شیرازه گزارش میدهد؛
تاثیر فضای مجازی بر کتابخوانی/ توهم دانایی یا تعصب بر نادانی؟!
فقدان سواد رسانه ای در میان لایحه هایی از جامعه این توهم را پدید آورده است که فضای مجازی بستری برای ارتقا سطح دانش عمومی را پدید آورده است. حال آنکه نه آمارها چنین چیزی را تایید می کنند و نه مشاهدات صحه ای بر آن می گذارد.
به گزارش شیرازه، فرهنگ کتابخوانی در کشور ایران آنچنان در سالهای اخیر محل بحث و گفتوگوی اقشار مختلفی از جامعه بوده است که حتی آمارهای موجود از سرانه مطالعه را نیز تحت تاثیر قرار داده است. آنچه که آمارهای موجود از سرانه مطالعه را به وجود آورده است مجموعه شاخصهایی نظیر میل به خواندن مطالبی است که در دایره اطلاعات عمومی میگنجند.
به فراخور همین امر در شهر شیراز نیز آمار دقیقی از سرانه مطالعه عمومی وجود ندارد. هر چند که آمارهای پایین میزان مطالعه را باید به دلایل متعددی با دیده شک و تردید بررسی کرد اما آنچه را که باید به آن اطمینان داشت این است که یکی از دلایل پایین بودن سرانه مطالعه در شهرهای کشور از جمله شیراز پدیدهای است به نام «توهم مطالعه و دانستن»!
آنچه در این گزارش خواهید خواند، نتیجه بررسیهای آماری و میدانی پایگاخ خبری- تحلیلی شیرازه از تاثیرات مثبت و منفی شبکههای مجازی در فرهنگ مطالعه کتاب است:
زمانی برای کتاب خواندن طوطیها!
عامترین تعریف از سرانه مطالعه در هر کشور عبارت است از میانگین مدت زمان مطالعه هر شخص در یک شبانه روز با این احتساب که این مطالعه به منظور ارضای هر شخص برای امر «دانستن» صورت بپذیرد. در این حالت میزان مطالعه همه افراد یک جامعه را با هم جمع و سپس نتیجه را بر تعداد افراد آن جامعه و تعداد روزهای در نظر گرفته شده تقسیم میکنند. برای مثال سرانه مطالعه ۱۳ دقیقهای به این معنی است که در ایران ۸۰ میلیون نفری، هر از این میزان بهطور میانگین به هر یک نفر، ۱۳ دقیقه وقت میرسد.
بر اساس شاخصهای جهانی منظور از مطالعه، خواندن کتاب است. بنابراین مطالعه روزنامهها، سایتها، ادعیه و رصد مطالب در شبکههای مجازی در مؤلفههای میزان سنجی مطالعه در بسیاری از کشورها دخیل نیست. هر چند که در برخی از کشورها مطالعه روزنامهها و سایتهای خبری - تحلیلی را نیز در آمارهای خود لحاظ میکنند اما به هر حال در همین کشورها نیز سرانه مطالعه و فروش کتاب از سطح بسیار بالایی برخوردار است. براساس تحقیقات به عمل آمده و با تکیه بر تعریف اصلی از مطالعه، کشورهایی نظیر ایران کمترین سرانه مطالعه را به خود اختصاص میدهند. بسیاری این اختلاف آمار را یکی از شاخصهای مطرح برای تعیین سطح سواد کشورهای جهان در نظر گرفتهاند.
چندی پیش روزنامه معتبر گاردین جدولی از باسوادترین کشورهای جهان را منتشر کرده که در نوع خود جالب است و میتوان ارتباط این رتبهبندی را با رتبهبندیهایی که از سرانه مطالعه در ادامه خواهید خواند، بررسی و ارزیابی کرد. این تازهترین ردهبندی کشورهای جهان براساس شاخص میزان سواد بود که یکی از سنجههای مهم این شاخص، میزان مطالعه به منظور بالا بردن اطلاعات عمومی و تخصصی است.
