کد خبر: ۹۳۳۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۹ - ۰۹ اسفند ۱۳۸۹

سواستفاده آمریکا از رسانه‌های اجتماعی

آنچه در پی می آید متن کامل این مقاله است که در پایگاه اطلاع رسانی "دانشکده دفاع ملی" منتشر شده است:

ارتش ایالات متحده ابزارهای قابل دسترسی برای اجرای وظایف اصلی را دارد، یک استراتژی که اجازه می‌دهد به جمع‌ویری سرمایه در ظهور جریانات اطلاعات. یک استراتژی مبتکرانه در محیط رسانه‌های اجتماعی به نیروهای مسلح کمک می‌کند تا توانایی‌هایشان را برای درک محیط، ارتباطات موثرتر و ایجاد وحدت تلاش در میدان‌های جنگ افزایش دهند.

رسانه‌های اجتماعی و رسانه‌های جدید استراتژی اطلاعاتی را در سراسر جهان تغییر داده‌اند. سرعت و شفافیت اطلاعات افزایش پیدا کرده است، نقش سنتی رسانه‌های جدید در حال تغییر هستند و ابزارهای شبکه اجتماعی منجر به همکاری که تاکنون دیده نشده است، خواهند شد.

سرانجام، پیوندهای نظامی با دانشگاه‌ها و صنعت مهم‌تر از همه این موارد خواهد بود. این روابط از قبل ایجاد شده است. وزارت دفاع پیوندهای موثری با اجتماع بلاگرها و با بعضی از شرکت‌های درگیر با اجتماع رسانه‌های اجتماعی برقرار کرده است. روابط وزارت دفاع در حال حاضر باید برای تضمین موفقیت‌های هر استراتژی رسانه‌های اجتماعی به طور مداوم رشد داشته باشد.

این بومی‌های دیجیتال، ممکن است فاقد بینش استراتژیک و درک بیشتر از استراتژیست‌های ارشد و طراحان باشند. این استراتژیست‌ها و طراحان کسانی هستند که راهنمایی لازم را انجام می‌دهند و از بینش لازم برای تضمین اقدامات بومی‌های دیجیتال و تطبیق آن با مقاصد استراتژیک فرمانده برخوردار هستند. برای روابط بین رهبران و گردانندگان در این زمینه، رهبران ارشد باید درک بالایی از ظرفیت‌ها و محدودیت‌های رسانه‌های اجتماعی داشته باشند. رسانه‌های اجتماعی ممکن است یکی از مواردی باشند که رهبران طراز اول باید برای داشتن درک از چیزهایی که سربازان و افسران رده پائین‌تر از قبل می‌دانستند، آموزش دیده باشند.

"بومیان دیجیتالی" (Digital Native) برای موفقیت در محیط رسانه‌های اجتماعی بسیار مهم هستند. نویسندگان یک گزارش از رسانه‌های جدید و جنگ در کالج جنگ ارتش آمریکا، بومی‌های دیجیتال را به عنوان اعضای جوان سرویس‌ها که در استفاده از تجهیزات رسانه‌ای جدید، خط مشی‌ها، شبکه‌ها و امکانات بسیار چابک هستند، توصیف می‌کنند. به کارگیری این اپراتورهای جوان‌تر و داناتر در تکنولوژی نیازمند تغییرات در اذهان سلسله مراتبی سنتی است.

بعضی از ابزاهای کلیدی استعدادهای فردی و مهارت‌های اعضای سرویس، هستند. گردانندگان اطلاعاتی با مهارت، متخصصین PA و جمع­کنندگان اطلاعات جاسوسی و تحلیلگران در همه عملیات‌ها در همه سطوح و در همه سرویس‌ها در عملیات‌ها از قبل هدایت شده‌اند. زبان‌ها و مهارت‌های فرهنگی، یک فاکتور کلیدی در توانایی ما برای هدایت عملیات‌ها در سراسر جهان هستند. وقتی که با رسانه‌های اجتماعی درگیر می‌شویم، آموزش متصدیان برای عملکرد موثر در فرهنگ‌هایی که در آن عمل می‌کنیم یکی از مقوله‌های حیاتی ما خواهد بود.

