عدالت در اندیشه و بیان علوی/ مقام علی(ع) و توصیف حکومت علوی از دید مقام معظم رهبری
الگوهای بارز عدالت
نام مقدس مولای متقیان آن چنان با عدالت در آمیخته كه علی، عدالت را
تداعی میکند و عدالت علی را، و عدالت همواره آمیزه زندگی علی (ع) بود و در فرجام
نیز در راه اجرای عدالت و گسترش قسط، شهد شهادت نوشید تا آن جا كه گفتهاند: «و
قتل فی محرابه لشده عدله، در محراب عبادتش به خاطر عدالت شدیدش كشته شد» البته
باید به این نكته اشاره كرد كه از نظر امام، معیار تشخیص عدالت افراد، مطابقت درون
با بیرون و عمل با گفتار است.
عدالت در بیان علوی
امام (ع) عدل را با معانیای نظیر، انصاف، مراعات حق، میزان، هماهنگی
و راستی، قرار دادن هر چیز در جای خود نام میبرد.
ارزش عدالت
امیرمؤمنان (ع) در مقام تبیین ارزش و جایگاه عدالت در پاسخ پرسشی درباره این كه آیا ارزش عدالت برتر است یا ارزش بخشش؟ بر این باور است كه ارزش عدالت بیشتر است و دو دلیل برای آن ذكر میکنند:. «عدالت هر چیزی را در جای خود مینهد، در حالی كه بخشش آن را از جای خود خارج میسازد.» در عدل استحقاقهای طبیعی و واقعی در نظر گرفته میشود، برخلاف جود كه سبب میشود جامعه مانند بدن مریض كه یك عضو آن درست كار نمیکند اعضای دیگر، فعالیتهای خود را متوجه اصلاح او كنند و بهتر این است كه جامعه چنین حالتی را نداشته باشد، «عدالت تدبیر عمومی مردم است در حالی كه بخشش، گروه خاصی را شامل میشود»، عدالت قانونی عام همانند چهار راهی است كه همواره باید از آن بروند برخلاف جود كه حالتی است استثنایی و نمیشود برای آن حساب باز كرد.
» فالعدل اشرفهما و افضلهما» پس عدالت شریفتر و برتر از جود است.
علامت این نوع تفكر این است كه مسائل اجتماعی بر مسائل فردی تقدم دارد
و اصالت با اجتماع است نه فرد، به عبارت دیگر، همیشه باید به مسائل اجتماعی نگاه
كلان داشت نه نگاه جزیی و فردی.
عدالت در قانونگذاری
عدالت در بعد حقوق و قانونگذاری در حكومت علوی به معنای جلوگیری از
استنباط تبعیض آمیز از قانون بود، زیرا اگر این جریان در اسلام رشد میکرد و وجهه
شرعی به خود میگرفت خطری بس بزرگ بود. از جمله مواردی كه در این رابطه میتوان
برشمرد، اقدام خوارج بود كه با سوءاستنباط از آیات قرآنی، نظامی حقوقی را ترسیم
كردند كه اشخاص گناهكار در زمره كافران قرار گرفته و براساس آن از حقوق اجتماعی
خود محروم شوند. و امام علی (ع) در برابر چنین استنباطهای ناروایی ایستاد و در رد
خوارج به سیره نبوی استدلال كرد.
عدالت قضایی و قانونگذاری
عدالت قضایی به این معناست كه بعضی از انسانها حقوق دیگر افراد جامعه
را زیر پای میگذارند، در نتیجه نیاز به داوری عادلانه و ممانعت از تضییع حقوق
انسانها در جامعه پدید میآید. این نیاز تنها با نیروی عدالت حقوقی و قضایی مرتفع
میشود.
یكی از مصادیق آن، عدالت در كیفر و پاداش است، مقصود از اجرای عدالت
آن است كه از آن جا كه جرم، نوعی ظلم و جفا به حقوق مردم و خارج ساختن مسیر عادی و
طبیعی امور و نقض حقوق فردی و اجتماعی به حساب میآید بایستی كسانی را كه به خود
جرات میدهند و حقوق دیگران را پایمال میکنند به مجازات رساند و متنبه ساخت و
حقوق پایمال شده افراد را به آنان بازگرداند.
عدالت اقتصادی
عدالت اقتصادی با مباحث توزیع، گره خورده و هر جا سخن از عدالت اقتصادی است ذهن ما متوجه روشهای عادلانه در توزیع درآمدها میشود. سخنان امام علی (ع) نیز ناظر بر این مساله است: «من و تبعیض؟ من و پایمال كردن عدالت؟ اگرهمه اموال عمومی كه در اختیارم است مال شخصی خودم بود و میخواستم آن را تقسیم كنم، هرگز تبعیض روا نمیداشتم تا چه رسد كه مال، مال خداست و من امانتدار خدایم.»