آنچه که این آمارها نشان میدهد این است که در کشور ما مفهومی به نام «توهم دانایی» جای خود را به مطالعه جدی و نظاممند داده است. نسبت بین توهم دانایی و مطالعه در ایران کنونی را میتوان همارز با نسبت بین «ولگردی در فضای مجازی» و «فرهنگ کتابخوانی» دانست چرا که از یک سو گشتوگذار در شبکههای مجازی گاهی مخاطب را وارد دنیایی پر از تناقضها میکند که روحیه پرسشگری در او خاموش میشود و از سوی دیگر زمانی برای خواندن دقیق و موشکافانه و فکر کردن برای او باقی نمیگذارد.
95 درصد از انتشاراتی های آلمان کتاب کاغذی به دست مردم می دهند.
داریوش نویدگویی، یکی از چهرههای ماندگار شهر شیراز است که بیش از 4 دهه در صنعت چاپ و نشر کشور فعالیت داشته است. وی که چندی پیش برای شرکت در نمایشگاه کتاب فرانکفورت به کشور آلمان سفر کرده بود، بر این باور است که: در کشورهای توسعه یافته عی رغم وجود سطح بالایی از تکنولوژی و سهلالوصول بودن دسترسی به شبکه های مجازی باز هم کتاب خواندن آن هم به صورت کتاب چاپی بخشی از فرهنگ روزانه مردم باقی مانده است.
نویدگویی به شیرازه میگوید: فضای مجازی یک مانع برای مطالعه جدی در کشور ایران نیست چرا که همین شبکه های مجازی میتواند بستری باشد برای ادراک و فهم مقدماتی از یک موضوع تا خواننده را ترغیب کند که برای آموختن هر چه بیشتر به مطالعه کتاب روی آورد. در حقیقت فضای مجازی را باید یک تیغ دولبه دانست که اگر از آن بهینه استفاده شود میتوان سطح دانش و فرهنگ عمومی را با آن ارتقا داد و مردم را به کتاب خواندن ترغیب و تشویق کرد و اگر از آن بد استفاده شود، آگاهی های کاذب و یا توهم دانستن در مخاطب به وجود می آورد و او را از مطالعه نظام مند باز می دارد.
وی در مورد تجربه و مشاهدات خود در کشور آلمان و مقایسه آن با فرهنگ کتابخوانی در ایران میگوید: در نمایشگاه کتاب فرانکفورت که من به عنوان نماینده ای از ایران حضور داشتم از یکی از مسؤولان برگزاری نمایشگاه پرسیدم که چند درصد کتابهای منتشر شده در آلمان در اینترنت موجود است و مردم چقدر به کتاب های اینترنتی گرایش دارند؟ او نیز پاسخ داد در کشور آلمان بالغ بر 95 درصد از انتشاراتی ها هنوز کتاب ها را به صورت کاغذی منتشر می کنند چرا که مردم این را مطالبه دارند.
از این گونه مقایسه های آماری که گذر کنیم سوالات بسیاری در این رابطه به وجود می آید که پاسخ دادن به آن ها جز از زبان کسانی که خود در راه ترویج فرهنگ مطالعه تلاش داشته اند، راه به پیش نخواهد برد.
بی پول بهانه است، فرهنگ مطالعه وجود ندارد!
یکی از مروجین فرهنگ کتابخوانی در شهر شیراز که برای توسعه فرهنگ مطالعه در شهرها و روستاهای استان فارس خدمات ارزنده ای را انجام داده است، در پاسخ این پرسش خبرنگار ما که آیا مشکلات اقتصادی باعث ضعف کتابخوانی در کشور ما است، گفت: مشکلات معیشتی صرفا یک توجیه سطحی برای فقدان روحیه پرسشگری و میل به دانستن در میان مردم شده است. در بدبینانه ترین حالت ممکن اگر یک شهروند بخواهد گران ترین کتاب را هم بخرد، پولی که در ازای خرید آن خواهد پرداخت در مقایسه با تورم کالاهای دیگر واقعا ناچیز است. متاسفانه اصلیترین مشکل در این زمینه مشکلات مالی نیست، بلکه بیتفاوتی به امر دانستن است. مردم گرایشی به ارتقا سطح دانش و علم خود ندارند و این مشکل اصلی در راه فرهنگ سازی مطالعه در ایران است.
