«شیرازه» از جولان سگهای ولگرد در شیراز گزارش میدهد؛
بلاصاحبی که در سایه بیتوجهی مدیران شهری بلای جان شهروندان شده است
به امید روزی که ردپای دندان حیوانات بلاصاحب بر تن هیچ کودک شیرازی باقی نماند و مدیران شهری چارهای برای ساماندهی سگهای ولگرد بیاندیشند.
به گزارش خبرنگار گروه اجتماعی پایگاه تحلیلی خبری«شیرازه»، اینجا شیراز است ملقب به شهر راز، شهری که از قدیمالایام و روزگاران کهن در فرهنگ و هنر و شعر و ادب و تمدن غنی شهره آفاق بوده است؛ شهری که مقام معظم رهبری سال 87 در سفر خود به استان فارس به واسطه حضور امامزادگان واجبالتعظیم آن را سومین حرم اهلبیت(ع) نام نهادند و همین امر رسالت مدیران آن را خطیرتر کرد.
اما آیا مدیران شهری این کلانشهر در حد و قواره نام پرآوازهاش به نیازهای مردمانش و مشکلات و معضلاتش توجه میکنند؟ و آیا تلاشی در رفع تکرار آسیبهای اجتماعی موجود در این شهر کردهاند؟
با در نظر گرفتن برخی آسیبهای موجود و تکراری قطعا پاسخ بسیاری از شهروندان منفی خواهد بود. اما عدهای معتقدند«هر سخن جای و هر نکته مکانی دارد» و بر زبان راندن برخی معضلات شهر راز آن هم در آستانه عید نوروز شاید کار درستی نباشد، لکن توجه به این نکته نیز ضروری است که پرداختن به آسیبهایی که سالهاست رسانهها از آن مینویسند و میگویند و از مدیران شهری میخواهند که آنها را مرتفع کنند نه تنها اشتباه نیست بلکه خدمت برزگی است به مردمان این دیار.
آسیبها و معضلاتی همچون معتادین متجاهر که حالا به دل شهر هم رخنه کردهاند، متکدیانی که وارداتی هستند و از دیگر استانها و شهرها به شیراز سفر میکنند، دستفروشان و دورهگرد اتباعی که به راحتی در خیابانها بساط کرده و مردم را سرکیسه میکنند و نهایت سگهای ولگردی که ردپای دندانهایشان هر روز بر پیکر کودکان این شهر مینشیند.
آری همین امروز و اکنون باید از دل داغدار مادری نوشت که در سایه بیتوجهی مدیریت شهری 20 قلاده سگ ولگرد جلو چشمان خودش بدن فرزند 11 سالهاش را تکه و پاره کردند و تن بیجانش را به دست خاک سپرد، تا شاید تلنگری باشد بر مسئولینی که فقط نام مسئول را یدک میکشند در مواجه با آسیبهای اینچنینی عاجزند.
آری جولان سگهایی که نه فقط در روستای محل سکونت این کودک، بلکه در پارکها و بوستانهای بزرگ و میادین این شهر هم به راحتی رژه می روند و برای شهروندان ایجاد رعب و وحشت میکنند و محیط زیست را آلوده کرده و موجب انتشار بیماری میشوند.
چند روز پیش فیلمی در فضای مجازی پخش شد که کشته شدن یک کودک توسط سگهای ولگرد را نشان میداد و فرماندار شهرستان شیراز هم در گفتگو با رسانهها با تاکید بر لزوم جمع آوری و ساماندهی سگهای ولگرد،اظهار کرد: بعضی از تشکلهای حامی حیوانات و سگهای ولگرد معتقدند که این حیوانات موذی باید آزاد و رها باشند در صورتی که این مساله میتواند به قیمت جان انسانهای بیگناه و بی دفاع تمام شود.
اکنون این سوال از شیبانی فرماندار این کلانشهر مطرح است که حمایت از جان مردم مهمتر است یا پاسخ دادن به صحبت عده محدودی که جان دیگران برایشان کم ارزشتر از جان یک حیوان وحشی است؟
سوال اساسیتر مردم این شهر و دیگر شهرهای استان فارس از مدیران شهری و شهرداریها این است که آیا وقت آن نرسیده که یک بار برای همیشه با یک تدبیر و دوراندیشی به موقع به این قصه غمانگیز و نا امید کننده سگهای ولگرد پایان دهید؟ چرا که این معضل علاوه بر وحشتی که بر دل مردم ایجاد کرده سالانه هزینههای سرسامآوری را جهت تزریق واکسن هاری به فرد آسیب دیده بر کشور و استان تحمیل میکند، مبالغی که اگر دستان توانمند و اندیشه نو در پی داشته باد میتواند صَرف کنترل و و از بین بردن این معضل باشد نه فقط یک مسکن موقت و سطحی برای جلوگیری از مرگ فرد آسیب دیده باشد.
