کد خبر: ۶۲۶۱۳
تاریخ انتشار: ۰۹:۰۷ - ۱۵ آبان ۱۳۹۳
عجله بیش از حد برای رسیدن به قدرت؛

آیا خائنین به نظام می‌توانند دلسوز باشند؟

هم‌دستی تمام عیار اصلاح طلبان در سال های نه چندان دور شرایطی را بر کشور حاکم کرد که دین و فرهنگ اسلامی-ایرانی در جامعه تا مرحله حذف پیش رفت.
«تاریخ تکرار می شود» این جمله کوتاه، جمله نام آشنایی است که شاید اکثر مردم ایران حداقل برای یکبارهم که شده آن را شنیده و حتی آن را در گذر زمان در شرایط مختلف لمس کرده اند. در طول تاریخ حوادث و وقایع زیادی رخ داد که مجددا با گذشت سالیان سال تکرار شد. این امر در تاریخ معاصر و در حال و هوای سیاست این روزهای کشور مستثنی نیست و اتفاقاتی که مثلا در چند سال گذشته رخ داده، مجددا تکرار شده است. برای مثال ظهور دولت اصلاحات آن هم در شرایطی که به گفته بسیاری از تئوریسین هایی که اکنون فرار را بر قرار در کشور ترجیح دادند، به ذهنشان هم نمی رسید که پیروز شوند، حادثه ای قلمداد می شود که به گفته برخی دیگر از کارشناسان مدعی سیاست در این جبهه مجددا با رنگ و بوی اعتدال در سال 92 تکرار شده است و می توان از آن به عنوان تکرار تاریخ بعد از هشت سال یاد کرد. اما آیا این دلیل می شود که هر تکرار تاریخی برای مردم یک جامعه خوشایند باشد؟

به گزارش شیرازه به نقل از فرهنگ نیوز؛ دولت اعتدال و تدبیر و امید با همه شعارهای خود و البته به لطف کمک اصلاح طلبان با کنار زدن عارف، روی کار آمد تا بساط سهم خواهی اصلاح طلبان که شعارهایشان بیشتر خارجی پسند است، بیش از گذشته به چشم بیاید. این در حالی است که تلاش مدعیان اصلاحات در عرصه سیاست به منظور معرفی کردن شخص روحانی به عنوان فردی اصلاح طلب بیش از گذشته سردرگمی بزرگان این جبهه را نمایان کرده است.

از این رو این مدل رفتار مدعیان اصلاحات که بعضا با اظهار نظرهای عجیب بعد از نشستن روحانی بر مسند ریاست دولت یازدهم حتی به دعواهای داخلی خود دامن زدند و آن هم با توجه به سوابق مدیریتی پرحاشیه آنها در هشت سال ریاست اصلاح طلبان بر کشور، این نکته را در اذهان عمومی تداعی می کند که بحث اصلاح طلبان به منظور مدیریت بر کشور بیشتر جنگ قدرت و ریاست است و نه خدمت به نظام.

اما این پایان کار نیست و وقتی این نظر وجهه عمومی تری به خود می گیرد که مدعیان خدمت به کشور در جبهه اصلاحات بدون پروا از ورود زودهنگام‌شان به بحث انتخابات مجلس شورای اسلامی، وارد این عرصه می شوند و رسما نیات باطنی خود را برای ملت علنی می کنند و رسما به نوعی وانمود می کنند که دولت و مجلس باید از یک طیف باشند.

اگر فرض را بر این بگذاریم که دولت روحانی و شخص رئیس جمهور اصلاح طلب باشد، (که با توجه به مواضع روحانی به نظر نمی رسد این چنین باشد، چرا که وی بارها دولت خود را دولت اعتدال و فراجناحی معرفی کرده) سابقه اصلاح طلبان نشان می دهد که در صورت رقم خوردن چنین شرایطی، وضعیت آرمانی برای اداره کشور نمی توان متصور بود.

همه می دانند که وظیفه قوه مقننه نظارت بر قوه مجریه است و اگر نمایندگان بخواهند نظارت سوری بر رفتار و فعالیت های اعضاء قوه مجریه داشته باشند بدون شک مجلس عجیب و حاشیه ساز ششم رقم خواهد خورد.

هم‌دستی تمام عیار اصلاح طلبان در سال های نه چندان دور که با شعار خدمت به نظام و به منظور پیشرفت ایران رقم خورد شرایطی را بر کشور حاکم کرد که دین و فرهنگ اسلامی-ایرانی در جامعه تا مرحله حذف پیش رفت.

شعارها و اظهار نظرهایی که این روزها از اردوگاه اصلاح طلبان شنیده می شود حاکی از آن است که با لطف دولت که حتی از آن به عنوان رحم اجاره ای هم یاد کرده اند، تمام قد به دنبال فتح مجلس دهم با چاشنی شعار اعتدال و البته دلسوزی برای نظام هستند. این ادعا وقتی رنگ و بوی واقعیت به خود می گیرد که بخشی از مصاحبه اخیر حسین مرعشی، فعال اصلاح طلب را با روزنامه اعتماد بررسی کنیم. وی می گوید: «سياست‌ها در كميته سياسي و كميته استان‌هاي شوراي مشورتي نهايي شده است. بعد از تاسوعا و عاشورا قرار است شوراي مشورتي جلسه‌يي به رياست آقاي خاتمي برگزار كند و در اين جلسه تصميم‌هاي نهايي براي شيوه عملياتي كردن سياست‌هاي انتخاباتي گرفته شود». وی در بخشی دیگر از مصاحبه خود بر دلسوزی اصلاح طلبان برای نظام تأکید کرده است و از خاتمي و مجموعه اصلاح‌طلبان به عنوان بخش مهمي از سياست در جمهوري اسلامي و دلسوز نظام یاد کرده است و مدعی شده است: اصلاح‌طلبان همواره به دنبال مصالح نظام بوده‌اند.

حال در چنین شرایطی قطعا سوالاتی در اذهان عمومی نقش می بندد، که اشاره به آن خالی از لطف نیست: آیا جبهه اصلاحات با عضویت افرادی  نظیر سید محمد خاتمی  با آن سابقه های درخشان به نفع دشمنان قسم خورده نظام جمهوری اسلامی ایران، نظیر انگلستان، آمریکا و رژیم غاصب صهیونیستی، در حوادث سال 78 و 88 و البته عدم همراهی با نظام در برهه های مختلف چگونه مدعی دلسوزی و خدمت به نظام هستند؟ آیا برخی از افرادی که توسط آحاد ملت لقب خائن دریافت کردند می توانند دلسوز نظام باشند؟ آیا جامعه در دوران یک‌دستی دولت و مجلس در دوران اصلاحات از حاشیه به دور بود و طعم خدمت به خود را چشید؟ آیا افرادی که فرار را بر قرار به سود دشمنان نظام ترجیح دادند، می توانند ادعای خدمت به مردم و دلسوزی برای نظام داشته باشند؟

 آیا تاریخی با طعم گس یک‌دستی مجلس و دولت در دوران اصلاحات رقم خواهد خورد؟ این‌ها فقط چند نمونه اندک از سوالاتی است که مردم در مثبت بودن و یا منفی بودن پاسخ آن تصمیم می گیرند؛ مردمی که ثابت نموده اند به آینده کشورشان حساس هستند و اجازه کارشکنی‌های عده ای دلسپرده به بیگانه را نمی دهند.

نظرات بینندگان