نقد فیلم آبادان یازده 60؛
بازآفرینی مصور گنجینه های جنگ
تبدیل اتاق استودیوی رادیو به اتاق فرماندهی و مدیریت جنگ می توانست شروع فیلم باشد و داستان در ادامه این اتفاق قطعاً چالشی تر و دراماتیک تر می بود.
یک: "آبادان یازده 60" چهارمین فیلم سینمایی مهرداد خوشبخت کارگردان 50 ساله اهل آبادان سینمای ایران است.
عنوان فیلم های سینمایی «عقاب صحرا»، «صدای پای من» و «جای او دیگر خالی نیست» در کارنامه کاری خوشبخت دیده می شود و می شود با نگاهی به اخبار و نقدهای سینمایی کشور طی این سالها، گفت هیچ کدام از این آثار در زمان خود دیده نشده اند.
اما مهرداد خوشبخت برای چهارمین ساخته سینمایی خود به سراغ یک سوژه خاص و سخت رفته است: نقش رسانه و خصوصاً رادیو در جنگ!
او از دل ماجرای حصر آبادان و سقوط خرمشهر دست روی سوژه بکر و جدیدی گذاشته است: اداره رادیوی ملی نفت آبادان در روزهای منتهی به حصر آبادان!
او از دل ماجرای حصر آبادان و سقوط خرمشهر دست روی سوژه بکر و جدیدی گذاشته است: اداره رادیوی ملی نفت آبادان در روزهای منتهی به حصر آبادان!
مساله مهمی که تا کنون کمتر به آن پرداخته شده است.
دو: فیلم خط روایت صاف و مستقیمی دارد و چند شخصیت را در یک موقعیت تعلیق آور بین رفتن و نجات جان و ماندن بر سر آرمان ها و احتمالا مرگ قرار داده است.
آبادان یازده 60 ، روایت دلاوری های اهالی شجاع کوی ذوالفقاری آبادان در سالهای دفاع مقدس نیز هست؛ مردمی که با دستان خالی، دلیرانه در مقابل هجوم دشمن بعثی ایستادند و وجب به وجب خاک آبادان را با جان و دل پاسداری کردند.
اما قصه اصلی مربوط به کارمندان باتعهد و پای کار رادیو آبادان است؛ آنهایی که با مقاومت مثال زدنی و متهورانه خود تا آخرین لحظات حیاتشان مانع از سقوط رادیو آبادان و افتادن آن به دست ارتش بعث شدند.
شاید اگر رادیو را یگانه حلقه اتصال امیدبخش میان مردم و رزمندگان آن دوران سقوط میکرد، آبادان نیز سقوط کرده بود. رادیو مهمترین رسانه دهه پنجاه ایران است و قطعاً این اهمیت در زمان جنگ چندین برابر بوده است.
انتخاب عنوان فیلم هم بامسماست، 1160 فرکانس رادیو آبادان در طول سالهای دفاع مقدس است.
در کل باید گفت فیلم سوژه بکر و بدیعی دارد؛ حتی مشابه خارجی آن نیز وجود ندارد و پرداخت شرافتمندانه ای به جنگ و نقش یک گروه رسانه ای در مقاوت مردم دارد.
ضریب بخشی به کارکرد بی بدیل رادیو به عنوان رسانه اول، پرمخاطب و در دسترس در دوران دفاع مقدس ضرورت غافلی بوده که خوشبخت توانسته غبار غربت را از روی آن بردارد.
نقش کلیدی رادیو؛ به عنوان یک رسانه مهم مردمی در تقویت اراده مردم در سالهای جنگ تحمیلی برای دفاع از مرزهای ایران عزیز، امری غیرقابل انکار است.
سه: با وجود زحمات زیاد عوامل برای ساخت اثر، باید گفت کارگردان در خلق موقعیت های دراماتیک خاص، کم گذاشته است، می توانست دوربین را بیشتر به دل میدان جنگ ببرد.