هر چند پایگاه تحلیلی خبری شیرازه چندی پیش در گفتگو با مصطفی ابراهیمی رئیس گروههای بیماریهای واگیر معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی شیراز از هزینههای سنگین واکسن سخن گفته بود و در گزارشی مفصل به این موضوع پرداخت(هزینه های سرسام آور واکسن هاری از بیتالمال/تفکرات فانتزی چقدر در دنیای حقیقی برای مردم هزینه میتراشد؟ )، اما انگار« نرود میخ آهنین در سنگ»، چرا که انتظار میرفت مدیران شهری و متولیان امر با استفاده از دادهها و اطلاعات رسانهها و همکاری علوم پزشکی، شهرداری، فرمانداری و... برنامه جامعی را جهت حل این معضل ارائه دهند.
رئیس گروههای بیماریهای واگیر معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در تیرماه سال جاری ، تعداد واکسن مصرفی هر فرد را پس از سگ گزیدگی از یک تا چهار ویال و قیمت هر ویال واکسن ضد هاری را در آن زمان 7 یورو عنوان کرد که اکنون با افزایش تورم، تحریمها و افزایش نرخ دلار قطعا این مبلغ چندین برابر شده است.
این در حالی است که ابراهیمی این مبلغ را تنها جهت خرید واکسن دانست و معتقد است اگر جمعا حساب کنیم با دیگر اقدامات صورت گرفته هزینههایی چندین برابر بر روی دست وزارت بهداشت گذاشته میشود.
حالا با نگاهی به آمار علوم پزشکی شیراز به نقل از عباس رضائیانزاده معاون بهداشتی این دانشگاه که در ۱۳ تیرماه به شیرازه داد است،(ثبت ۵۳۰۰ مورد حیوان گزیدگی در فارس/دانشآموزان بیشترین موارد )، تنها در سه ماهه نخست سال جاری بیش از پنج هزار و سیصد مورد حیوان گزیدگی گزارش شده که در بیش از ۷۰ درصد این موارد، گزش با سگ رخ داده و این یعنی تا کنون که در اسفندماه و پایان سال هستیم آمار چندین برابر و هزینههای درمان آن نجومیتر شده است.
مسعود زارعی رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر شیراز هم در سلسله گزارشهای تیرماه این پایگاه تحلیلی خبری بی نصیب نماند و در گفتگو با خبرنگار ما موضوع سگهای ولگرد را یک پدیده چند وجهی دانست(جولان سگ های ولگرد تهدیدی برای شهروندان/زارعی:موضوع سگهای ولگرد یک پدیده چندوجهی است ) و تصریح کرد که شهرداری در جمعآوری سگها مشکلی نداشته و همکاری لازم را انجام میدهد و ظرف مدت یک هفته میتواند تمامی سگهای شهر را جمعآوری کرده تا نگهداریشان انجام شود.
اکنون این سوال از زارعی عضو شورای شهر شیراز مطرح است که اگر شهرداری توان جمعآوری سگهای ولگرد را در یک هفته دارد پس چرا با گذشت بیش از 8 ماه از گفتگوی شما با رسانه و تکرار این قصه پر غصه، همچنان شاهد جان دادن شهروندی بر اثر سگ گزیدگی و افزایش آمار آن هستیم؟
شهرداری و مدیریت شهری هنوز به این توانمندی و تدبیر نرسیده که گفته عضو شورا را جامه عمل بپوشاند؟ یا آنقدر این ماجرا پیش پا افتاده شده که در رتبههاتی اخر برنامهریزی شهری قرار دارد و هنوز وقت رسیدگی به آن نرسیده؟
و اما کلام آخر خطاب به شهردار شیراز:
زمانی که از دل صحن شورا بنا به مصلحتاندیشیهای سیاسی بر مسند شهرداری کلانشهر شیراز نشستید آیا به این موضوع فکر کردید که شیراز در گذر زمان باید بر اساس جایگاه و شان و منزلت ویژه خود رو به رشد و پیشرفت و کاهش آسیبهایی باشد که شهروندانش را آزرده خاطر میسازد؟
آیا در برنامهریزی مدون شهری آسیبهایی همچون جولان سگهای ولگرد، حضور معتادین متجاهر در دل شهر، متکدیان وارداتی دستفروشان غیربومی، مناسبسازی مبلمان شهری و دهها معضل دیگر را در اولویت کارهایتان قرار دادهاید؟
به امید روزی که ردپای دندان این حیوانات بلاصاحب بر تن هیچ کودک شیرازی باقی نماند و مدیران شهری چارهای برای ساماندهی سگهای ولگرد بیاندیشند.
