شیرازه

برچسب ها
جنگ که تمام شد خیلی‌ها لباس رزم رو از تن درآوردند و مشغول عافیت دنیا شدند اما محمد ول کن نبود. او می‌دانست که تازه اول کار است و باید آماده بود.
کد خبر: ۴۸۲۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۸

مردم سردشت با گذشت 28 سال از بمباران شیمیایی این شهر همچنان با عوارض و بیماریهای ناشی از شیمیایی دست و پنجه نرم می کنند.
کد خبر: ۴۸۲۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۸

مدیرعامل باغ موزه دفاع مقدس:
در نشست مشترک مدیرعامل باغ موزه دفاع مقدس و معاون پژوهش و ارتباطات فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران، سردار خضرایی از رایگان بودن بازدید خانواده‌های شهدا و جانبازان ۷۰ درصد، از موزه دفاع مقدس خبر داد.
کد خبر: ۴۸۲۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۷

قبل از عملیات کربلای یک در سال ۶۵ بود یک روز پس از استراحت کوتاه که از شناسایی شب قبل برگشته بودیم، دیدم شهید خیرآبادی تنهایی به سمت سنگری که کمی از خط مقدم فاصله داشت می‌رفت و پس از ساعتی برمی‌گردد.
کد خبر: ۴۸۲۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۷

کد خبر: ۴۸۲۰۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۷

در زمان تقسیم نیروها در دوکوهه به دو تن از دانش‌آموزان می‌گویند: «آشپزخانه می‌روید یا تعاون؟» این دو دانش‌آموز هم به خیال اینکه تعاون جبهه، همان تعاونی مدرسه است، می‌گویند: «به قسمت تعاون می‌رویم».
کد خبر: ۴۸۱۵۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۶

نونی اول که به نونی صفر هم مشهور بود، چون در ابتدای کانال ماهی قرار داشت و یکی از پنج ضلعی‌های معروف به حساب می‌آمد از بقیه نونی‌ها وسیعتر و پیچیده‌تر بود.
کد خبر: ۴۸۱۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۶

حاج حسین می‌رود در قبر و بالای سر محمد را می‌کَند؛ سر را می‌گذارد توی لحد؛ اما بوی عطر مستش می‌کند؛ همان عطری را که روز تشییع پاشیده است روی پیکر محمدرضا؛ بعد از ۷ سال هنوز محمدرضایش بوی عطر می‌دهد.
کد خبر: ۴۸۱۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۶

زندگی به سبک شهدا
شهید بابایی صبح‌ها زودتر به مدرسه می‌رفت و از دیوار مدرسه می‌پرید پایین، حیاط مدرسه را جارو می‌کرد تا مدیر مدرسه بهانه‌ای برای اخراج سرایدار که کمردرد داشت، نداشته باشد.
کد خبر: ۴۸۰۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۴

یکی از آزادگان کشورمان گفت: برای این که آسیب کمتری از شکنجه‌های عراقی‌ها به ما برسد هر چیزی را که داشتیم از پشت به پیراهن سنجاق می‌کردیم، ‌با این کار کمی جلوی ضربات گرفته می‌شد.
کد خبر: ۴۸۰۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۳

فرمانده کمیته جستجوی مفقودین گفت: مراسم تبادل جمعی از شهیدان دوران دفاع مقدس که اخیراً در مناطق عملیاتی فاو، مجنون و نهر کتیبان عراق کشف شده‌اند، ۱۷ آذر ماه در مرز شلمچه انجام می‌شود.
کد خبر: ۴۸۰۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۳

گروه ما از جناح راست و گروه بیست و پنج نفری دیگر از جناح چپ صعود می‌کرد. بیشتر افراد مقر دشمن را عراقی‌ها تشکیل می‌دادند و عناصر ضدانقلاب به عنوان راهنما و بلد در آنجا انجام وظیفه می‌کردند.
کد خبر: ۴۸۰۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۳

جانباز علی رضا عباسی در اثر انفجار مین دو دست و دو چشم از دست داد. این جانیاز 70درصد توانسته در غواصی رکورد های خوبی بجای بگذارد.
کد خبر: ۴۷۹۹۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۳

شهید محسن خسروی
محسن به کار و کارگري علاقه داشت و در آمد حاصل از آن را بين فقرا تقسيم مي کرد و هميشه افراد خانواده اش را به بذل و بخشش دعوت مي کرد.
کد خبر: ۴۷۹۷۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۲

آن چه خواهید دید، گردش چند دقیقه ای چشم شیشه ای در یک میدان حقیقی کارزار است. تنها چند دقیقه از روزهای خون و حماسه، در سال های دفاع مقدس، که شجاعت یک فیلم بردار، ماندگارشان کرده است:
کد خبر: ۴۷۹۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۲

چه کلامات پوچ و خردکننده‌ای که متأسفانه در همه حال شنیده می‌شود آن هم از دهان یک مسلمان؛ ولی باید دانست کسانی که از زیر بار مسئولیت کنار می‌روند آگاهی از اسلام نداشته و فقط به ظواهر آن اکتفا کرده‌اند.
کد خبر: ۴۷۸۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۱

یکی از تانک‌های عراقی تک‌تک قایق‌ها را زد. همه فریاد زدیم: «کسی نیست حساب اون تانک لعنتی رو برسه!؟» به خدر گفتم: «ببینم چی کار می‌تونی بکنی!» خدر آر.پی.جی را برداشت و گفت: «اگه جنازه‌‌م برنگشت سلامم رو به مادرم برسونین.»
کد خبر: ۴۷۸۶۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۱

حال که صدام تصمیم گرفته بود با شاه وارد مذاکره شود، می‌توانست به امید دیرین خویش در زمینه خرید سلاح‌های نوین جامه عمل بپوشاند. او در سوم مارس 1975 سفری کاملاً محرمانه به پاریس داشت و با شیراک و ژیسکاردستن دیدار کرد.
کد خبر: ۴۷۸۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۱

قبل از اینکه پرواز کنم، چشمانم با وحشت روی تابلوی سبزرنگ بزرگی که چند متر بالاتر از در پادگان قرار داشت و روی آن با حروف عربی نوشته شده بود دوباره میخکوب ماند و بر وحشتم افزوده شد.
کد خبر: ۴۷۸۶۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۱۱

گفتم: آخه هم سن‌های تو دستشویی که می‌خواهند بروند با بابا و مامانشون می‌روند اون وقت تو می‌آیی این جا و توی این شب و این سرما گریه می‌کنی؟ جلوی این نگهبان‌ها و کمین‌ها؟
کد خبر: ۴۷۷۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۲/۰۹/۰۹