زبان و مهارت­های فرهنگی فاکتور کلیدی در هدایت عملیات­ها هستند

آخرین جزء سازنده یک استراتژی شناسایی ابزارها است. ابزارها، منابع در دسترس برای تعقیب اهداف هستند. خوشبختانه در ارتش حال حاضر ایالات متحده، ابزارهای هدایت یک استراتژی رسانه اجتماعی موثر به سهولت در دسترس هستند. برای به کارگیری استراتژی ذکر شده در بالا، ممکن است نیاز به سازماندهی دوباره و اولویت‌بندی دوباره منابع در میان شعبات اصلی مستقر شده باشد اما در ارتش تجهیزات مورد نیاز و مهارت‌های جدید وجود ندارد.

روابط کلیدی متعددی در منطقه مسئولیت در زمینه استراتژی رسانه‌های اجتماعی وجود دارد. عناصر اصلی دولت‌های محلی، مطبوعات، سازمان‌های مدنی و توده مردم و از همه مهم‌تر اقدام سازمان‌های غیر دولتی در منطقه است. فرماندهان باید همچنین برتری خود را بر اجتماع بلاگر، تجارت، ارائه دهندگان خدمات اینترنتی و ارائه دهندگان شبکه سلولی را مورد ملاحظه قرار دهند. این روابط به آنها در تصویب برنامه رسانه‌های اجتماعی و موثر بودن و قابل پذیرش بودن تغییرات این برنامه‌ها کمک می‌کند.

ششمین و آخرین روشی که در آن یک فرمانده می‌تواند از امتیازات رسانه‌های اجتماعی بهره‌برداری کند، استقرار سایت‌های شبکه‌ای اجتماعی به عنوان یک ابزار برتری برای ارتقای وحدت تلاش‌ها است. همانطور که ژنرال دیوید پترائوس در دستورالعمل‌هایش ذکر کرد، بعضی از متحدین کلیدی در صحنه عملیات با افرادی از واحدها باید همکاری کنند. از قرار معلوم تلاش‌های ساده از قبیل ایجاد یک صفحه فیس بوک می‌تواند به سازمان‌های متحد در فهم بهتر نیات فرماندهان کمک کند.

وب‌سایت‌ها، وبلاگ‌ها و ارتباط با صفحات فیس بوک می‌تواند برای فعالیت‌های این‌چنینی مورد استفاده قرار گیرد. در آفریقا، نمونه‌هایی از گروه‌های محلی هستند که اطلاعات تاکتیکی از قبیل موانع انسداد جاده و پناه‌گاهها برای وب سایت‌ها توسط تیم‌های وزارت خارجه تنظیم می‌کنند. فرماندهان قادر به افزایش روابط محلی با استفاده مثبت از رسانه‌های اجتماعی در سطح واحدها هستند.

یکی از عناصر کلیدی برای فرماندهان به منظور افزایش چابکی در برنامه رسانه اجتماعیشان، اجازه و تشویق به اجرای عملیات‌های رسانه‌های اجتماعی در پائین‌ترین سطوح واحدها است. بعضی از روابط نزدیک ایجاد شده در یک منطقه مسئولیت، در سطح گردان‌ها یا حتی پایین‌تر شکل گرفته‌اند. رهبران دولت‌های محلی، رهبران قبایل، پلیس و شبه‌نظامیان همه در حال توسعه روابط خود در همه سطوح پائینی هستند. رهبران این واحدها می‌دانند چگونه به بهترین نحو با مردم رابطه داشته باشند.

تمرکز زدائی از اجرا، ممکن است فرماندهان را به پذیرش سطوح خطر که برای آنها چندان راحت نیست مجبور کند. فرمانده اساسا کنترل اطلاعات و مجوز انتشار آن را به سطوح پائین‌تر محول خواهد کرد. نیاز به چالاکی اغلب با نیاز به کنترل محتاطانه پیام‌های استراتژیک در تقابل خواهند بود.