حسن دهقان ادامه میدهد: مطالعه سایت ها و رصد کانال ها در شبکه های مجازی، گرچه جایگاه خاص خود را دارد اما نمی توان آن را به عنوان بخشی از مطالعه روزانه در نظر گرفت. بر اساس شاخصه های عمومی مطالعه اگر فردی بخواهد در رابطه با موضوعی اطلاعاتی کسب کند می تواند در وبسایت های اینترنتی اطلاعاتی را کسب کند که در صورت معتبر بودن منبع و میزان آموخته های فرد از آن می توان آن را مطالعه محسوب کرد.
وی همچنین به خبرنگار شیرازه می گوید: خواندن متن های کوتاه در فضای مجازی، باعث می شود که فرد اطلاعاتی به غایت سطحی از یک مطلب کسب کند که همین امر سبب استحاله فکری او می شود و به دام توهم دانایی می افتد.
حقیقت این است که رسانههای مجازی به دلیل دسترسی راحت میتواند کسری مطالعه مردم را جبران کنند، با این وجود باز هم محتوای غیر معتبراست که در فضای مجازی توسط تعداد زیادی از کاربران مورد استقبال قرار می گیرد. این مشکل این فضا نیست، چرا که این کاربران اگر از فضای مجازی هم محروم باشند، لزوماً به کتاب خواندن روی نمیآورند و به دنبال محتوای نامناسب یا غیر معتبر از دیگر رسانه ها خواهند بود.
خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی شیرازه برای بررسی این موضع به سراغ تعدادی از نوجوان و جوانانی رفته است که به گفته خودشان بیش از 6 ساعت در روز را در فضای مجازی می گذرانند و ادعا دارند که پاسخ پرسشهایشان را در کسری از دقیقه در سایت های اینترنتی پیدا می کنند.
بر اساس آنچه که در این مشاهدات و بررسی گرایش این کاربران فضای مجازی به عمل آمد این نتیجه حاصل شد که بیش از 75 درصدی که این افراد مطالعه می کنند از صفحات اینستاگرامی غیر رسمی است که و این مخاطبان هیچ گونه اطلاعی نیز از معتبر بودن این صفحات نداشتند. بدتر اینکه، اغلب این محتواها با یک نگاه خطی و سطحی به مسائل کلان سیاسی و فرهنگی کشور تولید شده بودند.
حال سوال این جاست که با این وضعیت فقدان مطالعه را باید مقدم بر وضعیت نابسامان فرهنگی در کشور دانست یا پایین بودن سواد رسانه ای را؟
انتهای پیام/
به فراخور همین امر در شهر شیراز نیز آمار دقیقی از سرانه مطالعه عمومی وجود ندارد. هر چند که آمارهای پایین میزان مطالعه را باید به دلایل متعددی با دیده شک و تردید بررسی کرد اما آنچه را که باید به آن اطمینان داشت این است که یکی از دلایل پایین بودن سرانه مطالعه در شهرهای کشور از جمله شیراز پدیدهای است به نام «توهم مطالعه و دانستن»!
آنچه در این گزارش خواهید خواند، نتیجه بررسیهای آماری و میدانی پایگاخ خبری- تحلیلی شیرازه از تاثیرات مثبت و منفی شبکههای مجازی در فرهنگ مطالعه کتاب است:
زمانی برای کتاب خواندن طوطیها!
عامترین تعریف از سرانه مطالعه در هر کشور عبارت است از میانگین مدت زمان مطالعه هر شخص در یک شبانه روز با این احتساب که این مطالعه به منظور ارضای هر شخص برای امر «دانستن» صورت بپذیرد. در این حالت میزان مطالعه همه افراد یک جامعه را با هم جمع و سپس نتیجه را بر تعداد افراد آن جامعه و تعداد روزهای در نظر گرفته شده تقسیم میکنند. برای مثال سرانه مطالعه ۱۳ دقیقهای به این معنی است که در ایران ۸۰ میلیون نفری، هر از این میزان بهطور میانگین به هر یک نفر، ۱۳ دقیقه وقت میرسد.