در حكومت علوی عدالت در اخذ مالیات (مانند زكات)، اجرای صحیح آن است.
اعتماد به مردم و جلب مشاركت آنان از طریق اتخاذ روش خود ارزیابی و خود تشخیصی در
كنار اخلاق و رفتار پسندیده عاملان زكات و رعایت دقیق قوانین توسط آنان، از موارد
عدالت در اخذ مالیات است.
آثار عدالت از نگاه امام
تقسیم عادلانه قدرت بین طبقات مردم و توزیع عادلانه ثروت بین اقشار متفاوت انسانها و اعطا و اعتبار منزلت و موقعیت اجتماعی مناسب به طبقات تودهها، سبب پایداری و استحكام بنیه وجودی جامعه است «عدالت باعث استواری مردم است. به وسیله عدالت بین اجزاء و افراد اجتماع صلح و دوستی رواج مییابد. «عدالت اجتماعی، عامل اصلاح مردم است.
كاركرد عدالت در جامعه ایجاد الفت و همسازی است. یك گروه را با گروه دیگر همساز و هماهنگ میکند، یك بخش را با بخش دیگر الفت میدهد، یك صنعت را با صنعت دیگر هم مقصد میسازد و بالاخره یك قشر را برای قشر دیگر قابل تحمل مینماید: «عدالت دلپذیر و عامل الفت است.
و دولتها در سایه دادگری است كه میتوانند پایدار باشند: «دوام دولتها به برپایی سنتهای عدالت است.» و بالاخره عدالت اجتماعی داروی شفابخش و عمرافزای حیات جامعه میباشد. «عدالت زندگی است.» آثار ارزشمند عدالت در تنظیم جامعه موجب میشود كه امام از مؤمنان بخواهد كه به دشمن خود ستم نكنند و نسبت به آن كه دوست دارند به گناه آلوده نشوند.
عدالت با حد خوردگان: امام بر این باور است كه باید حقیقت اسلام عملی
شود اگر كسی گناه كرده باید به همان مقدار مجازات شود ولی این مجازات و گناه سبب
محروم شدن او از حقوق شهروندی و سهمیهاش از بیت المال نمیشود.
مقام علی (ع) از منظر رهبر معظم انقلاب
رهبر معظم انقلاب درباره مقام علی (ع) میفرمایند: درباره مقام امیرالمؤمنین علیه السلام زبانهای نوعِ بشر و قدرت و تصویر و ترسیم انسانها عاجز از ارائه کُنه و حقیقت مطلبند؛ بلکه عاجز از تصوّر آن مقام شامخ و کُنه عظمت آن بزرگوارند. ما با قیاس به معلومات خودمان میتوانیم چیزی را بشناسیم و بفهمیم. امیرالمؤمنین علیه السلام از مقیاسهای ما خارج است. او را با ذرع و پیمانهای که برای سنجیدن انسانها و فضیلتها و مُحسّنات و زیباییها در اختیار ماست، نمیشود سنجید و اندازه گرفت. او بالاتر از این حرفهاست. آنچه که ما میبینیم درخشش آن بزرگوار است که به چشم هر انسانی ـ حتّی دشمنان و مخالفان ـ میآید؛ چه برسد به دوستداران و یا شیعیان... درخشش را میبینند، امّا ابعاد و جزئیات را نمیتوانند درک کنند و ببینند.
توصیف حکومت علوی از دید مقام معظم رهبری
مقام معظم رهبری در توصیف حکومت علوی میفرمایند: در دوران حکومت،
تواضعِ بدون ضعف و اقتدارِ بدون تکبر، از خصوصیات امیرالمؤمنین است. درهمان حالی
که با متخلف، با منحرف، با آن کسی که مورد حدّ الهی است و با دشمن درمیدان های خود
در نهایت قاطعیت عمل میکند، هرچه هست، هضم در اراده الهی است! عبد و بنده خداست.
ولایت، یعنی حکومتی که در آن در عین وجود اقتدار، درعین وجود عزتی که
حاکم و جزم و عزم و تصمیم قاطعی که حاکم، هیچ نشانهای از استبداد و خودخواهی و خودرأیی
و زیاده طلبی و برای خودطلبی و اینها نیست. این، آن نشانه اصلی برای این حکومت
است.