در طول این جنگ موفقیت آمیز علیه نیروهای جیش المهدی، نیروهای ویژه ایالات متحده و نیروهای عراقی بعضی از نیروهای دشمن را کشتند و یک گروگان را نجات دادند و یک مخزن تسلیحات را با همه ابزارها منهدم کردند. تا زمانی که نیروهای عراقی و آمریکایی به پایگاه برگشتند، یک نفر اجساد را جابجا کرد و تسلیحات را از کنار مبارزان جیش المهدی برداشت طوری که فقط کشته شدگان ماندند که در حال عبادت بودند. آنها از اجساد عکس گرفتند و عکس‌ها را در اینترنت همراه با نوشته‌هایی که توضیح می‌داد سربازان آمریکایی افرادی که در حال نماز خواندن بودند را هدف قرار داده و کشتند، منتشر کردند. همه این اقدامات توسط دشمن در یک ساعت انجام شد. واکنش عمومی نسبت به نیروهای مهاجم بسیار منفی بود. نیروهای آمریکایی یک دوربین جنگی داشتند که در طول عملیات همراه آنها بود، و بعضی از سربازان نیز دوربین‌هایی در کلاه‌هایشان داشتند. نیروهای آمریکایی شواهدی داشتند که ادعاهای مطرح شده را تکذیب می‌کرد اما یک پروسه متمرکز و گسترده از افشای اطلاعات جلوگیری کرد و داستان واقعی نزدیک به 30 روز از دسترس رسانه‌ها دور ماند. تا زمانی که نیروهای آمریکایی ورژن واقعی عملیات وال هالا را منتشر کردند، خسارت استراتژیکی به نیروهای آمریکایی وارد شده بود. ناتوانی در واکنش سریع به ادعاهای دشمن در نمونه‌های قبلی نیز کاملا روشن بود. برای سریع‌تر شدن، سیاست‌های ارتش ایالات متحده باید اجازه دهد که اجرای عملیاتی رسانه‌های جدید غیرمتمرکز شود.

اگر ارسال اطلاعات به اینترنت با پروسه‌های طولانی همراه باشد توانایی، در اجرای اقدامات سریع علیه دشمن را نخواهیم داشت. "عملیات وال هالا" در عراق در سال 2006 یک نمونه بارز در این زمینه است.

پنجمین راه برای افزایش موفقیت در یک استراتژی تصویب سیاست‌هایی در زمینه چالاک شدن رسانه‌های اجتماعی است. محدود سازی و زنجیره مصوبات محدود ساز ممکن است توانایی عاملان را برای به دست ویردن نتایج مورد نظر با مشکل مواجه کند. شاید بهترین رویکرد این باشد که اجازه دهیم طرح‌ریزی‌ها متمرکز باشد و اجرای آن غیر متمرکز.

از آنجا که سرعت و چالاکی، عناصر کلیدی استراتژی‌های موفقیت آمیز رسانه‌های اجتماعی هستند، چهارمین روش برای تضمین موفقیت در استراتژی رسانه‌های اجتماعی یافتن یک تعادل بین امنیت و اشتراک اطلاعات است. نگرانی در مورد امنیت اطلاعات در زمینه تجریبات نرم افزارهای اجتماعی در کامپیوترهای وزارت دفاع ناچیز نیستند. مقامات امنیتی چندان مایل به گفتن استفاده گسترده از رسانه‌های اجتماعی در شبکه‌هایی که برای اهداف رسمی استفاده می‌شوند نیستند. در وزارت دفاع در این مورد بحث قابل ملاحظه‌ای وجود دارد. سیاست وزارت دفاع که در 25 فوریه 2010 منتشر شد، دستور داد که شبکه‌های غیر طبقه‌بندی شده باید به فراهم کردن دسترسی به ظرفیت‌های طبیعی در طول همه عناصر وزارت دفاع شکل بدهند. هر فرماندهی مجبور به ارزیابی این توازن و تصمیم‌گیری بر اساس نیازهایش خواهد بود.

تیم نظارت باید دارای نمایندگی اعضای ستاد باشد تا موثر واقع شود. تیم نیازمند اعضایی با مهارت‌های زبان‌های محلی، درک فرهنگی و درجه بالایی از آشنایی با ابزارهای رسانه‌های اجتماعی و پروتکل‌ها می‌باشد. برای موثر بودن، آنها نیاز به هدایت در زمینه‌های تحقیقاتی در منطقه مسئولیت خواهند داشت. آنها همچنین نیاز به نظارت بر کافی‌نت‌ها و عادات محلی در منطقه مسئولیت خود دارند و باید با خط مشی رسانه‌های اجتماعی با توجه به فرهنگ مردم آشنا باشند.

سومین روش برای بهره‌مندی از رسانه‌های اجتماعی ایجاد یک تیم نظارتی بر رسانه‌های اجتماعی برای عمل به عنوان چشم‌ها و گوش‌های تیم استراتژی است. اعضای تیم ممکن است به عنوان دیده‌بان‌های رسانه‌های اجتماعی، ناظران، ارزیابان و جمع کننده اطلاعات در مورد اظهارات اجتماع آنلاین در منظقه مسئولیت دیده شوند. تیم نظارتی یک روش سیستماتیک برای اخذ امتیازات محتوایی و جریانات موجود در رسانه‌های اجتماعی ارائه می‌کند. بدون یک رویکرد سیستماتیک، ممکن است شانس کمی برای مشاهدات دقیق و ترسیم نتایج دقیق از ترافیک آنلاین در منطقه مسئولیت وجود داشته باشد. اگر همه اعضای ستاد مستقلانه فیس بوک، توییتر، یوتیوب یا انواع زبان‌های محلی شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ‌ها را بدون هماهنگی با سایر اعضای ستاد نظارت کنند احتمالا شکاف‌های مهمی در نظارت بر محیط رسانه‌های اجتماعی پدید خواهد آمد.