بر اساس شاخصهای جهانی منظور از مطالعه، خواندن کتاب است. بنابراین مطالعه روزنامهها، سایتها، ادعیه و رصد مطالب در شبکههای مجازی در مؤلفههای میزان سنجی مطالعه در بسیاری از کشورها دخیل نیست. هر چند که در برخی از کشورها مطالعه روزنامهها و سایتهای خبری - تحلیلی را نیز در آمارهای خود لحاظ میکنند اما به هر حال در همین کشورها نیز سرانه مطالعه و فروش کتاب از سطح بسیار بالایی برخوردار است. براساس تحقیقات به عمل آمده و با تکیه بر تعریف اصلی از مطالعه، کشورهایی نظیر ایران کمترین سرانه مطالعه را به خود اختصاص میدهند. بسیاری این اختلاف آمار را یکی از شاخصهای مطرح برای تعیین سطح سواد کشورهای جهان در نظر گرفتهاند.
چندی پیش روزنامه معتبر گاردین جدولی از باسوادترین کشورهای جهان را منتشر کرده که در نوع خود جالب است و میتوان ارتباط این رتبهبندی را با رتبهبندیهایی که از سرانه مطالعه در ادامه خواهید خواند، بررسی و ارزیابی کرد. این تازهترین ردهبندی کشورهای جهان براساس شاخص میزان سواد بود که یکی از سنجههای مهم این شاخص، میزان مطالعه به منظور بالا بردن اطلاعات عمومی و تخصصی است.
آنچه که این آمارها نشان میدهد این است که در کشور ما مفهومی به نام «توهم دانایی» جای خود را به مطالعه جدی و نظاممند داده است. نسبت بین توهم دانایی و مطالعه در ایران کنونی را میتوان همارز با نسبت بین «ولگردی در فضای مجازی» و «فرهنگ کتابخوانی» دانست چرا که از یک سو گشتوگذار در شبکههای مجازی گاهی مخاطب را وارد دنیایی پر از تناقضها میکند که روحیه پرسشگری در او خاموش میشود و از سوی دیگر زمانی برای خواندن دقیق و موشکافانه و فکر کردن برای او باقی نمیگذارد.
95 درصد از انتشاراتی های آلمان کتاب کاغذی به دست مردم می دهند.
داریوش نویدگویی، یکی از چهرههای ماندگار شهر شیراز است که بیش از 4 دهه در صنعت چاپ و نشر کشور فعالیت داشته است. وی که چندی پیش برای شرکت در نمایشگاه کتاب فرانکفورت به کشور آلمان سفر کرده بود، بر این باور است که: در کشورهای توسعه یافته عی رغم وجود سطح بالایی از تکنولوژی و سهلالوصول بودن دسترسی به شبکه های مجازی باز هم کتاب خواندن آن هم به صورت کتاب چاپی بخشی از فرهنگ روزانه مردم باقی مانده است.
نویدگویی به شیرازه میگوید: فضای مجازی یک مانع برای مطالعه جدی در کشور ایران نیست چرا که همین شبکه های مجازی میتواند بستری باشد برای ادراک و فهم مقدماتی از یک موضوع تا خواننده را ترغیب کند که برای آموختن هر چه بیشتر به مطالعه کتاب روی آورد. در حقیقت فضای مجازی را باید یک تیغ دولبه دانست که اگر از آن بهینه استفاده شود میتوان سطح دانش و فرهنگ عمومی را با آن ارتقا داد و مردم را به کتاب خواندن ترغیب و تشویق کرد و اگر از آن بد استفاده شود، آگاهی های کاذب و یا توهم دانستن در مخاطب به وجود می آورد و او را از مطالعه نظام مند باز می دارد.
وی در مورد تجربه و مشاهدات خود در کشور آلمان و مقایسه آن با فرهنگ کتابخوانی در ایران میگوید: در نمایشگاه کتاب فرانکفورت که من به عنوان نماینده ای از ایران حضور داشتم از یکی از مسؤولان برگزاری نمایشگاه پرسیدم که چند درصد کتابهای منتشر شده در آلمان در اینترنت موجود است و مردم چقدر به کتاب های اینترنتی گرایش دارند؟ او نیز پاسخ داد در کشور آلمان بالغ بر 95 درصد از انتشاراتی ها هنوز کتاب ها را به صورت کاغذی منتشر می کنند چرا که مردم این را مطالبه دارند.