انتهای پیام/224224
اما آیا مدیران شهری این کلانشهر در حد و قواره نام پرآوازهاش به نیازهای مردمانش و مشکلات و معضلاتش توجه میکنند؟ و آیا تلاشی در رفع تکرار آسیبهای اجتماعی موجود در این شهر کردهاند؟
با در نظر گرفتن برخی آسیبهای موجود و تکراری قطعا پاسخ بسیاری از شهروندان منفی خواهد بود. اما عدهای معتقدند«هر سخن جای و هر نکته مکانی دارد» و بر زبان راندن برخی معضلات شهر راز آن هم در آستانه عید نوروز شاید کار درستی نباشد، لکن توجه به این نکته نیز ضروری است که پرداختن به آسیبهایی که سالهاست رسانهها از آن مینویسند و میگویند و از مدیران شهری میخواهند که آنها را مرتفع کنند نه تنها اشتباه نیست بلکه خدمت برزگی است به مردمان این دیار.
آسیبها و معضلاتی همچون معتادین متجاهر که حالا به دل شهر هم رخنه کردهاند، متکدیانی که وارداتی هستند و از دیگر استانها و شهرها به شیراز سفر میکنند، دستفروشان و دورهگرد اتباعی که به راحتی در خیابانها بساط کرده و مردم را سرکیسه میکنند و نهایت سگهای ولگردی که ردپای دندانهایشان هر روز بر پیکر کودکان این شهر مینشیند.
آری همین امروز و اکنون باید از دل داغدار مادری نوشت که در سایه بیتوجهی مدیریت شهری 20 قلاده سگ ولگرد جلو چشمان خودش بدن فرزند 11 سالهاش را تکه و پاره کردند و تن بیجانش را به دست خاک سپرد، تا شاید تلنگری باشد بر مسئولینی که فقط نام مسئول را یدک میکشند در مواجه با آسیبهای اینچنینی عاجزند.
آری جولان سگهایی که نه فقط در روستای محل سکونت این کودک، بلکه در پارکها و بوستانهای بزرگ و میادین این شهر هم به راحتی رژه می روند و برای شهروندان ایجاد رعب و وحشت میکنند و محیط زیست را آلوده کرده و موجب انتشار بیماری میشوند.
چند روز پیش فیلمی در فضای مجازی پخش شد که کشته شدن یک کودک توسط سگهای ولگرد را نشان میداد و فرماندار شهرستان شیراز هم در گفتگو با رسانهها با تاکید بر لزوم جمع آوری و ساماندهی سگهای ولگرد،اظهار کرد: بعضی از تشکلهای حامی حیوانات و سگهای ولگرد معتقدند که این حیوانات موذی باید آزاد و رها باشند در صورتی که این مساله میتواند به قیمت جان انسانهای بیگناه و بی دفاع تمام شود.
اکنون این سوال از شیبانی فرماندار این کلانشهر مطرح است که حمایت از جان مردم مهمتر است یا پاسخ دادن به صحبت عده محدودی که جان دیگران برایشان کم ارزشتر از جان یک حیوان وحشی است؟
سوال اساسیتر مردم این شهر و دیگر شهرهای استان فارس از مدیران شهری و شهرداریها این است که آیا وقت آن نرسیده که یک بار برای همیشه با یک تدبیر و دوراندیشی به موقع به این قصه غمانگیز و نا امید کننده سگهای ولگرد پایان دهید؟ چرا که این معضل علاوه بر وحشتی که بر دل مردم ایجاد کرده سالانه هزینههای سرسامآوری را جهت تزریق واکسن هاری به فرد آسیب دیده بر کشور و استان تحمیل میکند، مبالغی که اگر دستان توانمند و اندیشه نو در پی داشته باد میتواند صَرف کنترل و و از بین بردن این معضل باشد نه فقط یک مسکن موقت و سطحی برای جلوگیری از مرگ فرد آسیب دیده باشد.