* داشتن یک کارگردان در منطقه مسئولیت با یک هماهنگ کننده و حمایت از گروه کاری

* کنترل متمرکز همه فعالیت‌های مرتبط با منطقه مسئولیت تحت یک هیئت رئیسه جداگانه

* جمع‌ویری یک تیم کارگردانی برای طرح‌ریزی

* آماده سازی اعضای کادر رهبری

* افزایش تاکید در فرماندهی کردن

این گزینه‌ها عبارتند از:

روش دوم برای استفاده از امتیاز رسانه‌های اجتماعی، سازماندهی برنامه رسانه‌های اجتماعی برای کسب موفقیت است. ارتش ایالات متحده چند روش سازماندهی برای موفقیت در ارتباطات استراتژیک را در چند سال اخیر تجربه کرد. تجربه بدست آمده از سازماندهی ارتباطات استراتژیک؛ چشم اندازهایی برای موفقیت بیشتر رسانه‌های اجتماعی ترسیم می‌کند. کتاب فرماندهی مرکز جنگ ستاد مشترک ارتش برای ارتباطات استراتژیک، 5 مدلی که برای سازماندهی ارتباطات استراتژیک ذکر شده است را تشریح می‌کند.

پنج مدل ستاد مشترک ارتش آمریکا برای ارتباطات استراتژیک

مطمئناً ابهاماتی درباره نیاز به یک برنامه رسانه‌های اجتماعی توسط فرمانده، وجود دارد. در یک مقاله مرتبط با مرکز رسانه‌های اجتماعی وزارت خارجه تحت عنوان هشت روش برای نابودی استراتژی رسانه‌های اجتماعی شما، اشتباهاتی که بدون وجود یک استراتژی رسانه‌ای ممکن است به وجود آید، ذکر شده است. همانطور که در مورد تجربه نیروهای نظامی اسرائیل دیده شد، نادیده گرفتن رسانه‌های جدید ما را به مخاطره خواهد انداخت.

اولین روش این است که رسانه‌های اجتماعی باید به شکل یک برنامه رسانه‌های اجتماعی در اختیار فرماندهان باشند. قابل ذکر است که رسانه‌های اجتماعی باید از منافع فرمانده و اعضای کلیدی ستاد فرماندهی حمایت کنند و یک برنامه با مسئولیت‌های محوله به اعضای ستاد فرماندهی را مورد توجه قرار دهند. فرمانده باید به رسانه‌های اجتماعی به عنوان یک دارایی نگاه کند تا یک تهدید. برنامه‌ریزی رسانه‌های اجتماعی باید طیفی از امواج درگیری را دربر بگیرد. فرمانده باید نیتش را برای تاثیر اطلاعات بگوید و به طور صریح نقشی که رسانه‌های اجتماعی باید بازی کنند را تشریح کند. این موضوع به اعضای ستادش اجازه می‌دهد گزینه‌های بیشتری را در همین سبک برای دیگر جنگ‌های فزاینده ایجاد کنند. تعهدات پیش گستر با مشارکت رسانه‌های اجتماعی نسبت به طرح‌ریزی عملیاتی فرمانده احتمالا نتایج بهتری را فراهم می‌کند.

عنصر دوم در توسعه یک استراتژی، شناسایی روش‌ها یا چگونگی سازماندهی و به کارگیری منابع است.

