سوء استفاده از جایگاه قانونی خود، پست و منصبی برای چنین افرادی فراهم کند. همچنین فرد اصولگرا با انحراف نسبتی ندارد و سعی می کند ضمن مرزبندی شفاف، همواره از آن ها در قول و عمل فاصله بگیرد. عقلای اصولگرایی باید در غربال نهایی افرادی را برگزینند که مرزبندی روشنی با فتنه گران و جریان انحراف داشته باشد.
اصل دوم: عدالت محوری و مبارزه با فساداصولگرا باید دغدغه اجراي عدالت در جامعه داشته باشد و در این مسیر هیچ لغزشی نداشته باشد طوری که حتي به نزديكان خود نيز كوچكترين امتيازي ندهد. از طرفی اصولگرا باید بداند، بهترین روش کشورداری اجراي واقعي عدالت است. پس ابتدا هر چيز را در جاي خود قرار دهد.
یعنی کسی که از طرح های اقتصادی عدالت محور هیچ حمایتی نکرده و بعضا آنها را به تمسخر نیز گرفته نباید در لیست اصولگرایی قرار داشته باشد. آیا فردی که بخاطر عدم استخدام فرزندش در وزارت خانه، وزیر را تهدید به استیضاح می کند می توان او را عدالت محور نامید؟! آیا شخصی که از انتصاب فرد غیرمتخصص در سمت مدیرکلی حمایت می کند، یعنی سعی کرده هر چیز سرجای خود قرارگیرد؟!
اصل سوم: نوآوری و نو اندیشی
اصولگرا در حالي كه در «امروز» زندگي مي كند، به «فرداها» مي انديشد و فكرهاي نو و حرفهاي تازه دارد. یعنی فردی که افق دیدش جفرافیای شهر شیراز است، ایده ای و طرحی نداشته و ندارد نباید جایی در این لیست داشته باشد. آیا فردی که نوبت نطق های خود را در مجلس به دیگران می دهد و در تولید قانون و رفع گره های قانونی از ریل پیشرفت کشور، نقشی نداشته است می تواند نوآور و نواندیش باشد؟!
اصل چهارم: حفظ استقلال سياسى
اصولگرایی نان به نرخ روز خور نیست و حرفش يكي است. از نگاه اصولگرا سياست عين ديانت و ديانت عين سياست است. فرد اصولگرا برای رسیدن به هدف، وسيله را توجيه نمي كند، یعنی برای رای آوری مردم را فریب نمی دهد. از طرفی اصولگرا به شعار اصلي انقلاب اسلامي «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي» باور دارد و هرگز اين اجازه را به ديگران نمي دهد كه براي مردم و کشورش بیگانگان تصمیم بگیرند. یعنی فردی که متناسب با شرایط کشور و قدرت سیاسی حاکم بر دستگاه اجرایی، گفتمانش عوض می شود، جایی در این لیست ندارد. آیا کسی که در شیراز با اصلاح طلبان اعتدال نما ناهار می خورد و شام را با چهره های اصولگرا در تهران، چهره انقلابی است و می تواند در این لیست قرار گیرد؟
برخی گزینه های قرار گرفتن در لیست اصولگرایی که در انتخابات دور گذشته مجلس، در لیست جبهه متحد و پایداری حضور داشتد، عملکردشان در بزنگاه ها چگونه بود؟ وقتی بر صندلی بهارستان نشستند به کلی گفتمان و حامیان سیاسی خود را فراموش کردند و در چرخشی عجیب، با پوشیدن ردای اعتدالیون به دیدار مهندسان اصلی فتنه 88 شتافتند یا این که بر سر عهد و میثاقشان پایدار ماندند؟ آیا باز هم اصولگرایان نردبان چنین افرادی می شوند؟! رای مثبت و منفی به طرح ها و لوایح مختلف و دفاع از استقلال و عزت و سربلندی ایران اسلامی ملاک مهم دیگری است برای تشخیص ماندگاری این افراد بر اصول.