هر چند پایگاه تحلیلی خبری شیرازه چندی پیش در گفتگو با مصطفی ابراهیمی رئیس گروههای بیماریهای واگیر معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی شیراز از هزینههای سنگین واکسن سخن گفته بود و در گزارشی مفصل به این موضوع پرداخت(هزینه های سرسام آور واکسن هاری از بیتالمال/تفکرات فانتزی چقدر در دنیای حقیقی برای مردم هزینه میتراشد؟ )، اما انگار« نرود میخ آهنین در سنگ»، چرا که انتظار میرفت مدیران شهری و متولیان امر با استفاده از دادهها و اطلاعات رسانهها و همکاری علوم پزشکی، شهرداری، فرمانداری و... برنامه جامعی را جهت حل این معضل ارائه دهند.
رئیس گروههای بیماریهای واگیر معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی شیراز در تیرماه سال جاری ، تعداد واکسن مصرفی هر فرد را پس از سگ گزیدگی از یک تا چهار ویال و قیمت هر ویال واکسن ضد هاری را در آن زمان 7 یورو عنوان کرد که اکنون با افزایش تورم، تحریمها و افزایش نرخ دلار قطعا این مبلغ چندین برابر شده است.
این در حالی است که ابراهیمی این مبلغ را تنها جهت خرید واکسن دانست و معتقد است اگر جمعا حساب کنیم با دیگر اقدامات صورت گرفته هزینههایی چندین برابر بر روی دست وزارت بهداشت گذاشته میشود.
حالا با نگاهی به آمار علوم پزشکی شیراز به نقل از عباس رضائیانزاده معاون بهداشتی این دانشگاه که در ۱۳ تیرماه به شیرازه داد است،(ثبت ۵۳۰۰ مورد حیوان گزیدگی در فارس/دانشآموزان بیشترین موارد )، تنها در سه ماهه نخست سال جاری بیش از پنج هزار و سیصد مورد حیوان گزیدگی گزارش شده که در بیش از ۷۰ درصد این موارد، گزش با سگ رخ داده و این یعنی تا کنون که در اسفندماه و پایان سال هستیم آمار چندین برابر و هزینههای درمان آن نجومیتر شده است.
مسعود زارعی رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر شیراز هم در سلسله گزارشهای تیرماه این پایگاه تحلیلی خبری بی نصیب نماند و در گفتگو با خبرنگار ما موضوع سگهای ولگرد را یک پدیده چند وجهی دانست(جولان سگ های ولگرد تهدیدی برای شهروندان/زارعی:موضوع سگهای ولگرد یک پدیده چندوجهی است ) و تصریح کرد که شهرداری در جمعآوری سگها مشکلی نداشته و همکاری لازم را انجام میدهد و ظرف مدت یک هفته میتواند تمامی سگهای شهر را جمعآوری کرده تا نگهداریشان انجام شود.
اکنون این سوال از زارعی عضو شورای شهر شیراز مطرح است که اگر شهرداری توان جمعآوری سگهای ولگرد را در یک هفته دارد پس چرا با گذشت بیش از 8 ماه از گفتگوی شما با رسانه و تکرار این قصه پر غصه، همچنان شاهد جان دادن شهروندی بر اثر سگ گزیدگی و افزایش آمار آن هستیم؟
شهرداری و مدیریت شهری هنوز به این توانمندی و تدبیر نرسیده که گفته عضو شورا را جامه عمل بپوشاند؟ یا آنقدر این ماجرا پیش پا افتاده شده که در رتبههاتی اخر برنامهریزی شهری قرار دارد و هنوز وقت رسیدگی به آن نرسیده؟
و اما کلام آخر خطاب به شهردار شیراز:
زمانی که از دل صحن شورا بنا به مصلحتاندیشیهای سیاسی بر مسند شهرداری کلانشهر شیراز نشستید آیا به این موضوع فکر کردید که شیراز در گذر زمان باید بر اساس جایگاه و شان و منزلت ویژه خود رو به رشد و پیشرفت و کاهش آسیبهایی باشد که شهروندانش را آزرده خاطر میسازد؟
آیا در برنامهریزی مدون شهری آسیبهایی همچون جولان سگهای ولگرد، حضور معتادین متجاهر در دل شهر، متکدیان وارداتی دستفروشان غیربومی، مناسبسازی مبلمان شهری و دهها معضل دیگر را در اولویت کارهایتان قرار دادهاید؟
به امید روزی که ردپای دندان این حیوانات بلاصاحب بر تن هیچ کودک شیرازی باقی نماند و مدیران شهری چارهای برای ساماندهی سگهای ولگرد بیاندیشند.
انتهای پیام/224224
نظرات بینندگان