روش‌های فرماندهان برای استفاده از رسانه­های اجتماعی در عملیات­ها

سوم و آخرین END برای فرماندهان در استفاده از رسانه‌های اجتماعی در یک منطقه مسئولیت، ارتقاء وحدت تلاش است. ژنرال پترائوس در دستورالعملش بحث می‌کند که فرماندهان باید برای وحدت با سفارت آمریکا، متحدین، رهبران دولتی محلی و سازمان‌های غیر دولتی برای مطمئن شدن از اینکه همه در حال کار برای دستیابی به یک هدف مشخص هستند، تلاش کنند. مشخصات بحث شده پیشین با توانایی رسانه‌های اجتماعی در سازماندهی می‌تواند برای ارتقای وحدت تلاش و مشارکت سازمان‌ها در صحنه عملیات‌ها استفاده شود. وزیر دفاع اسرائیل از روش‌های رسانه‌ای جدید برای حمایت از حوزه وبلاگی اسرائیل و کمک به دستیابی به یک هدف مشخص در طول عملیات کاست لید استفاده کرد. یک استراتژی رسانه اجتماعی مبتکر و پیش گستر که از ظرفیت‌های شبکه‌های اجتماعی و وبلاگ‌هایی مانند توییتر استفاده می‌کند، می‌تواند به فرماندهان در تضمین نگرانی همه واحدهای حاضر در صحنه عملیات، که در حال تقسیم اطلاعات مورد نیاز برای کار کردن به سمت یک هدف مشترک هستند کمک کند.

دستورالعمل‌های ژنرال دیوید پترائوس بر اهمیت چندین وظایف مرتبط به هم کمک می‌کند. وی به ما نشان داد که جنگ اطلاعاتی جنگ بی‌رحمانه‌ای است. بدیهی است که، یک برنامه رسانه اجتماعی می‌تواند نقش کلیدی در انجام این وظایف بازی کند. درک اینکه رسانه‌های اجتماعی روش و سرعت گزارش خبرها را تغییر داده‌اند به فرماندهان اجازه می‌دهد در این محیط جدید بهتر خدمت کنند. با یک حضور آنلاین تهاجمی، فرماندهان آمادگی بیشتری برای محاسبه اشتباهات و مقابله با گزارش‌های منفی رویدادهایی که اتفاق می‌افتد، خواهند داشت. همانطور که در عملیات کاست لید نشان داده شد، فرماندهان می‌توانند از رسانه‌های اجتماعی برای کمک به اجرای تبلیغات در یک روش سودمند استراتژیکی استفاده کنند.

دومین "اند" (END) مطلوب برای رسانه‌های اجتماعی در صحنه عملیات‌ها کمک به فرمانده در ایجاد شرایط بهتر، هوشیاری بیشتر و کسب اطلاعات معتبر هم از نظر ارتباطات استراتژیک و هم از نظر اطلاعات تاکتیکی محلی در منطقه مسئولیت است. همانطور که در مثال بالا در مورد نیروهای نظامی اسرائیل مشاهده شد، درگیری تهاجمی در محیط رسانه‌های اجتماعی می‌تواند به یک فرمانده در پیروزی در جنگ اطلاعاتی کمک کند.

درگیری تهاجمی در محیط رسانه­ای به فرمانده در جنگ اطلاعاتی کمک می­کند

در پاییز 2008، ژنرال "دیوید پترائوس" در یک مقاله تحت عنوان "نیروهای چند ملیتی، هدایت رهبران ضد شورش عراق" که در مجله بازنگری نظامی منتشر شد؛ وظایف کلیدی فرماندهان آمریکایی در عراق را ذکر کرد. با وجود اینکه وظایف ذکر شده برای مقابله با شورش در عراق بود، بعضی از آنها در همه جا قابل اجرا هستند. به عنوان مثال، پترائوس تاکید می‌کند که برای فرماندهان درک همسایگی و زندگی در میان مردم مساله مهمی است. حضور یک رسانه اجتماعی آنلاین می‌تواند جزء لاینفک فهم مسائل و رویکردها میان مردم باشد. حضور آنلاین می‌تواند نقش عمده‌ای در زندگی مردم به ویژه در جامعه‌ای که اجتماع آنلاین زیادی دارد، بازی کند. رسانه‌های اجتماعی ممکن است مشخصاً تنها ابزار به کار رفته توسط فرماندهان نباشد، اما در هر صورت فرماندهان را قادر به فهم محیط می‌کند و به آنها اجازه می‌دهد که از شرایط این محیط آگاهی داشته باشند.

حفظ حضور رسانه‌های اجتماعی در مکان‌های مستقر شده نیز اجازه می‌دهد فرماندهان در زمینه تهدیدات بالقوه و ظهور جریانات در منطقه مسئولیت آنها درک بیشتری داشته باشند. اجتماع آنلاین می‌تواند یک شاخص خوب از وجوهات متدویل و مسائل در حال ظهور باشد. بعضی از گروه‌های مخالف احتمالا از رسانه‌های اجتماعی برای آشکار کردن نارضایتی‌های عمومی استفاده می‌کنند.