می شد روایت های دیگری از حضور خبرنگاران در صحنه جنگ هم به کار اضافه کرد. آبادان یازده 60 صحنه های حماسی از روزهای سخت حصر آبادان و سقوط خرمشهر کم دارد. منتقدان هم عقیده دارند حذف مردم آبادان بزرگترین ضربه را به فیلمی زده است .
می شد نقش نوجوانان را در ان بهتر دید آن هم در دیاری که امثال حسین فهمیده و بهنام محمدی فراوان به چشم خود دیده است.
البته اینکه شخصیت های داستان در فضایی محدود و تکراری به نام رادیو درگیر تمام اتفاقات می شوند را شاید هم نقطه ضعف فیلم دانست هم نقطه قوت فیلم. از این جهت نقطه ضعف که از ظرفیت اتفاقات اطراف استفاده محدود شده و نقطه قوت به سبب پرداخت قابل قبول کار در عین محدودیت فضا.
احتمالاً بیننده در پایان فیلم تصویر خاطره انگیزی از روزهای سخت آبادان را با خود به خانه نمی برد. جای شوخی های جنوبی و لهجه ی شیرین آبادانی برای امیدآفرینی و تغییر فضای فیلم خالی است. ضمن اینکه بهمن، موسیو، مریم، اسی و سایر شخصیت های فیلم دارای خصیصه ویژه ای نیستند که بیننده بتواند خود را در کنار آن ها احساس کند و انگیزه ای داشته باشد تا سرنوشت آن ها را دنبال کند.
علیرضا کمالی، حسن معجونی و ویدا جوان به عنوان بازیگران اصلی فیلم، نقششان را خوب ایفا کرده و از پس آن بر آمده اند.
چهار: چیزی که شاید بتوان آن را به عنوان ایراد اساسی فیلم تلقی کرد این است که اتفاق اصلی فیلم و نقطه ی عطف داستان دیر رخ می دهد و در یک سوم پایانی فیلم شاهد کشمکش و هیجان مورد انتظار مخاطب هستیم.
تبدیل اتاق استودیوی رادیو به اتاق فرماندهی و مدیریت جنگ می توانست شروع فیلم باشد و داستان در ادامه این اتفاق قطعاً چالشی تر و دراماتیک تر می بود.
نکته بعد ایکه نویسنده سعی نکرده با شخصیت کاراکترها بازی کند. شخصیت های اصلی داستان با چالش خاصی درگیر نمی شوند و تغییری نمی کنند و همگی در حد تیپ باقی می مانند. شاید اگر یک مهره نفوذی هم در کاراکترهای حاضر در ساختمان رادیو دیده می شد مخاطب قصه جذابتری را به نظاره می نشست.
اینکه همه ی کارکتر ها هم عقیده و همراه هستند و حتی در اندک اختلافاتشان هم کنار می آیند درصورتی که میشد با خورده پیرنگها و داستانکهای جانبی شخصیتها را در چالشهای مختلف پخت و موقعیت های جذابی تری ساخت که قطعاً جذابیت کار چندبرابر می شد.
پنج: آبادان یازده 60 در طراحی صحنه و لباس توانسته تا حد قابل قبولی به فضای شهری سال های 1359 نزدیک شود.
در مورد موسیقی باید گفت احتمالاً موسیقی متن فیلم آبادان یازده60 ماندگار و خاطره ساز نشود.
هرچند موسیقی توانسته بار عاطفی و احساسی اثر را به مخاطب منتقل کند اما خاطره ساز نمی شود.
شش: با همه این اوصاف فیلم سینمایی «آبادان یازده 60» را میتوان با قطعیت بهترین فیلم سینمایی مهرداد خوشبخت لقب داد و باز یاداور شد بازآفرینی مصور این رویدادها برای حفظ گنجینه های تاریخی ضروری ترین کارهای سینماست که اقدام موسسه اوج در بثمر رسیدن این اثر را باید ارج نهاد.
ابراهیم شیشه گر
نظرات بینندگان