از این گونه مقایسه های آماری که گذر کنیم سوالات بسیاری در این رابطه به وجود می آید که پاسخ دادن به آن ها جز از زبان کسانی که خود در راه ترویج فرهنگ مطالعه تلاش داشته اند، راه به پیش نخواهد برد.
بی پول بهانه است، فرهنگ مطالعه وجود ندارد!
یکی از مروجین فرهنگ کتابخوانی در شهر شیراز که برای توسعه فرهنگ مطالعه در شهرها و روستاهای استان فارس خدمات ارزنده ای را انجام داده است، در پاسخ این پرسش خبرنگار ما که آیا مشکلات اقتصادی باعث ضعف کتابخوانی در کشور ما است، گفت: مشکلات معیشتی صرفا یک توجیه سطحی برای فقدان روحیه پرسشگری و میل به دانستن در میان مردم شده است. در بدبینانه ترین حالت ممکن اگر یک شهروند بخواهد گران ترین کتاب را هم بخرد، پولی که در ازای خرید آن خواهد پرداخت در مقایسه با تورم کالاهای دیگر واقعا ناچیز است. متاسفانه اصلیترین مشکل در این زمینه مشکلات مالی نیست، بلکه بیتفاوتی به امر دانستن است. مردم گرایشی به ارتقا سطح دانش و علم خود ندارند و این مشکل اصلی در راه فرهنگ سازی مطالعه در ایران است.
حسن دهقان ادامه میدهد: مطالعه سایت ها و رصد کانال ها در شبکه های مجازی، گرچه جایگاه خاص خود را دارد اما نمی توان آن را به عنوان بخشی از مطالعه روزانه در نظر گرفت. بر اساس شاخصه های عمومی مطالعه اگر فردی بخواهد در رابطه با موضوعی اطلاعاتی کسب کند می تواند در وبسایت های اینترنتی اطلاعاتی را کسب کند که در صورت معتبر بودن منبع و میزان آموخته های فرد از آن می توان آن را مطالعه محسوب کرد.
وی همچنین به خبرنگار شیرازه می گوید: خواندن متن های کوتاه در فضای مجازی، باعث می شود که فرد اطلاعاتی به غایت سطحی از یک مطلب کسب کند که همین امر سبب استحاله فکری او می شود و به دام توهم دانایی می افتد.
حقیقت این است که رسانههای مجازی به دلیل دسترسی راحت میتواند کسری مطالعه مردم را جبران کنند، با این وجود باز هم محتوای غیر معتبراست که در فضای مجازی توسط تعداد زیادی از کاربران مورد استقبال قرار می گیرد. این مشکل این فضا نیست، چرا که این کاربران اگر از فضای مجازی هم محروم باشند، لزوماً به کتاب خواندن روی نمیآورند و به دنبال محتوای نامناسب یا غیر معتبر از دیگر رسانه ها خواهند بود.
خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی شیرازه برای بررسی این موضع به سراغ تعدادی از نوجوان و جوانانی رفته است که به گفته خودشان بیش از 6 ساعت در روز را در فضای مجازی می گذرانند و ادعا دارند که پاسخ پرسشهایشان را در کسری از دقیقه در سایت های اینترنتی پیدا می کنند.
بر اساس آنچه که در این مشاهدات و بررسی گرایش این کاربران فضای مجازی به عمل آمد این نتیجه حاصل شد که بیش از 75 درصدی که این افراد مطالعه می کنند از صفحات اینستاگرامی غیر رسمی است که و این مخاطبان هیچ گونه اطلاعی نیز از معتبر بودن این صفحات نداشتند. بدتر اینکه، اغلب این محتواها با یک نگاه خطی و سطحی به مسائل کلان سیاسی و فرهنگی کشور تولید شده بودند.
حال سوال این جاست که با این وضعیت فقدان مطالعه را باید مقدم بر وضعیت نابسامان فرهنگی در کشور دانست یا پایین بودن سواد رسانه ای را؟
انتهای پیام/
نظرات بینندگان