وزارت خارجه به طور موثر از سایت‌های اجتماعی برای سنجش احساسات درون جوامع استفاده می‌کند. سفارت‌های آمریکا در بعضی از کشورها به طور موثر از فیس بوک و دیگر رسانه‌های اجتماعی در مکان‌هایی از قبیل پادگوریکا، دمشق، فنوم پن و پاناما برای نگهداری روابط خود با فرهنگ بومی، به ویژه با جوانانی که مایل به استفاده از رسانه‌های اجتماعی هستند، استفاده کردند.

سفارتخانه­های آمریکا از فیس بوک برای ارتباط با جوانان بومی استفاده می­کنند

شاید ویلین اندی (END) که فرمانده باید در تعیین استراتژی خود در ذهن داشته باشد درک بهتر محیط اطراف یا آگاهی در استفاده موثر از رسانه‌های اجتماعی است. با مشاهده سیستماتیک جامعه آنلاین در منطقه مسئولیت (AOR)، فرماندهان باید قادر به درک توسعه مدویم از جامعه مورد نظر و همچنین نگرانی از منافع داشته باشند. همچنین فرماندهان باید قادر به شناسایی جریانات در حال ظهور و الگوها باشند. وبلاگ‌ها و سایت‌های شبکه‌های اجتماعی می‌توانند در جوامعی که در آن اجتماعات آنلاین وجود دارد به ویژه در جوامعی که جمعیت جوان فرویانی دارند بینش و بصیرت ایجاد کنند.

رسانه­های اجتماعی در اجتماع بینش رو بصیرت ایجاد می­کنند

چارچوب به کار رفته توسط کالج جنگ ارتش آمریکا یک استراتژی را به عنوان روابط میان اندها (END)، روش‌ها و ابزارها تشریح کرد. برای توسعه این استراتژی، ما باید ابتدا اهداف یا اندها (END) را در ذهن داشته باشیم. اندها (END) اهدافی هستند که باید توسط فرمانده مورد بررسی و تدبیر قرار گیرند.

در مقابل، در عملیات کاست لید نیروهای اسرائیل استراتژی موثرتری در استفاده از رسانه‌های اجتماعی جدید اتخاذ کردند. نیروهای نظامی اسرائیل یک استراتژی اطلاعاتی پیش گستر را با استفاده از ابزار رسانه‌های اجتماعی همراه با حمایت از ارتباطات آنلاین، تبلیغات در رسانه‌ها و کنترل یافته‌ها و مشاهدات جنگ آغاز کردند. نتیجه این بود که اسرائیل اطلاعات را به طور موثر برای حفظ گزینه‌های استراتژیک به کار برد و به آنها کمک کرد تا به اهدافشان دست یابند.

حزب الله قادر بود تصویری از شکست اسرائیل را ارائه کند چرا که اسرائیل واقعیات رسانه‌های جدید را نادیده گرفت و در عوض به سیاست‌های اطلاعاتی سنتی تکیه کرد. در واقع حزب الله باهوش‌تر از اسرائیلی‌ها عمل کرد و آنها نتوانستند خود را با گروه‌های جنگ اطلاعاتی تطبیق دهند.

در تابستان 2006، حزب‌الله به طور موثر، اطلاعاتی در مورد عملیات‌های تاکتیکی در جنگ با اسرائیل، مثل رسانه‌های اجتماعی، جمع ویری کرد. حزب الله عکس‌ها و فیلم‌هایی در وبلاگ‌ها و یوتیوب گذاشت تا تصویر مثبتی از خود بر جای بگذارد و اقدامات منفی اسرائیل را برجسته کند. حزب الله این اطلاعات را به طور موثر برای محدود کردن گزینه‌های استراتژیک اسرائیل به کار برد. بعد از گذشت 33 روز از جنگ، آتش بس اعلام شد و حزب الله ادعا کرد که پیروز شده است.

در جنگ 33 روزه حزب­الله باهوش تر از اسرائیل در جنگ اطلاعاتی موفق عمل کرد

یک مقاله، در مجله "بازنگری نظامی" اخیرا استفاده از ابزارهای رسانه‌های اجتماعی جدید در جنگ دوم لبنان میان نیروهای حزب الله و اسرائیل در سال 2006 را شرح داد. این مقاله این عملیات را با "عملیات کاست لید" مقایسه می‌کند، زمانی که نیروهای اسرائیل در دسامبر 2008 و ژانویه 2009 به غزه حمله کردند. اختلاف رویکردهای اتخاذ شده توسط نیروهای اسرائیل در دو عملیات، نشان داد که چگونه یک استراتژی رسانه‌ای جدید می‌تواند بر نتایج استراتژیک تاثیر داشته باشد.