اصل پنجم: ساده زیستی و پرهیز از تجملگرایی و توجه ویژه به طبقات ضعیف
اصولگرا
معتقد به ساده زیستی است و تجمل و زرق و برق در زندگی او معنایی ندارد و
همواره دنبال کاهش فاصله طبقاتی است و همه همت خود را صرف کاهش آلام طبقات
مستضعف می کند. آیا فردی که چند جا حقوق میلیونی می گیرد می تواند مدعی
ساده زیستی و حمایت از طبقات ضعیف باشد؟ آیا اصولا قشر مستضعف
جامعه را می تواند درک کند؟ و یا این که چند طرح و برنامه در حمایت از ضعفا و فقرا داشته و دارد؟
اصل ششم: تقویت حرکت و خرد جمعی و فعالیت هماهنگ
اصولگرا خودمحور نیست و همیشه بر مبنای خردجمعی تصمیم می گیرد و مصلحت جامعه را بر منافع شخصی ترجیح می دهد. یعنی بر قول و قرارهای جمعی پایبند است حتی به ضررش باشد. یعنی افرادی باید در این لیست قرار گیرند که به کار جمعی اعتقاد داشته باشند و در قول و عمل به آن پایبند بوده باشند. پس فردی که در کمتر جلسه مجمع نمایندگان استان شرکت می کند، نمی تواند بگوید به خرد جمعی پایبند است. شخص یا اشخاصی که در موضوع انتخاب احمدی استاندار سابق فارس و همچنین بعد از استعفای دسته جمعی نمایندگان و در ماجرای انتخاب استاندار جدید، با نادیده گرفتن نظر جمع، تک روی و دور زدن بقیه مرام و مسلکشان بوده می توانند در لیست نهایی اصولگرایان جایی داشته باشند؟!
«پایبندی به مبانی انقلاب اسلامی و دفاع از ارزشهای اسلامی»- «احترام و توجه به جایگاه اجتهاد و مرجعیت و نقش روحانیت»- «اعتقاد به مردمسالاری دینی»- «دشمنشناسی و استکبار ستیزی»- «تلاش برای وحدت امت اسلامی و تأکید به پیشرفت همه جانبه کشور» از دیگر شاخصه های اصولگرایی است که باید بر اساس آن، کاندیداها مورد سنجش قرار گیرند.
امیدواریم جریان اصولگرا در شیراز این بار، انتخابی منطبق بر اصول و شاخصه های خود داشته باشد نه این که بنا به برخی مصلحت ها، فشارها و یا خدایی ناکرده لابی گری ها، افرادی در این لیست قرار گیرند، که فقط در زبان اصولگرا هستند. چرا که قرار گرفتن چنین افرادی در لیست، نه تنها هم افزائي نيست، بلکه نوعی بي اعتباري است که حجت را بر مردم ولایتمدار تمام می کند و دودش به چشم کل جریان می رود.
نجابت
عباسی
قادری
دستغیب
می تواند بهترین گزینه ها باشند.
محمدحسن روزی طلب بهترینه
آنچه یافت می نشود آنم آرزوست
8 سال بس نیست؟
تنها کسی که تا الان برای رای دادن بهش به قطعیت رسیدم.
بیخود نیست که موساد سعی کرد ایشان رو هم مثل بقیه دانشمندان هسته ای ترور کنه...
البته شنیدم که ضرغام و دستغیب اگر تولیست قرار نگیرن می خوان لیستی جدا و احتمال تحت لوای اعتدال ارائه بدن...
محمد صادقی هم پیش تر گفته بود اگه در لیست قرار نگیرم از کاندیداتوری استعفا می دم اما ظاهرا گفته اگه تو لیست نباشم جدا شرکت میکنم... البته از ایشون این حرف بعید نیست چون هم مسلک آقای ولایتی هستند دیگه... انتخابات 92 و لیست مشترک و بدعهدی ولایتی و تماس های مرحوم ایت الله مهدوی کنی و ... که یادتون هست..