استراتژی رسانه‌های اجتماعی چگونه می‌تواند بر نتیجه عملیات‌های نظامی موثر باشد؟

در سراسر جهان، رسانه‌های اجتماعی تبدیل به ابزارهای رایج برای فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی شدند. اگر رهبران نظامی این ابزارها را درک نکنند، ممکن است تاثیر مهم این ابزارها بر ماهیت آینده منازعات را از دست بدهند. دشمنان بالقوه ایالات متحده در حال حاضر این ابزارها را برای افزایش تلاش‌هایشان به کار می‌گیرند. ارتش ایالات متحده هم می‌تواند با رسانه‌های اجتماعی به طور جدی رابطه برقرار نماید یا از آن صرف‌نظر کند. توسعه استراتژی به منظور تاثیر رسانه‌های اجتماعی یکی از کلیدهای موفقیت در عملیات‌های آینده خواهد بود.

مورد ندا اثبات کرد که رسانه‌های اجتماعی به راحتی قابل جلوگیری نیستند. حتی با همه ابزارهایی که توسط دولت ایران به کار گرفته شد، تصویر معترضین و گزارش‌های بدرفتاری دولت با معترضین ادامه یافت و در اینترنت منتشر شد. معترضین سریعا راه‌هایی برای جلوگیری از تلاش‌های دولت در زمینه بلوک کردن سایت‌های اجتماعی تدارک دیدند. دولت ایران سرانجام کنترل بیشتر ترافیک آنلاین را در دست گرفت اما دیگر برای متوقف کردن تاثیر رسانه‌های اجتماعی خیلی دیر شده بود. تهران فشارهای دیپلماتیک گسترده‌ای را از جامعه بین‌المللی و از جانب رسانه‌های مختلف جهان برای پایان دادن به خشونت‌های بعد از انتخابات متحمل شد.

آنچه که در گام‌های بعدی خودش را نشان داد قدرت سیاسی رسانه‌های اجتماعی بود. در طول چند ساعت، چندین ورژن ویدئویی در یوتیوب منتشر شد و به انواع دیگر وب سایت‌ها لینک شد. میلیون‌ها نفر صحنه‌های وحشتناک مرگ ندا را دیدند. تصویر، پاسخ خشن از طرف دولت ایران را برجسته کرد و باعث افزایش خشم معترضان در طول ده روز بعدی اعتراضات شد. بعضی از مردم در اقصی نقاط جهان شروع به ارسال نوشته‌هایی درباره معترضین و پاسخ خشن دولت ایران به معترضین کردند. توییتر میلیون‌ها توییت گزارش کرد که اغلب دولت ایران و حامیانش را محکوم می‌کرد. دانشجویان ایرانی شروع به استفاده از توییتر، فیس‌بوک، فلیکر و دیگر سایت‌های اجتماعی کردند و از این طریق عکس‌هایشان را ارسال می‌کردند و در مورد زمان و مکان بعدی اعتراضات اطلاع رسانی می‌کردند.

همانطور که در فیلم‌های گرفته شده آماتوری دیده می‌شود، وی روی زمین افتاد و توسط یک دکتر و دیگران که دور و برش بودند احاطه شد. یک نفر در میان جمعیت فریاد زد، این تیر خورد. یک نفر آمد و وی را گرفت. این تصویر سریعاً در اینترنت منتشر شد و توجه رسانه‌های بین‌المللی و بینندگان جهانی را به خود جلب کرد. بحث در مورد این اتفاق در توییتر یکی از موضوعات تاپ جهانی تا آخر همان روز تبدیل شد.

نویسنده مقاله در ادامه با اشاره به نحوه قتل ندا آقا سلطان در حوادث پس از انتخابات سال 88 مدعی شده است: "ندا آقا سلطان" در پژوی 206 خود در خیابان کارگر در ترافیک نشسته بود. وی همراه با معلم موسیقی خود و یک دوست نزدیکش، حمید پناهی و دو نفر دیگر بودند. این 4 نفر در مسیر خودشان برای مشارکت در اعتراضات علیه نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 2009 بودند. کولر ماشین خوب کار نمی‌کرد، بنابراین ندا ماشینش را در فاصله کمی از معترضین متوقف کرد و پیاده شد تا از گرما خلاص شود. وقتی که به وی تیراندازی شد (طبق گزارش‌ها توسط یکی از اعضای بسیج) وی ایستاده بود و جمعیت پراکنده معرتضین را تماشا می‌کرد.

بزرگنمایی بین­المللی رسانه­های اجتماعی در مرگ ندا آقا سلطان

مردم می‌توانند از شبکه‌های اجتماعی برای فعال کردن گروه‌ها در حمایت از یک جریان استفاده کنند بدون اینکه در معرض دید و در خطر باشند و هزینه‌های پیشین مشارکت در فعالیت‌ها را بپردازند. در پاسخ، دولت‌ها و نهادها نمی‌توانند گام‌های چندان موثری بردارند. حوادث ژوئن 2009 بعد از انتخابات ایران نمونه‌ای از این مورد بود که چگونه رسانه‌های اجتماعی ماهیت مباحثات سیاسی و منازعات را در جهان تغییر داده‌اند.

رویدادهایی که فقط چند سال پیش می‌توانستند محرمانه باقی بمانند در عرض چند دقیقه به طور نامحدود به همه دنیا مخابره می‌شوند. نقش سنتی رسانه‌ها با تکنولوژی انتقال اطلاعات که اصلی‌ترین شاخص آن حضور در همه جا است، تغییر یافته است. شهروندان با دوربین‌های تلفن‌های همراه می‌توانند تصویر گرفته شده را به همه جهان بدون فیلتر منتقل کنند.

رسانه‌های اجتماعی در حال تغییر روش‌هایی هستند که جریان اطلاعات را به جوامع مختلف و سراسر دنیا منتقل می‌کنند. گسترش سریع وبلاگ‌ها، شبکه‌های اجتماعی اینترنتی و رسانه‌های انتشار اطلاعات مثل یوتیوب، که به تکثیر تکنولوژی سیار کمک می‌کند، و شرایطی که در آن ایالات متحده عملیات‌های نظامی خود را هدایت می‌کند را تغییر داده است. سرعت و شفافیت اطلاعات به طور دراماتیکی افزایش یافته است.

استفاده موثر از رسانه‌های اجتماعی به طور بالقوه به نیروهای مسلح کمک می‌کند تا محیطی که در آن اقدام می‌کنند را بهتر بشناسند. رسانه‌های اجتماعی اجازه دسترسی سریع‌تر به اطلاعات در حمایت از عملیات‌ها را می‌دهند. علاوه بر آن، رسانه‌های اجتماعی در دستیابی به "وحدت" میان متحدین در منازعات کمک می‌کنند. کشف روش‌های زیرکانه و ابتکاری نیز به دستیابی نتایج مطلوب که کلید موفقیت در یک محیط رو به رشد و مستمر رسانه‌های اجتماعی است، کمک می‌کند.

رسانه­های اجتماعی به نیروهای مسلح برای شناسایی کمک می­کنند

به عقده آرتور، یکی از چالش‌هایی که رهبرانمان اکنون با آن مواجه هستند توسعه یک استراتژی است که تغییرات حاصل از تغییر ماهیت جنگ‌ها که در نتیجه رسانه‌های اجتماعی به وجود آمده‌اند را، بازشناسی کنند. نمونه‌هایی از ارتش‌هایی وجود دارند که در طول سال‌های پیش واقعیات را نادیده گرفتند و متضرر شدند.

در سال 1931، ژنرال "مک آرتور" نمی‌توانست بعضی از اشکال جنگ را که فقط چند سال بعد در طول جنگ جهانی دوم به کار گرفته شد، تصور کند. وی می‌دانست که تغییر در روش‌ها و تسلیحات می‌تواند ماهیت جنگ را تغییر دهد. همانند ماشین‌های جنگی، تانک‌ها و هواپیماها که ماهیت جنگ را تغییر دادند. تلگراف، رادیو، تلویزیون و سرانجام اینترنت نیز ماهیت جنگ را تغییر دادند. پیشرفت امروز در جهان اطلاعات، به ویژه با ظهور رسانه‌های اجتماعی و رسانه‌های جدید، ممکن است عمیق‌تر از هر یک از این اختراعات باشد. بنابراین ما باید استراتژی اطلاعاتیمان را به منظور عقب نیفتادن از قافله تنظیم کنیم و آنرا بازنگری کنیم.

انتهای پیام/16

برچسب ها: قذافی-لیبی
نظرات بینندگان